https://keramatzade.com/

https://keramatzade.com/

۵۹ مطلب در آذر ۱۳۹۷ ثبت شده است

https://keramatzade.com/eshgh-mavadat

 

دوره عشق- به نظر شما مفهوم حقیقی عشق چیست؟
آیا می‌توان رابطه ای پایدار که سراسر عشق و مودت است را ایجاد کرد؟
آیا ما نیز می‌توانیم همان عشق نابی را تجربه کنیم که در کتاب‌ها درباره‌اش شنیده‌ایم؟ یا تمام این چیزها فقط یک رویای دور از دسترس است؟
باور کنید نه تنها چنین رابطه ای وجود دارد بلکه هر فردی با هر شرایط و موقعیتی می‌تواند چنین رابطه ای را تجربه کند اگر قوانین ایجاد چنین رابطه ای را بداند و با تمام وجود آن قوانین را باور و در تمام جزئیات زندگی‌اش بکار ببندد.

دوره عشق

افراد بسیار کمی به چنین تجربه ای از روابط  بین فردی در زندگی می‌رسند چون افراد کمی آگاهانه دست به تغییر باورهایشان در زمینه روابط بین فردی می‌زنند… و افراد بسیار کمی متعهد به اجرای آنچه آموخته‌اند، می‌گردند…


محصول برنامه ارتباطات نهایی و دوره عشق در روابط را به این دلیل آماده کرده‌ام:


تا وسیله ای باشد برای شروع روابط عاشقانه و توأم با آرامش
تا قدم به قدم باورهای کهنه و محدود کننده که دلیل تجربیات تلخ در روابط می باشد را شناسایی و با تغییر و جایگزنی نمودن آن با باورهای قدرتمند کننده، همان تجربه ای از 
روابط را برایمان ایجاد نماید که همیشه خواهان آن بوده‌ایم!
تا همه آنچه را به ما بیاموزد که برای خلق یک تجربه زیبا در 
زندگی مشترک به آن نیاز مندیم…
تا پاسخی جامع به تمام مسائل و مشکلاتی باشد که در زمینه روابط بین فردی با آن برخورد داشته‌ایم…
تا همان افرادی را وارد زندگی مان نماید که دوست داریم و بخاطر حضورشان همواره شکرگزار خداوند خواهیم بود…
به دوره عشق و مودت در روابط خوش آمدید…
اگر شما نیز خواهان تجربه 
رابطه طولانی مدت توأم با عشق و شور هستید، با ذهنی خالی و بدون مقاومت، با من در تمام جلسات این برنامه دوره عشق همراه شوید…

https://keramatzade.com/eshgh-mavadat
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/eshgh-mavadat

 

دوره عشق- به نظر شما مفهوم حقیقی عشق چیست؟
آیا می‌توان رابطه ای پایدار که سراسر عشق و مودت است را ایجاد کرد؟
آیا ما نیز می‌توانیم همان عشق نابی را تجربه کنیم که در کتاب‌ها درباره‌اش شنیده‌ایم؟ یا تمام این چیزها فقط یک رویای دور از دسترس است؟
باور کنید نه تنها چنین رابطه ای وجود دارد بلکه هر فردی با هر شرایط و موقعیتی می‌تواند چنین رابطه ای را تجربه کند اگر قوانین ایجاد چنین رابطه ای را بداند و با تمام وجود آن قوانین را باور و در تمام جزئیات زندگی‌اش بکار ببندد.

دوره عشق

افراد بسیار کمی به چنین تجربه ای از روابط  بین فردی در زندگی می‌رسند چون افراد کمی آگاهانه دست به تغییر باورهایشان در زمینه روابط بین فردی می‌زنند… و افراد بسیار کمی متعهد به اجرای آنچه آموخته‌اند، می‌گردند…


محصول برنامه ارتباطات نهایی و دوره عشق در روابط را به این دلیل آماده کرده‌ام:


تا وسیله ای باشد برای شروع روابط عاشقانه و توأم با آرامش
تا قدم به قدم باورهای کهنه و محدود کننده که دلیل تجربیات تلخ در روابط می باشد را شناسایی و با تغییر و جایگزنی نمودن آن با باورهای قدرتمند کننده، همان تجربه ای از 
روابط را برایمان ایجاد نماید که همیشه خواهان آن بوده‌ایم!
تا همه آنچه را به ما بیاموزد که برای خلق یک تجربه زیبا در 
زندگی مشترک به آن نیاز مندیم…
تا پاسخی جامع به تمام مسائل و مشکلاتی باشد که در زمینه روابط بین فردی با آن برخورد داشته‌ایم…
تا همان افرادی را وارد زندگی مان نماید که دوست داریم و بخاطر حضورشان همواره شکرگزار خداوند خواهیم بود…
به دوره عشق و مودت در روابط خوش آمدید…
اگر شما نیز خواهان تجربه 
رابطه طولانی مدت توأم با عشق و شور هستید، با ذهنی خالی و بدون مقاومت، با من در تمام جلسات این برنامه دوره عشق همراه شوید…

https://keramatzade.com/eshgh-mavadat
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/eshgh-mavadat

 

دوره عشق- به نظر شما مفهوم حقیقی عشق چیست؟
آیا می‌توان رابطه ای پایدار که سراسر عشق و مودت است را ایجاد کرد؟
آیا ما نیز می‌توانیم همان عشق نابی را تجربه کنیم که در کتاب‌ها درباره‌اش شنیده‌ایم؟ یا تمام این چیزها فقط یک رویای دور از دسترس است؟
باور کنید نه تنها چنین رابطه ای وجود دارد بلکه هر فردی با هر شرایط و موقعیتی می‌تواند چنین رابطه ای را تجربه کند اگر قوانین ایجاد چنین رابطه ای را بداند و با تمام وجود آن قوانین را باور و در تمام جزئیات زندگی‌اش بکار ببندد.

دوره عشق

افراد بسیار کمی به چنین تجربه ای از روابط  بین فردی در زندگی می‌رسند چون افراد کمی آگاهانه دست به تغییر باورهایشان در زمینه روابط بین فردی می‌زنند… و افراد بسیار کمی متعهد به اجرای آنچه آموخته‌اند، می‌گردند…


محصول برنامه ارتباطات نهایی و دوره عشق در روابط را به این دلیل آماده کرده‌ام:


تا وسیله ای باشد برای شروع روابط عاشقانه و توأم با آرامش
تا قدم به قدم باورهای کهنه و محدود کننده که دلیل تجربیات تلخ در روابط می باشد را شناسایی و با تغییر و جایگزنی نمودن آن با باورهای قدرتمند کننده، همان تجربه ای از 
روابط را برایمان ایجاد نماید که همیشه خواهان آن بوده‌ایم!
تا همه آنچه را به ما بیاموزد که برای خلق یک تجربه زیبا در 
زندگی مشترک به آن نیاز مندیم…
تا پاسخی جامع به تمام مسائل و مشکلاتی باشد که در زمینه روابط بین فردی با آن برخورد داشته‌ایم…
تا همان افرادی را وارد زندگی مان نماید که دوست داریم و بخاطر حضورشان همواره شکرگزار خداوند خواهیم بود…
به دوره عشق و مودت در روابط خوش آمدید…
اگر شما نیز خواهان تجربه 
رابطه طولانی مدت توأم با عشق و شور هستید، با ذهنی خالی و بدون مقاومت، با من در تمام جلسات این برنامه دوره عشق همراه شوید…

https://keramatzade.com/eshgh-mavadat
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/What-is-spiritual-tranquility-

لازمه‌ی تسلط بر اوضاع و تصمیم گیری منطقی است.

آرامش روحی چیست؟

همه‌ی ما گاهی از دست استرس‌های روزمره کلافه می‌شویم و احساس می‌کنیم که دیگر هیچ نیرویی در بدن نداریم. اما برای اینکه بتوانیم در هنگام عبور از سختی‌ها و مشکلات زندگی به کاهش استرس و اضطراب‌‌مان کمک کنیم. در این مقاله راهکارهای مفیدی برای غلبه بر اضطراب و رسیدن به آرامش اعصاب را به شما معرفی خواهیم کرد.
 


1. آهسته نفس بکشید

آرامش روحی با قرآن

به تغییراتی که در زمان‌های مختلف در نفس‌کشیدن‌تان ایجاد می‌شود دقت کنید. وقتی عصبانی و مضطرب نیستید، چگونه نفس می‌کشید؟ وقتی مضطرب هستید چطور؟ استرس موجب تنفس سریع می‌شود، باید سعی کنید آهسته و یکنواخت نفس بکشید. با انجام روزانه‌ی تمرینات مراقبه می‌توانید طرز نفس‌کشیدن‌تان را اصلاح کنید. نفس‌کشیدنِ درست، ازجمله اقدامات پیشگیرانه‌ی مناسب برای سرکوب اضطراب‌ و ناآرامی است.


