https://keramatzade.com/

https://keramatzade.com/

۱۰ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۷ ثبت شده است

https://keramatzade.com/Ober-company-and-its-popularity

چیست؟ با ما همراه باشید تا با اوبر و نحوه‌ی کار آن بیشتر آشنا شوید.

13 عامل محبوبیت شرکت اوبر

 

شرکت خدمات مسافربری ازطریق گوشی‌های تلفن همراه هوشمند است که خدماتی مشابه تاکسی‌ها ارائه می‌کند. شرکت اوبر از سال 2012 شروع به کار کرده و به جایگزینی برای استفاده از تاکسی و سایر امکانات مسافرت درون‌شهری تبدیل شده است. اما سازوکار اوبر چیست؟ با ما همراه باشید تا با اوبرو نحوه‌ی کار آن بیشتر آشنا شوید.


 

1. اوبر؛ شرکتی مبتنی بر تلفن همراه

رانندگان شرکت اوبر گواهی‌نامه یا مدارک خاصی از این شرکت ندارند؛ آنها فقط از خودروِ خود و با حمایت شرکت اوبر برای ارائه‌ی خدمات مسافربری با کرایه‌ای ارزان‌تر استفاده می‌کنند. تمام ساز‌و‌کار این شرکت براساس اینترنت و با تلفن همراه هوشمند، از طریق اپلیکیشن اوبر قابل‌ اجراست. این یعنی لزومی ندارد کرایه‌ی راننده را نقدا پرداخت کنید یا حتی انعام بدهید.

 

شرکت اوبر مبتنی بر تلفن هوشمند

 

تفاوت خیلی عالیِ این خدمات با سایر سرویس‌های حمل‌ونقل عادی مانند تاکسی‌های معمول در این است که در میان راه، مسافری سوار نخواهد شد و سرویس به‌طور اختصاصی در خدمت شما خواهد بود. اوبر براساس فناوری موجود در اپلیکیشن‌های تلفن‌های هوشمند، به شما خدمات ارائه می‌کند.

شرکت اوبر در 377 شهر در سرتاسر دنیا مشغول به فعالیت است: توکیو، سیاتل، دبی، لندن، پاریس، مونترال، شیکاگو و… . خدمات اوبر در بیشتر شهرها و مراکز اصلیِ قطار شهری هم موجود است. [می‌توانید از مراکز خدمات اوبر در ایستگاه‌های بزرگ مترو استفاده کنید و از آنجا به نقطه‌ی دلخواهتان بروید.] اوبر مختص بزرگ‌سالان است و کاربران آن باید 18 سال به بالا باشند.


2. فرایند کار با اوبر

استفاده از اوبر نسبت‌به تاکسی‌های عادی بسیار بیشتر است، چون:

 

  • با نصب اپلیکیشنِ اوبر روی تلفن هوشمند خود و ایجاد حساب کاربری می‌توانید به‌سادگی از آن استفاده کنید. تمام فرایند پرداخت هم از طریق کارت‌های اعتباری انجام می‌شود. لازم نیست با خود پول نقد جابه‌جا کنید.
  • برای سفارش سرویس لازم نیست حتما از طریق اپلیکیشن عمل کنید؛ شناسایی موقعیت مکانی و سفارش مسیر با GPS از راه وب‌سایت یا پیامک هم مقدور است.
  • اوبر به شما اطلاع می‌دهد که برای رسیدن سرویس، چقدر باید در انتظار باشید. این مدت‌زمان در مراکز اصلی شهرها، معمولا 3 تا 10 دقیقه است.
  • اوبر بعد از رسیدن سرویس به شما اطلاع‌رسانی می‌کند و مشخصات خودرو و صاحب آن را به‌همراه تصویر برایتان ارسال می‌کند.
  • پس از سوارشدن، می‌توانید کرایه را به‌طور اختیاری با کاربر دیگری که هم‌مسیر شماست، به‌صورت اشتراکی بپردازید.
  • لازم نیست پول نقدی به راننده پرداخت کنید؛ همه‌چیز ازطریق کارت‌های بانکی پیش می‌رود.
  • بعد از رسیدن به مقصد می‌توانید به مواردی چون ادب راننده و همچنین ایمنی و تمیزی خودرو امتیاز بدهید. این امتیازبندی از 1تا5 است.

آنچه شرکت اوبر در نظر دارد، ارائه‌ی خدمات به مشتری و تأمین آسایش اوست. البته توجه به واکنش مشتریان و پیگیری موارد مرتبط با آن هم در دستور کار شرکت است.

 


3. علت محبوبیت اوبر

 

علت محبوبیت شرکت اوبر

 

3 عامل مهم محبوبیت اوبر در این موارد خلاصه می‌شود: قیمت مناسب، کیفیت استاندارد و آسایشی که به مسافران می‌بخشد. البته این محبوبیت، دسته‌ی دیگری از افراد را چندان خوشحال نمی‌کند؛ بله، همان‌طورکه می‌توان حدس زد، رانندگان تاکسی باوجود اوبر 50درصد کاهش درآمد داشته‌اند و طبیعی است که چندان خوشحال نباشند.

در مقابل، مردم دلیل این استقبال را رانندگان مؤدب و نیز خودروهای تمیزتر و جدیدتر می‌دانند. امکان پرداخت کرایه به‌شکل غیرمستقیم به راننده و سرو‌کله‌نزدن با رانندگان برای این قضیه نیز از سایر جذابیت‌های اوبر برای مسافران است.

هزینه‌ی اوبر از تاکسی‌های معمولی کمتر است، زیرا هزینه‌های سربار در شرکت‌های تاکسی‌رانی در اوبر وجود ندارد و این خود را در کاهش کرایه نشان می‌دهد. و البته وجود شرکت اوبر، شرکت‌های تاکسی‌رانی را به‌شدت تهدید می‌کند.


4. اوبر؛ 25 تا 50درصد ارزان‌تر

ساعت سرویس و شهر محل تردد، باعث ایجاد اختلاف اندکی در قیمت اوبر می‌شود. باوجوداین، همچنان استفاده از سرویس‌های اوبر مقرون‌به‌صرفه‌تر از سایر خدمات تاکسی‌رانی است. اما لازم است بدانید در زمان‌های خاصی نظیر شب کریسمس یا مسابقات ورزشی، هزینه‌ی سفر 2تا5 برابر بیشتر می‌شود که البته موقت است. گذشته‌ازاینها، رانندگان عادی انتظار دارند معادل 15درصد کرایه، انعام بگیرند، ولی این مسئله در میان رانندگان اوبر جایی ندارد.

 


5. اوبر؛ سریع‌تر از سایر سرویس‌ها

به‌علت جذابیت اوبر برای رانندگان مختلف و همکاری آنها با این سامانه، همیشه رانندگان زیادی در دسترس مسافران مشغول‌ به‌ خدمت‌اند. درنتیجه خیلی زود به درخواست مشتریان پاسخ داده می‌شود. به‌گواه رانندگان اوبر، در حدود 3تا10 دقیقه طول می‌کشد تا آنها خود را به مسافران برسانند. اما این زمان برای تاکسی‌های عادی معمولا 30 تا 45 دقیقه است.

رانندگان اوبر در پایان هر سفر از مشتریان امتیاز می‌گیرند و همین باعث می‌شود بیشتر مواظب رفتار و رانندگی خود باشند. مسافران اوبر بیش از هر چیز از نحوه‌ی پرداخت کرایه و زمان اندک ارائه‌ی خدمت رضایت دارند.


6. پیشنهادهای متنوع اوبر

 

پیشنهادات متنوع اوبر

 

اوبر سرویس‌های متنوعی برای مسافران فراهم کرده است: از سفرهای انفرادی و گروهی تا پیشنهاد سرویس با خودروهایی لوکس و مجلل مانند لیموزین. اوبر 5 سرویس ارائه می‌دهد:

  • «اوبر ایکس» ارزان‌ترین و رایج‌ترین سرویس اوبر است. این سرویس با استفاده از خودروهای معمولی ارائه می‌شود و تا 4 سرنشین می‌توانند از آن استفاده کنند. کرایه‌ی این سرویس معمولا نصف هزینه‌ی تاکسی‌های معمولی است و مدل خودروها باید از سال 2000 میلادی به‌بالا باشند.
  • «اوبر پول» در بعضی شهرها در دسترس است و با آن می‌توانید با کاربر و مسافر دیگر اوبر که با شما هم‌مسیر است، به‌طور اشتراکی از سرویس استفاده کنید و هزینه را با هم نصف کنید.
  • «اوبر ایکس.ال» سرویس دیگری است که برای بیش از 4 نفر ارائه می‌شود و وَن یا سایر خودروهای بزرگ‌تر را در اختیار مسافران قرار می‌دهد. این سرویس، از اوبر ایکس گران‌تر است.
  • «اوبر سلکت» سرویس لوکس و تجملاتی این شرکت است و با استفاده از خودروهای معروف و گران‌قیمتی نظیر بی.ام.دبلیو یا مرسدس بنز، تا حدود 4 مسافر را با دریافت هزینه‌ی بالاتر جابه‌جا می‌کند.
  • «اوبر بلک» نیز از سرویس‌های بسیار ویژه‌ی این شرکت است که با لیموزین به‌سراغ مسافران عزیز می‌رود.

 


7. امکان امتیازدهی به راننده

یکی از فواید سرویس‌های اوبر نظارت بر کار رانندگان است. در پایان هر سفر، مسافران به راننده‌ها امتیازی از 1تا5 می‌دهند و به همین دلیل راننده‌ها به ایمنی و نظافت خودرو و ایجاد تجربه‌ای دلپذیر برای مسافران اهمیت زیادی می‌دهند. اوبر در هر شهر معیارها و استانداردهای خاص خود را برای امتیازدهی به رانندگان در نظر می‌گیرد. هر راننده به‌محض کسب امتیازاتی زیر حد معیار، کنار گذاشته می‌شود.

همان‌طورکه مشخص است، این امتیازدهی انگیزه‌ی خوبی برای عملکرد بهتر رانندگان ایجاد کرده است.


8. امکان امتیازدهی به مسافران

راننده‌های اوبر نیز مانند مسافران، حق امتیازدهی دارند. بعد از خروج مسافران از خودرو، راننده نیز به مسافران امتیاز می‌دهد. این امتیازدهی موجب مدیریت بهتر کاربران و مسافرانی می‌شود که ادب را رعایت نمی‌کنند یا هنگام استفاده از این خدمات، حال مساعدی ندارند، مانند افراد مست یا افراد خشن و پرخاشگر.

امتیاز مسافران نیز اگر از حدی کمتر شود، اوبر امکان استفاده از این سرویس را از دسترس آنان خارج خواهد کرد.


9. امکان ملاحظه‌ی امتیازات

مسافران می‌توانند امتیازات به‌دست‌آمده‌شان را مشاهده کنند. این گزینه در اپلیکیشن، برای تشویق مسافران به رفتارهایی بهتر مانند محکم‌نبستن در خودرو و… در اختیار آنها قرار گرفته است.


10. اوبر؛ شرکتی مجازی با رانندگانی به‌عنوان پیمانکار

 

اوبر شرکتی مجازی

 

یکی از دلایل کرایه‌های ارزان‌تر اوبر، تمام‌وقت‌نبودن کار رانندگان و درنتیجه پرداخت‌نکردن حقوق و مزایای دائمی به آنهاست. در سال 2015، یکی از قضات کالیفرنیا به این مسئله اعتراض کرد. او معتقد بود رانندگان اوبر نیز مانند کارمندان سایر شرکت‌ها هستند و باید مزایا و بیمه و… دریافت کنند.

این تصمیم ازجمله مقرراتی است که در برخی شهرها پذیرفته نشده است. البته کمی چالش‌برانگیر و دشوار است، زیرا امتیاز سهولت فرایند در اوبر، به‌علت همکاری با رانندگان مختلف و متعدد به‌شکل نیمه‌وقت است. پرداخت حقوق و مزایا مانند شرکت‌های عادی، هزینه‌ی زیادی بر اوبر تحمیل خواهد کرد.

 


11. سهولت کار در اوبر

در شهرهای بزرگ، رانندگان تاکسی ماهانه 500تا1200 دلار به شرکت مادر و سرپرست خود می‌پردازند. این هزینه شامل خدمات اجرایی و اعزام سرویس و همچنین مالیاتی است که شرکت تاکسی‌رانی از رانندگان خود دریافت می‌کند.

اما اوبر هیچ‌یک از این هزینه‌های ماهانه را از رانندگان دریافت نمی‌کند. این، علت تمایل تعداد زیادی از رانندگان به عضویت در این سرویس است. برای همکاری با اوبر کافی است: 21 سالتان تمام شده باشد، هیچ سوءپیشینه‌ای نداشته باشید، خودرویی با عمر حداکثر 10 سال داشته باشید و 50 دلار پول نقد در اختیارتان باشد.

بعد از درخواست همکاری، اوبر مواردی را بررسی می‌کند، مثلا اینکه: اجازه‌ی قانونیِ رانندگی در شهر داشته باشید، دست‌کم از بیمه‌ای با حمایت‌های حداقلی برخوردار باشید، گواهی‌نامه داشته باشید و خودروتان سالم و دارای 4 در باشد.

50 دلاری که برای شروع کار نیاز است، هزینه‌ی معاینه‌ی فنی خودرو از دید کارشناسان است. سابقه‌ی شما نیز در 7 سال گذشته بررسی می‌شود تا مبادا رانندگی در حالت مستی، سرعت زیاد و… در پرونده‌تان وجود داشته باشد.

پس هرکس سابقه‌ی کیفری نداشته باشد و البته صاحب خودرویی سالم هم باشد مطمئن باشد که می‌تواند با اوبر همکاری کند.


12. رقبای اوبر

شرکت‌های معروف دیگری نیز مانند اوبر خدمات ارائه می‌کنند، مثل: لیفت (Lyft)، کرب (Curb)، هِیلو (Hailo) و سایدکار (Sidecar).


13. جنجال‌ها درباره‌ی اوبر

 

جنجال‌ها در شرکت اوبر

 

اوبر مدل کسب‌وکاری فوق‌العاده است: گامی خلاقانه در شکستن انحصار موجود در فعالیت‌ شرکت‌های تاکسی‌رانیاوبر امکان ایجاد تجربه‌ای دلپذیر بدون دغدغه‌ی پرداخت کرایه و انعام را برای مشتریان فراهم کرده است.

چالشی که اوبر با آن روبه‌روست، جلب اعتماد مراجع قانونی و شهرداری است. علی‌رغم علاقه‌ی مشتریان به اوبر، راضی نگه‌داشتن مراجعِ نام‌برده کمی دشوار است. باید با احتیاط به‌خرج‌دادن در استراتژی‌های بازاریابی و پاسخ‌گویی مناسب به ذی‌نفعان، اوضاع را به‌درستی مدیریت کرد.

 

احمدرضا کرامت

گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت زاده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/Success-in-Email-Marketing

نتیجه‌ی دلخواه را نمی‌گیرند. 

موفقیت در بازاریابی ایمیلی


یکی از روش‌های کمتر هزینه‌برِ بازاریابی برای کسب‌وکارهای کوچک، بازاریابی ایمیلی است. امروزه‌ کسب‌وکارهای کوچک از ابزارهای گوناگون بازاریابی ایمیلی مانند هاب‌اسپات (Hubspot)، میل‌چیمپ (MailChimp) و پلت‌فرم‌های دیگر استفاده می‌کنند اما اغلب نتیجه‌ی دلخواه را نمی‌گیرند. ارزیابیبازاریابی ایمیلی و مشخص کردن اینکه آیا روش مورد استفاده کارآمد و نتیجه‌بخش است، باید بخشی از برنامه‌ی بازاریابی شما باشد. به عقیده‌ی «دین هنسون» (Dain Hanson) متخصص بازاریابی آنلاین و استراتژیست بازایابی ایمیلی، در بررسی و آزمون اثرگذاری باید «نرخ کلیک کردن برای ورود به صفحه‌ی مورد نظر» را در میان همه‌ی ایمیل‌های ارسال شده در نظر بگیرید.
فایده‌ای ندارد که سیل ایمیل‌ها را روانه‌ی صندوق نامه‌ی مشتریان کنیم، وقتی نمی‌دانیم اصلا کسی به آنها نگاه می‌کند یا نه! اگر به عنوان یک کسب‌وکار کوچک به دنبال راهی هستید تا بازدهی بیشتری از بازاریابی ایمیلی داشته باشید، این مطلب را از دست ندهید.

 

بازاریابی ایمیلی ،هدف تعیین کنید

هدف از ارسال ایمیل چیست

شما باید بدانید هدف‌تان از ارسال ایمیل چیست. کسانی که بر نرخ باز کردن نامه‌ها تاکید زیادی دارند معتقدند که موضوع نامه باید مرکز توجه باشد، زیرا یک موضوع جذاب (طعمه) مشتری را ترغیب به باز کردن نامه می‌کند و احتمال کلیک کردن برای ورود به صفحه‌ی مورد نظر را افزایش می‌دهد. ولی در اغلب موارد رابطه‌ی مناسبی بین موضوع و محتوا وجود ندارد در نتیجه افراد پس باز کردن ایمیل و دریافتن اینکه خبری از محتوای مورد انتظارشان نیست، صفحه را می‌بندند یا حتی ایمیل را پاک می‌کنند. در سوی دیگر گاهی موضوع مبهم و گمراه‌کننده، حتی با وجود محتوای مناسب و جذاب، باعث می‌شود مخاطب از نامه‌ی مورد نظر بگذرد بدون اینکه نگاهی به محتوا بکند.
پس باید مخاطبان گروه هدف خود را بشناسید و به آنها بیندیشید. محتوایی خلق کنید که بیشترین ارزش را به آنها عرضه کند. همدلی با مخاطبان‌تان درباره‌ی نیازها و نگرانی‌های‌شان سریع‌ترین راهِ خلق محتوایی باارزش هم برای مشتریان‌تان و هم برای شماست.


بازاریابی ایمیلی ،موضوع باید سرراست و روشن باشد

بهتر است موضوعی که انتخاب می‌کنید خیلی سرراست به مشتری بگوید محتوای ایمیل چیست، توصیف مزایا و منفعت‌ها با خلق احساسات آنی (کنجکاوی، ضرورت، ترس و…) مشتری را به دنبال کردن ماجرا و فشردن دکمه‌ی جادویی برای ورود به صفحه‌ی مورد نظر ترغیب می‌کند. این کار ممکن است تعداد دفعاتی را که ایمیل‌ها باز می‌شوند، کاهش دهد؛ ولی در مقابل تعداد کلیک‌های منجر به ورود را در میان ایمیل‌های باز شده افزایش می‌دهد. به نظرتان کدام مهم‌تر است: باز کردن ایمیل‌های بیشتر درحالی‌که بدون خوانده شدن رها می‌شوند؟ یا کلیک‌های بیشتر که مشتری را به اصل ماجرا هدایت می‌کنند؟ بازاریاب‌های حرفه‌ای به اصل ماجرا اهمیت بیشتری می‌دهند.

 


بازاریابی ایمیلی ،از پیام‌ها و لینک‌هایی که مشتری را وادار به اقدام کند استفاده کنید

 

ترغیب به اقدام در محتوای ایمیل

 

متن ایمیل باید قاطع باشد، مستقیما با مشتری هدف شما صحبت کند و بدون حاشیه رفتن مزایای کلیک کردن را بیان کند. مثلا «در خرید بعدی 25 درصد تخفیف بگیرید» یک امتیاز روشن و شفاف است، یا «همه‌ی جوراب‌ها شامل 25 درصد تخفیف هستند، فقط همین امروز!» که حساسیت زمان را هم به همراه دارد و حس ضرورت را به مشتری القا می‌کند. حس اضطرار و سود بردن به اضافه‌ی حس کنجاوی، بی‌تردید مشتری را وادار به کلیک کردن می‌کند. اشاره به انتخاب‌های ارزشمند دیگر حس کنجکاوی را تحریک و مشتری را به همان سمتی که شما می‌خواهید، یعنی سایت کسب‌وکارتان، هدایت می‌کند.


بازاریابی ایمیلی ،یک فهرست مشخص و برگزیده از دریافت‌کنندگان تهیه کنید

برای این کار باید بخش‌های مختلف بازار را هدف بگیرید و تغییرات آنها را بررسی کنید و زیر نظر بگیرید. افزودن این موارد به ابزار بازاریابی ایمیلی و نرم‌افزار تجارت الکترونیک کسب‌وکارتان، تفاوت چشمگیری ایجاد می‌کند. ارسال ایمیل به انبوه مشتریان با این باور که بالاخره یکی از پیشنهادهای شما نظر آنها را جلب می‌کند، کار بیهوده‌ای است. مثلا پیشنهادهای مربوط به یک محصول خاص را تنها برای کسانی بفرستید که پیش از این آن محصول را خریده‌اند، آن را بررسی یا به آن اظهار علاقه‌مندی کرده‌اند.