2. به ذهن‌تان استراحت بدهید

همه‌ی افکار و نگرانی‌های مزاحم را از ذهن‌تان پاک کنید. هروقت مضطرب و پریشان‌خاطر می‌شوید، بد نیست ذهن‌تان را چند لحظه‌ای از هرآنچه آزارتان می‌دهد خالی کنید. اصلا خوب نیست که در تمامی لحظات روز روی مشکلات‌تان متمرکز باشید. برای اینکه توجه‌تان را راحت‌تر از روی افکار آزاردهنده بردارید، می‌توانید «تصویرسازی‌ هدایت‌شده» را امتحان کنید. تصویرسازی هدایت‌شده تمرینی است که کمک‌تان می‌کند تا خودتان را در فضایی خیالی که باعث آرامش‌تان می‌شود مجسم کنید (مثلا کنار دریا یا در باغی خلوت) و برای رویارویی با مشکلات، قدرتی دوباره بگیرید.


3. حد و مرز مشخص کنید

آرامش روحی روانی

گاهی لازم است که یک یا چند قدم به‌عقب بردارید و بین خودتان و کسی که آرامش‌تان را بهم زده است، فاصله ایجاد کنید. وقتی خودتان را تحت فشار احساس می‌کنید، بد نیست اندکی فاصله بگیرید و تمام انرژی‌تان را در کشاکش ماجرا تخلیه نکنید. همین‌که حدومرزی محافظتی برای خودتان داشته باشید، کمک‌تان می‌کند تا شاید به دیدگاه و راه‌حل جدیدی برای درک بهتر و مقابله‌ی مؤثرتر با موقعیت‌های دشوار برسید.


4. خودتان را سرحال بیاورید

چگونه آرامش روحی پیدا کنیم - به خودتان حال دهید

کمی از مشکلات‌تان کناره بگیرید و برای آرامش خودتان وقت بگذارید. مثلا در وان حمام دراز بکشید و از لذت غوطه‌وری در آب سرشار شوید. قدم‌زدن در پارک یکی دیگر از روش‌هایی است که می‌توانید خودتان را به کمکش سرحال بیاورید. یا اگر هم اهل کتاب‌خوانی هستید، روی کاناپه وِلو شوید و رمانی سرگرم‌کننده بخوانید.


5. واکنش‌های آنی نشان ندهید

آرامش روحی و جسمی

خیلی از ما گاهی در برابر مشکلات، به‌اشتباه واکنش‌های زیاد و سریع نشان می‌دهیم و بدون اینکه همه‌ی حقایق را درنظر بگیریم، کاری می‌کنیم که مشکلات‌مان بیشتر درهم‌وبرهم شوند. به‌جای اینکه زود واکنش نشان بدهید، کمی صبر کنید. درست است که بالاخره بی‌تفاوت هم نمی‌توان بود و بالاخره باید حرکتی از خودتان نشان بدهید، اما هر واکنشی که بروز می‌دهید، لطفا با درنگ کافی و از روی فکر باشد. اتفاقا اگر با آرامش جلو بروید و پیش از هر واکنشی موقعیت را خوب بسنجید، زودتر به نتیجه خواهید رسید. پس قبل از اینکه درمورد نحوه‌ی واکنش‌تان تصمیم بگیرید، همه‌ی جوانب را یک‌به‌یک بررسی کنید.


6. کودک درون‌تان را دریابید

مراقب خوبی برای کودک درون‌تان باشید. ما بزرگ‌ترها وقتی گرفتار سختی‌های زندگی می‌شویم و خودمان را ناتوان حس می‌کنیم، اغلب اوقات به‌یاد ترس‌ها و تنهایی‌هایی کودکی‌مان می‌افتیم. بچه‌ها وقتی احساس کوچکی و درماندگی می‌کنند، همه‌ی نگاه‌شان به مراقبت و حمایت پدرومادرشان است. پس شما هم کودک درون‌تان دلگرم کنید و به او بگویید که می‌دانید هر دو نفرتان این دوران سخت را پشت سر خواهید گذاشت. خودتان را در آغوش بگیرید و اصلا هم از این کار خجالت نکشید.


7. به صدای سرزنش‌گر درون‌تان گوش نکنید

ما آدم‌ها گاهی بدترین دشمن خودمان می‌شویم و به‌همین‌خاطر بعضی اوقات لازم است که صدای سرزنش‌گر درون‌مان را خاموش کنیم. خودتان را برای اینکه به اهداف‌تان نرسیده‌اید و نواقصی دارید سرزنش نکنید. وقتی می‌دانید که تمام تلاش‌تان را کرده‌اید، فقط آرام باشید و دیگر به صدای سرزنش‌گر درون‌تان توجه نکنید. درعوض آن عیب‌جویی‌های ناخوشایند را به تحسین نقاط قوتی که داشته‌اید تغییر بدهید.


8. از دیگران کمک بخواهید

آرامش روحی در زندگی

هیچ اشکالی ندارد که کمک بخواهید. اگر قرار باشد که همیشه تمام سختی‌ها را دست‌تنها به‌دوش بکشیم، شکی نیست که پریشان و بی‌نهایت خسته خواهیم شد. اگر جزو آن‌دسته افرادی هستید که هرگز از کسی کمک نمی‌خواهید و همیشه میل دارید خودتان تنهایی کنترل اوضاع را به‌دست بگیرید، خوب است که مدام با خودتان تکرار کنید: «اشکالی نداره کمک بخوام.» پس به‌دنبال کسی بگردید که بتوانید سرتان را روی شانه‌های گرمش بگذارید و کمی استراحت کنید.


9. تنهایی سفر بروید

گفتیم که می‌توانید با ترفندهایی همچون انجام تمرینات کوتاه مراقبه یا درازکشیدن نیم‌ساعته در وان کمی از استرس‌های روزمره‌تان کم کنید. اما گاهی حجم اضطراب و پریشانی‌هایمان آن‌قدر زیاد و تحمل‌ناپذیر است که با این چیزها کم نمی‌شود. در چنین مواقعی شاید بد نباشد چند روزی با خودتان خلوت کنید. فقط کافی است از محل کارتان مرخصی بگیرید و عازم سفر شوید. سفرهای عادی می‌توانند استرس‌های خودشان را داشته باشند، اما این‌ قبیل خلوت‌کردن‌ها مایه‌ی تسلی و آرامش روح خواهند بود. خواهید دید که با انرژی تازه به خانه برمی‌گردید و برای رویارویی با استرس‌های روزمره آماده‌تر می‌شوید.

 

منبع : https://keramatzade.com/What-is-spiritual-tranquility-
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/What-is-the-consultation-

نیستند، ممکن است بدون هیچ تعمدی راهنمایی اشتباه بکنند.

نتیجه مشورت کردن چیست؟

مشورت کردن با دیگران، چه درباره‌ی زندگی و چه درباره‌ی کسب‌وکار می‌تواند به تصمیم گیری درست و کاهش احتمال خطا کمک کند، اما به‌شرط اینکه از شخص شایسته‌ای مشورت بگیرید. گاهی افراد با اینکه نیتی جز یاری و همراهی ندارند، صرفا چون از همه‌ی جوانب قضیه مطلع نیستند، ممکن است بدون هیچ تعمدی راهنمایی اشتباه بکنند. در این مقاله 6 نشانه در اختیار شما قرار می‌دهیم که دریابید شخص مناسبی را برای مشورت کردن انتخاب نکرده‌اید.


1. مشورت‌ دهنده فاقد صلاحیت است

مشورت

بروس کامِرون (Bruce Cameron)، مربی و مشاور، معتقد است که هرکسی دیدگاه‌های خودش را دارد، اما نه به این معنی که همیشه می‌توان به افکار و عقاید دیگران اعتماد کرد. اگر در دستاوردها یا سابقه‌ی مشورت‌دهنده هیچ نشانی حاکی از صلاحیت او برای اظهارنظر درباره‌ی قضیه‌ی خودتان نمی‌بینید، بهتر است مشورتش را نادیده بگیرید.

کامِرون می‌گوید: «اگر مشورت‌دهنده شخصی تصادفی است و حتی زمینه‌ی کاری‌اش با شما یکسان نیست، باید اعتبار مشورت دریافتی و مشورت‌دهنده را دوباره ارزیابی کنید.» به‌توصیه‌ی اِپریل مَسینی (April Masini)، کارشناس روابط بین‌فردی، «به‌ویژه درباره‌ی مشورت کسانی که به مصلحت و منافع طرف مقابل نمی‌اندیشند، باید بسیار محتاط بود. کسانی که حواس‌شان به شما هست و به شما و موفقیت‌تان اهمیت می‌دهند، بهترین افراد برای مشورت هستند.» همچنین خودتان را به مشورت کسانی که وانمود به خیرخواهی می‌کنند اما درواقعیت دل‌شان به موفقیت‌تان راضی نیست، نسپارید.