 


بازاریابی ایمیلی ،ارسال آزمایشی را فراموش نکنید

 

ارسال آزمایشی ایمیل‌ها

 

پیش از ارسال گسترده، آزمایش کنید. برای یک یا دو زمینه‌ای که به نظرتان نتیجه‌ی خوبی به همراه خواهند داشت، ایمیل تهیه کنید و برای یک گروه 50 نفره بفرستید. سپس شاخص‌ها و معیارها را ارزیابی کنید تا مشخص شود کدام یک به نتیجه‌ی بهتری رسیده‌اند. با این کار امکان بررسی و بهبود موضوع، محتوا و پیام‌های ترغیب‌کننده‌تان را خواهید داشت.


بازاریابی ایمیلی ،نرخ کلیک‌های مفید را بررسی کنید

نسبت کلیک‌های هدایت‌شونده به صفحه‌ی اصلی را به ایمیل‌های ارسالی (نسبت باز کردن صفحه به ارسال) بررسی کنید. اگر بر پایه‌ی بخش‌های بازار فهرست مناسبت و کارآمدی داشته باشید، به احتمال زیاد نسبت «باز کردن صفحه به ارسال» شما بالا خواهد بود. روش موفقیت‌آمیز به نوع صنعت و پویش تبلیغاتی شما بستگی دارد. بهتر است به جای الگوبرداری از دیگران، وضعیت کنونی‌تان را مشخص کنید و رشد 5 درصدی را با استفاده از بهترین ابزارها و روش‌ها هدف بگیرید.


بازاریابی ایمیلی ،«باز کردنِ صفحه به ارسال» را نسبت به «تعداد اقدام‌ها» بررسی کنید

ابزارهای بازاریابی ایمیلی معمولا امکان گزارش‌گیری دارند؛ اما همه‌ی آنها امکان محاسبه‌ی شاخصِ تعداد کلیک‌های منجر به اقدام (به سفارش یا خرید) را نسبت به ورود به صفحه ندارند. اگر پلت‌فرم مورد استفاده‌ی شما این امکان را ندارد بهتر است خودتان «نسبت باز کردنِ صفحه به ارسال به اقدام» را محاسبه کنید.

 


بازاریابی ایمیلی ،میزان موفقیت‌تان از طریق بازاریابی ایمیلی را ارزیابی کنید

 

نتیجه‌بخشی بازاریابی ایمیلی

 

اگر «نسبت باز کردنِ صفحه به ارسال به اقدام» از «نسبت باز کردنِ صفحه به ارسال» بزرگتر باشد می‌توانید بگویید موفق بوده‌اید. این یعنی بیشتر کسانی که ایمیل‌های شما را باز کرده‌اند اقدام به سفارش یا خرید نموده‌اند. می‌توانید برای تحلیل کارکرد سایت‌تان از ابزار‌ تحلیل‌گر گوگل، گوگل آنالیتیکز کمک بگیرید، این ابزار اگر به درستی استفاده شود کمک مؤثری به شما می‌کند. اما کار با آن برای تازه‌کارها کمی پیچیده و وقت‌گیر است. میل‌چیمپ که یک پلت‌فرم بازاریابی ایمیل است، میان اقلام گوناگون خرید‌های الکترونیکی ارتباط برقرار و گزارش‌های آنها را ذخیره می‌کند و ابزار سودمندی برای کارآفرین‌ها است.
فراموش نکنید که هیچ یک از برنامه‌های بازاریابی از جمله بازاریابی ایمیلی نباید بدون ارزیابی میزان موفقیت اجرا شوند.

احمدرضا کرامت

گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت زاده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/What-is-oral-to-mouth-marketing-

از آنها برای شناساندن و تقویت اعتبار کسب‌وکارتان کمک بگیرید. پس با ما همراه باشید.

یکی از انواع مؤثر بازاریابی که الزاما هزینه‌ی زیادی هم ندارد، بازاریابی دهان به دهان است. توصیه‌ی هر کسب‌وکاری توسط دوست یا آشنا، اعتماد مشتریان بالقوه را افزایش می‌دهد. در این مطلب به بررسی کامل بازاریابی دهان به دهان و انواع روش‌های آن می‌پردازیم تا بتوانید از آنها برای شناساندن و تقویت اعتبار کسب‌وکارتان کمک بگیرید. پس با ما همراه باشید.

 

بازاریابی دهان به دهان ابزاری مهم برای کسب‌وکارهاست. مشتری دوست دارد مطمئن شود که انتخابش درست است و شنیدن تعریف‌های مردم از محصول یا خدمات شما، اعتماد و اطمینانش را به اینکه خریدش اشتباه نیست، تقویت می‌کند.معمولا کسب‌وکارهای کوچک، بازاریابی دهان به دهان را معادل تبلیغات مجانی می‌دانند. اما این نوع بازاریابی، چنان قدرتی دارد که کسب‌وکارهای بزرگ هزینه‌های هنگفتی را صرف کمپین‌های تبلیغاتی‌شان می‌کنند تا به مردم القا کنند که مشتریان از خرید محصولات‌شان راضی بوده‌اند.

 


بازاریابی دهان به دهان چیست؟

 

بازاریابی دهان به دهان

نقل دهان به دهان یکی از مهم‌ترین و قدرتمندترین ابزارهای بازاریابی و روشی برای انتشار پیام‌های بازاریابی از فردی به فرد دیگر، بدون صرف هزینه‌‌ای‌ قابل‌توجه است. ممکن است این انتشار مستقیما با گفت‌وگو (صحبت‌کردن و شنیدن) یا توسط ابزارهای دیگری مانند اینترنت یا پیام‌های متنی صورت بگیرد. بازاریابی دهان به دهان ابزاری قدرتمند است که هر کسب‌وکاری باید آن را در استراتژی بازاریابی‌اش در نظر بگیرد.

 

نقل دهان به دهان می‌تواند یک پیام خنثی، منفی و یا مثبت باشد:

پیام خنثی ضعیف‌ترین نقل شفاهی است و چندان تأثیری ندارد. مثل: «می‌دونستی یه رستوران جدید سر خیابون باز شده؟»

پیام مثبت معمولا ناشی از تجربه‌ی خوبی است که بعد از استفاده از محصول به جا می‌ماند و توسط «مشتریان راضی» منتشر می‌شود، مثل: «‌می‌دونستی یه رستوران جدید سر خیابون باز شده؟ غذا و سرویس‌دهی‌اش عالیه!»

پیام‌های منفی توسط «بدگوها» و «ناراضی‌ها» منتشر می‌شود. «یه وقت رستوران جدیدِ سر خیابون نریا! غذاش مریضم کرد، دو روز سر کار نرفتم.»

کنترل و ارزیابی نقل دهان به دهان دشوار است؛ اما به‌سرعت منتشر می‌شود و به‌شدت بر تصمیم خریدار اثرگذار است. آخرین فیلمی را که دیده‌اید یا ماشینی را که دوست دارید بخرید در نظر بگیرید. به احتمال زیاد این انتخاب‌ها نتیجه‌ی توصیه‌ی دوست یا آشنای قابل‌اعتمادی بوده‌اند!


انواع تبلیغ و بازاریابی دهان به دهان

 

روش‌های بازاریابی دهان به دهان

 

ارتباط فردی: مبتنی بر گفت‌وگو است؛ ابزار بسیار تأثیرگذاری است و به‌سختی می‌توان آن را نادیده گرفت.

مکالمه‌ی رودررو: هنوز هم قدرتمندترین راه انتقال پیام از فردی به فرد دیگر است. مکالمات بین انسان‌ها تنها شامل کلمه‌ و جمله‌ نیست. نشانه‌هایی مانند لحن، آهنگ صدا و زبان بدن، عواطف و احساساتی مانند اشتیاق، اندوه و اعتماد را منتقل می‌کنند.

ارتباط مبتنی بر صدا: این ابزار همچون مکالمه‌ی رودررو بسیار اثرگذار است، توجه شنونده را جلب می‌کند و امکان انتقال نشانه‌های مهمی را که در آهنگ صدا پنهان است، فراهم می‌کند.

ارتباط دیجیتال: شامل گفت‌وگو از راه یکی از ابزارهای الکترونیکی است و اگرچه نسبت به ارتباط رودررو تأثیر کمتری دارد، اما امکان انتقال سریع پیام به فواصل دور را فراهم می‌کند.

مکالمات و پیام‌های چندرسانه‌ای: در جایگاه سوم اثرگذاری قرار می‌گیرند. افزودن صوت و تصویر به پیام‌های متنی دیجیتال، میزان اثرگذاری آنها را افزایش می‌دهد.

مکالمات و پیام‌های متنی: کمترین اثرگذاری را دارند؛ اما ساده‌ترین راه انتقال پیام با ابزارهای دیجیتال هستند. روش‌های بی‌شماری (مانند پیامک و توئیتر و غیره) برای ارسال پیام‌های متنی از فردی به فرد دیگر وجود دارد.

 


افراد چه نقشی در انتشار یک پیام و بازاریابی دهان به دهان دارند؟

نقش افراد در بازاریابی دهان به دهان

 

انتقال دهان به دهان پیام، فرایندی پیچیده است. اگر هر فرد پیام را فقط به دو نفر دیگر انتقال بدهد، شما شبکه‌ی گسترده‌ای خواهید داشت. اما قضیه به این سادگی‌ هم نیست. متأسفانه همه‌ی افرادی که تجربه‌ی خوبی از یک محصول یا خدمات دارند، آن را با دیگران در میان نمی‌گذارند. در مقابل، برخی افراد تمایل دارند که درباره‌ی ایمیل‌های تبلیغاتی یا تجربه‌شان از محصولی که خریده‌اند یا خدماتی که دریافت کرده‌اند، صحبت کنند. بنابراین این افراد نقش مؤثرتری در بازاریابی برای شما ایفا می‌کنند.

بر مبنای تحقیقات مالکوم گِلَدول (Malcolm Gladwell) دو نوع شخصیت به انتشار پیام و بازاریابی دهان به دهان کمک می‌کنند. با نفوذ در این افراد پیام‌تان به‌سرعت در میان انبوه مردم منتشر می‌شود.

  1. ارتباط‌دهندگان: این افراد در ملاقات‌ها حسابی سروصدا می‌کنند و دوست دارند که با مردم باشند، از اجتماعی‌بودن لذت می‌برند و علاقه‌مندند درباره‌ی موضوعات جذاب صحبت کنند. به اندازه‌ی گروه دوم (توصیه‌کنندگان) قدرت مجاب‌کردن دیگران را ندارند؛ اما افراد بسیاری در دایره‌‌ی ارتباطی آنها وجود دارند.

 

  1. توصیه‌کنندگان: این افراد از توصیه‌کردن و ارائه‌ی راهنمایی‌های مفید لذت می‌برند. آنها به اندازه‌ی ارتباط‌دهندگان اجتماعی نیستند؛ اما دوست دارند بهترین راه حل را برای مشکلات دیگران پیدا کنند، به خوبی دیگران را مجاب می‌کنند و به‌ویژه در تصمیمِ به خرید اثرگذارند.

 


چه چیزی باعث انتشار موفقیت‌آمیز پیام می‌شود؟

 

بازاریابی دهان به دهان

 

قدرت و سرعت انتشار نقل شفاهی که ممکن است مثبت، خنثی یا منفی باشد به عوامل زیر بستگی دارد:

قدرت پیام: پیام باید آن‌قدر قدرتمند و ارزشمند باشد که موضوع صحبت افراد شود. نقل شفاهی قدرتمند، معمولا از تجربه‌ی خوب مشتری یا پیامی قانع‌کننده ریشه می‌گیرد.

روش برقراری ارتباط: بر سرعت و وسعت انتشار تأثیر می‌گذارد و به افرایش قدرت پیام کمک می‌کند. یک ویدئو در آپارات در زمان کوتاهی توسط افراد زیادی دیده می‌شود؛ اما رسیدن به آن میزان از سرعت و گستردگی در انتقال پیام از فردی به فرد دیگر، زمان زیادی می‌برد. البته انتقال پیام به این روش در تصمیم به خرید مؤثرتر است، ولی برای افزایش آگاهی روش مناسبی نیست.

ویژگی‌های شخصیتی: توانایی مجاب‌کنندگی، اجتماعی‌بودن و میزان مهارت در کار با اینترنت بر سرعت انتشار پیام مؤثر است.

کیفیت انتشار: اگر هدف‌تان خلق پیام‌هایی برای بازاریابی دهان به دهان است بهتر است معیارهایی مانند سرگرم‌کنندگی یا هیجان‌انگیز بودن، تواضع در بیان ارزش‌ها، غافلگیرکنندگی و عرف را در نظر بگیرید.


استفاده از بازاریابی دهان به دهان

به دو روش می‌توان از بازاریابی دهان به دهان استفاده کرد:

  • بازاریابی فعال
  • بازاریابی غیرفعال (منفعلانه)

بازاریابی فعال

 

بازاریابی دهان به دهان

 

در این روش باید بر پیام و انتشار آن اثر بگذارید. اگر بازاریابی دهان به دهان بخش مهمی از استراتژی شماست، باید بدانید که خودبه‌خود اتفاق نمی‌افتد. از ابزارهایی که در اختیار دارید برای خلق پیام‌های مثبت استفاده کنید. هدف‌تان را مشخص کنید و از درستی و تناسب پیام، ابزار ارتباط و افرادی که هدف گرفته‌اید مطمئن شوید.

  • دسترسی به ابزارهای ارتباطی: در ابزارهای ارتباطی مختلفی که استفاده می‌کنید، هم پیام‌های متنی یک‌طرفه و هم گفت‌وگوهای چندنفره را به‌کار بگیرید و مشتریان‌تان را به بحث و تبادل‌نظر درباره‌ی برندتان تشویق کنید. ابزاری را که برای بازار هدف‌تان مناسب‌تر است، انتخاب کنید.

  • خلق پیام و انتشار آن در جامعه: اجتماعات خاصی را هدف بگیرید و با روشی صادقانه پیام‌تان را در آنها منتشر کنید. یک روش مناسب برای انتشار پیام در جمع‌ها این است که مشتریان‌تان تجربه‌ی بسیار خوبی از استفاده از محصولات شما داشته باشند.

  • به‌کارگیری سفیران برند: افراد مؤثر و کلیدی را برای خلق داستان‌ها و اخبار درباره‌ی برندتان و ارتباط فعال با مشتریان به‌کار بگیرید.

  • به‌کارگیری اخبار روز: از این اخبار به عنوان کاتالیزور استفاده کنید. هرچه ارزش خبری پیام‌تان بیشتر باشد بهتر است.

  • پیام به‌یادماندنی و هیجان‌انگیز: کاری کنید که پیام‌تان ارزش انتشار داشته باشد و مردم را به صحبت درباره‌‌ی برند و انتقال پیام تشویق کنید.

  • تبلیغات ویروسی: باید جذاب، سودمند، غافلگیرکننده، احساسی، هیجان‌انگیز و بحث‌برانگیز باشند.

  • صداقت: مردم از عدم صداقت شما باخبر می‌شوند و فورا دیگران را هم از این موضوع باخبر می‌کنند.

  • به‌کارگیری منتقدین و افراد مؤثر: منتقدین، وبلاگ‌نویس‌ها و افراد مؤثر در رسانه‌های مجازی را ترغیب کنید تا درباره‌ی شما و محصول‌تان نظر بدهند.


 

 

بازاریابی غیرفعال یا ارائه‌ی بهترین‌ها

 

  • استفاده از آمیزه بازاریابی برای افزایش تمرکز مشتری: همه‌ی عوامل کسب‌وکارتان، از کارکنان تا روش عرضه و تحویل، باید با هماهنگی کامل و بدون نقص کار کنند.
  • پیشی‌گرفتن از انتظارات مشتری: محصول یا خدمت باید هیجان‌انگیز، ارزشمند و خارق‌العاده باشد؛ بدون جلب نظر و تحریک علاقه‌مندی و اشتیاق مشتری او را رها نکنید.
  • غافلگیری و خشنودی: با کمی غافلگیری، چیز بیشتری به مشتری‌تان عرضه می‌کنید. با استفاده از این مزیت کوچک می‌توانید بازاریابی دهان به دهان قدرتمندی خلق کنید.
  • مدیریت کارآمد مشتریان ناراضی: جلوگیری از شکل‌گیری پیام منفی به اندازه‌ی خلق پیام مثبت ارزشمند است. همچنین پاسخگویی و برطرف‌کردن شکایت‌ها به روش مناسب، ممکن است مشتری ناراضی را به نماینده و سفیر برندتان تبدیل کند. فراموش نکنید که معمولا تمایل مشتریان ناراضی برای ابزار نارضایتی‌شان، بیشتر از تمایل مشتریان راضی برای درمیان‌گذاشتن تجربه‌شان با دیگران است.

 


بازاریابی دهان به دهان با هزینه‌ی اندک

صاحبان خبره و باهوش کسب‌وکارهای کوچک آموخته‌اند که چگونه با بودجه‌‌ای اندک، بازاریابی دهان به دهان را برای افزایش اعتبارشان به‌کار بگیرند؛ چطور مشتریان را به تعریف‌کردن از محصول و همچنین توصیه‌ی آن به دیگران ترغیب می‌کنند. در ادامه 20 روش رایگان یا کم‌هزینه برای به‌کارگیری بازاریابی دهان به دهان به شما معرفی می‌کنیم:

 

1. بازاریابی دهان به دهان ،بهترین محصول یا خدمات را عرضه کنید

مشتری تنها در صورتی هوادار شما می‌شود که بهترین‌ها را به او ارائه کنید. آنچه می‌فروشید و اینکه چگونه آن را می‌فروشید باید با انتظارات مشتری که بر مبنای تبلیغات، حراج‌ها یا جشنواره‌های فروش و استانداردهای صنعتی شکل می‌گیرد، برابری کند یا حتی فراتر از آن باشد. فراموش نکنید که حرف مردم تیغ دولبه است؛ اگر مشتری از شما ناراضی باشد، با قدرت تجربه‌ی ناخوشایندش را جار می‌زند.

 

ساده‌ترین روش بازاریابی دهان به دهان: بهترین باشید


 

2. «خدمات مشتریان» باید بهترین باشد

راز مهم این است: «با مشتری (و مشتری احتمالی) همان‌طور رفتار کنید که انتظار دارید به‌عنوان یک مشتری با شما رفتار شود». چند نکته‌ی پایه‌ای در این زمینه وجود دارد، از جمله اینکه در هنگام صحبت با مشتری لبخند بزنید، محترمانه رفتار کنید، به سؤالات مشتری پاسخ دهید، او را بیهوده منتظر نگذارید، در صورت امکان برای پاسخ‌دهی به مشتری از پاسخگوی خودکار استفاده نکنید، در صورت استفاده از پاسخگوی خودکار در متن پاسخ جمله‌ای قرار دهید که به مشتری اطمینان بدهد در کوتاه‌ترین زمان با او تماس خواهید گرفت، در همان تاریخی که از طریق پاسخگوی خودکار اعلام کرده‌اید با مشتری تماس بگیرید، در صورت ارائه‌ی خدمات، پروژه‌ی مربوطه را به‌موقع و با بودجه‌ی اعلام‌شده تمام کنید، هر گونه تغییری را به مشتریان اطلاع دهید.


 

3. دوستانه برخورد کنید

اگر مشتریانی دارید که پیوسته و به‌طور منظم به شما (فروشگاه، رستوران و غیره) مراجعه می‌کنند، با آنها خوش‌و‌بش کوتاهی داشته باشید. اگر نام مشتریان را می‌دانید در هنگام صحبت با آنها، نام‌شان را به‌کار ببرید. احوال‌پرسی دوستانه همراه با لبخندی چند‌ثانیه‌ای باعث می‌شود افراد احساس کنند با یک دوست سروکار دارند. در مورد مشتریان تلفنی هم در صورت امکان این‌گونه رفتار کنید.

 

بازاریابی دهان به دهان


 

4. سؤال مشتری را به زبان ساده پاسخ دهید؛ از عبارت‌های تخصصی استفاده نکنید

اگر محصولی پیچیده و یا جدید می‌فروشید، با لحنی که به مشتری احساس حقارت بدهد، صحبت نکنید و از پرسش‌ها و مشکل آنها در درک حرف‌هایتان آزرده نشوید. جمله‌ها و کلمات را طوری بیان کنید که مشتری حرف‌تان را بفهمد. در صورت امکان، اطلاعات بیشتری در اختیار مشتری بگذارید.