2. مشورت دریافتی با موقعیت شما جور نیست

مشورت با خدا

مشورتی که ربط چندانی به مورد و کار شما ندارد، معمولا راهنماییِ خوبی نیست. جِرِمی گرینبِرگ (Jeremy Greenberg)، استراتژیست کسب‌وکار، می‌گوید: «افراد معمولا براساس تجربیات خودشان مشورت می‌دهند که آن هم شاید با موقعیتی که مشورت‌گیرنده درگیر آن است مطابقت نداشته باشد.» پس هرگاه مشورتی دریافت کردید که بیشتر به تجربه‌ی خود مشورت‌دهنده مربوط است، از خودتان بپرسید که آیا تجربه‌ی فلانی با موقعیتی که من هم‌اکنون درگیرش هستم هم‌خوانی دارد یا نه.

به‌گفته‌ی گرینبِرگ، معمولا تطابق درخور توجهی وجود ندارد و در بسیاری موارد ازجمله قضایای شغلی یا جابه‌جایی تا حد زیادی ترجیحات فردی در کار است.


3. مشورت‌دهنده بدون اینکه گوش کند فقط حرف می‌زند

مشورت با قرآن

اگر مشورت‌دهنده زیاد از «باید» استفاده می‌کند مراقب باشید. مشورت‌دادن خوب نیازمند اطلاع از شرایط طرف مقابل است و زمانی مشورت‌دهنده می‌تواند به‌درستی از شرایط‌تان مطلع شود که وقت بگذارد و سؤالاتی از شما بپرسد.

کامِرون می‌گوید: «اغلب مشورت‌دهندگان خوب، پیش از بیان سخنان حکیمانه‌شان، سؤالات روشن‌کننده می‌پرسند.»


4. مشورت صرفا حول محور نتیجه‌ی نهایی می‌چرخد و نه فرایند تصمیم گیری

مشورت در اسلام

به‌توصیه‌ی گرینبِرگ، درباره‌ی مشورت‌هایی که فقط بر خود تصمیم متمرکزند و درخصوص مراحل تصمیم گیری کمکی نمی‌کنند محتاط‌تر رفتار کنید، چراکه فرایند ارزیابی به‌اندازه‌ی جواب نهایی حائز اهمیت است.

گرینبِرگ می‌گوید: «ارزیابی نقاط قوت و ضعف گزینه‌های موجود، نه‌تنها کمک‌تان می‌کند که بهترین تصمیم را بگیرید، بلکه درجه‌ی پشیمانی را به حداقل می‌رساند و باعث می‌شود که از تصمیم‌تان راضی‌تر باشید.»
 


5. مشورت‌دهنده جهت‌گیری احساسی دارد

مشورت کردن

وقتی از کسی مشورت می‌گیریم، درواقع قصد داریم نظر بی‌طرفانه‌ی شخص دومی را بشنویم. اما به‌عقیده‌ی گرینبِرگ اگر مشورت‌دهنده به‌لحاظ احساسی درگیر شده باشد، گاهی بهتر است که مشورتش را نادیده بگیرید.

گرینبِرگ می‌گوید: «غلیان احساسی زیاد می‌تواند نشانه‌ی جهت‌گیری مشورت‌دهنده باشد. شاید او برنامه‌ای در سر دارد که با برنامه‌‌ی شما نمی‌خواند.»


6. مشورت دریافتی با حس درونی‌تان مغایر است

مشورت با همسر

اگر ندای درون‌تان با مشورت دریافتی مخالف است، شاید بد نباشد که به حس درونی‌تان اعتماد کنید. مَسینی در این‌باره می‌گوید: «احتمال زیادی وجود دارد که حس‌تان درست باشد.» البته که مشورت کردن خوب است، اما خیلی اوقات هم که به‌دنبال مشورت با دیگران هستیم، خودمان می‌دانیم که بهتر است چه تصمیمی بگیریم.

به‌گفته‌ی مَسینی، گاهی مشورت‌ها فقط باعث می‌شوند که در تصمیمات‌مان تجدیدنظر کنیم و از انجام آنچه بهترین است منصرف شویم. اما شاید گاهی بهتر باشد که به خودمان گوش کنیم، چراکه بالاخره بهتر از هرکس دیگری خودمان را می‌شناسیم.


چگونه به مشاوره‌ی غلط پاسخ بدهیم؟

مشورت با روانشناس

اگر متوجه شدید که درحال دریافت مشورت درستی نیستید، باز هم می‌توانید ادامه‌ی صحبت‌های طرف مقابل را بشنوید. به‌اعتقاد گرینبِرگ، «اشکالی ندارد به مشورتی که لزوما کمک‌کننده نیست گوش کنید.» شاید مشورت کردن با طرف مقابل به‌کارتان نیاید، اما حداقل می‌توانید از خلال صحبت‌هایش به چیزی درباره‌ی خود آن شخص پی ببرید که بعدها به‌دردتان بخورد یا حتی می‌توانید در فکرتان، برای طرف مقابل استدلال مخالف بیاورید.

گرینبِرگ می‌گوید: «مهم این است که وقتی می‌فهمید مشورتی مشکوک است، تحت‌تأثیر قرار نگیرید.»

پیشنهاد گرینبِرگ این است که اگر مشورت‌دهنده پافشاری کرد و در معذورات قرار گرفتید، از او تشکر کنید و بگویید که برای فکر‌کردن و هضم صحبت‌هایش به زمان بیشتری احتیاج دارید. شاید طرف مقابل اصرار داشته باشد که به مشورتش گوش کنید، اما اگر می‌دانید که مشورت کردن با او بی‌فایده است، مؤدبانه و مختصر توضیح بدهید که سخنانش بسیار مفید بود، اما اکنون باید خودتان کمی بیشتر به قضیه فکر کنید.

مَسینی هشدار می‌دهد که در چنین شرایطی خودتان را درگیر سروکله‌زدن نکنید، چراکه نتیجه‌ی خاصی برای‌تان نخواهد داشت. درعوض مؤدبانه خودتان را برهانید!
 

 

منبع : https://keramatzade.com/What-is-the-consultation-

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/How-to-control-perfectionism-

بکشیم و کدام یک از رفتارهای ما نشان‌دهنده‌ی کمال‌گرایی خارج از کنترل است.

چگونه کمال گرایی را کنترل کنیم؟

ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که در آن کمال گرایی ارزش بسیار بالایی دارد. از سنین بسیار کم، پدر و مادر، مربیان و معلمان همیشه ما را تشویق کرده‌اند که به اهداف بزرگ برسیم؛ ولی هرگز به ما تعادل را نیاموخته‌اند. در این مقاله، دکتر «تراویس برادبری» ما را با 9 نشانه‌ی کمال گرایی بیش‌ازحد و راه‌های غلبه بر این نشانه‌ها و افکار اشتباه آشنا می‌کند.

بسیاری از مردم به‌شدت به کمال گرایی خود پایبندند و تا جایی که از آن شری حاصل نشود کمال گرایی خود را به‌عنوان یک فضیلت می‌ستایند. ولی این رویه مشکل‌ساز است و بررسی‌های فراوانی که به‌طور جداگانه در دانشگاه بریتیش کلمبیا و دانشگاه تهران انجام شده، نشان می‌دهد که کمال‌گرایی موجب افسردگی، اضطراب و مسائل بهداشت روانی فراوانی می‌شود.

برای مقابله با کمال گرایی باید بفهمید که چه زمانی این کمال گرایی شما را عقب نگه داشته است. این کار دشواری است، چون معمولا تمایلات کمال‌گرایانه زیر نقاب سخت کوشی و اشتیاق پنهان می‌شوند.

«تال بن شاهار» (Tal Ben-Shahar) می‌گوید که باید ذهنیت خود را از کمال‌گرایی به مطلوب‌گرایی (optimalist) تغییر دهید. افراد مطلوب‌گرا فقط به‌اندازه‌ای که برای موفقیت کافی است، تلاش می‌کنند و در رسیدن به اهداف خود، انعطاف‌پذیری، قابلیت تغییر و توانایی سازگاری بیشتری نسبت‌ به افراد کمال‌گرا دارند.

تغییر رویکرد از کمال‌گرایی به مطلوب‌گرایی موجب می‌شود که شادتر باشید و بهره وری بیشتری داشته باشید. ابتدا باید نشانه‌های کمال‌گرایی که شما را عقب نگه داشته است، شناسایی کنید. سپس باید به‌دنبال آن دسته از نشانه‌های کمال‌گرایی باشید که از کنترل شما خارج شده‌اند.


1. می‌دانید کمال گرایی‌تان مسئله‌‌ساز است، ولی فکر می‌کنید این بهایی است که باید برای موفقیت بپردازید

کمال گرایی چیست؟

گاهی واقعا باید به خودتان فشار بیاورید تا به موفقیت برسید. وقتی کمال‌گرایی‌تان از کنترل خارج می‌شود، به کارهایتان برچسب سخت‌کوشی می‌زنید تا درد و رنج غیرضروری‌ای را که متحمل می‌شوید توجیه کنید. ولی اشتباه نکنید، کمال‌گرایی موجب مبارزه و تقلایی غیرضروری و بیهوده می‌شود. اگر بتوانید کمال‌گرایی‌تان را کنترل کنید، با تلاش و زحمت کمتر، کارهای بیشتری را انجام خواهید داد.


2. در مقابل بازخوردها حالت تدافعی می‌گیرید

افراد کمال‌گرا به شدت به آنچه دیگران در مورد آنها فکر می‌کنند، اهمیت می‌دهند و این مسئله باعث می‌شود که پذیرش بازخورد برایشان دشوار باشد. حتی بازخوردهای مفیدی که به‌خوبی بیان شده نیز برای آنها آزاردهنده است. شاید شما نیز قبل از اینکه حتی متوجه شوید که با بازخورد ارائه‌شده مخالف هستید یا نه، بلافاصله حالت تدافعی می‌گیرید. این واکنش خودکار و طبیعی شماست. شما به‌عنوان فردی کمال‌گرا به‌طور طبیعی تمایل شدیدی به رسیدن به موفقیت دارید. ولی باید با این حقیقت کنار بیایید که بازخورد (حتی بازخوردهای بی‌رحمانه) در نهایت موجب بهبود کار شما می‌شود. اگر بازخورد دیگران را بپذیرید، به شما کمک می‌کند که به کمال نزدیک‌تر شوید.


3. باوجود اینکه انتقاد دیگران را تحمل نمی‌کنید، خودتان از دیگران انتقاد می‌کنید

کمال گرایی منفی

افراد کمال‌گرا با وجود ناتوانی در پذیرش انتقاد، از دیگران انتقاد می‌کنند. آنها همیشه خود را با دیگران مقایسه می‌کنند، بنابراین تحقیرکردن طرف مقابل، به‌ویژه اگر آن فرد تهدیدی برای آنها به شمار برود، احساس خوبی به آنها می‌دهد. البته همیشه دلیل انتقاد آنها این مسئله نیست. گاهی کمال‌گرایان به این دلیل از دیگران انتقاد می‌کنند که عملکرد آنها را با همان استانداردهای دست‌نیافتنیِ عملکرد خودشان، می‌سنجند.


4. همیشه کارهایتان را عقب می‌اندازید و امروز و فردا می‌کنید

یکی از نشانه های افراد کمال گرا عقب انداختن کارها به دلیل ترس از شکست - کمال گرایی

کمال‌گرایی و ترس از شکست همیشه در کنار هم هستند. این ترکیب موجب عقب‌انداختن کارها می‌شود، چون حتی وظایف عادی و معمولی نیز وقتی انتظار داریم که بی‌عیب و نقص انجام شوند، دلهره‌آور و نگران‌کننده می‌شوند. بیشتر نویسندگان، ساعت‌های فراوانی را صرف پردازش و فکرکردن به شخصیت‌ها و طرح داستان می‌کنند و حتی پشت سر هم صفحاتی را می‌نویسند که خودشان هم می‌دانند، هرگز از آنها در کتاب خود استفاده نخواهند کرد. دلیل این شیوه و روش آنها این است که می‌دانند، شکل‌گرفتن ایده‌ها نیاز به زمان دارد.

کمال‌گرایان معمولا زمانی که باید کاری را شروع کنند، متوقف می‌شوند؛ چون می‌دانند که ایده‌هایشان عالی نیست و احتمالا آنچه تولید می‌کنند چیز خوبی نخواهد بود. ولی اگر دست به کار نشوید و به ایده‌هایتان زمانی برای رشد و تکامل ندهید چطور می‌توانید اثری عالی خلق کنید؟ «جودی پیکو» (Jodi Picoult) اهمیت پرهیز از کمال‌گرایی را به‌ زیبایی و به‌طور خلاصه بیان کرده است. او می‌گوید: «شما می‌توانید یک صفحه‌ نوشته‌ی بد را ویرایش کنید، ولی نمی‌توانید صفحه‌ای خالی را ویرایش کنید.»
 


5. عذاب وجدان دارید
کمال گرایی در ازدواج

از ذهن افراد کمال‌گرا همواره جریانی از افکار منفی و حس گناه عبور می‌کند، چون همیشه حس می‌کنند که به‌اندازه‌ی کافی تلاش نکرده‌اند. این حس گناه موجب افزایش استرس می‌شود و به‌‌راحتی می‌تواند به شکل افسردگی و اضطراب بروز کند. این حس گناه با گفت‌وگوی درونی (self-talk) تقویت می‌شود. هرچه بیشتر افکار منفی‌تان را تکرار کنید، قدرت بیشتری به آنها می‌دهید. بیشتر افکار منفی ما فقط تصورات ما هستند، نه حقایق! وقتی حس می‌کنید که گفت‌وگوهای منفی و بدبینانه‌ی درونی‌تان کم‌کم دارد باورتان می‌شود، باید همانجا توقف کنید و آنها را یادداشت کنید. واقعا باید کاری را که انجام می‌دهید، متوقف کنید و چیزی را که به آن فکر می‌کنید، یادداشت کنید. وقتی برای مدت کوتاهی جریان افکار منفی‌تان را آهسته‌تر کنید، می‌توانید عاقلانه‌تر و هوشیارانه‌تر، درستی این افکار را ارزیابی کنید.


6. خودتان را تنها مقصر عالَم می‌دانید

جدی بودن افراد کمال‌گرا در امورشان به‌حدی است که موجب می‌شود در تأثیر قصورات‌شات غلو کنند. حتی اتفاقات جزئی هم باعث می‌شود که به‌شدت ناامید شوند. این مسئله بسیار مهم است، چون موجب می‌شود که این افراد انعطاف‌پذیری کمتری داشته باشند و نتوانند پس از شکست دوباره تلاش کنند تا درنهایت به موفقیت برسند. کمال‌گرایان باید بیاموزند که شکست به این معنی نیست که آنها به اندازه‌ی کافی خوب نیستند.


7. از شکست دیگران خوشحال می‌شوید

البته این راز کوچک کمال‌گرایان آن‌قدرها هم که به‌نظر می‌رسد، شیطانی نیست. معمولا افراد بیچاره و شکست‌خورده به‌دنبال کسی مانند خود می‌گردند و کمال‌گرایان نیز وقتی می‌بینند که دیگران همان ناامیدی و سرخوردگی آنها را تجربه می‌کنند، احساس خوبی پیدا می‌کنند. البته این تسکین و احساس خوب، عمر کوتاهی دارد و باعث می‌شود که کمال‌گرایان به دلیل اینکه تا این حد رقابتی بوده‌اند، احساس بدی پیدا کنند.


8. از خطرکردن می‌ترسید

ترس از شکست، موجب ترس از خطرکردن نیز می‌شود. سخت‌کوشی، تحقیق و توجه زیاد شما به جزئیات موجب می‌شود که به ایده‌های خوب و تازه‌ای برسید؛ ولی متأسفانه ایده‌هایتان معمولا به‌دلیل انفعال و تردیدی که به خاطر ترس از خطرکردن دارید، به جایی نمی‌رسد. تنها راه به دست‌آوردن توانایی خطرکردن این است که خطر کنیم. شروع هیچ کاری ساده نیست، ولی با دست‌زدن به کارهایی که از انجام‌شان می‌ترسید، اعتماد به نفس خود را بالا می‌برید و متوجه می‌شوید که آن کار به اندازه‌ای که تصور می‌کردید، سخت و دشوار نیست.


9. با ترسِ ردشدن از سوی دیگران زندگی می‌کنید

کمال گرایی مثبت

افراد کمال گرا همیشه نگران هستند که دیگران آنها را تایید نکنند - کمال گرایی

کمال‌گرایان برای رسیدن به حس موفقیت به تأیید دیگران نیاز دارند. این ذهنیت به ترسی فلج‌کننده از ردشدن از سوی دیگران منتهی می‌شود. کمال‌گراها از چیزهایی مانند درخواست اضافه‌ حقوق یا دنبال‌کردن علایق خود، به‌جای انجام کاری که مورد تأیید دیگران است، وحشت دارند. زندگی‌کردن با ترس ردشدن از سوی دیگران وحشتناک است، موجب خاموش‌شدن شعله‌ی خلاقیت می‌شود و پیشرفت‌های فردی را کُند می‌کند. هر وقت حس کردید که بیش‌ازحد به آنچه دیگران در مورد شما فکر می‌کنند، اهمیت می‌دهید، این گفته‌ی «دکتر زوس» (Dr. Seuss) در مورد اصالت را به یاد بیاورید: «خودت باش و آنچه را حس می‌کنی بگو، چون آنهایی که اعتنا می‌کنند، اهمیتی ندارند و آنهایی که مهم هستند، اعتنایی نمی‌کنند.»