5. از مشتری تشکر کنید

همه دوست دارند که دیگران از آنها قدردانی و تشکر کنند. روی رسیدها و در ایمیل‌هایی که برای مشتریان می‌فرستید، عبارت‌هایی که نشان‌دهنده‌ی سپاسگزاری شماست، بنویسید. از کارکنان بخواهید از مشتریان به خاطر خریدشان تشکر کنند. همچنین ارسال پیام کتبی تشکر به مشتریان تازه یا قدیمی، به آنها نشان می‌دهد که شما به آنها اهمیت می‌دهید.


6. مشتری را در جریان اختلالات پیش‌آمده قرار بدهید

اگر تغییری در برنامه‌ی تحویل محصول یا ارائه‌ی خدمات ایجاد شد، دلیل آن را برای مشتری توضیح دهید و بگویید چه گزینه‌هایی برای‌شان وجود دارد.

 


7. کارکنان همیشه باید محترمانه رفتار کنند

حتی اگر مشتری با عصبانیت و بی‌ادبانه رفتار کند، هرگز صدایتان را بالا نبرید، هیچ‌وقت لحن تمسخرآمیز به‌کار نبرید و مشتری را تحقیر نکنید.


8. با مشتری شاکی بحث نکنید

از مشتری عذرخواهی کنید (حتی اگر فکر می‌کنید مشتری اشتباه می‌کند)، مشکل را رفع کنید یا پیشنهاد بازپرداخت را به او بدهید. با برطرف‌کردن سریع مشکلات، مشتری عصبانی به طرفدار و هواخواه کسب‌وکارتان تبدیل می‌شود.


9. با مشتریان کنونی و احتمالی از طریق ایمیل در ارتباط داشته باشید

ارتباط با مشتریان بالقوه و مشتریان کنونی که پیش‌تر تمایل‌شان را برای دریافت ایمیل از شما اعلام کرده‌اند، کمک می‌کند که شما در ذهن آنها بمانید و با احتمال بیشتری دوباره به شما مراجعه خواهند کرد. اگر به‌طور منظم اخبار جذاب، کوپن‌های تخفیف یا موارد خوشایند دیگر را ارائه کنید، مخاطبان‌تان با کسانی که به چنین پیشنهادهایی علاقه دارند، درباره‌ی استفاده‌ای که خودشان برده‌اند با بزرگ‌نمایی و تأکید بسیار صحبت می‌کنند. ‌


10. در بازار دیده شوید

به شبکه‌ها و گروه‌های صنعتی که مشتریان‌تان با آنها سروکار دارند بپیوندید و در رویدادهایی که آنها پای ثابتش هستند حضور داشته باشید. با مردم صحبت کنید و از موضوعات و نکاتی که برای‌شان مهم است و چالش‌هایشان آگاه شوید. تا جایی که ممکن است آنها را راهنمایی کنید و اطلاعاتی را که لازم دارند در اختیارشان بگذارید، حتی اگر ربطی به کسب‌وکار شما ندارد. هدف شما این است که به‌عنوان یک دوست و حلال مشکلات (و نه فقط یک فروشنده) شناخته شوید.


11. در رسانه‌های مجازی فعال باشید

برای کسب‌وکارتان در فیسبوک، اینستاگرام، گوگل‌پلاس، لینکدین و سایر شبکه‌های اجتماعی، صفحه‌ای ایجاد کنید. بد نیست که پین‌ترست و اسلاید‌شیر را هم در نظر داشته باشید. بهتر است رسانه‌ای را انتخاب کنید که محصول‌تان بیشتر در آن جست‌وجو می‌شود. مشتریان را به دنبال‌کردن، لایک‌کردن و بازنشر مطالب‌تان تشویق کنید. برای افزایش به‌اشتراک‌گذاری مطالب‌تان، مسابقه و جایزه در نظر بگیرید. اشتراک‌گذاری مطالب در فضای مجازی یعنی بازاریابی دهان به دهان!

 

 

بازاریابی دهان به دهان


12. دکمه‌های انتشار مطالب را به سایت‌تان اضافه کنید

هرچه اشتراک‌گذاری اطلاعات و بازنشر آنها برای افراد ساده‌تر باشد، احتمال اینکه اقدام به این کار کنند، بیشتر می‌شود. پس در کنار مطالبی که در سایت‌تان ارائه می‌دهید، امکاناتی برای به‌اشتراک‌گذاری مطالب از طریق ایمیل، تلگرام، فیسبوک و غیره اضافه کنید.


13. در کنفرانس‌ها و همایش‌ها سخنرانی کنید

سخنرانی‌تان باید سرشار از مطالب سودمند باشد. با ارائه‌ی اطلاعات مفید و راهگشا و ارائه‌ی راه‌حل برای مشکلات رایج، به‌عنوان فردی خبره که حلال مشکلات است شناخته خواهید شد.

 


14. بازخوردهای مثبتی را که از دیگران می‌گیرید، به گوش همه برسانید

تعریف دیگران و سخن مثبت آنها مدرکی است که خوبی‌هایی شما را به دیگران اثبات می‌کند. هر وقت کسی از شما و کسب‌وکارتان تعریف کرد (با اجازه‌ی خودش) گفته‌ی او را به گوش سایر مشتریان‌تان برسانید.


15. از هر راهی که می‌توانید برای تبلیغات استفاده کنید

اگر نام شما و کسب‌وکارتان در روزنامه‌ای ذکر شد، کاری کنید مشتریان از آن آگاه شوند. به چنین مواردی در سایت‌، ایمیل و در فروشگاه‌تان اشاره کنید. اینکه مشتریان بدانند که شما موضوع صحبت دیگران هستید، باعث افزایش اهمیت شما و انگیزه‌ی مشتریان برای توصیه‌ی شما به دیگران می‌شود.

 

بازاریابی دهان به دهان


 

16. در فعالیت‌های اجتماعی شرکت کنید

چه حمایت از یک تیم فوتبال محلی باشد، چه کمک به خیریه‌ها یا برگزاری جشن‌ها و همایش‌ها، شرکت در فعالیت‌های اجتماعی باعث می‌شود نام شما و کسب‌‌وکارتان در یادها بماند.


‍17. یافتن نام و نشانی‌تان باید راحت باشد

با حروف درشت و خوانا نام و نشانی‌تان را روی ماشین‌های شرکت بنویسید. همیشه به مشتری چندین کارت بدهید تا اگر دوست یا آشنایی در مورد شما پرسید، به‌راحتی کارت کسب‌وکارتان را به او بدهند. شماره‌ی تلفن‌تان را در همه‌ی صفحات سایت‌تان در دسترس قرار دهید.


18. بازاریابی دهان به دهان ،روابط و مهارت‌های شبکه‌سازی خود را تقویت کنید

به اجتماعات صنعتی و کاری محلی که مشتریان‌تان را جذب می‌کنند، بپیوندید و در این گروه‌ها فعالیت داشته باشید. با کمک به دیگر اعضا برای رسیدن به موفقیت احترام و تضمین مراجعه‌ی آنها را جلب کنید.

 


شبکه‌سازی در بازاریابی دهان به دهان

 

19. کسب‌وکارهای غیررقیب را به مشتریان توصیه کنید

وقتی کسب‌وکار دیگری (که رقیب‌تان نیست!) را به مشتریان توصیه می‌کنید، احتمال اینکه آن کسب‌وکار هم شما را به مشتریانش توصیه کند افزایش می‌یابد.

 


20. بازاریابی دهان به دهان ،از افرادی که به کسب‌وکارتان رونق می‌دهند، قدردانی کنید

چگونگی قدردانی از این افراد بستگی به ماهیت کسب‌وکارتان دارد. یک یادداشت تشکر، کوپن تخفیف، پاداش نقدی یا هر روش مؤثر و قابلِ قبول دیگری که مناسب زمینه‌ی فعالیت شما باشد، می‌تواند به‌عنوان قدردانی به‌کار رود. با این کار نشان می‌دهید که متوجه تلاش و توجه آنها به کسب‌وکارتان هستید که باعث می‌شود برای توصیه‌کردن شما به دیگران انگیزه‌ی بیشتری داشته باشند.

احمدرضا کرامت

گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت زاده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/Viral-Marketing

و سپس شش اصل مهم در بازاریابی ویروسی را معرفی می‌کنیم.

بازاریابی ویروسی


حتما تاکنون اصطلاح بازاریابی ویروسی یا شبکه‌ای را شنیده‌اید. این شیوه از بازاریابی هم مانند سایر روش‌ها، اصول و قواعد خاصی دارد که اگر آنها را بلد باشید می‌توانید به بهترین شکل از آن استفاده کنید. در ادامه‌ی این مقاله، ابتدا با مفهوم بازاریابی ویروسی آشنا می‌شویم و سپس شش اصل مهم دربازاریابی ویروسی را معرفی می‌کنیم.

 

 


عبارت بازاریابی ویروسی شاید کلمه‌ی زیبایی به نظر نرسد. شاید فکر کنید که اگر خودتان را بازاریاب ویروسی بنامید، مردم چند قدمی از شما فاصله می‌گیرند! اما در کنار این نام نه چندان خوشایند، ویروس‌ها زندگی جالبی دارند. ویروس‌ها به میزبان خود می‌چسبند و از منابع آن تغذیه می‌کنند. این کار را ادامه می‌دهند تا تعداد خود را افزایش بدهند. اگر در محیط مناسبی قرار بگیرند، سرعت رشد و تکثیر آنها به میزان قابل توجهی افزایش پیدا می‌کند. ویروس حتی نیازی به جفت‌گیری ندارد، فقط تقسیم و تکثیر می‌شود. با هر بار تقسیم، تعداد آنها به شکل تصاعدی افزایش پیدا می‌کند.


تعریف بازاریابی ویروسی

 

بازاریابی ویروسی

 

حتما با خود فکر می‌کنید که ویروس چه ربطی به بازاریابی دارد؟!
بازاریابی ویروسی به استراتژی‌ها و راهکارهایی در بازاریابی گفته می‌شود که باعث می‌شود تک‌تک افراد، پیام تبلیغاتی شرکت را به دیگران منتقل کنند. این شیوه از بازاریابی، شرایط را برای افزایش آگاهی از برند و تأثیرگذاری بیشتر تبلیغات فراهم می‌کند. این استراتژی درست مثل ویروس، از شیوه‌ی تکثیر سریع برای انتشار پیام به هزاران و میلیون‌ها مخاطب استفاده می‌کند.
خارج از فضای مجازی و محیط اینترنت، بازاریابی ویروسی با عناوینی چون بازاریابی دهان به دهان، بازاریابی همهمه‌ای (BUZZ Marketing) یا بازاریابی شبکه‌‌ای شناخته می‌شود. در دنیای اینترنت، این شیوه از بازاریابی را بازاریابی ویروسی می‌نامند.

 


سرویس ایمیل هات‌میل (Hotmail) نمونه‌ای از بازاریابی ویروسی

یکی از نمونه‌های قدیمی بازاریابی ویروسی، سرویس ایمیل هات‌میل است. یکی از اولین ارائه‌دهندگان خدمات ایمیل که از این شیوه‌ی معرفی شبکه‌ای استفاده کرده است. استراتژی اجرا شده در معرفی این سرویس، بسیار ساده است:

 

  1. ارائه‌ی آدرس ایمیل و خدمات پیام‌رسانی رایگان؛
  2. افزودن یک پیام ساده به انتهای پیام‌هایی که با این سرویس ارسال‌ شده‌اند با این مضمون: «فضای اختصاصی و رایگان ایمیل خود را از Hotmail دریافت کنید»؛
  3. ارسال ایمیل توسط کاربران به جمع دوستان و اعضای خانواده؛
  4. آشنا شدن این افراد با این سرویس و ثبت‌نام آنها در هات‌میل؛
  5. گسترش استفاده و معرفی این سرویس یا افزایش دامنه‌ی افرادی که از این طریق به ارسال و دریافت ایمیل اقدام می‌کنند.

درست مثل زمانی که یک سنگ‌ریزه در آب می‌افتد و امواج ایجادشده تا چندین متر آن طرف‌تر با سرعت گسترش پیدا می‌کنند، این استراتژی هم به سرعت، یک سرویس یا محصول جدید را به طیف وسیعی از افراد معرفی می‌کند.

 


عناصر استراتژی بازاریابی ویروسی

 

عناصر استراتژی بازاریابی ویروسی

 

باید این حقیقت را بپذیریم که برخی از استراتژی‌های بازاریابی ویروسی، بهتر از دیگر استراتژی‌ها عمل می‌کنند. در واقع همه‌ی آنها مثل نمونه‌ی سرویس Hotmail.com موفقیت‌آمیز نیستند. در ادامه با 6 عنصر اصلی و مهم در بازاریابی ویروسی آشنا می‌شویم. البته لازم نیست که همه‌ی استراتژی‌ها، همه‌ی این عناصر را داشته باشند، اما هر چه تعداد بیشتری از این عناصر مد نظر قرار بگیرد، نتایج بهتری به دنبال خواهد داشت. یک استراتژی موفق و مؤثر در بازاریابی ویروسی باید ویژگی‌های زیر را داشته باشد:


1. محصولات و خدمات ارزشمندی ارائه بدهد و خوب تبلیغ کند

یکی از مؤثرترین و قدرتمندترین کلمات در دامنه‌ی لغات یک بازاریاب، کلمه‌ی «رایگان» است. بیشتر برنامه‌های بازاریابی ویروسی، برای جلب توجه مخاطبان، محصولات و خدمات ارزشمندی را رایگان ارائه می‌کنند. سرویس‌های ایمیل رایگان، اطلاعات رایگان، نرم‌افزارهای رایگان که قابلیت‌های زیاد و مفیدی دارند اما نه به اندازه‌ی نسخه‌ی پولی. محصولات و خدمات ارزان ممکن است توجه مشتری را جلب کنند، اما محصولات و خدمات رایگان، این کار را بسیار سریع‌تر انجام می‌دهند. بازاریابان ویروسی معمولا مزد تلاش‌های خود را با تأخیر دریافت می‌کنند و نتیجه‌ی کار خود را امروز نمی‌بینند اما به مرور زمان می‌توانند توجه عده‌ی زیادی از مخاطبان را جلب کنند و شاهد تأثیرگذاری و نتیجه‌ی تبلیغات خود باشند. نکته‌ی کلیدی در این روش، صبر است. مطمئنا محصول و خدمات رایگان که اتفاقا کیفیت مطلوبی هم دارد، توجه همه را جلب خواهد کرد. به این ترتیب، تلاش شما به مرور زمان نتیجه می‌دهد و سود می‌کنید.

جلب توجه مشتریان فرصت‌های زیادی برای تبلیغات و معرفی بهتر و بیشتر محصولات را فراهم می‌کند. افزایش بازده‌ی تبلیغات، حراج‌های اینترنتی و آدرس‌های ایمیل، فرصت‌های بی‌نظیری هستند که ارائه‌ی محصولات رایگان، برای شما به دنبال می‌آورد. برای اینکه محصولات خود را بفروشید، باید مزایایی برای مشتریان در نظر بگیرید. مثلا، ارائه‌ی نسخه‌ی رایگان از یک نرم‌افزار، نمونه‌ی خوبی برای نشان‌ دادن ضرورت این عنصر از بازاریابی ویروسیاست.

 


2. امکان انتقال راحت پیام و تکثیر تبلیغات را فراهم کند

همیشه با آغاز فصل سرما، پزشکان و متخصصان به افراد توصیه می‌کنند تا نکات بهداشتی را برای پیشگیری از ابتلا به انواع سرماخوردگی و آنفلوآنزا رعایت کنند. آنها از مردم می‌خواهند که با فرد بیمار تماس نداشته باشند، دست‌های خود را دائم بشویند و بینی، چشم‌ها و دهان خود را لمس نکنند. ویروس‌ها، فقط زمانی پخش می‌شوند که امکان انتقال آنها به سادگی فراهم باشد. راه ارتباطی و رسانه‌ای که برای انتقال پیام تبلیغاتی خود در نظر گرفته‌اید، باید ساده و سهل‌الوصول باشد تا امکان تکثیر و انتقال را به راحتی فراهم کند. این راه‌های ارتباطی هر چیزی ممکن است باشد؛ یک نسخه‌ی رایگان از نرم‌افزار، ایمیل، وب‌سایت و…

بازاریابی ویروسی در فضای اینترنت به خوبی عمل می‌کند چون در این فضا امکان برقراری ارتباط با بیشترین سرعت ممکن، فراهم است. این روزها، برقرار کردن ارتباط از طریق اینترنت، هم راحت و هم کم‌هزینه است. عناصر تبلیغاتی دیجیتالی، به سادگی قابل کپی‌شدن هستند. از دید بازاریابی، باید پیام تبلیغاتی خود را به نحوی در نظر بگیرید که ساده باشد و به راحتی منتقل شود، بدون اینکه تنزل کند یا تغییری در آن ایجاد شود. پیام هر چه کوتاه‌تر باشد بهتر است. مثلا پیام تبلیغاتی هات‌میل را در نظر بگیرید، در عین حال که کوتاه است، ویژگی‌های این سرویس را به خوبی معرفی می‌کند: «فضای اختصاصی و رایگان ایمیل خود را از Hotmail دریافت کنید.»
این پیام، کوتاه و قانع‌کننده است و در پایان هر پیام رایگان، برای مخاطب ایمیل ارسال می‌شود.

 


3. شرایط لازم برای رشد را داشته باشد

برای اینکه تبلیغات ویروسی درست مثل آتش گسترش پیدا کنند، شیوه‌های انتقال آنها باید به سرعت مقیاس‌پذیر و قابل اندازه‌گیری و بررسی باشد. نقطه‌ ضعفی که در مورد نمونه‌ی Hotmail می‌توان عنوان کرد این است که یک سرویس رایگان ایمیل باید سرور ایمیل اختصاصی خود را داشته باشد تا پیام‌ها را منتقل کند. اگر استراتژی بازاریابی ویروسی، به درستی عمل کند و موفقیت‌آمیز باشد، سرور ایمیل باید به سرعت به سیستم اضافه شود، در غیر این صورت، سیستم توانایی پاسخگویی به این حجم از رشد را نخواهد داشت و به زودی با شکست مواجه می‌شود. پیش از شروع هر مدل ویروسی باید از قبل به جزئیات آن فکر کنید و برای تطابق سریع سیستم با درخواست‌ها، آمادگی داشته باشید.


4. از رفتارها و انگیزه‌های رایج به نفع خود استفاده کند

مثلا همه‌ی ما دوست داریم از دیگران جلوتر باشیم، بهتر دیده شویم،  یا بهتر ما را درک کنند. حرص و طمع برای رسیدن به علایق و دست یافتن به جایگاه مورد نظر، بر بسیاری از رفتارها و تصمیمات ما تأثیر می‌گذارد. این تمایلات ما را وادار می‌کند تا به میلیون‌ها وب‌سایت سر بزنیم یا میلیاردها ایمیل را بخوانیم و از محصولات معرفی‌شده استفاده کنیم. پس یک استراتژی تبلیغاتی بر اساس انگیزه‌ها و تمایلات بشری برنامه‌ریزی کنید و منتظر موفقیت خود باشید.


5. از شبکه‌های ارتباطی موجود نهایت استفاده را ببرد

بیشتر افراد، اجتماعی هستند. متخصصان علوم اجتماعی می‌گویند که هر فرد، شبکه‌ای از 8 تا 12 نفر در اطراف خود دارد که شامل دوستان، اعضای خانواده و همکارانش است. البته شبکه‌ی ارتباطی افراد مختلف متفاوت است و بستگی به جایگاه اجتماعی آنها دارد. مثلا یک پیشخدمت، در طول یک هفته‌ی کاری با تعداد زیادی از مشتریان در ارتباط است. بازاریابان شبکه‌ای به خوبی از قدرت شبکه‌های ارتباطی انسانی آگاهی دارند؛ هم گروه‌های قوی و به هم‌پیوسته و هم گروه‌هایی که ارتباط ضعیف‌تری دارند. علاوه بر این، افراد در فضای اینترنت هم به گسترش دامنه‌ی ارتباطات انسانی خود می‌پردازند. آنها آدرس‌های ایمیل مختلف را جمع‌آوری می‌کنند و آدرس وب‌سایت‌های مختلف را به فهرست علاقه‌مندی‌های خود اضافه می‌کنند. بنابراین، بهترین کار این است که از این شبکه‌های ارتباطی موجود و فهرست ایمیل‌های مختلف استفاده کنیم. یاد بگیرید که پیام خود را در یک گروه ارتباطی موجود بین افراد منتشر کنید و منتظر انتشار گسترده‌ی آن باشید.


6. از منابع دیگران استفاده کند

خلاقانه‌ترین بازاریاب‌های ویروسی، آنهایی هستند که از منابع دیگران برای معرفی خود استفاده می‌کنند. مثلا، شرکت‌هایی که پیام تبلیغاتی یا لینک محصول خود را در وب‌سایت دیگری منتشر می‌کنند یا نویسنده‌هایی که مقاله‌های رایگان در وب‌سایت‌های دیگر منتشر می‌کنند. از این طریق شما با استفاده از منابع دیگران به معرفی محصولات و خدمات خود پرداخته‌اید و از منابع و امکانات وب‌سایت دیگر برای ارائه و معرفی محصول خود استفاده کرده‌اید.


استفاده از این راهکار

نویسنده‌ی این مقاله در یک مثال ساده، شیوه‌ی استفاده از این راهکار را توضیح می‌دهد. نحوه‌ی استفاده از این روش را از زبان نویسنده‌ی مقاله بخوانید:
من به شما اجازه می‌دهم که این مقاله یعنی «6 اصل ساده‌ی بازاریابی ویروسی» را در وب‌سایت خود منتشر کنید. البته بدون هیچ تغییری و با ذکر منبع و نام نویسنده. اگر یک وب‌سایت بازاریابی یا کسب‌و‌کار کوچک دارید، این محتوا برای سایت شما مفید است و به بازدیدکنندگان شما در مورد استراتژی‌های مهم بازاریابی، نکات خوبی می‌آموزد. البته من فقط اجازه می‌دهم که از مقاله‌ی من در وب‌سایت خود میزبانی کنید. چاپ و استفاده‌ی دیگر از این مقاله، کاری غیرقانونی و غیراخلاقی است و قانون کپی‌رایت را نقض می‌کند.
زمانی که من در فوریه‌ی سال 2000 این پیشنهاد را به خوانندگان مقاله‌ام ارائه کردم، بسیاری از افراد از آن استقبال کردند. شش ماه بعد، یک نفر با من تلفنی تماس گرفت و گفت که می‌خواهم با سلطان بازاریابی ویروسی صحبت کنم!
من جواب دادم که سلطان بازاریابی ویروسی نیستم و فقط چند ماه پیش، یک مقاله در این مورد نوشته‌ام. فقط همین!
فردی که پشت تلفن بود در جواب گفت:
«من سراسر اینترنت را در مورد بازاریابی ویروسی زیر و رو کرده‌ام و همه‌جا نام شما دیده می‌شود. پس شما باید در مورد بازاریابی ویروسی جایگاه خاصی داشته باشید.»
شیوه‌ای که به کار گرفته بودم، جواب داده بود. حتی بعد از 5 سال، مقاله‌ی من در صدر فهرست نتایج جست‌و‌جو در مورد بازاریابی ویروسی قرار داشت.
همه‌ی استراتژی‌های بازاریابی ویروسی، از بیشتر این عناصر و اصول بازاریابی که پیش‌تر مطرح کردیم استفاده می‌کنند. برای اینکه بتوانید بازاریابی ویروسی موفقی داشته باشید باید این شش اصل را به درستی یاد بگیرید و در مرحله‌ی بعد بتوانید به درستی از آنها استفاده کنید.

احمدرضا کرامت

گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت زاده


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/10-ideas-that-made-their-owners-wealthy

پافشاری شما بر پیروی از علایق و متعهد ماندن به ایده‌تان بستگی دارد.

10 ایده که صاحبانشان را ثروتمند کرد


«ایده‌ تو احمقانه است.» آیا تابه‌حال کسی به شما گفته است که ایده‌ کسب‌وکارتان موفق نخواهد بود؟ ایده‌ شما بیش‌ از حد عجیب، خاص یا متفاوت است؟ در اینجا باید دست به معامله و ریسک بزنید و این را هم بدانید که موفقیت شما در کارآفرینی شدیدا به میزان پافشاری شما بر پیروی از علایق و متعهد ماندن به ایده‌تان بستگی دارد. جز این، تنها چیزی که اهمیت دارد، این است که مشتریانی پیدا کنید که تمایل داشته باشند برای محصول شما پول کافی خرج کنند تا کسب‌ و کار شما رشد سالمی داشته باشد. در ادامه‌، فهرستی از ایده‌های به ظاهر احمقانه ارائه می‌کنیم که همه‌‌شان در واقعیت، موفق بوده‌اند. اگر این فهرست، متقاعدتان نکرد که علاقه‌ی شخصی‌تان را دنبال و آن را به کسب‌وکار تبدیل کنید، احتمالا هیچ‌چیز دیگری نمی‌تواند شما را متقاعد کند.


 

    1. ایده ،وبسایت I Do, Now I Don’t

    زمانی که نامزد جاش آپرمن، پس از سه ماه نامزدی او را ترک کرد، جاش به‌شدت غمگین شده بود. تمام چیزی که نامزدش برای او باقی گذاشته بود، حلقه‌ی نامزدی بسیار گران‌قیمتی بود که ماه‌ها برای خرید آن پول جمع کرده بود، اما زمانی که حلقه را به مغازه‌ی جواهرفروشی برد که بفروشد، شدیدا تعجب کرد؛ آنها برای حلقه‌ای که او بیش از 10هزار دلار خریده بود، حاضر بودند فقط 3500 دلار پرداخت کنند.در نتیجه او تصمیم گرفت وب‌سایت I Do, Now I Don’t را راه‌اندازی کند. این وب‌سایت به افراد این امکان را می‌دهد که حلقه‌ی ازدواج‌ یا سایر جواهرات‌شان را به دیگر کاربران سایت بفروشند، بدون اینکه نیازی به مراجعه به مغازه‌ی جواهرفروشی داشته باشند.

     


    2. ایده ،مکانی برای خرد کردن

     

    ایده های به ظاهر احمقانه - مکانی برای خرد کردن

     

    آیا تاکنون عمدا بشقابی را شکسته‌اید؟ درباره‌ی زمانی صحبت می‌کنم که استرس یا عصبانیت، شما را فرا گرفته و شروع می‌کنید به شکستن وسایل درون اتاق. هنگامی که این وسایل خرد می‌شوند، احساس رضایت واقعی به شما دست می‌دهد. احساس بسیار خوبی دارد؛ درست است؟ حتی ممکن است احساس کنید استرس یا عصبانیت‌تان بلافاصله فروکش کرده است.

    ایده‌ی اصلی «مکانی برای خرد کردن» همین است. این کسب‌وکار در توکیو راه‌‌اندازی شده است و به مشتری‌ها اجازه می‌دهد وارد این مکان شوند، بشقاب یا فنجانی را که می‌خواهند خریداری کنند و آن را روی یک دیوار بتنی خرد کنند. آنها می‌توانند فحش بدهند، پاهایشان را به زمین بکوبند یا هر کار دیگری که فکر می‌کنند در کاهش استرس شان مؤثر است، انجام دهند. فکر می‌کنم چنین کسب‌وکاری در شهری مانند تهران بسیار موفق خواهد بود.

     


    3. ایده ،هندوانه‌ی مکعبی‌شکل

     

    ایده های به ظاهر احمقانه - هندوانه‌ی مربع

    هندوانه‌های بزرگ و گرد، به‌خوبی در قفسه‌ی فروشگاه‌ها و یخچال خانه‌ها قرار نمی‌گیرند. درنتیجه به‌جای اینکه هندوانه را از زندگی‌مان حذف کنیم، می‌توانیم به‌سراغ ایده‌ی کارآفرین‌های ژاپنی برویم. آنها راه‌حلی پیدا کردند که می‌توانستند با استفاده از آن، هندوانه‌ی مربعی تولید کنند. این محصول با استقبال بسیار خوبی روبه‌رو شده و در سراسر جهان به‌سرعت فروش می‌رود. چرا این ایده را در منطقه‌ی خودتان اجرا نمی‌کنید؟‌ حتی آموزش آنلاین برای این کار هم در دسترس است. اگر تجار ژاپنی توانسته‌اند از این راه پول دربیاورند، چرا شما نتوانید؟

     


    4. ایده ،صفحه‌ی اصلیِ میلیون‌ دلاری

    پیکسل کوچک‌ترین واحد در صفحه‌‌نمایش‌هاست. در سال 2005، ایده‌ی کسب‌وکار منحصر‌به‌فردی به ذهن دانشجویی کارآفرین رسید. او تصمیم گرفت تبلیغات وب‌سایت را به‌صورت بسته‌های 10پیکسلی بفروشد، مانند تابلو‌های تبلیغاتی که براساس متر مربع فروخته می‌شود. هر صفحه‌ی ال‌سی‌دیِ معمولی می‌تواند 1024 پیکسل نمایش دهد. معنای این حرف این است که خرید فضایی به‌اندازه‌ی یک عکس پروفایل، هزینه‌ی بسیار زیادی به‌همراه خواهد داشت. اما این ایده با استقبال خوبی مواجه شد و در کمتر از یک سال، وب‌سایت میلیون‌ دلاری تبدیل به ترکیبی از تبلیغات مختلف شد که به‌نظر می‌رسید فردی نابینا آنها را کنار هم چیده است. جالب است بدانید درآمد ناخالص این وب‌سایت به 1.037.100 دلار رسیده است.


    5. ایده ،جاذبه‌ی مثبت

    بسیاری از زوج‌ها تلاش می‌کنند به مبنایی مشترک برسند، مثل یک عادت یا طنز تلویزیونی که موردعلاقه‌ی هر دو نفر باشد. یکی از ایده‌‌های خوب برای یک وب‌سایت‌ دوست‌یابی، این است که افرادی را به هم معرفی کند که مطمئن باشد به‌شکلی مثبت باهم تطبیق دارند، اما چگونه تطبیقی؟ برای یک وب‌سایت خلاق، این تطبیق، عبارت بود از ابتلا به ویروس ایدز. پاول گراوس و برندن کوچلین وب‌سایت PasitivesDating.com را در سال 2005 راه‌اندازی کردند. این وب‌سایت به‌صورت بی‌نام، صرفا افراد مبتلا به ویروس ایدز را به هم معرفی می‌کرد. در طی چند سال، این وب‌سایت موفق شده بود بیش از 50 هزار عضو جذب کند.


     

    6. ایده ،جناغ پلاستیکی

    آیا انسان‌ها این‌قدر در جست‌وجوی خوش‌شانسی‌اند که احساس کنند به جناغ مصنوعی احتیاج دارند؟ ظاهرا چنین است (سنت شکستن جناغ به تمدن ایتروسک که بیش از 700 سال پیش در ایتالیا زندگی می‌کردند مربوط می‌شود. آنها بر این باور بودند که پرندگان قدرت پیش‌بینی آینده را دارند و شکستن جناغ آنها و نگه‌ داشتن آن نزد خود می‌تواند خوش‌اقبالی را برای آنها به ارمغان بیاورد). ایده‌ی تأسیس کارخانه‌ی تولید جناغ مصنوعی به ذهن کن آرونی رسید و او تصمیم گرفت نیاز جهانی به این محصول را تأمین کند. این کارخانه اکنون روزی 30هزار جناغ پلاستیکی تولید می‌کند که هرکدام را به‌قیمت 3 دلار می‌فروشد.


    7. ایده ،عینک آفتابی برای سگ

     

    ایده های به ظاهر احمقانه - عینک آفتابی برای سگ

    توسعه‌ی صنعت مراقبت از حیوانات خانگی رشد بسیار زیادی داشته است و در همه‌ی اقلام توسعه پیدا کرده است: از تختخواب تا لباس. اما عینک آفتابی برای سگ چیز بسیار عجیبی است.

    این‌طور که پیداست، برای هر چیزی بازاری وجود داد. برای سگ‌هایی که زیاد به نور آفتاب عادت ندارند، عینک آفتابی راه‌حل مناسبی است. شرکت تولیدکننده‌ی عینک آفتابی برای سگ‌ها موردتوجه شبکه‌های خبری قرار گرفت و حتی شبکه‌ی نشنال‌جئوگرافی نیز به آن پرداخت. در دوره‌‌ی فیس‌بوک، تصاویر جذاب سگ‌هایی که عینک آفتابی زده‌ بودند، باعث افزایش فروش این محصول شد.


    8. ایده ،تعطیلات کاری

    بیشتر افراد به تعطیلات می‌روند تا از نگرانی‌های محیط کارشان فاصله بگیرند، اما وب‌سایت «تعطیلی تعطیلات» ایده‌ی متفاوتی را دنبال می‌کند.

    این شرکت به شما پیشنهاد می‌کند که از زمان‌های بی‌ارزش‌تان برای امتحان‌کردن شغلی جدید و ترجیحا شغل موردعلاقه‌تان استفاده کنید. آیا همیشه در آرزوی این بوده‌اید که در مزرعه‌‌ای واقعی محصول برداشت کنید؟ متصدی کفن‌ودفن چطور؟ این وب‌سایت که در سال 2004 تأسیس شده است، اکنون بیش از 125 شغل منحصر‌به‌فرد را پیشنهاد می‌کند که می‌توانید آنها را امتحان کنید. همچنین بیش از 300 راهنما در آن وجود دارد که به شما کمک می‌کنند این شغل‌ها را تجربه کنید.


     

    9. ایده ،نامه‌ی بابانوئل

    بسیاری از افراد بر این باورند که کریسمس جنبه‌ی تجاری پیدا کرده است، به‌ویژه زمانی که بابانوئل بطری‌های بزرگ نوشیدنی در دست می‌گیرد و اسباب‌بازی‌های مختلفی به مردم می‌فروشد. اما ارسال نامه‌ی بابانوئل، تجاری‌ترین جنبه‌ی این جشن است: یک آدرس پستی فرضی در قطب شمال ثبت می‌کنید و بعد، 10 دلار پول می‌پردازید تا برای کودکان معصوم و ساده، نامه‌ای از طرف بابانوئل فرستاده شود. اما چه کسی حاضر است برای چنین چیزی پول پرداخت کند؟

    جالب است بدانید از زمان راه‌اندازی نامه‌ی بابانوئل چیزی حدود 200هزار نفر این نامه‌ها را سفارش داده‌اند و بیش از 2میلیون دلار برای خوشحال‌کردن کودکان در روز کریسمس پول خرج شده است.


    10. ایده ،آکواریوم بدون ماهی

     

    ایده های به ظاهر احمقانه - آکواریوم بدون ماهی

    «بوم‌سپهر بسته» نوعی حیوان خانگی عالی برای قرن بیست‌ویکم است. این حیوان خانگی از این جهت عالی است که نیازی به خوابیدن، آب‌دادن، راه‌رفتن یا حمام‌کردن ندارد، به این دلیل که بوم‌سپهر چیزی جز آکواریوم بدون ماهی نیست. هر گوی شیشه‌ای، شامل اکوسیستمی خودبسنده است که در آن، میگوی کوچکی از خزه‌ای که با نور خورشید رشد می‌کند، تغذیه می‌کند. هیچ کثیفی و زحمتی در کار نیست و البته هیچ هیجانی هم ندارد.

    نتیجه‌ی اخلاقی این داستان‌ها چیست؟ بازار، درست مانند انسان‌ها مدام در حال دگرگونی است. چیزی که ما امروز آن را بی‌مصرف می‌دانیم، ممکن است فصل بعد به پرفروش‌ترین کالای بازار تبدیل شود. این موضوع ممکن است به نوآورانه‌ بودن محصول، سرگرم‌کننده‌ بودن تولید آن یا صرفا احمقانه بودن ایده‌ی آن مربوط باشد. فقط، به‌یاد داشته باشید که در بازار، همیشه جایی برای ایده های ناب کسب و کار وجود دارد، چیزی که می‌تواند برای شما موفقیت به‌همراه بیاورد و همچنین می‌تواند پای شما را به این فهرست باز کند.

    احمدرضا کرامت

    گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت زاده

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
    رضا کرامت

    https://keramatzade.com/Great-Ideas-for-Ideas

    روزمرگی‌هایی که بیهوده، فکر را اشغال می‌کنند، پاک کنیم.

    تکنیک های عالی برای ایده پردازی


    خیلی وقت‌ها، ایده‌هایی به ذهن‌مان خطور می‌کنند: راهکارهایی برای مشکلات غیر قابل حل بشری، روش‌هایی برای یک شبه پولدار شدن، اختراع ریموت کنترل برای یخچال و خلاصه ایده‌هایی که احساس خود‌ ادیسون پنداری‌ را در ما حسابی تقویت می‌کنند. اما ایده‌ی ناب و درست و حسابی، حاصل یک لحظه الهام است؛ یعنی برای رسیدن به آن باید ذهن‌مان را از روزمرگی‌هایی که بیهوده، فکر را اشغال می‌کنند، پاک کنیم.

    البته دوره‌ی ایده پردازی به سبک سنتی و خسته‌کننده، مدتهاست تمام شده و حالا زمانه‌ای است که باید از تکنیک‌های ابتکاری و لذت‌بخش استفاده کنیم. هرچه فرآیند تفکر خلاقانه‌تر باشد،‌ ایده‌ی حاصل از آن جالب‌تر و بهتر خواهد بود. در این مقاله می‌خواهیم در ابتدا با مراحل ایده پردازیِ مؤثر، آشنا شویم و سپس 15 تکنیکی را که قبلا امتحانشان را برای ایده پردازی پس داده‌اند، بگوییم.


    پس اول سری به سه مرحله‌ای که در هر ایده پردازی موفقی باید طی شوند، می‌زنیم:

    مرحله‌ی 1: ایده پردازی ،خلق

     

    مرحله اول ایده پردازی: خلق

    ایده پردازی برای حل مشکل یا تأمین یکی از ملزومات کاری‌، می‌تواند برای بسیاری از کسب‌وکارها نقطه‌ی شروع مناسبی باشد. معمولا شرکت‌ها درد را به خوبی شناسایی می‌کنند. اما مهم‌تر از تشخیصِ مشکل، فراهم آوردن بسترِ ایده پردازی برای درمانِ درد است. ایده‌ها فقط چاره‌ی مشکلات نیستند و به غیر از درمانگری، در دو حوزه‌ی دیگر هم کاربرد دارند: شایستگی‌ محوری و نیازسنجیِ مشتریان.

    در حوزه‌ی شایستگی‌ محوری، می‌توان از ایده پردازی به منظور افزایش توانمندی‌های شرکت استفاده کرد. در این نوع ایده پردازی، سازمان به دنبال خلقخدمات و محصولات تازه یا بازارهای جدید برای خدمات و محصولات موجود است.

     

    در بحث نیازسنجیِ مشتریان نیز ایده پردازی کمک می‌کند تا از فواید تحقیقات متداول در بازاریابی (مانند گروه‌های کانونی و نظرسنجی‌ها) بیش‌تر بهره‏‌مند شویم و از اشتراک‌گذاری ایده‏‌ها به عنوان فرصتی برای انجام چنین بررسی‌های سودمندی استفاده کنیم.

     


    مرحله‌ی 2: ایده پردازی ،انتخاب

     

    مرحله دوم ایده پردازی: انتخاب

    انتخاب بهترین ایده‌ها خیلی زودتر از شروع فرآیند ایده پردازی آغاز می‌شود. در اینجا تعیین معیارهایی که ایده‌ها بر اساس آنها سنجیده می‌شوند، کسانی که مسئول ارزیابی آنها هستند و اینکه ایده‌های اصلی برای ارزیابی بیشتر و به اجرا در آمدن چطور به تیم‌های داخلی ارائه می‌شوند، اهمیت پیدا می‌کند. فرآیند انتخابِ خوب را معمولا با استفاده از برچسب‌ و تگ‌ برای تبدیل ایده‌ها به دسته‌بندی‌های معنادار شروع می‌کنیم. برای این منظور، می‌توانیم محصولات را دسته‌بندی کنیم: موبایل، لپ‌تاپ، تبلت (برچسب)؛ در گام بعدی جزئیات بیش‌تری را در نظر می‌گیریم و ویژگی‌ها یا خصوصیات محصول را به آن «تگ» می‌کنیم: مثلا سبُک، باطری با طول عمر بالا، قابل حمل… یا به سراغ خصوصیت‌هایی مانند سیستم عامل، صفحه نمایش و… می‌رویم. در مرحله‏‌ی بعدی، با استفاده از این برچسب‌ها و تگ‌ها، ایده‌ها را اولویت‌بندی می‌کنیم. دسته‌بندی‌ها و تگ‌زنی‌ها باید طوری باشد که مانند فیلتر عمل کند و تنها بهترین ایده‏‌ها را تا مرحله‌ی اجرا بدرقه کند.