کلام آخر

برای غلبه کردن بر کمال گرایی باید واقعی‌ترین و اصیل‌ترین نسخه‌ی خودتان باشید. یعنی چیزهایی را که دوست دارید دنبال کنید، اطمینان داشته باشید که سخت‌کوشی شما نتیجه خواهد داد، از اشتباهات خود درس بگیرید و به دنبال رضایت درونی باشید، نه تأیید دیگران.

منبع : https://keramatzade.com/How-to-control-perfectionism-




 چگونه کمال گرایی را کنترل کنیم؟ کمال گرایی چگونه کمال گرایی را کنترل کنیم؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/The-secret-of-becoming-wealthy-celebrities

ثروتمند شدن باید اول نیّت کنید

راز ثروتمند شدن افراد مشهور

شاید شما هم در زندگی روزهایی را تجربه کرده‌اید که از ته دل، دوست داشته‌اید پدرتان ثروتمند بود، یا به عبارت خودمانی‌تر، دوست داشته‌اید بچه‌ پولدار باشید و احتمالا تمام ناکامی‌های مالی و غیرمالی زندگی‌تان را به گردن والدین خود انداخته‌اید. این طرز تفکر واقعا قشنگ نیست.   ارسطو می‌گوید:
 

    «ما به آنچه که مرتب انجام می‌دهیم بدل می‌شویم، پس برتری یک فعل نیست، بلکه یک عادت است.»

تا به حال از خودتان پرسیده‌اید که راز ثروتمند شدن بیل گیتس و سایر ثروتمندان چیست؟ آنها چه ویژگی‌هایی را به عادت تبدیل کرده‌اند و چگونه با تکیه بر توان خود، به موفقیت دست پیدا کرده‌اند؟ در این مقاله می‌خواهیم به این سؤال‌ها جواب بدهیم. با ماهمراه باشید.


1. ثروتمندان هدف‌گذاری می‌کنند

راز ثروت

ثروتمندان اهدافی دارند که آنها را پولدار می‌کند. هیچ‌کس اتفاقی ثروتمند نمی‌شود، برای ثروتمند شدن باید اول نیّت کنید؛ یعنی به طور واضح و مشخص باید به خودتان بگویید: «من می‌خوام ثروتمند بشم». با تأکید بر این هدف، انگیزه‌ی شما بیشتر می‌شود و همه‌ی اقدامات و تلاش‌هایتان در راستای رسیدن به هدف قرار می‌گیرد. وقتی هدفی نداشته باشید مقصدی هم در کار نیست؛ اما با مشخص کردن چشم‌انداز و تعیین هدف برای خود، به تصویری از آینده دست می‌یابید که بسیار شیرین و جذاب است؛ پس سعی می‌کنید در مسیر رسیدن به آن قرار بگیرید و مؤثرتر عمل کنید.
 


2. ثروتمندان بر یک کار مشخص تمرکز دارند

لیزر، سخت‌ترین اشیاء را نیز برش می‌دهد و به هر چیزی نفوذ می‌کند. فکر می‌کنید علت چیست؟ لیزر، ویژگی عجیب و نامتعارفی دارد؛ اشعه‌ی لیزر متمرکز است و تمام قدرتش را بر نقطه‌ای مشخص از یک شی‌ء متمرکز می‌کند و آن‌قدر این کار را ادامه می‌دهد که نقطه‌ی مذکور ذوب می‌شود. ثروتمندان مانند لیزر هستند. آنها اهداف مشخص و بزرگی تعیین می‌کنند. به اهداف خود پایبند هستند و همه‌ی تلاش‌های خود را برای رسیدن به اهداف‌شان متمرکز می‌کنند. آنها آن‌قدر تلاش می‌کنند تا به اهداف‌شان برسند. اما آدم‌های معمولی متمرکز نیستند. آدم‌های معمولی هر چه پیش آید را خوش می‌دانند یا اگر هم ناخوش می‌دانند، در هیچ رخدادی تصمیم‌گیرنده نیستند. اگر می‌خواهید راز ثروتمند شدن را بدانید؛ هدف، تلاش و تمرکز داشته باشید.
 


3. ثروتمندان وقت را طلا می‌دانند

راز ثروتمند شدن در قرآن

برایان تریسی می‌گوید: «ثروتمندان، دستاوردشان را هر ساعت محاسبه می‌کنند و نه در آخر ماه یا آخر سال». زیرا قدر زمان را به خوبی می‌دانند. با این روش به خوبی درمی‌یابند که چه موقع و با چه کاری زمان خود را تلف کرده‌اند. ثروتمندان هر کاری را بر اساس زمان‌بندی دقیق انجام می‌دهند و حتی برای یک دقیقه هم ارزش قائل‌اند. آنها وقت خود را پای تلویزیون یا شبکه‌های اجتماعی تلف نمی‌کنند. پس شما هم به جای اینکه این‌قدر صفحات اجتماعی «ریچ کیدز» و… را بالا و پایین کنید، برنامه‌ریزی داشته باشید و قدر وقت‌تان را بدانید.
 


4. ثروتمندان کمتر از درآمدشان خرج می‌کنند

برای ثروتمند شدن مواظب دخل و خرج خود باشید

همیشه کمتر از درآمدتان خرج کنید یا به زبان بازاری‌های قدیمی، سعی کنید دخل‌تان خیلی بیشتر از خرج‌تان باشد. افرادی که دید خوبی در اقتصاد ندارند، هیچ‌وقت پولدار نمی‌شوند به خاطر اینکه به محض افزایش موقتی درآمد، شروع به خرج کردن می‌کنند و هزینه‌هایشان زیاد می‌شود. پس اگر می‌خواهید ثروتمند شوید، این شعار کلاسیک را آویزه‌ی گوش‌تان کنید: «همیشه 10 درصد درآمد خود را ذخیره کنید». اما یادتان باشد که این تنها یکی از شروط لازم برای ثروتمند شدن است. باید هوش خود را به کار بگیرید. وارن بافت معتقد است:

    «آنچه را که بعد از خرج کردن باقی مانده است، ذخیره نکن؛ آنچه را که بعد از ذخیره کردن باقی مانده‌ است، خرج کن.»

همیشه حواس‌تان به بودجه‌ای که تنظیم کرده‌اید باشد و حساب و کتاب درآمد و مخارج‌تان را داشته باشید.



5. ثروتمندان سخت کار می‌کنند

راز ثروتمند شدن در چیست؟

ثروتمندان به هیچ‌وجه تنبل نیستند. آنها سخت کار می‌کنند. خواهش می‌کنم مثال‌های افرادی را که اجداد ثروتمند داشته‌اند، کنار بگذارید. تازه اگر بحث ثروت بچه‌پولدارها هم باشد، نباید فراموش کرد که «ثروتمند ماندن» آسان‌تر از «ثروتمند شدن» نیست. اگر ثروت شما از آسمان هم بر سرتان باریده باشد، برای نگهداری از آن باید کار و تلاش کنید. کسی که همیشه کار و فعالیت می‌کند همیشه در جریان شرایط محیط است و در نتیجه فرصت‌های بیشتری برای کار و رشد دارد. ثروتمندان از مبارزه با سختی و کار زیاد، واهمه ندارند و دست به کارهایی می‌زنند که اغلب افراد عادی دور و بر آن هم نمی‌چرخند.
 


6. ثروتمندان مدام در حال یادگیری و رشد هستند

راز ثروتمند شدن سریع

هر چه بیشتر بدانید، درآمد بیشتری خواهید داشت. یادگیری، شما را قدرتمند می‌کند. هر چند کار و تلاش لازمه‌ی ثروتمند شدن است، اما شرطی کافی برای این امر نیست. قبل از کسب درآمد باید به ارزشی که در مقابل کسب درآمد عرضه می‌کنید، فکر کنید و تنها راه توسعه‌ی این ارزش، رشد و یادگیری پیوسته است. همیشه سعی کنید مهارت‌های جدید و در نتیجه تجارب تازه کسب کنید.
 


7. ثروتمندان با ثروتمندان اوقات می‌گذرانند

راز ثروتمند شدن بیل گیتس

افراد پولدار معمولا دوستانی مانند خودشان دارند. از قدیم گفته‌اند: «دوستانت را نشان بده تا بفهمم چه کسی هستی». شاید در حال حاضر شما چندان پول و پله‌ای ندارید و در گروه متمولین جای نمی‌گیرید، اما معاشرت با افراد ثروتمند بر منش و سبک زندگی شما اثر می‌گذارد. ضمن اینکه فرصت‌ها و محیط‌های جدیدی را نیز تجربه می‌کنید.