    مرحله‌ی 3: ایده پردازی ،پیاده‌سازی

    مرحله سوم ایده پردازی: پیاده سازی

    موفقیت در فرآیند پیاده‌سازی، بستگی به توانایی سازمان برای انتخاب برترین ایده‌ها و عمل کردن براساس آنها دارد. به علاوه، سازمان باید جریان کاری منظمی داشته باشد، به طوری که کارکنان سازمان، به خوبی از نقش خود در مراحلِ مختلف فرآیند ایده پردازی آگاهی داشته باشند. اگر سازمانی بخواهد ایده پردازی را شروع کند، طراحی فرآیند مناسبی برای ایده پردازی (یعنی مشخص کردن دقیقِ نقش‌ها و مسئولیت‌ها) اهمیت زیادی خواهد داشت. افرادی که برای نقش‌های مختلف، انتخاب می‌شوند باید آمادگی پذیرش ایده‌های جدید را داشته باشند؛ ایده‌هایی که لزوما در داخل سازمان خلق نشده‌اند. حتی ممکن است بتوان به این افراد براساس عملکردشان در پیاده‌سازی رویکردهای جدید، پاداش هم داد.


    تکنیک‌های مؤثر در ایده پردازی

    1. ایده پردازی ،تکنیک اسکمپر

    SCAMPER روشی برای ایده پردازی است که توسط باب اِبری (Bob Eberie) طراحی شده و قدرت اراده را در ایده پردازی به عنوان محرک اصلی در نظر می‌گیرد. در واقع این روش،‌ چک‌لیست شناخته شده‌ای را شامل می‌شود که به فرد کمک می‌کند ایده‌هایش را برای بهبود محصولات موجود یا تولید یک محصول کاملا جدید ثبت کند. چک‌لیست تکنیک اسکمپر موارد زیر را در بر می‌گیرد:‌

    حرف S که از کلمه‌ی substitution به معنی جانشین‌سازی گرفته شده است.

    حرف C که از کلمه combine به معنی ترکیب کردن آمده است.

    حرف A که از کلمه‌ی adapt به معنیِ سازگاری و تعدیل کردن می‌آید.

    حرف M که به کلمه‌ی magnify به معنی بزرگ سازی اشاره دارد.

    حرف P که از کلمه‌ی put to other uses به معنی استفاده در سایر موارد وام گرفته شده است.

    حرف E که از کلمه‌ی elimination به معنی حذف کردن گرفته شده است.

    حرف R که از کلمه‌ی reverse به معنی معکوس‌سازی می‌آید.


    2. طوفان فکری

     

    اهمیت طوفان فکری - ایده پردازی

    در این فرآیند راه حل‌های بسیاری برای مشکلِ مشخصی، پیشنهاد می‌شود. اینجا تأکید روی تعداد ایده‌هاست نه درستی یا غلطی آنها. یعنی همه‌ی افراد، بدون ترس از انتقاد، آزادانه نظرشان را بیان می‌کنند و ایده‌هایشان با آغوش باز پذیرفته می‌شوند. در واقع، در یک جلسه‌ی طوفان فکری،‌ ایده هرچه نامتعارف‌تر،‌ بهتر! چرا که کم کردن شاخ و برگ ایده‌‌های بزرگ یا عجیب و غریب، ساده‌تر از تبدیل ایده‌‌ای کوچک به راه‌حلی مؤثر است.

    خیلی وقت‌ها چند ایده‌ی کوچک با هم ترکیب می‌شوند تا ایده‌ی خوبی به دست بیاید. به این کار هم می‌گویند : 3=1+1 !

    اگرچه طوفان فکری را می‌توان یک نفره هم ترتیب داد (آدم‌هایی که با خودشان حرف می‌زنند را ندیده‌اید؟!) اما معمولا بر پا کردن چنین طوفانی، کاری گروهی است که با حضور جمعی متشکل از 6 تا 10 نفر انجام می‌شود.


    3. لیست‌سازی

    تهیه لیست یک روش کاملا تحلیلی است که در آن با شناسایی نقاط قوت،‌ خصوصیت‌های مختلف محصول یا خدمت ارائه شده را فهرست می‌کنیم. مثلا برای اینکه بفهمیم چطور می‌توانیم یک محصول را بهتر کنیم،‌ قطعات آن را از هم جدا می‌کنیم،‌ ویژگی‌های فیزیکی هر قطعه را یادداشت می‌کنیم و تمام کارکردهای هر قطعه را بررسی می‌کنیم تا ببینیم تغییر در هر یک از اینها چه تأثیر مثبت یا منفی در عملکرد محصول دارد.


    4. نقشه‌ ذهنی

    نقشه‌ی ذهنی تکنیکی گرافیکی است که برای ترسیمِ ارتباط موجود میان قسمت‌های مختلف اطلاعات گردآوری شده یا ایده‌ها به کار می‌رود. در این تکنیک، هر داده یا ایده روی کاغذ نوشته شده و بعد با خط یا منحنی به ایده یا داده‌ی قبل یا بعد از خودش وصل می‌شود. به این ترتیب، شبکه‌ای از روابط به وجود می‌آید. این تکنیک اولین بار توسط محققی بریتانیایی به نام تونی بوزان (Tony Buzan) در کتابی با عنوان «از کله‌ات استفاده کن» که در سال 1972 منتشر شده است، در عالم ایده پردازی پیدایش شد. از نقشه‌‌های ذهنی در طوفان‌های فکری و در برنامه‌ریزی برای پروژه‌ها استفاده می‌شود. همچنین این تکینک در حل مسئله و یادداشت‌برداری نیز کاربرد دارد. مثل همه‌ی تکنیک‌های دیگری که از نقشه‌کشی استفاده می‌کنند، تکنیک نقشه‌ی ذهنی هم به دنبال طبقه بندی اطلاعات است تا بتواند مفاهیم و ایده‌ها را با دیگران به اشتراک بگذارد.

    برای تهیه‌ی نقشه‌‌ی ذهنی، اول باید عبارت یا کلمه‌ای را در وسط صفحه بنویسیم. بعد، باید هرچیزی که در رابطه با آن کلمه یا عبارت به ذهن‌مان می‌رسد در گوشه و کنار همان صفحه، بدون هیچ ترتیب مشخصی یادداشت کنیم. دست آخر هم باید سعی کنیم ارتباط میانِ تمام آن عبارت‌ها یا کلمات را با هم پیدا کنیم. مثل کاری که در شکل زیر انجام شده است:

     

    اهمکیت نقشه ذهنی - ایده پردازی


    5. تصویرسازی و محرک‌های تصویری

    ‌ تصویرسازی یعنی برای فهمیدن یک مسئله،‌آن را به صورت بصری یا تصویری بررسی کنیم. در این روش، شما دیگر مجبور نیستید به خود مشکل فکر کنید، بلکه روی بخشِ کاملا متفاوتی (یعنی تصویر یا تصاویر) متمرکز می‌شوید. اما نکته اینجاست که همینطور که به تصویر نگاه می‌کنید،‌ ضمیرناخودآگاه شما کماکان به مسئله‌ی اصلی فکر می‌کند. بدین ترتیب،‌ از طریق کشف و شهود، ناگهان راه‌حل‌های زیاد و متنوعی به ذهن‌تان می‌رسد که باید به سرعت آنها را یادداشت کنید.

    یکی از بهترین تکنیک‌ها برای اینکه ذهن بتواند بین ایده‌ها و نکته‌ها رابطه برقرار کند، استفاده ازمحرک‌های تصویری است. این محرک‌ها باعث می‌شوند احساسات، عواطف و غرایز فرد که در طوفان فکری و در مواجهه با چالش‌های ابتکاری خیلی به کار می‌آیند، بیدار شوند.

    نحوه‌ی کار به این صورت است که تسهیل‌کننده (همان فردی که مسئول اجرای تکنیک است) تعدادی عکس از پیش تهیه شده را بین شرکت‌کنندگان پخش می‌کند. بعد از آنها می‌خواهد به عکسی که در اختیار دارند، نگاه کنند و هر چه دل تنگشان می‌خواهد را بنویسند. برایان ماتیمور (Bryan Mattimore) معتقد است که تصویر باید از لحاظ بصری جذاب باشد،‌ به چندین موضوع در آن اشاره شده باشد و انوع مختلفی از ارتباطات را به نمایش گذارد. در مرحله‌ی بعدی،‌ شرکت‌کنندگان، تیم‌های دونفره تشکیل می‌دهند و درباره‌ی ایده‌هایی که به ذهن‌شان رسیده، حرف می‌زنند تا مسئله‌ی مورد بحث در طوفان فکریِ مختصر و مفیدی، بررسی شود. در نهایت هم،‌ این گروه‌های دو نفره، ایده‌های منتخب را با دیگران به اشتراک می‌گذارند.

    ماتیمور می‌گوید که محرک‌های بصری بهتر است به ویژگی‌های مسئله‌ی مورد بحث اشاره کنند. مثلا اگر مشکل مورد نظر به صنایع تولیدی مربوط است،‌ بهتر است از تصاویر صنعتی استفاده شود. اما حتما باید در میان این عکس‌ها، تصاویر تصادفی هم بگنجانید،‌ چون ممکن است این نوع تصاویر، جرقه‌ی مبتکرانه‌ترین راه‌حل‌ها باشند.


    6. استوری‌بورد

    ممکن است قبلا در مورد کاربرد این تکنیک در سینما مطالبی شنیده باشید. نقش استوری‌بورد در ایده پردازی هم تفاوت چندانی با کاربرد آن در سینما ندارد؛ یعنی قرار است به کمک آن، داستانِ تصویری برای رسیدن به ایده‌ی مطلوب را خلق کنیم. استوری‌بوردها به افراد خلاق امکان می‌دهند تا اطلاعاتی را که در طول تحقیق به دست آورده‌اند به دیگران ارائه دهند. برای استفاده از این تکنیک،‌ باید مراحل و اطلاعات مختلفِ مربوط به هر ایده را روی برگه‌ها یا کارت‌های جداگانه‌ای نمایش دهید و آنها را روی تخته،‌ پنل یا هر سطح دیگری که می‌‌پسندید در کنار هم قرار دهید. همینطور ممکن است به جای استفاده از کارت، صِرفا به کشیدن قاب و کادری اکتفا کنید. مهم این است که تصاویر قابل درک، روابط بین ایده‌های مختلف کاملا مشخص و برای بیننده قابل فهم باشند. چیزی شبیه به این:

     

    اهمیت استوری بورد - ایده پردازی


    7. نقش‌بازی

    بله، درست خواندید،‌ نقش‌بازی! در این روش ایده را «بازی» می‌کنیم. در این روش، هر یک از افراد، نقشِ یکی از اعضا یا اجزای دخیل در ایده را برعهده می‌گیرد و درست مثل یک تئاتر آن نقش را بازی می‌کند؛ هم فال است و هم تماشا. هم لذت می‌برید و هم افراد از لاک دفاعی بیرون می‌آیند و ذهن‌شان بازتر می‌شود. این کار باعث می‌شود،‌ تا هر لحظه انتظار ایده‌ی محشری را داشته باشید.


    8. تحلیل ریخت‌شناسی

     

    تحلیل ریخت‌شناسی - ایده پردازی

    این تکنیک از شناخت ساختاری جنبه‌های مختلف مسئله و مطالعه‌ی روابط بین آنها استفاده می‌کند. مثلا فرض کنید مسئله، تهیه‌ی تی‌شرت باشد. در اینجا سه جنبه‌ی مهم داریم: جنس،‌ رنگ،‌ سایز. هرکدام از این ابعاد، در حالت معمولی، ممکن است چند حالت یا خصیصه داشته باشند. مثلا ممکن است تی‌شرت‌ها در 3 رنگ آبی، سبز و قرمز موجود باشند. حالا با فرض اینکه 4 جنس مختلف و 3 سایز داشته باشیم،‌ 3×4×3 ترکیب مختلف برای چنین مسئله‌ای امکان‌پذیر خواهد بود. برای پیشرفت کار، ممکن است به این نتیجه برسیم که باید یکی از این ویژگی‌ها را تغییر داد یا ترکیب‌های جدیدی به وجود آورد.


    9. ایده پردازی ،پیوندهای اجباری

    این یک تکنیک بسیار ساده است: ایده‌های کاملا متفاوت را به هم ربط می‌دهیم تا یک ایده‌ی جدید به دست بیاوریم. شاید نتیجه‌ی کار خیلی منحصربفرد و خاص نباشد، اما معمولا جالب و هیجان‌انگیز است. خیلی از محصولاتی که امروز از آنها استفاده می‌کنیم، نتیجه‌ی پیوندهای اجباری هستند. مثلا،‌ ساعتی که ماشین‌حساب هم هست؛ کفشی که چراغ می‌زند؛ ناخن‌گیری که دربازکن هم دارد و غیره. کمتر پیش می‌آید که نتیجه‌ی این روش به کشف‌های جدید یا محصولات انقلابی منجر شود اما معمولا محصولات به دست آمده، بازار خوبی دارند.


    10. رویاپردازی

     

    رویا پردازی در ایده پردازی

    با اینکه خیلی‌ها قبول ندارند،‌ اما رؤیاپردازی یکی از بهترین روش‌ها برای رسیدن به ایده‌های عالی است. خود کلمه‌ی «رؤیاپردازی» اجازه می‌دهد، خیلی راحت و بازیگوشانه فکر کنیم. با این روش، رابطه‌ای عاطفی بین فرد و مسئله برقرار می‌شود که دستیابی به ایده‌ای فوق‌العاده را آسان می‌کند. وقتی در زمینه‌ی ایده پردازی از رؤیاپردازی حرف می‌زنیم، منظور خیال‌بافیِ مفید در راستای یک هدف مشخص است. خیلی از مخترعان از همین رؤیاپردازی به ایده‌های ناب رسیده‌اند. بهترین مثالش؟ اختراع هواپیما! اگر برادران رایت به رؤیایشان اجازه‌ی پرواز نداده بودند،‌ انسان‌ها هنوز گاری‌سوار بودند!

     


    11. ایده پردازی ،افکارنویسی

    این روش هم خیلی ساده است. از شرکت‌کنندگان بخواهید به جای اعلامِ ایده‌هایشان، آنها را بنویسند. چند دقیقه‌ای برای این کار وقت در نظر بگیرید و بعد هرکس باید نوشته‌هایش را به فرد دیگری بدهد. این فرد، نوشته را می‌‌خواند و خودش هم به آنها چندتایی اضافه می‌کند. دوباره بعد از چند دقیقه برگه‌ها رد و بدل می‌شوند. بعد از مثلا 15 دقیقه‌، یک نفر برگه‌ها را جمع می‌کند و در همان جلسه، درباره‌ی آنها بحث می‌کنید.


    12. تفکر معکوس

    نقش تفکر معکوس در ایده پردازی

    از خود کلمه‌ی «تفکر معکوس» معلوم است که این روش با روش‌های منطقی و عادی فرق دارد. یعنی، به جای فکر کردن درباره‌ی مسئله باید به ایده‌های مخالف فکر کنیم! مثلا به جای «چطور دنبال‌کننده‌هایم را بیشتر کنم؟»،‌ مسئله‌ی «چطور کاری کنم که اصلا هیچ دنبال‌کننده‌ای نداشته باشم؟»‌ را حل کنید! خواهید دید که برای بیشتر افراد ایده پردازی منفی ساده‌تر است چون بیشتر حال می‌دهد! اما زیاد هم وقت‌تان را سر تفکر معکوس نگذارید. 10-15 ایده‌ی معکوس، کافی است. بعد از پایان جلسه، هم می‌توانید همچنان در همان فضایِ معکوس به ایده پردازی ادامه دهید و هم، می‌توانید برای محکم‌کاری، دوباره مسئله را معکوس کنید. مثلا «من دیگر هیچ‌کدام از اکانت‌های شبکه‌های اجتماعیم را به روز نمی‌کنم» به «از حالا به بعد همیشه اکانت‌هایم را در تمام شبکه‌های اجتماعی به روز نگه می‌دارم» تغییر می‌کند.


    13. ایده پردازی ،زیر سئوال بردن مفروضات

    در بیشتر کسب‌وکارها اصولی نانوشته اما تأثیرگذار وجود دارد که همه برای انجام کارها به این اصول مراجعه می‌کنند. متأسفانه، کسی هم متوجه نیست که زیرسئوال بردن این مفروضات در هر قدم، یعنی باز کردن در به روی ایده‌ها و امکانات جدید!

    ماتیمور درباره‌ی زیرسئوال بردن مفروضات می‌گوید: «شرکت‌کنندگان باید برای چالشِ خلاقانه چارچوبی درنظر بگیرند. بعد باید 20 الی 30 مفروض (چه صحیح و چه غلط) تهیه کنند. در قدم بعدی باید از میان آنها چند مفروض را انتخاب کرده و به عنوان محرکی برای خلق ایده‌ی جدید یا آغاز تفکر استفاده کنند.»


    14. ایده پردازی ،معاشرت اجتماعی

    اگر قرار باشد کارکنان فقط با همکاران و دوستان‌شان معاشرت داشته باشند،‌ بعد از مدتی یک بُعدی می‌شوند و تنها از یک زاویه به مسائل نگاه می‌کنند. پس به آنها امکان بدهید با افرادی در محیط‌های کاری دیگر معاشرت کنند، مثلا آنها را تشویق کنید تا در لینکدین عضو شده و درگفتگوهای سودمندِ آن شرکت کنند. این کار دیدگاه‌شان را به روز می‌کند و شاید به جرقه‌های ذهنیِ تازه منجر شود. معاشرت اجتماعی در حوزه‌ی ایده پردازی، ممکن است حتی به گفتگوهایی منجر شود که هیچ ارتباطی با مشکل موجود نداشته باشند.

     


    15. تشریک مساعی

     

    همانطور که از عنوان پیداست، در تکنیک تشریک مساعی دو یا چند نفر دست در دست هم می‌دهند تا به هدف خاصی برسند. طراحان معمولا به این شکل عمل می‌کنند و به ایده‌های خلاقانه‌ی خود، در تشریک مساعی با سایرین و گروه همکاران، پر و بال می‌دهند.

    اینکه باید از کدام تکنیک استفاده کنید را می‌توانید با در نظر گرفتن نوع مسئله‌ی مورد نظر، نگرش مدیران و کارکنان به موضوع و امکانات در دسترس، مشخص کنید. در هر صورت فراموش نکنید، هرچه فرآیند ایده پردازی آزادانه‌تر و «طبیعی‌تر» دنبال شود، ایده‌ی بهتری به دست خواهد آمد.


    احمدرضا کرامت

    گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت زاده

    Great Ideas for Ideas

    منبع : cleverism.com

    دانلودpdf مقاله :تکنیک های عالی برای ایده پردازی
    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
    رضا کرامت

    https://keramatzade.com/Secure-Online-Investment-Trading

    ملموس‌تر باشد.

    تجارت آنلاین سرمایه‌گذاری مطمئن


    آیا قصد خرید یک کسب‌وکار آنلاین را دارید؟ همانطور که می‌دانید گزینه‌های زیادی پیش‌روی شماست. انتخابِ گزینه‌ی مناسبی که بتواند منعکس‌کننده‌ی اولویت‌های مورد نظر هر فرد باشد، از جمله چالش‌های جدی‌ای است که معمولاً در شروعِ یک کسب‌وکار آنلاین وجود دارد. برای شروع و دست به کار شدن، ابتدا لازم است شیوه‌ای را انتخاب کنید که برای شما ملموس‌تر باشد. در این مقاله راجع به 4 دلیل برای اینکه تجارت آنلاینسرمایه‌گذاری مطمئنی است، بیشتر می‌خوانید.

     

    در شروع هر کسب‌وکار آنلاینی باید بدانیم قرار است پول‌مان را در کجا و برای چه مقصودی سرمایه‌گذاری کنیم و با این کار چه مقدار سود یا تجربه کسب می‌کنیم و قرار است به کجا برسیم.

    تجارت آنلاین


    در ادامه به دلایلی اشاره می‌کنیم که شما را ترغیب می‌کند به سراغ کسب‌ و کارآنلاین بروید.

    1. تجارت آنلاین ،پایین بودن هزینه‌های عمومی کسب‌وکار

    اگر تجارت آنلاین به درستی راه‌اندازی شود، در طول کار نیز هزینه‌ی کمتری متحمل می‌شوید. این مسئله به‌خصوص در مواردی که هزینه‌ای در رابطه با محصولات فیزیکی، توزیع، اجاره و موارد دیگر وجود ندارد، کاملا صدق می‌کند.