8. ثروتمندان پشتکار دارند

ثروتمندان هیچ‌گاه تسلیم نمی‌شوند. ثروتمند شدن به یکباره و ناگهانی رخ نمی‌دهد. ثروتمند شدن، حاصل سال‌ها تلاش و شکست و پیروزی توأم است. شاید در سفر به سوی هدف، بارها سرمایه‌ی خود را از دست بدهید. اما با درس گرفتن از اشتباهات و کسب تجربه، بالاخره استقلال مالی کسب خواهید کرد و به آرزوهایتان می‌رسید.
 


9. ثروتمندان به شکلی حساب‌شده خطر می‌کنند

راز ثروتمند شدن در قرآن

افراد پولدار عاشق خطر کردن یا به قول فرنگی‌ها، ریسک کردن هستند. وقتی تصمیم بگیرند که کاری را انجام دهند، بی‌محابا به سمت آن می‌دوند و هر چه در مسیر برای‌شان پیش آید را می‌پذیرند. گاهی با اتفاقات غیرمنتظره روبه‌رو می‌شوند و گاهی فرصت‌های دلپذیر و اتفاقی، سرعت‌شان را بیشتر می‌کند. شجاع باشید، اما یک شجاعِ منطقی و جرأت شروع کردن داشته باشید. اگر دوست دارید که هیچ خطری شما را تهدید نکند، پس باید هیچ کاری نکنید و در خانه بمانید. شروع کنید و نترسید؛ اما دقت کنید و آمادگی مواجه شدن با هر مشکلی را پیش‌بینی کنید. به خاطر اینکه ممکن است مشکلی بر سر راه شما سبز شود، کنار نکشید و یادتان نرود که همه‌ی تخم‌مرغ‌هایتان را در یک سبد نگذارید.
 


10. ثروتمندان دست و دلباز هستند

راز ثروتمند شدن ثروتمندان ایران

این افراد بسیار بخشنده‌اند. اگر به داستان زندگی هر کدام از آنها نگاه کنید، در می‌یابید که آنها بسیار انسان‌دوست هستند. مثلا راکفلر، بیل گیتس، اندرو کارنگی و خیلی‌های دیگر، فعالیت‌های گسترده‌ای در زمینه‌ی امور خیریه دارند.

امیدوارم‌ 10 راهکار گفته‌شده، انگیزه‌ی ثروتمند شدن را در شما بیدار کرده باشد. راز ثروتمند شدن در یک کلام، تغییر عادت‌های روزانه‌ی شماست به اضافه‌ی هدف و انگیزه. برای پی بردن به راز ثروتمند شدن، باید خودتان را دقیق نگاه کنید و با عزمی جزم و تلاشی خستگی‌ناپذیر، تلاش و کوشش کنید. اگر هم روزی ثروتمند شدید، دعایی به جان نگارنده‌ی این سطور نیز بکنید.

منبع : https://keramatzade.com/The-secret-of-becoming-wealthy-celebrities

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/What-good-habits-have-we-got-to-reach-everything-

چه عادت های خوب داشته باشیم تا به همه چیز برسیم؟

عادات خوب افراد موفق

 

هر کسی که موفق به یادگیری ورزش یا سرگرمی‌های دیگری شده باشد، می‌داند که دست‌یابی به اهدافی مشخص چه‌قدر لذت‌بخش است! در حالی‌ که چیز جدیدی یاد می‌گیرید، در خودتان هم تغییرات مثبتی ایجاد می‌کنید و این، حقیقتی انگیزه‌بخش است!
بسیاری از این تغییرات مثبت، عادت‌های خوبی به همراه دارند. فعالیت‌های تکرارشونده مانند حضور منظم و هفتگی در فعالیت‌های ورزشی، به ایجاد تغییر در زندگی‌ کمک می‌کند. در این مقاله به این موضوع می‌پردازیم که چطور عادت‌های خوب، باعث رشد شخصی و حرفه‌ای شما می‌شوند.

 


تأثیر اهداف بر عادت‌ها

 

عادات خوب غذایی

اگر عادت‌های خوبی داشته‌ باشید، کسب موفقیت‌ و تحقق اهداف ارزشمند برای‌تان ساده‌تر خواهد بود. پژوهشی در سال 2007 نشان داد که اهداف انسان‌ها تنها عامل انگیزاننده‌ی آنها نیست. در واقع پس از تعیین هدف، عادت‌هایی که برای رسیدن به آن هدف در پیش می‌گیریم بیش از خود هدف، باعث انگیزش ما می‌شوند. همچنین پیشرفتی که در نتیجه‌ی این عادت‌ها به سوی هدف خواهیم داشت عامل انگیزاننده‌ی دیگری است. پژوهش دیگری در سال 2010 این موضوع را تأیید کرده است. در این پژوهش از افراد خواسته شده بود که عادت‌های غذایی سودمند را در خود تقویت کنند. نتایج حاکی از آن بود که افرادی که به آنچه انجام داده‌اند اهمیت می‌دهند و مطابق با آن در خود تغییر ایجاد کرده‌اند، در پایان موفق‌تر بوده‌اند.


خلق عادت‌های خوب

 

عادات خوب در زندگی

برای خلق عادت‌های خوب و ایجاد تغییرات مثبت به کمک آنها، گام‌های زیر را در پیش بگیرید:
1. مشخص کنید که می‌خواهید به چه برسید

نخست اهداف شخصی و حرفه‌ای‌تان را مشخص کنید. عادت‌های جدید‌تان بر پایه‌ی رسیدن به این اهداف شکل خواهند گرفت، پس مهم است که اهداف‌تان روشن باشند. اکنون یکی از اهداف را در نظر بگیرید و عادت‌هایی را که در رسیدن به آن هدف مؤثرند، تعیین کنید. به عبارت دیگر اقداماتی را که باید در مسیر تحقق هدف مورد نظر در برنامه‌ی روزانه‌تان جای بگیرند، مشخص کنید.

مثال:
مونا همیشه دلش می‌خواست به فرانسه برود. هدف او یادگیری زبان فرانسه برای فراهم شدن امکان تحقق این خواسته است. بنابراین او تصمیم می‌گیرد که هر روز، نیم ساعت به یادگیری زبان فرانسه بپردازد.


2. عادت‌های خوب را در میان کارهای روزمره جای بدهید
سعی کنید تا عادت‌های جدید را در کارهای روزانه‌ی همیشگی‌تان جای بدهید. زمان خاصی را به آنها اختصاص دهید، با این کار در زمان مربوطه تمام توجه‌تان را به آنها معطوف می‌کنید.
نکته:
زمان‌هایی را که بهره‌وری بیشتری دارید به عادت‌های جدیدتان اختصاص دهید، این کار شکل‌گیری و تداوم این عادات را آسان‌تر می‌کند. مقاله‌ی کدام کارها را صبح انجام دهیم؟ به شما کمک می‌کند تا زمان‌هایی را که بهره‌ورتر هستید شناسایی کنید.
مثال:
مونا می‌داند که در آغاز روز بهترین عملکرد را دارد در حالی‌ که بعد از کار خسته است و تمرکز کافی برای یادگیری ندارد. بنابراین تصمیم می‌گیرد تا صبح‌های زود به مطالعه‌ی فرانسه بپردازد. او طوری برنامه‌ریزی می‌کند که شب‌ها زود بخوابد و صبح‌ها زود بیدار بشود، عصر هر روز را به آماده کردن لباس‌ها، صبحانه و ناهار روز بعد می‌پردازد. همچنین صبح‌ها در مدت آماده شدن چای به فایل‌های صوتی زبان فرانسه گوش می‌کند.


3. به عادت‌هایتان توجه کنید

عادات خوب متولدین هر ماه

درحالی‌که عادت‌های جدید در شما تقویت می‌شوند، به آثار آنها در زندگی‌تان توجه کنید. اگر استمرار و حفظ برخی عادت‌ها برای‌تان دشوار است، به دنبال دلیل آن باشید. شاید انتخاب اهداف‌تان جاه‌طلبانه بوده است، اگر چنین است می‌توانید اهداف معقول‌تری انتخاب کنید که دستیابی کوتاه‌مدت به آنها به شما انگیزه می‌دهد. اگر عادت‌های جدید تغییراتی که انتظارش را داشتید به دنبال نداشته‌اند، اشکال کار را پیدا کنید. شاید لازم است عادت‌هایتان را اصلاح کنید.
مثال:
مونا پس از 3 هفته مطالعه‌ی فرانسه، متوجه شد که برخی کلمات را فراموش می‌کند. با بررسی روش مطالعه‌اش فهمید که با نوشتن، کلمات را بهتر به خاطر می‌سپارد. بنابراین شروع به نوشتن کلمات جدید و معانی‌شان در یک دفترچه کرد.