    بدون شک، ایجاد و توسعه‌ی محتوا از جمله موضوعاتی است که در بحث تجارت آنلاین اولویت بیشتری دارد. اگرچه تولیدِ محتوا، بهینه‌سازی برای موتورهای جست‌وجو (SEO)، رسانه‌های اجتماعی و دیگر کانال‌های بازاریابی، نیازمند صرف هزینه و زمان هستند، اما در مقایسه با شرکت‌های غیر مجازی به منابع بسیار کمتری نیاز دارند.

    بدون شک، کاهش هزینه‌ها اغلب منجر به سوددهی بیشتر هم می‌شود. هزاران روش منحصربه‌فرد در تجارت آنلاین وجود دارد که از طریق کاهش دادن هزینه‌ها موجب جذابیت بیشتر این نوع کسب‌وکار می‌شود.


    2. تجارت آنلاین ،بالا بودن انطباق‌پذیری با نیازهای بازار

    بازاریابی یکی از مهمترین مؤلفه‌ها در هر کسب‌وکاری است. یکی از دلایل جذابیت بازاریابی آنلاین این است که امکان ردیابی و ارزیابی میزان برگشتِ سرمایه در این شیوه وجود دارد، درحالی که معمولا در تجارت آفلاین امکان دسترسی به این موارد به سرعت و سهولت امکان‌پذیر نیست. در واقع با بهره‌گیری از ابزارها و داده‌های در دسترس، می‌توانید خیلی سریع خود را با شرایط وفق دهید و هر زمان که لازم باشد، استراتژی خود را تغییر دهید.

    اگر شما دو ایده‌ی جذاب و خوب دارید، اما نمی‌دانید کدام یکی بهترین گزینه است، پیشنهاد می‌کنیم هر یک از بخش‌های تبلیغات، سیستم ارسال انبوه ایمیل، صفحات و فرم‌های فروش و دیگر موارد را تقسیم کنید و با یکی از روش‌ها و استراتژی‌های انتخابیِ خود امتحان کنید.

    با استفاده از سرویس گوگل آنالیتیکس در گوگل که آمار بازدیدکنندگان یک وب‌سایت را نشان می‌دهد، می‌توانید میزان تغییرات واقعی و علاقه‌ی مشتریان را ارزیابی کنید و هرگاه احساس کردید یکی از استراتژی‌ها کارایی ندارد به سراغ روش بعدی بروید. اگر تعداد بازدیدکنندگان پایین است، با استفاده از چند ترفند آن را افزایش دهید.

    خوشبختانه امروزه، به لطف افزایش تبلیغات در رسانه‌های اجتماعی، هدف قرار دادن یک جمعیت خاص به کار ساده‌ای تبدیل شده است. بنابراین، بهتر است جمعیتِ هدف را شناسایی کنید و سپس خدمات و محصولات خود را به مخاطبانِ علاقه‌مند، ارائه دهید.

    کانال‌های بازاریابی زیادی وجود دارد که می‌توانید از مزایای آنها استفاده کنید. وبلاگ‌ها، پادکست‌ها، فیلم‌ها و رسانه‌های اجتماعی، ارسال انبوه ایمیل و استفاده از کاغذ سفید (سندی که برای راهنمایی خوانندگان در درک یک مسئله، حل یک مشکل و یا اتخاذ یک تصمیم تدوین می‌گردد)، کتاب‌های الکترونیکی و خیلی چیزهای دیگر از جمله مواردی است که در معرفی و توسعه‌ی تجارت آنلاین خود، می‌توانید از آنها استفاده کنید.

    به‌طور خلاصه، همه‌ی این عوامل کمک می‌کنند تا در کسب‌وکار آنلاین خود سازگاری بیشتری با نیازهای بازار داشته باشید. در تجارت آنلاین، خیلی سریع می‌توانید مشخص کنید کدام روش درست عمل می‌کند و کدام کارآیی ندارد و بر همین اساس استراتژی خود را مطابق با هدف به‌سرعت تغییر دهید.


    3. تجارت آنلاین ،انعطاف‌پذیری بیشتر

     

    انعطاف پذیری

    در کسب‌وکارهای آفلاین، باید فضایی حقیقی برای فروش محصول داشته باشید. هرچند داشتن فضای حقیقی مزیت‌هایی دارد، اما بالا بودن میزان انعطاف‌پذیری در کسب‌وکارهای آنلاین برای بسیاری از سرمایه‌گذاران و کارآفرینان جذابیت بیشتری دارد.

    در کسب‌ و کار آنلاین، حتی می‌توانید از خانه هم کار خود را انجام دهید. در واقع در تجارت آنلاین هرکجای دنیا که باشید می‌توانید به کارتان برسید، فقط کافی‌ست به اینترنت دسترسی داشته باشید. شاید کسب درآمدهای بی‌دردسر برای بسیاری از افراد تنها یک رؤیا باشد، اما برخی در واقعیت، به آن دست یافته‌اند.

    اگر تجارت آنلاین به‌درستی طراحی و برنامه‌ریزی شده باشد، ممکن است شما نیازی به استخدام کارمند هم برای حفظ و نگهداری، پشتیبانی و حتی توسعه‌ی زیرساخت‌های آن نداشته باشید و حتی زمان زیادی را نیز به کسب‌وکار آنلاین خود اختصاص ندهید.

    بدین ترتیب، کسب‌وکارهای آنلاین محبوب آن دسته از فعالان اقتصادی خواهد بود که تمایل به سرمایه‌گذاری در حوزه‌های مختلف دارند و یا اینکه در جست‌وجوی مشاغلی هستند که با انعطاف‌پذیری بیشتر به آنها امکان دهد تا وقت بیشتری را در کنار خانواده بگذرانند.


    4. تجارت آنلاین ،پایین بودن ریسک سرمایه‌گذاری

    یک سرمایه‌گذار زیرک، کاری نمی‌کند که آینده‌ی تجارت آنلاین خود با خطر مواجه شود. شما در هر زمان لزوما برنده نیستید، اما با سعی و تلاش می‌توانید اقدامات پرخطر و ریسک سرمایه‌گذاری‌های غیرمعقول را کاهش دهید.

    در بسیاری از بخش‌ها، کسب‌وکار آنلاین در مقایسه با تجارت آفلاین ریسک کمتری دارد. از آنجایی که میزان سازگاری و انعطاف‌پذیری در تجارت آنلاینبسیار بالاست، معمولا راه‌اندازی آن نیز هزینه‌ی زیادی ندارد. گاهی می‌توان کسب‌وکاری شکست‌خورده را در مدت زمان کوتاهی به سوددهی رساند.

    اصلا قصد نداریم بگوییم، امکان شکست در تجارت آنلاین وجود ندارد، بلکه منظور ما این است که در این شیوه هر زمان احساس خطر کنید، می‌توانید استراتژی کار را به‌سرعت تغییر دهید و از اول شروع کنید. راه‌های زیادی برای کسب درآمد آنلاین وجود دارد و یافتن مناسب‌ترین راه فقط از طریقِ تجربه امکان‌پذیر است.

    خرید و فروش کسب‌وکارهای آنلاین بسیار ساده‌تر از آن‌ چیزی است که در تصور شما وجود دارد. جزئیات زیادی برای فروش کسب‌وکاری وجود دارد که نیازمند فضای جغرافیایی و عملیاتیِ پیچیده‌تری است. از آنجایی که این مدل تجارت وابسته به یک نقطه‌ی جغرافیایی نیست، انرژی کمتری نیز برای حفظ و نگهداری آن صرف می‌شود و درنتیجه، سرمایه‌گذاران زیادی جذب کسب‌وکارهای آنلاینی می‌شوند که بسیار سودآور هم باشد.

    در تجارت آنلاین انرژی کمتری صرف انجام ریزه‌کاری‌های حقوقی برای سرمایه‌گذاری می‌شود و به همان نسبت نیز ریسک‌پذیری آن پایین‌تر است.

    آغاز یک کسب‌وکار جدید در مقایسه با خریداری یک کسب‌وکار موجود

    اکنون شما این شانس را داشته‌اید که اصول ابتدایی و مزیت‌ سرمایه‌گذاری را در تجارت آنلاین یاد بگیرید. اگرچه، احتمالا هنوز در مورد شروعِ کار تردید دارید و نمی‌دانید بهترین گزینه، خرید تجارت آنلاین است که از قبل وجود داشته یا راه‌اندازی یک نمونه‌ی جدید؟

    راه‌اندازی یک تجارت جدید نیازمند زمان و سرمایه‌ی قابل‌توجهی است و همانطور که می‌دانید موفقیت در هر کاری به دانش و تجربه‌ی شما در آن رشته بستگی دارد. نداشتن تجربه و شناخت از شیوه‌ی کار، گاهی باعث می‌شود افراد بر روی یک شیوه‌ی خاص تعصبِ بی‌جا داشته باشند که گاهی همین جانبداری یک‌سویه، موجب از بین رفتن فرصت‌های بالقوه می‌شود.


    دلایلی که در ادامه به آنها اشاره شده است، نشان می‌دهد چرا خرید تجارت آنلاینی که از از قبل موجود است، تصمیم بهتری است:

    • کسب‌وکاری که از قبل راه‌اندازی شده و به سوددهی رسیده است، در واقع امتحان خود را پس داده و مجبور نیستید زمانی را برای تست‌ کردن، تجربه‌ کردن و پیدا کردن راه‌تان به سوی سودآوری صرف کنید.
    • وقتی به عنوان یک فرد جدید وارد کار می‌شوید، بهتر می‌توانید اشتباهات مدیر قبلی را متوجه شوید و با روش‌های خاص خود، به‌دنبال رفع اشکالات و خطاهای فعلی می‌روید.
    • می‌توانید دانش و تجربه‌ی کافی برای ادامه‌ی کار را از همین کسب‌و‌کار فعلی به دست بیاورید.
    • سطح تجارت متناسب با میزان دارایی شما تعریف می‌شود.

    و در پایان

    در این مقاله سعی کردیم دلایلی را با شما در میان بگذاریم که نشان می‌دهد کسب‌و‌کار آنلاین، سرمایه‌گذاری مطمئنی است.

    هر کارآفرین و سرمایه‌گذار در ابتدا باید در ابتدا بررسی کند که چقدر زمان دارد و سرمایه‌ای که می‌تواند برای این کار در نظر بگیرد، چقدر است.
    همانطور که پیش از این نیز گفته شد، انطباق‌پذیری و انعطاف‌ در کسب‌و‌کارهای آنلاین بسیار بالاست. خرید کسب‌وکار آنلاینی که از قبل وجود داشته است، مزایای زیادی دارد و از طرف‌ دیگر این شیوه از تجارت آنلاین، به شما امکان می‌دهد از منابع موجود بهترین نتیجه را کسب کنید.

     

    احمدرضا کرامت

    گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت زاده

    Secure Online Investment Trading

    برگرفته از: entrepreneur.com

     

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
    رضا کرامت

    https://keramatzade.com/Family-businesses

    دارند، اما نباید از قدرت غول‌های تجاری دنیا که مدیریت خانوادگی دارند، غافل شد. 

    مزیت کسب و کارهای خانوادگی 

     

    برای بسیاری از افراد «کسب و کارهای خانوادگی» معادل یک شرکت کوچک یا شاید متوسط است که به‌صورت محدود فعالیت دارد و با مشکلاتی مانند «چه کسی رئیس باشد؟»، سروکار دارد. اگرچه کسب‌ و کارهایی که «مامان و بابا»ها راه می‌اندازند کم‌وبیش چنین ویژگی‌هایی دارند، اما نباید از قدرت غول‌های تجاری دنیا که مدیریت خانوادگی دارند، غافل شد. پژوهشی در دانشگاه پلی‌تکنیک مونترال مبتنی بر بررسی 149 کسب و کار خانوادگی با درآمدی بیشتر از یک میلیارد دلار، نشان داد: کسب و کارهای خانوادگی در دوران رونق اقتصادی نسبت به کسب‌ و کارهای دیگر درآمد بیشتری خلق نمی‌کنند، اما در دوران رکود و بحران عملکرد بسیار بهتری دارند. همچنین در درازمدت و در چرخه‌ی بین 1997 تا 2009 عملکرد مالی کسب‌ و کارهای خانوادگی بهتر از کسب‌ و کارهای دیگر بوده. با ما همراه باشید تا از دلایلی که منجر به این تفاوت در عملکرد می‌شوند، آگاه شوید.

     


    30 درصد از فروش سالانه‌ی شرکت‌هایی که بیش از یک میلیارد دلار فروش دارند، توسط چنین شرکت‌هایی ایجاد می‌شود. از جمله‌ی این شرکت‌ها می‌توان به والمارت، سامسونگ، تاتا (Tata) و شرکت خودروسازی پورشه اشاره کرد که بهتر است بدانید این‌گونه شرکت‌ها در حال گسترش روزافزون هستند. نوع مالکیت منحصربه‌فرد کسب‌ و کارهای خانوادگی در درازمدت، مسیر حرکت مشخص و معینی ایجاد می‌کنند که دیگر کسب‌ و کارهای رایج معمولا از آن بی‌بهره‌اند، اما دانش اندکی درباره‌ی دلیل تفاوت کسب و کارهای خانوادگی با کسب‌ و کارهای دیگر وجود دارد. برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهند کسب و کارهای خانوادگی در درازمدت بهتر از کسب‌ و کارهای دیگر عمل می‌کنند، درحالی که برخی پژوهش‌ها، عکس این را نشان داده‌اند.برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه دانشگاه پلی‌تکنیک مونترال، پژوهشی روی شرکت‌های خانوادگی در کشورهای مختلف از جمله ایالات متحده، کانادا، فرانسه، اسپانیا، پرتغال، ایتالیا و مکزیک با درآمد بیش از یک میلیون دلار انجام داد. سهام چشمگیری از این کسب‌ و کارها، نه لزوما اکثریت، متعلق به یک خانواده بود و اعضای خانواده در هیئت مدیره و همچنین در مدیریت شرکت نقش فعالی داشتند. روش‌هایی که این دو نوع از شرکت‌ها برای موفقیت خود استفاده کرده‌اند و عواملی که عملکرد آنها را تحت تأثیر قرار می‌دهد، مورد بررسی قرار گرفته است.

    این پژوهش به این نتیجه رسید که کسب‌ و کارهای خانوادگی بر استقامت و انعطاف نسبت به عملکرد تمرکز بیشتری دارند. این‌گونه کسب‌ و کارها درآمد چشمگیر دوران رونق را برای افزایش توان‌شان در گذر از روزهای سخت ذخیره می‌کنند. مدیرعامل یک کسب‌ و کار خانوادگی به همان محرک‌های مالی یک مدیر‌عامل کسب‌ و کار غیرخانوادگی اهمیت می‌دهد، اما تعهدات خانوادگی باعث می‌شود تصمیم‌های راهبردی متفاوتی بگیرد. مدیر یک کسب‌ و کار خانوادگی با دید بلندمدت 10 تا 20 ساله و با در نظر گرفتن ثمرات کسب‌ و کار برای نسل بعد، تصمیم‌گیری می‌کند. همچنین این مدیران در زمینه‌ی مدیریت بحران‌ بهتر از حوزه‌ی بهره‌گیری از فرصت‌ها عمل می‌کنند.

    کسب‌ و کارهای خانوادگی می‌توانند در برنامه‌ ریزی و مدیریت درازمدت الگو باشند. این پژوهش نشان داد: برخی از کسب‌ و کارهای غیرخانوادگی از روش‌های مدیریتی کسب‌ و کارهای خانوادگی تقلید می‌کنند. همان‌طور که پیش‌تر بیان کردیم کسب‌ و کارهای خانوادگی در دوران خوب اقتصادی ضعیف‌تر از دیگران و در بحران‌ها پیش‌قراول هستند.


     

    اکنون به دلایل استقامت و انعطاف‌پذیری بیشتر کسب‌ و کارهای خانوادگی می‌پردازیم. این پژوهش 7 دلیل را شناسایی کرد.

    1. کسب و کارهای خانوادگی ،در سختی‌ها و در خوشی‌ها مقتصد و صرفه‌جو هستند

     

    کسب و کار خانوادگی صرفه‌ جو هستند

    یک کسب‌ و کار خانوادگی را می‌توان از دفتر مرکزی آن شناخت! برخلاف بیشتر شرکت‌های بزرگ چندملیتی، این کسب‌ و کارها دفتر لوکسی ندارند. به قول مدیرعامل یکی از کسب‌ و کارهای خانوادگیِ مورد بررسی در این پژوهش: «راحت‌ترین درآمد، پولی است که خرجش نکردیم!» شرکت‌های بسیاری به دنبال اعطای سهام به مدیران و کارکنان هستند تا مشکلات ناشی از رویه‌ی رایج کارفرما-کارمند را کاهش دهند، اما کسب‌ و کارهای خانوادگی چون سرمایه‌ی شرکت را سرمایه‌ی خانواده می‌دانند، تلاش می‌کنند دارایی‌شان را نگاه‌ دارند. با بررسی عملکرد مالی شرکت در یک چرخه‌ی اقتصادی، مشاهده می‌کنید کسب‌ و کارهای خانوادگی که با ساختار مالی ساده‌تری دوران بحران را پشت سر گذاشته‌اند، زیان کمتری متحمل شده‌اند.

     


    2. کسب و کارهای خانوادگی ،در صرف هزینه‌های کلان بسیار محتاط هستند

    کسب‌ و کارهای خانوادگی نسبت به هزینه‌های کلان بسیار با احتیاط تصمیم می‌گیرند. به قول مدیرعامل یک کسب‌ و کار خانوادگی: «ما یک قانون طلایی داریم! بیشتر از دخل‌مان خرج نمی‌کنیم». این قانون ظاهرا بسیار معقول و منطقی به نظر می‌رسد، اما در واقعیت کمتر مدیرعاملی در کسب‌ و کار غیرخانوادگی به آن توجه می‌کند. به‌طور مثال اگر درآمد خالص یک کسب‌ و کار خانوادگی سالانه، 450 میلیارد تومان باشد، تلاش می‌کنند مخارج سالانه‌شان را زیر 400 میلیارد تومان نگاه دارند و باقی‌مانده‌ی این پول را برای روز مبادا ذخیره کنند.

    در بیشتر کسب‌ و کارهای خانوادگی برای تصمیم‌ گیری درباره‌ی پروژه‌های کلان، نخست سودآوری خود پروژه بررسی می‌شود و سپس با پروژه‌های دیگر که از نظر هزینه با معیارهای مالی شرکت هم‌خوانی دارند، مقایسه می‌شود. بنابراین به دلیل این سخت‌گیری و تمایل به سرمایه‌ گذاری در پروژه‌ها بااطمینان بالا، در دوران رونق اقتصادی فرصت‌های خوبی را از دست می‌دهند، اما در مقابل در بحران‌ها کمتر زیان می‌کنند؛ زیرا از پروژه‌های با ریسک بالا که ممکن است تبدیل به «چاه ویل» شوند، اجتناب می‌کنند.


    3. کسب و کارهای خانوادگی ،بدهی‌های اندکی دارند

     

    کسب و کار خانوادگی به دلیل بدهی کمتر آزادی عمل بیشتری دارند.

     

    میزانی از بدهی معقول و متناسب، یک نکته‌ی مثبت به‌شمار می‌رود؛ زیرا باعث می‌شود اهرم‌های مالی، خلق ارزش را بیشینه کنند. درحالی‌ که کسب‌ و کارهای خانوادگی نسبت به بدهی با احتیاط رفتار می‌کنند. بدهی باعث می‌شود در دشواری‌ها آزادی عمل کمتری داشته باشید و به معنای رجوع به سرمایه‌گذارانی خارج از خانواده است. در پژوهش پیش‌گفته در طی سال‌های 2001 تا 2009، بدهی به طور متوسط 37 درصد سرمایه‌ی شرکت‌های خانوادگی را تشکیل می‌دهد. این رقم برای شرکت‌های دیگر 47 درصد است. در نتیجه کسب‌ و کارهای خانوادگی مجبور به پرداخت هزینه‌های هنگفت برای بقا در دوران رکود نشدند. به نقل از یکی از مدیران کسب‌ و کار خانوادگی: «ما با جسارت پولدار نشده‌ایم! در حقیقت ما خیلی محتاطانه پول‌مان را به جای سپردن به بانک‌ها درون شرکت نگه می‌داریم».


    4. کسب و کارهای خانوادگی ،زیرمجموعه‌ی کوچک‌تر و کمتری دارند

    اجتناب از توسعه و دگرگونی با خرید شرکت‌های مختلف شاید سخت‌ترین کار یک مدیر باشد. کسب مالکیت شرکت‌های جدید و افزودن زیرمجموعه‌ها با مخاطره‌ی بسیار همراه است، اما فرصت‌هایی هم به دنبال دارد. کسب‌ و کارهای خانوادگی بیشتر به شرکت‌های کوچک در نزدیکی پایگاه اصلی‌شان و توسعه‌ی جغرافیایی طی قرادادهایی ساده تمایل دارند. این اصل یک استثنا دارد؛ زمانی که اعضای خانواده به این نتیجه برسند که بخش سنتی نیازمند تغییرات ساختاری و حتی توسعه است یا باور داشته باشند بدون همراهی با بدنه‌ی صنعت، بقای درازمدت آنها به خطر می‌افتد. اما شرکت‌های خانوادگی معمولا معامله‌گرهای فعالی نیستند و رشد طی یک روند طبیعی و شراکت را به خرید شرکت‌های دیگر ترجیح می‌دهند. مدیر منابع انسانی یک کسب‌ و کار موفق خانوادگی به ما گفت: «ما علاقه‌ای به خرید شرکت‌های بزرگ نداریم؛ روند یکپارچه‌شدن‌شان پرمخاطره است و کافی است در زمان اشتباه اقدام کنید تا صاحب یک شرکت در معرض سقوط شوید. علاوه‌بر آن ممکن است مجبور شوید فرهنگ شرکت را جایگزین کنید».


    5. کسب و کارهای خانوادگی ،بسیاری از آنها تنوع و گوناگونی شگفت‌انگیزی دارند

     

    کسب و کار خانوادگی متنوع‌ تر است.

     

    تعداد زیادی از کسب‌ و کارهای خانوادگی مانند میچلین و والمارت در طول سال‌ها بر هسته‌ی نخستین فعالیت‌شان تمرکز کرده‌اند. با اینکه تجربه‌ نشان داده است ایجاد تنوع در سطح فردی ساده‌تر از اقدام آن در سطح کلان مانند شرکت است. بسیاری از کسب‌ و کارهای خانوادگی از جمله کارگیل (Cargill)، تاتا و ال‌جی نسبت به شرکت‌های دیگر زمینه‌ی فعالیت بسیار متنوع‌تری دارند. در مطالعه‌ی انجام شده، 46٪ کسب و کار‌های خانوادگی از تنوع چشمگیر برخوردار بودند ولی تنها 20٪ کسب و کارهای غیرخانوادگی زمینه‌ی فعالیت متنوع داشتند. برخی از آنها طی یک روند طبیعی وارد زمینه‌ی فعالیت جدیدی شده‌اند؛ برخی دیگر شرکت‌های جدید را خریده‌اند و فعالیت‌شان را حول این شرکت (با زمینه‌ی فعالیت متفاوت) جدید توسعه داده‌اند. مدیران کسب‌ و کارهای خانوادگی معتقدند تنوع و گوناگونی در دوران رکود روشی کلیدی برای حفظ سرمایه‌ی خانواده است.

     


    6. کسب و کارهای خانوادگی ،جهانی‌تر هستند

    کسب‌ و کارهای خانوادگی جاه‌طلبی زیادی برای شناخته شدن در خارج از مرزها دارند. آنها نسبت به کسب‌ و کارهای غیرخانوادگی درآمد بیشتری از فروش خارجی‌شان کسب می‌کنند. البته توسعه‌ی این کسب‌ و کارها در خارج از مرزها، روندی طبیعی دارد یا ناشی از خرید شرکت‌های کوچک محلی است که گردش مالی بالایی ندارند. همچنین کسب‌ و کارهای خانوادگی برای نتیجه‌گرفتن از یک بازار جدید بسیار شکیبا هستند. مدیرعامل یکی از کسب و کارهای بزرگ جهانی معتقد است «ما بدون پذیرش زیان داخلی طی 20 سال گذشته، نمی‌توانستیم به یک کسب و کار پیشرو در جهان تبدیل شویم».


    7. نیروهای با استعدادشان را بهتر حفظ می‌کنند

     

    کسب و کار خانوادگی بهتر از نیروی کارش محافظت می کند.

     

    ماندگاری کارکنان در کسب‌ و کارهای خانوادگی بیشتر و بهتر از کسب‌ و کارهای غیرخانوادگی است. رهبران کسب‌ و کارهای خانوادگی برای مزیت‌های همکاری طولانی‌مدت از جمله اعتماد بیشتر، شناخت بهتر کارکنان و تصمیم‌های آنان و فرهنگ قوی‌تر ارزش قائلند. کسب‌ و کارهای خانوادگی ویژگی‌هایی مشابه «سازمان‌های با قابلیت اعتماد بالا» دارند. در این سازمان‌ها همکاری بلندمدت کارکنان متخصص منجر به خلق تیم‌های کاری پویا و کارآمد و یک الگوی فکری جامع می‌شود که به تحقق اهداف کمک می‌کند. مدیرعامل یکی از کسب‌ و کارهای موضوع پژوهش مذکور می‌گوید: «شاید باهوش‌ترین کارکنان را نداشته باشیم، اما آنها کارشان را بهتر از هر کسی بلدند و هنگام بروز مشکلات، کل تیم به سرعت واکنش نشان می‌دهند».

    جالب است که کسب‌ و کارهای خانوادگی برای حفظ کارکنان کمتر به محرک‌های مالی تکیه می‌کنند. آنها بر خلق فرهنگ تعهد و تحقق اهداف، اجتناب از تعدیل نیرو در دوران رکود، سپردن جایگاه‌های بالا به اعضای دورن سازمان و سرمایه‌گذاری روی افراد تأکید می‌کنند. کسب‌ و کارهای خانوادگی نسبت به کسب‌ و کارهای دیگر هزینه‌ی بیشتری را صرف آموزش کارکنان می‌کنند.

    با آزمون این 7 اصل متوجه هماهنگی و هم‌افزایی آنها خواهید شد. تحقق یکی از آنها، پیگیری بقیه‌ی آن را ساده‌تر می‌کند. صرفه‌جویی و بدهی اندک احتمال تعدیل نیرو را کاهش و در نتیجه ابقای نیروی کار را تقویت می‌کند. توسعه‌ی جهانی منجر به تنوع و کاهش ریسک می‌شود. خرید شرکت‌های کمتر به معنای بدهی کمتر است. پول پس‌انداز‌شده‌ی ناشی از صرفه‌جویی را می‌توان با دقت و احتیاط در صرف هزینه‌های کلان، در موارد مناسب سرمایه‌گذاری کرد. این اصول در خلاء عمل نمی‌کنند، بلکه هر یک دیگری را تقویت می‌کند.

    مدیران کسب‌وکارهای خانوادگی از وجود رقبایی که دست به انتخاب‌های شگفت‌انگیز و تصمیم‌گیری‌های مخاطره‌آمیز می‌زنند، آگاهند. آنها می‌دانند که احتیاط بیش از حد باعث می‌شود برخی فرصت‌ها را از دست بدهند، اما امیدوارند در گذر زمان و با تغییر چرخه‌ی اقتصادی و گذر پیوسته از رونق به رکود، درآمد بیشتری خلق کنند.

    تکرار این چرخه‌ها سریع‌تر شده است. با ادامه‌ی این روند استراتژی تمرکز بر انعطاف و استقامت که در کسب‌ و کارهای خانوادگی جاری است، هواداران بیشتری پیدا می‌کند. در اقتصاد جهانی امروز که بحران‌ها یکی پس از دیگری رخ می‌دهند، پذیرش درآمد کمتر در دوران رونق برای تضمین بقا در دوران رکود، ترفندی است که مدیران با خشنودی آن را به‌کار می‌بندند.


     

    احمدرضا کرامت

    گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت زاده

    Family businesses

    منبع : hbr

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
    رضا کرامت

    https://keramatzade.com/What-is-the-secret-of-success-for-small-businesses-

    4 راز موفقیت کسب و کارهای کوچک


    سیستم مدیریت کسب و کار در ایالات متحده در سراسر جهان تحسین می‌شود و خیلی از کشورها سعی در تقلید از آن دارند. دو خصوصیت برجسته‌ی این سیستم اشتیاق برای ساختن آینده‌ای بهتر و تمایل به تغییر در راستای رسیدن به آن هدف هستند. هیچ جامعه‌ای به این اندازه‌ در ایجاد کسب و کارهای جدید جرئت و جسارت ندارد. ما گاهی انقدر غرق در ایده‌ها و افکار خودمان می‌شویم که فراموش می‌کنیم باید اصولی ابتدایی را از دیگران بیاموزیم و چه چیزی مهم‌تر از آموختن اصول مدیریت از بزرگ‌ترین و موفق‌ترین شرکت‌های جهان است.
    بسیاری از کارآفرینان حتی بدون آموزش دیدن، از نظر فنی در زمینه‌ی فعالیت خود متخصص هستند و اصول مدیریتی را هم خوب می‌شناسند. در اینجا منظور ما از «مدیریت»، بخشی از کسب و کار است که به تخصص‌های فنی مربوط نمی‌شود، بلکه بیشتر به فعالیت‌های پشت صحنه می‌پردازد. علت ناموفق بودن کسب‌ و کارهای کوچک، در همان سال‌های ابتدایی، عدم‌ مدیریت صحیح است. علت ناموفق بودن آنها ضعف در محصولات یا خدمات نیست، بلکه به نبود مدیریت صحیح در پشت صحنه مربوط می‌شود.
    به‌محض اینکه کسب و کاری رشد کرد و به سطح خاصی رسید، تکنیک‌های مدیریتی باید تغییر کند، در غیر این صورت کسب و کار مورد نظر با مشکل مواجه خواهد شد. این سطح برای بسیاری از کسب و کارهای کوچک داشتن حدود 5 تا 15 کارمند و فروش سالانه‌ی 1 تا 3 میلیارد تومان است. گاهی این مبلغ بیشتر و گاهی هم کمتر است، با این حال، وقتی کسب و کارهای کوچک به این مرحله می‌رسند، صاحب آن کسب و کار باید تغییر کند و به جای مدیریت محصولات، مدیریت انسان‌ها را بر عهده بگیرد و از متخصص فنی به متفکر راهبردی تبدیل شود. این امر یعنی ایجاد تغییر در بسیاری از عادات و همه می‌دانیم این کار آسان نیست، اما اگر مدیر نتواند رشد کند، باید شاهد عدم موفقیت در کسب و کارهای کوچک خود باشد.

     


    کسب و کارهای کوچک موفق چه تفاوتی با کسب و کارهایی ناموفق دارند؟

     

    راز موفقیت کسب و کارهای کوچک

    مهم‌ترین مزیت آنها نسبت به کسب و کارهای کوچک ناموفق این است که مدیران‌شان خصوصیات فردی خود را به هدف پیشرفت در کسب و کارشان تغییر داده‌‌ و بهبود بخشیده‌اند. در کل، آنها نگاه مثبتی به کسب و کارشان و زندگی در معنای کلی آن دارند.

     

    بیست سال دیگر از کارهایی که در زندگی انجام نداده‌اید بیشتر پشیمان خواهید شد تا از کارهایی که انجام داده‌اید. پس بادبان‌ها را بکشید و از بندر امن دور شوید. کشتی خود را به دل باد بسپارید تا سرزمین‌های جدید کشف کنید و رؤیا‌ها در سر بپرورانید.

    – مارک تواین

    موفقیت در کسب و کارهای کوچک ناشی از ثابت قدم بودن مدیران آنهاست.

    اگر بدون کار و تلاش به‌دنبال موفقیت می‌گردید، به فرهنگ لغات مراجعه کنید.

    – ماری بی. اسمیت

    آنها مدیران صبوری هستند.

    کارآفرینان موفق افرادی هستند که بین مانع و فرصت تفاوتی قائل نمی‌شوند، بلکه از هر دوی آنها به نفع خود استفاده می‌کنند.

    – ویکتور کیام

    آنها پشتکار دارند.

    بسیاری از شکست‌های دنیا به این دلیل است که افراد هنگام تسلیم شدن نمی‌دانستند چقدر به موفقیت نزدیک شده بودند.

    – توماس ادیسون

     

    دومین نکته این است که صاحبان کسب و کارهای کوچک موفق، از ابتدا طرحی تجاری و راهبردی‌ برای کسب و کارشان طراحی می‌کنند که به‌وضوح مفهوم کسب و کار، رسالت و فلسفه‌‌‌اش را توضیح می‌دهد. در این سندِ مکتوب، آنها اهداف شخصی را در کنار اهداف تجاری تعیین می‌کنند و زمان مشخص و استراتژی‌هایی برای رسیدن به آن اهداف در نظر می‌گیرند.

    سومین راز موفقیت کسب و کارهای کوچک این است که صاحبان آنها ساختاری سازمانی توسعه داده‌‌اند که مانند دستگاهی کار می‌کند که به خوبی روغن‌کاری شده‌ است. این ساختار، به‌همراه تمامی سیاست‌ها و روال‌هایش، تمام افرادی را که نقشی در کار دارند، تشویق می‌کند تا نهایت تلاش‌شان را انجام دهند و برای افرادی که کارشان را به بهترین نحو انجام می‌‌دهند پاداش در نظر می‌گیرد و افرادی که رفتارهای مورد انتظار را از خود نشان نمی‌‌دهند، تنبیه می‌کند. جایگاه‌، وظایف و مسئولیت‌ها کاملا مشخص و به افراد مورد نظر منتقل شده‌اند و عملکرد آنها به‌طور منظم بررسی می‌شود. آموزش، برنامه‌های توسعه‌ی شغلی و طرح‌های مربوط به پاداش‌ها به شکلی طراحی شده‌ است که تمامی افراد را به بالاترین حد مشارکت تشویق می‌کند. مدیران کسب و کارهای کوچک موفق، کارمندان و شرکایشان را ارزشمندترین دارایی خود می‌‌دانند.

     


     

    چهارمین و آخرین راز موفقیت کسب و کارهای کوچک، توسعه‌ی سیستم‌های پشتیبانی عملیاتی است. این سیستم‌ها می‌توانند مالی یا غیرمالی، دستی یا خودکار باشند و هدف آنها، پشتیبانی از تمامی فعالیت‌های سازمان و کارآمد کردن آنهاست. اگر این سیستم‌ها خوب طراحی شده باشند، می‌توانند مدیران را از بار بسیاری از فعالیت‌های روزانه خلاص کنند و به آنها زمان بیشتری برای رسیدگی به طرح‌های راهبردی بدهند. اطلاعات به دست آمده از این سیستم‌های ردیابی، اطلاعاتی حیاتی درباره‌ی فروش، نقدینگی و دیگر اطلاعات مالی هستند که به مدیران مربوطه برای گرفتن بهترین تصمیمات در اسرع وقت کمک می‌کنند. آنها قبل از اینکه خطری در سیستم دیده شود، به مدیران اخطارهای لازم را می‌دهند.

    به‌طور خلاصه، چهار راز موفقیت کسب و کارهای کوچک به شرح زیر هستند:

    1. صاحبان کسب و کارهای موفق، رفتارهای مثبت، تعهد، صبر و پشتکار را در خود ایجاد کرده‌اند.

    2. یک طرح تجاریِ صحیح و راهبردی‌ وجود دارد.

    3. ساختاری سازمانی ایجاد شده است که افراد را تشویق می‌کند نهایت تلاش‌شان را در وظایف محوله‌ی خود انجام دهند.

    4. از سیستم پشتیبانی عملیاتی‌ استفاده می‌شود که عملکردها را ردیابی و مدیران ارشد را از بار فعالیت‌های کوچک روزانه خلاص می‌کند، در حالی که اطلاعات مهمی برای مدیریت صحیح کسب و کار در اختیارشان قرار می‌دهد.

     


    طرح تجاری موفق چیست؟

     

    برای موفقیت در کسب و کار کوچک باید از طرح تجاری مناسبی استفاده کنیم

    کسب و کارهای موفق در چارچوب برنامه‌ریزی‌شده‌ای فعالیت می‌‌کنند. طرح تجاری‌ که به موفقیت در کسب و کارهای کوچک منجر می‌شود، معمولا برای دو یا سه سال نوشته می‌شود. این طرح، رسالت شرکت را در خدمات‌رسانی به مشتریانش توضیح می‌دهد. نقاط‌ قوت شرکت را در تجارت و بازاریابی تجزیه و تحلیل می‌کند. نقاط‌ ضعف را پیدا و راه‌های غلبه بر آنها را شناسایی می‌کند. بازار هدف و استراتژی‌های قیمت‌گذاری را مشخص می‌کند. همچنین استراتژی‌های همکاری یا مشارکت با دیگر کسب و کارها را شناسایی می‌کند که برای رسیدن به موفقیت حیاتی هستند. این طرح دیگر موقعیت‌های حیاتی برای سلامت و موفقیت در کسب و کارهای کوچک در بلندمدت را نیز به خوبی توضیح می‌دهد.

    با داشتن طرح تجاری دقیق و حساب‌شده، شانس رسیدن به موفقیت در کسب و کارهای کوچک بسیار زیاد است. بدون داشتن یک طرحی تجاری‌ مؤثر، کسب و کار شما به سمت شکست پیش می‌رود. یک ضرب‌المثل آمریکایی می‌گوید: «شکست در برنامه‌ریزی به معنای برنامه‌ریزی برای شکست است».

     


    ساختار سازمانی چیست؟

     

    اجازه دهید در اینجا نگاه دقیق‌تری به ساختار سازمانی بیندازیم.

    مهم‌ترین بلوک‌های سازنده‌ی ساختار سازمانی به شرح زیر هستند:

    • نمودار سازمانی که کاربردهای اصلی عملیات سازمان را به تصویر می‌کشد و ارتباطات بین این کاربردها را گزارش می‌دهد؛
    • شرح وظایفِ مدیران، ناظران و کارکنان متخصص به همراه گزارشی دقیق از روابط و ملزومات ذهنی و جسمی مورد نیاز در انجام هر کار، مهارت، وظیفه و مسئولیت‌، به‌علاوه‌ی استاندارد‌های اجرایی هر کدام از این کارهاست؛
    • فهرست وظایف و کارها برای کارگران کارخانه یا بخش‌های تدارکات و خدمات که روابط بین آنها را گزارش می‌دهد و ملزومات ذهنی و جسمی، مهارت‌ها و مسئولیت‌های شغلی‌شان و استانداردهای اجرایی آنها را مشخص می‌کند؛
    • سیستم ارزیابی عملکرد شغلی، عملکرد تمامی کارکنان را بررسی و آنها را به پیشرفت مداوم تشویق می‌کند؛
    • دستورالعمل‌های اطلاعاتی شامل کتاب راهنمای کارکنان و راهنمای سیاست‌ها و روال‌های کاری که مرزهای قابل قبول را مشخص می‌کند و توقعات از کارکنان را معرفی می‌کند؛
    • سیستم پاداش برای تمامی کارمندان که به آنها در ازای عملکرد خوب‌شان با در نظر گرفتن سهمی از سود شرکت پاداش می‌دهد.

    وقتی تمامی اجزای سازمانی در جای خود قرار داشته باشند و به‌صورت روزانه مورد استفاده قرار بگیرند، سازمان از ساختار و هدف برخوردار خواهد بود. کارمندان می‌دانند شرکت به کدام سمت حرکت می‌کند و دقیقا نقش خودشان را در این حرکت خواهند شناخت. ایشان می‌‌دانند مرز رفتارهایی که از آنها انتظار می‌رود چیست و در ازای عملکرد خوب‌شان پاداش دریافت خواهند کرد.

     


    سیستم پشتیبانی عملیاتی چیست؟

     

    نرم‌افزارهای پشتیبانی برای موفقیت در کسب و کار کوچک حیاتی هستند

    ساده‌ترین نوع سیستم، فرمی است مانند فرم درخواست استخدام یا اعتبار، مجوز برگشت محصول یا سند اجازه‌ی حمل‌و‌نقل. مثال‌های دیگر از سیستم شامل پیش‌بینی و مدیریت نقدینگی، برنامه‌ی بودجه، گزارش مغایرت و توزیع پاداش‌ها هستند. بسیاری از این سیستم‌ها معمولا با روش‌های پشتیبانی کامپیوتری مانند مایکروسافت اکسل یا نرم‌افزارهای تخصصی دیگری همراه هستند.

    یکی از مهم‌ترین سیستم‌ها برای کسب‌ و کارهای کوچک، سیستم حسابداری است که می‌تواند سیستم ساده‌ای مانند QuickBooks یا Peachtree باشد. این سیستم‌های ساده معمولا برای کسب و کارهای غیرتولیدی مناسب هستند که فعالیت‌شان در حد خرید و فروش است. آنها همچنین می‌توانند مشتریان، فروشنده‌ها، حساب‌های پرداختی و دریافتی را به خوبی مدیریت کنند. در نهایت، این قابلیت را دارند که گزارش‌های عالیِ مدیریتی تهیه کنند.