4. خویشتن‌داری بیشتری داشته باشید

مطالعه‌ای در سال 2012 نشان داد که ایجاد و حفظ یک عادت جدید به طور میانگین 66 روز طول می‌کشد. در طول این 66 روز باید خویشتن‌دار باشید و با وسوسه‌ی طفره رفتن از کارهایی که برنامه‌ریزی کرده‌اید مقابله کنید. یک ابزار سودمند برای تقویت خویشتن‌داری تهیه‌ی نقشه‌ی گنج است. نقشه‌ی گنج ترکیبی از تصاویر و دیگر ابزارهای دیداری است که نشان‌ دهنده‌ی چیزهایی است که برای رسیدن به آنها تلاش می‌کنید. این نقشه اهمیت پیگیری عادت‌های مثبت جدیدتان را یادآوری می‌کند و همان چیزی است که در مواقع فروکش کردن شور و شوق‌تان، به شما انگیزه می‌دهد.
مثال:
مونا هم‌زمان با آغاز یادگیری فرانسه، یک نقشه‌ی گنج می‌سازد. او کولاژی از عکس‌های پاریس، خیابان‌ها و کافه‌های فرانسوی تهیه می‌کند. این تصاویر به او شور و هیجان می‌دهند. پس از دو هفته، بیدار شدن در صبح‌ زود برای مونا سخت می‌شود و بدش نمی‌آید بیشتر بخوابد، اما با نگاه کردن به نقشه‌ی گنج هدفش و اهمیت آن را به یاد می‌آورد و انگیزه می‌گیرد. بنابراین مغلوب خواب نمی‌شود و به پیگیری برنامه‌اش ادامه می‌دهد.


5. پشتیبان پیدا کنید

عادات ثروتمندان

پیگری و ادامه‌ی عادتی جدید، ممکن است که به تنهایی دشوار باشد. پس اهداف‌تان را با دوست یا همکاران‌تان در میان بگذارید و از آنها بخواهید تا حمایت‌تان کنند و به شما انگیزه بدهند. مثلا می‌توانید از آنها بخواهید که هر از گاهی با شما تماس بگیرند و از پیشرفت‌هایتان بپرسند. اگر هدف مشترکی دارید می‌توانید در دیدارهای منظم هفتگی، با هم صحبت و یکدیگر را تشویق کنید.

برنامه‌های بسیاری برای حمایت و کمک به پیگری عادت‌های جدید وجود دارند. مثل Stickk که توسط دانشگاه ییل (Yale) تولید شده است. این برنامه امکان تعریف هدف و معرفی فردی را به عنوان راهنما یا ناظر فراهم می‌کند. با جستجو در اینترنت ابزارهای مشابه را خواهید یافت.
مثال:
مونا درباره‌ی هدفش با یکی از همکاران خود صحبت می‌کند و او قبول می‌کند تا در ساعت‌های مشخصی در روز با مونا به زبان فرانسه صحبت کند. مونا از اینکه یک حامی دارد نیرو می‌گیرد و همچنین فرصتی برای تمرین آموخته‌هایش پیدا می‌کند. در مقابل، مونا به همکار خود برای دستیابی به هدفش که یادگیری زبان انگلیسی است کمک می‌کند.

 

منبع : https://keramatzade.com/What-good-habits-have-we-got-to-reach-everything-

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/What-is-commercial-awareness-

آگاهی تجاری چه می باشد؟

آگاهی تجاری، یا شم کسب‌ و کار می‌تواند تفاوت بسیاری در مسیر شغلی شما به وجود آورد، چه در آغاز کار باشید و چه حرفه‌ای و باتجربه‌ باشید. باآگاهی تجاری می‌توانید تصمیمات منطقی و مبتنی بر اطلاعات بگیرید. بدون این مهارت، تصمیمات‌تان ناشیانه خواهد بود و افراد به سرعت اطمینان‌شان را نسبت به شما از دست می‌دهند. در این مقاله درباره‌ی چیستی آگاهی تجاری بحث می‌کنیم و خواهیم دید که چگونه می‌توانید آن را در حرفه‌تان توسعه دهید.


آگاهی تجاری چیست؟

 

تجارت

فرهنگ انگلیسی کسب‌وکار کمبریج آگاهی تجاری را این‌طور تعریف می‌کند: «دانش چگونگی درآمدزایی کسب‌وکارها، خواسته‌های مشتریان و مشکلات موجود در حوزه‌ای از کسب‌وکار.» به عبارت دیگر، آگاهی تجاری به معنی درک نیازهای شرکت به منظور سودآور بودن، موفق بودن و خدمات‌رسانی خوب به مشتریان است. با داشتن آگاهی تجاری، از ارزش‌های اصلی، بزرگ‌ترین رقبا، ذی‌النفعان کلیدی و چالش‌های تجاری فعلی سازمان خود اطلاع پیدا می‌کنید. همچنین نقاط قوت و ضعف سازمان را می‌دانید و می‌توانید از این اطلاعات برای تصمیم‌گیری‌های عاقلانه استفاده کنید.


مزایا و کاربردها

 

برند سازی

بسیاری از شرکت‌ها آگاهی تجاری را به عنوان شرطی کلیدی در استخدام‌های بالقوه می‌پندارند. افرادی که زمانی را برای درک چگونگی عملکرد و سودآوری سازمان صرف می‌کنند و اینکه چگونه صنعت به طور کلی عمل می‌کند، افرادی هستند که دارای سطح بالایی از انگیزه، علاقه و تمرکز بر سود و زیان هستند. این آگاهی به افراد استخدامی جدید کمک می‌کند تا از همان ابتدا کار خود را با شور و اشتیاق شروع کرده و تصمیمات آگاهانه‌ای اتخاذ کنند.

آگاهی تجاری می‌تواند عملکرد شما در نقش فعلی را هم بهبود ببخشد. وقتی صنعتی که در آن مشغول هستید را درک کنید و بدانید که چگونه نقش‌تان به رقابت کردن سازمان کمک می‌کند، تصمیمات بهتری می‌گیرید، مدیریت ریسک کارآمدتری خواهید داشت، قیمت‌های خوبی از عرضه‌کنندگان می‌گیرید، اعتبار خود به عنوان کارشناس را تقویت می‌کنید و احتمال ترفیع‌تان را بالا می‌برید. همچنین بیشتر قادر خواهید بود نیازهای مشتریان‌تان را برآورده کنید.

فارغ از اینکه در چه نقش یا صنعتی مشغول هستید، آگاهی تجاری سودمند است. حتی متخصصان در سازمان‌های غیرانتفاعی و دولتی نیز از آگاهی تجاری سود خواهند برد. در واقع، آگاهی تجاری می‌تواند مزیتی کلیدی و شخصی برای زمانی باشد که می‌خواهید در این بخش‌ها پیشرفت کنید.


چگونگی توسعه‌ی آگاهی تجاری

 

تجارت آنلاین

به خاطر داشته باشید که ایجاد آگاهی تجاری کار می‌برد. شما نمی‌توانید یک شبه درک عمیقی به وجود آورید؛ و این کار باید به بخشی از حرفه‌ای‌گری مداوم شما بدل شود. هدف‌تان یادگیری در مورد سازمان، بازار و صنعت است.
درک سازمان

بنیان آگاهی تجاری در ایجاد درک عمیقی از سازمان نهفته است از جمله اینکه سازمان چگونه کار می‌کند، چگونه پول در می‌آورد و بیشتر از همه به چه چیزی اهمیت می‌دهد. ابزارها و منابع بسیاری وجود دارند که به شما کمک می‌کنند تا این اطلاعات را به دست آورید.

ابتدا گزارش سالانه‌ی سازمان را دانلود کنید و به دقت آن را بخوانید. رهبران سازمان می‌گویند چه چیزی درباره کسب‌وکار مهم است و نحوه‌ی کار آن چگونه است؟ از چه شاخص‌هایی برای نشان دادن این مسئله استفاده می‌کنند؟ سپس به نتایج مالی نگاه کنید. آیا کسب‌وکار سودآور است و منبع درآمد و محل خرج این درآمد کجاست؟ این کار حوزه‌هایی کلیدی را برجسته می‌کند که باید مورد توجه قرار گیرند.