    برای کسب و کارهایی که تولیدی هستند و بعد از خرید مواد اولیه محصولی را تغییر می‌دهند یا تولید می‌کنند یا برای کسب و کارهای خرده‌فروشی در مقیاس بزرگ، نرم‌افزار‌های خاصِ این صنایع شاید مناسب‌تر باشند. قبل از خرید این سیستم‌ها باید دقت شود، چون این سیستم‌ها برای استفاده‌ی بلند‌مدت خیلی گران‌تر از سیستم‌های ساده هستند، محاسبه‌ی هزینه‌ی محصولات را به خوبی انجام می‌‌دهند، ولی معمولا از عهده حسابرسی‌های معمولی به خوبی بر نمی‌آیند و فرمت مشخصی برای تهیه‌ی گزارش دارند که معمولا به سختی می‌توان آن را تغییر داد.

    فرقی نمی‌کند چه نوع کسب و کاری داشته باشید، به هر حال، داشتن بسته‌ی نرم‌افزاری حسابداری برای محاسبه‌ی معاملات روزانه در زمان واقعی که استفاده‌ی آن برای کارمندان راحت باشد، بخشی از نیازهای اولیه‌تان است. در دنیای کسب و کار امروز که به سرعت در حال تغییر است، نمی‌توان منتظر حسابدارها ماند تا هفته‌ها و حتی ماه‌ها برای تهیه‌ی گزارش وقت صرف کنند.

    دیگر سیستم‌هایی مورد نیاز برای کسب و کارهای کوچک به شرح زیر هستند:

    • مدیریت نقدینگی: از این سیستم برای پیش‌بینی استفاده می‌شود که حساب‌های قابل دریافت و دیگر مبالغ ورودی را در مقابل حساب‌های پرداختی و دیگر مبالغ خروجی قرار و به مدیران اجازه می‌دهد کمبودها را پیش‌بینی کنند و قبل از اینکه بحران از راه برسد، جلوی آن را بگیرند. این پیش‌نمایی‌ها حداقل باید شش هفته زودتر صورت بگیرند. اگر این سیستم به خوبی اجرا شود، یکی از کارمندان اداری می‌تواند در کمتر از 15 تا 30 دقیقه در هفته گزارشی برای مدیران آماده کند.
    • بودجه: این برنامه‌ی سود یک ساله و در مدیریت کنترل بسیار حیاتی است. این سیستم باید به پیشینه‌ی ساختار هزینه‌ای سازمان مرتبط باشد، اما بودجه‌بندی باید بر مبنای صفر باشد و تمامی هزینه‌ها (نه تنها کاهش یا افزایش) باید توجیه شوند. این سیستم به‌صورت خودکار بودجه‌ی ماهیانه ایجاد می‌کند که مستقیما به حجم فروش مرتبط است. اگر این سیستم به خوبی تنظیم شده باشد، فقط چند ساعت برای مدیریت داده‌‌ها نیاز دارد.
    • گزارش مغایرت: این سیستم مکمل سیستم بودجه است. باید به‌صورت خودکار کار کند تا بتواند نتایج واقعی را با بودجه مقایسه و به‌صورت ماهیانه گزارش تهیه کند. این گزارش باید قسمت‌هایی را که با مشکل روبه‌رو هستند و مدیریت باید سریعا در مورد آنها اقدام کند، مشخص کند. این سیستم هم اگر به‌ خوبی تنظیم شده باشد، 10 تا 15 دقیقه در ماه زمان برای آماده کردن گزارش نیاز دارد.
    • گزارش شاخص کلیدی: این گزارش در یک صفحه تغییرات هفتگی در نقدینگی، حساب‌های قابل‌دریافت، حساب‌های قابل‌پرداخت، فروش و لیست موجودی کالاها را نشان می‌دهد. 10 تا 15 دقیقه در هفته برای تهیه‌ی این گزارش‌ها زمان نیاز است.
    • کاربرگ هزینه‌ی نیروی کار: این کاربرگ، ردِ هزینه‌‌‌های مربوط به کارمندان و بخش‌های سازمان را دنبال می‌کند. هزینه‌ی کامل هر کارمند در ساعت یا در سال به دقت محاسبه و گزارش می‌شود. این گزارش می‌تواند در استراتژی و محاسبه‌ی قیمت‌گذاری استفاده شود. برگه‌ی دیگری برای سود هر کارمند به آن اضافه و به هر کارمند داده می‌شود تا بسته‌ی پاداش خود را محاسبه کند. این سیستم 15 تا 30 دقیقه در هر فصل کاری برای به‌روز کردن اطلاعات زمان نیاز دارد.
    • سیستم قیمت‌گذاری محصولات: این سیستم با توجه به بودجه و هزینه‌های انجام شده، قیمت محصولات را به‌صورت خودکار محاسبه می‌کند. همچنین می‌‌تواند سود خالصِ قبل از پرداخت مالیات را نیز بر حسب قیمت‌های پیش‌بینی شده محاسبه کند. این سیستم با توجه به نیاز سازمان مورد استفاده قرار می‌گیرد.
    • کاربرگ برنامه‌ی پاداش: این سیستمی برای توزیع عادلانه‌ی سود بین کارمندان با توجه به میزان وفاداری‌شان به سازمان، عملکرد و میزان مسئولیت‌ها است. اگر به خوبی اجرا شود، 10 تا 15 دقیقه در هر فصل کاری برای به‌روزرسانیِ داده‌ها زمان نیاز دارد.
    • محاسبه‌کننده‌ی نقطه‌ی سر‌به‌سر: این سیستم، فروش سر‌به‌سر شرکت را با توجه به حجم فروش در روز، هفته یا سال محاسبه می‌کند. همچنین تصمیمات مهمی را که تأثیر اساسی در ساختار هزینه‌ای سازمان دارند، قبل از اینکه به مرحله‌ی عمل درآیند تجزیه و تحلیل می‌کند. این سیستم به میزان نیاز شرکت مورد استفاده قرار می‌گیرد.
    • گزارش فروش هفتگی: این سیستم برای تهیه‌ی گزارش‌هایی است که به حساب فروش‌، با توجه به گروه محصولات و فروشنده‌ها به صورت هفتگی، ماهیانه و سالانه رسیدگی می‌کند. 15 تا 30 دقیقه در هفته برای به‌روزرسانی زمان نیاز دارد.

    به‌طور خلاصه، اصول مدیریتی برای موفقیت در کسب و کارهای کوچک که در این مقاله مطرح شدند، می‌توانند به‌عنوان چهار پایه‌ی یک صندلی در نظر گرفته شوند. صندلی‌ای که یک یا دو پایه داشته باشد کاملا بی‌ثبات است. صندلیِ سه‌پایه کمی ثباتش بیشتر است، ولی اگر وزن زیادی روی آن قرار بگیرد، واژگون می‌شود. باثبات‌ترین صندلی باید چهار پایه داشته باشد.

    یک بار دیگر چهار راز که موفقیت کسب و کارهای کوچک شما را تضمین می‌کنند یادآوری می‌کنیم:

    1. مدیریت ارشد مثبت، متعهد و باپشتکار؛
    2. مفهوم مشخصی از کسب و کار و برنامه‌ی کسب و کار راهبردی؛
    3. سازمانی کارآمد و سازمان‌یافته؛
    4. سیستم‌های ابتدایی و خودکار برای پشتیبانی از سازمان و اطمینان از عملکرد خوب آن.

    کسب و کاری که از این چهار رکن اصلی برخوردار باشد، شانس بیشتری برای موفقیت دارد.

     

    احمدرضا کرامت

    گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت زاده

    What is the secret of success for small businesses?

    منبع : businessknowhow

     

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
    رضا کرامت

    https://keramatzade.com/Manage-Small-Businesses

    چگونه کسب وکارهای کوچک خود را مدیریت کنیم؟


    لازم نیست حتما یکی از 500 یا حتی 500هزار شرکت برتر به‌لحاظ میزان فروش باشید تا بتوانید از نکات گفته‌شده در این مقاله برای دستیابی به عملکرد تجاری خوب بهره ببرید. درواقع بعضی از کسب و‌ کارهای کوچکِ بسیار خوب هم، با اجرای برخی از این اصول مدیریت، پیشرفت کرده و به موفقیت رسیده‌اند. اگر شما نیز صاحب کسب و‌ کاری هستید و برای موفقیت در آن تلاش می‌کنید، می‌توانید در ادامه با ما همراه باشید و با استفاده از اصول و نکات مدیریتِ کسب و کارهای کوچک که در این مقاله مطرح شده است، در مسیر رشد و پیشرفت تجارت خود گام بردارید.(مدیریت کسب و  کار کوچک)

     

    در بخش‌های مختلف این مقاله به مثال‌هایی فرضی و خیالی از صنعت رستوران اشاره می‌کنیم. البته باید توجه داشته باشید که اصول بیان‌شده در اینجا درمورد تمام صنعت‌ها کاربرد دارد و مختص صنعت رستوران نیست. شاید در حوالی خود رستوران‌هایی سراغ داشته باشید که از این اصول پیروی نمی‌کنند و به همین دلیل برای حفظ کسب و کار خود به‌ سختی تلاش می‌کنند. البته درنهایت نیز به‌علت رعایت‌ نکردن این نکات بسته می‌شوند.


    1. دانش به‌ تنهایی کافی نیست و مدیریت لازم است

    اگر در رشته و زمینه‌ی کاری خود متخصص هستید، نباید تصور کنید همین برای شما کافی است و از ویژگی‌های ضروری مدیریت کسب و کار برخوردارید. وقتی در روز اول، کار خود را شروع می‌کنید، نباید انتظار داشته باشید مشتریان فورا به‌سمت شرکت شما هجوم بیاورند، آن‌هم فقط به این دلیل که از دانش کافی برای کارتان برخوردارید. در گام نخست، به بازاریابی و مدیریت نیاز دارید تا چرخ‌های کسب و کار خود را روغن‌کاری و آماده کنید.چند سرآشپز یا عاشق آشپزی می‌شناسید یا دیده‌اید که به‌دلیل عشقی که به آشپزی و غذا داشته‌اند، رستورانی باز کرده و چند ماه یا چند سال بعد به‌دلیل استقبالِ اندک مشتریان، مجبور شده‌اند آن را ببندند؟ تهیه‌ی غذای خوب به‌تنهایی کافی نیست؛ مردم باید درمورد غذاهای شما بدانند تا سراغش بیایند. به‌علاوه باید کسب و کارتان را به‌شیوه‌ای منظم و مؤثر اداره کنید. برای این کار به توصیه‌های کارشناسان مالیاتی و مالی نیاز دارید و درنهایت نیز باید مدیرکلی باتجربه، سکان امور را در دست بگیرد.


     

    2. مدیریت کنید و افراد مناسب را استخدام کنید

     

    مدیریت کسب و کارهای کوچک - افراد مناسب را استخدام کنید

     

    اگر از نظر فنی در رشته‌ی خود متخصص هستید ولی مثلا از دانش و تجربه‌ی کافی در بازاریابی برخوردار نیستید، باید افراد مناسبی را برای انجام امور مربوط به بازاریابی استخدام کنید. بازاریابی موجب می‌شود مردم برای مراجعه به شما تمایل پیدا کنند. ترفند بعدی این است که کاری کنید مردم دوباره به شرکت شما برگردند و شرکت‌تان را به دوستان خود نیز توصیه کنند.


     

    3. دوستان‌تان را استخدام نکنید-مدیریت

    شاید این مسئله بدیهی به‌نظر برسد، ولی بارهاوبارها شاهد آن بوده‌ایم که افراد برای استخدام به‌سراغ دوستان و آشنایان خود رفته‌اند. این کار علاوه‌بر اینکه می‌تواند به دوستی شما آسیب برساند و حتی گاهی دوستی‌ها را از بین ببرد، به مدیریت کسب و کار شما نیز آسیب می‌زند. البته گاهی ممکن است این کار سودمند باشد، ولی باید با احتیاطِ بسیاری دوست خود را استخدام کنید و حتما حیطه‌ی دوستی و حیطه‌ی کاری خود را به‌طور شفاف برای او مشخص کنید تا بداند در محیط کار، شخص دیگری خواهید بود. این کار ممکن است نیازمند گفت‌وگوی بسیاری بین شما و دوست‌تان باشد. به‌طورکلی در صورت استخدام دوستان خود، باید در زمان کار و پس از آن رفتارها و برخوردهای متفاوتی داشته باشید و مسائل کاری را با روابط دوستانه قاتی نکنید.


     

    4. تصمیم‌های ناگهانی نگیرید؛ مدیریت و استراتژیِ برنامه‌ریزی اهمیت زیادی دارد

    فردی را در نظر بگیرید که اخیرا به‌عنوان صاحب بخشی از یک رستوران شروع به فعالیت کرده است. این رستوران در مکان خوبی قرار گرفته و درنهایت رستوران موفقی خواهد بود، ولی با توجه‌ به کاهش رونق کسب‌و‌کارها در آن منطقه، صاحبان رستوران باید بیشتر تلاش کنند که مشتریان به رستوران آنها جذب شوند و همچنین با رضایت آنجا را ترک کنند.

    در شبی بسیار آزاردهنده، بسیاری از مردم شهر برای صرف غذا به این رستوران محلی مراجعه کرده بودند. در رستوران خدمه‌ی کافی وجود نداشت و ازسوی‌دیگر، در پاسیوِ رستوران نیز باران شدیدی می‌بارید. دراین‌میان، یکی از سرآشپزها نیز رستوران را ترک کرد. پس‌ازآن، صاحبان رستوران تصمیم‌هایی نسنجیده و ناگهانی گرفتند: یکی از تصمیم‌های آنها دو برابرکردن تعداد خدمه‌ی رستوران در تمام شیفت‌های کاری بود. به‌نظر می‌رسید آنها پیش از اجرای این ایده از عواقب آن آگاه نبودند. با این کار تعداد خدمه‌ی آنها بسیار بیش از حد لازم افزایش یافت. درنتیجه دستمزدهای ساعتی‌ای که باید پرداخت می‌کردند، به‌طور تصاعدی و غیرضروری افزایش یافت و سهم هر پیشخدمت از انعام‌ها نیز به‌میزان قابل‌توجهی کاهش پیدا کرد. اغلب، تعدادی از خدمه پیش از آنکه شب به پایان برسد، رستوران را ترک می‌کردند و به همین دلیل رستوران بهترین کارکنان خود را از دست می‌داد.

    شاید با خود بگویید: «خُب، اینکه مشکلی نیست؛ خدمه‌ی بیشتری استخدام کنند»، ولی خدمه‌ی رستوران به‌منزله‌ی خط مقدم‌اند و استفاده از خدمه‌ای که به‌خوبی آموزش ندیده‌اند و تجربه‌ی کافی ندارند، به‌معنی پایان کار است. بنابراین حفظ خدمه‌ی خوب اهمیت زیادی دارد. درواقع این تصمیم ناگهانیِ صاحبان رستوران، تصمیمی بسیار زیان‌آور بود.

     


    5. ارتقا و جذب نیرو از درون سازمان همیشه خوب نیست(مدیریت کسب و کار)

     

    مدیریت کسب و کارهای کوچک - پرهیز از جذب و ارتقاء صرفا افراد داخل سازمان

     

    ارتقای کارکنان مشغول‌ به‌ کار در سازمان موجب می‌شود بیشتر تلاش کنند و این روش به بعضی کارکنان انگیزه‌ بیشتری برای کارکردن می‌دهد. در این شکی نیست. ولی هرگز نباید نیروی موردنیاز خود را صرفا از درون سازمان جذب کنید، زیرا گاهی مجموعه‌مهارت‌های لازم در پایگاه کارکنان موجود، وجود ندارد.

    برای مثال رستورانی را در نظر بگیرید که متصدیانِ قسمت نوشیدنی‌ها را صرفا از میان کارکنان رستوران استخدام می‌کند. اگر پیشخدمتی با تلاش و پشتکار، توانایی‌های خود را ثابت کند، می‌تواند به متصدی قسمت نوشیدنی‌ها ارتقا‌ پیدا کند. البته پیشخدمت‌ها و متصدیان قسمت نوشیدنی‌ها یکسان نیستند و مهارت‌های آنها قابل‌انتقال نیست. همچنین همه‌ی پیشخدمت‌ها توانایی درک نکات ظریفِ کارکردن در قسمت نوشیدنی‌ها را ندارند، آن‌هم در رستورانی شلوغ. بنابراین طبیعی است که متصدیان قسمت نوشیدنی‌ها در این رستواران معمولا مهارت کافی نداشته باشند و برای کارکردن در این موقعیت به اندازه‌ی کافی آماده نباشند. آنها از دانش کافی درمورد ترکیب‌کردن نوشیدنی‌ها برخوردار نیستند، نمی‌توانند نوشیدنی‌ها را به‌سرعت آماده کنند و از ریتم و سرعت مناسب برای مدیریت قسمت نوشیدنی‌ها در زمان‌های شلوغ نیز برخوردار نیستند. درواقع با واگذارکردن مسئولیت‌های سنگین‌تری که از عهده‌ی این افراد خارج است، آنها را به درون آتش پرتاب کرده‌اید و آنها مجبورند با آزمون و خطا برای بقای خود تلاش کنند: یا در میان شعله‌های آتش پایین بروند و درنهایت کار خود را رها کنند، یا اینکه اخراج شوند.

    صاحبان این رستوران درنهایت کسب و کار خود را از دست خواهند داد، زیرا اصرار دارند به‌جای استخدام متصدیانی حرفه‌ای از خارج از رستوران، پیشخدمت‌های رستوران را ارتقا دهند و آنها را به متصدیانی بی‌کفایت و ناشایسته تبدیل کنند. وقتی رستوران شلوغی را اداره می‌کنید، به‌کارگیری نیروی کارِ خوب، عنصری ضروری برای درست پیش‌رفتن کارهاست.

     


    6. کسب و کار خوب یعنی مدیریت و هماهنگی و ثبات داشته باشید

     

    مدیریت کسب و کارهای کوچک - همبرگر کوارتر پاوندر مک دونالد

    هماهنگی کلید اصلی مدیریت کسب و کاری خوب است. حتی اگر هیچ‌یک از موارد دیگر را رعایت نمی‌کنید، حتما باید هماهنگی و ثبات داشته باشید. هماهنگی همان نکته‌ای است که فرنچایزها براساس آن کار می‌کنند. برای نمونه، مک‌دونالد پیشگام و تجسم عینی هماهنگی و ثبات است. وقتی به یکی از شعبه‌های مک‌دونالد در هرجای دنیا وارد شوید، دقیقا می‌دانید اگر همبرگر کوارتر پاوندر (quarter pounder) سفارش دهید، چه چیزی دریافت می‌کنید؛ همه‌ی ویژگی‌ها را می‌دانید: از مواد تشکیل‌دهنده گرفته تا حجم غذا و همچنین چاشنی‌ها و مخلفات آن.

    در مقابل، رستوران تازه‌کاری را در نظر بگیرید که صاحبان آن تصور می‌کنند رستوران‌شان بسیار رؤیایی و فانتزی است. سرآشپزِ رستوران نیز همیشه در نحوه‌ی ارائه و مواد تشکیل‌ دهنده‌ی غذاهای اصلی رستوران تغییراتی می‌دهد و فکر می‌کند با این کار می‌تواند غذاهای متنوعی عرضه کند که کیفیت آنها هر روز بهتر می‌شود. ولی مثلا وقتی در این رستوران ماهی قزل‌آلا سفارش می‌دهید، هرگز نمی‌دانید غذای شما چقدر ادویه دارد، چه چیزهایی همراه آن سِرو می‌شود و غذا چگونه درست شده است. با ناهماهنگی و بی‌ثباتی نمی‌توانید مشتریان وفاداری داشته باشید که دوباره به شما مراجعه کنند؛ برای رسیدن به این هدف باید مطمئن و باثبات باشید.

    باثبات‌بودن، حرفه‌ایگری، برنامه‌ریزی مناسب برای استراتژی‌ها و همکاری با کارشناسان و استفاده از نظرات آنها رمزِ داشتن مدیریت کسب و کاری درجه‌ یک و موفق است. نباید چرخ را ازنو اختراع کنید و باخود بگویید کسب و کار من با دیگران متفاوت است و مجبور نیستم از این قوانین پیروی کنم. کارایی چرخ پیش‌ازاین ثابت شده و متأسفانه باید بگویم کسب و کار شما تفاوت چندانی با کسب و کارهای دیگر ندارد. اگر به‌خوبی از پس مدیریتکسب و کارتان بربیایید، کارتان رونق خواهد گرفت. همین و بس.

     

    منبع: wisebread.com

    احمدرضا کرامت

    گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت زاده

    ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
    رضا کرامت