سپس مأموریت و بیانیه‌های سازمان، ارزش‌های اصلی، حوزه‌های کلیدی حاصل و اهداف آن را مورد تحلیل قرار دهید. سازمان چگونه باعث به وجود آمدن این موارد می‌شود؟ برای درک عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و فنی مؤثر بر سازمان و راهبرد بلندمدت آن، تحلیل PEST را انجام دهید. سپس به شایستگی‌های کلیدی که سازمان خواستار آنهاست نگاهی بیندازید. برای سهیم شدن در این موارد چه کاری می‌توانید انجام دهید؟

سرانجام، با دقت نقش خود را بررسی کنید. چگونه برای سازمان‌تان ارزش‌افزایی می‌کنید یا چگونه باید ارزش‌افزایی کنید؟ چه کاری انجام می‌دهید که بر این اهداف تأثیرگذار باشد و زندگی را برای مشتریان‌تان بهتر کند؟ (اگر مطمئن نیستید، تحلیل زنجیره ارزش را انجام دهید تا مشخص شود که چه فعالیت‌هایی بیشترین ارزش را برای مشتریان‌تان به وجود می‌آورند.)
منابع و تأمین‌کنندگان را بشناسید

هر سازمانی برای آنکه عملکرد مؤثری داشته باشد به منابع و تأمین‌کنندگانی نیاز دارد و استفاده‌ی مؤثر از منابع و دست‌یابی به بهترین قیمت برای کالاها و خدمات مهم است.

ابتدا به منظور درک اهمیت نسبی منابع فعلی سازمان‌تان، تلاش کنید پی ببرید به کدام یک از این منابع نیاز بسیاری خواهید داشت و اینکه آیا دسترسی به این منابع به موفقیت سازمان‌تان کمک می‌کند یا مانع موفقیت آن می‌شود.

سپس هزینه‌ی این منابع را بررسی کنید. آیا سازمان‌تان خرید استراتژیک می‌کند؟ آیا از بهترین قیمت‌ها مطلع است؟ و آیا به اندازه‌ی کافی برای مذاکره‌ قیمت‌ها و قراردادها تلاش می‌کند؟

آیا عرضه‌کنندگان خدمات و پشتیبانی لازم را در اختیار شما می‌گذارند؟ تأمین‌کننده‌ های خود را ارزیابی کنید و مطمئن شوید که سطح مناسبی از خدمات را در اختیارتان می‌گذارند.
مشتریان و رقبا را درک کنید

برای درک سازمان‌تان باید در مورد مشتریان و رقبا نیز اطلاع داشته باشید. ابتدا فهرستی از رقبای خود تهیه کنید. نقاط قوت و ضعف آنها کدامند؟ عملکرد آنها در مقایسه با سازمان شما چگونه است؟

سپس تحلیل SWOT را انجام دهید. وضعیت سازمان شما نسبت به رقبا چگونه است؟ بزرگ‌ترین نقاط قوت و ضعفش چیست؟ آیا رقبا از این نقاط ضعف استفاده می‌کنند؟ و آیا نقطه قوتی پیدا کرده‌اید که سازمان شما از آن بی‌بهره باشد؟

حالا به بازار هدف سازمان‌تان نگاه کنید. این افراد که هستند؟ به چه چیزی اهمیت می‌دهند؟ سازمان شما چگونه تقسیم‌بندی بازار را انجام می‌دهد، یا بازاری کاملا جدید را به وجود می‌آورد؟ و این اطلاعات چه چیزی درباره‌ی نحوه‌ی کارتان به شما می‌گوید؟


در زمینه‌ی اطلاعات صنعت سازمان‌تان به‌روز باشید
تجاری سازی

به‌روز بودن در صنعت، بخشی از ایجاد آگاهی تجاری است. کار خود را با اشتراک در مجلات تجاری و صنعتی، فصل‌نامه‌ها، وبلاگ‌ها، اخبار، گزارش‌های مالی و وب‌سایت‌ها آغاز کرده و زمانی را صرف خواندن آنها کنید.

از طریق اشتراک نشریات یا وب‌سایت‌های تجاری هم می‌توانید در پیشرفت‌های کلی کسب‌وکار به‌روز بمانید. یا برنامه‌ی خبری معروفی درباره‌ی کسب‌وکار را نگاه کنید که نه تنها اخبار را گزارش می‌دهد، بلکه تحلیلی عینی از معنی اخبار را هم ارائه می‌کند. این به شما کمک می‌کند تا رویدادها و گرایش‌های فعلی را عمیق‌تر درک کنید و به معنی این رویدادها برای صنعت یا بخش خود پی ببرید.

سازمان‌های تجاری و شبکه‌های حرفه‌ای، منابع خوبی از اطلاعات مربوط به رویدادهای صنعتی هستند. برای مثال می‌توانید از طریق لینکدین با سایر متخصصان صنعت خود ارتباط برقرار کنید. این شبکه‌ی اجتماعی دارای هزاران گروه اینترنتی صنعتی هم هست که می‌توانید برای گسترش شبکه‌ی حرفه‌ای‌تان، به آنها بپیوندید، در بحث‌ها شرکت کنید و در مورد گرایش‌های جدید، بیشتر یاد بگیرید.
توجه:
به خاطر داشته باشید که یکی از مزایای ایجاد آگاهی تجاری این است که به شما کمک می‌کند تا دیدگاه‌های قوی و مستحکمی را شکل دهید که توسط عوامل، تأثیرات و گرایش‌های پیرامون‌تان به وجود آمده‌اند. هنگامی که اطلاعات خود را از منابع قابل اطمینان و عینی یا از متخصصانی که به آنها اعتماد دارید به دست می‌آورید، می‌توانید مطمئن شوید که قضاوت‌تان معقولانه است.
پروژه‌ها را ارزیابی و اولویت‌بندی کنید

بخش دیگرِ ایجاد آگاهی تجاری، یادگیریِ ارزیابی و اولویت بندی پروژه‌هاست تا قبل از پیشنهاد دادن ایده‌هایتان، مطمئن شوید که ایده‌های خوبی هستند. در ضمن باید پروژه‌هایی را در اولویت قرار دهید که متناسب با راهبرد سازمان‌تان هستند و اینکه آنها را بررسی کنید تا مطمئن شوید که ایده‌هایی عملی هستند.

تجاری سازی چیست؟

برای اینکه بفهمید آیا پروژه‌ها به لحاظ مالی برای سازمان‌تان سودآورند یا خیر، تحلیل هزینه-فایده را انجام داده و از ارزش‌ خالص فعلی و نرخ بازده داخلی برای تصمیم در مورد سرمایه‌گذاری در پروژه‌ها استفاده کنید. (در جایی که اقتضا می‌کند از همکاران بخش مالی خود برای اطمینان از صحت محاسبات‌تان درخواست کمک کنید.)

 

منبع : https://keramatzade.com/What-is-commercial-awareness-

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/How-are-dignitaries-

طولانی‌تری داشته و در سال‌های کهولت هم کمتر دچار اختلالات شناختی می‌شوند.

افراد وظیفه شناس چگونه هستند؟

حتی متعهدترین افراد هم ممکن است گاهی اوقات استانداردهای خود را رها کنند و از خودگذشتگی‌شان دچار لغزش شود. با این حال، وظیفه شناسبودن ویژگی‌ای است که می‌توان آن را تقویت کرد. این مقاله به شما نشان می‌دهد که چگونه این کار را انجام بدهید.


وظیفه شناس بودن یعنی چه؟

 

وظیفه شناسی

مطالعه‌ای که در سال 2007 در «Journal of Personality and Social Psychology» منتشر شد، به این مسئله پرداخت که وجدان کاری دارای دو بخش مجزاست. همه‌ی ما این دو بخش را داریم. (البته در اندازه‌های مختلف)

سخت کوشی از تمایل ما برای موفقیت و کامیابی نشأت می‌گیرد. محرک‌های معمول، فرصتی برای کار باکیفیت، نشان دادن مهارت و افزایش دانش ایجاد می‌کنند. اگر شما «وظیفه‌شناسِ سخت‌کوشی» باشید، در ایجاد طرح‌ها و تعیین اهداف، بهتر عمل می‌کنید. این طرح‌ها و اهداف را حتی اگر با شکست هم روبه‌رو شوند، سرسختانه دنبال می‌کنید و خودانضباطی و کنترل و اراده از خودتان نشان می‌دهید.

نظم، کمتر ریشه در بلندپروازی دارد و بیشتر ناشی از احساس وظیفه نسبت به گروه و سازمان‌تان است. شما به عنوان فرد «وظیفه‌شناسِ منظم»، در پیروی از قوانین و هنجارها و کوشا بودن و قابل اعتماد و مسئول بودن مهارت دارید. مرتب، مدبر و وقت‌شناس هستید. قبل از آنکه عمل کنید، فکر می‌کنید و برای انجام کار خوب اهمیت قائل هستید.

اگر فرد وظیفه‌شناسی باشید، در مقابل رفتارهایی که ممکن است به توانایی یا اعتبارتان آسیب برسانند مقاومت می‌کنید. ممکن است یکی از همکاران‌تان به خاطر کندی در شروع کار معروف باشد، اما شما باید از تعویق ‌کارها اجتناب کنید و بدون تأخیر و با اشتیاق، کار خود را شروع کنید.


مزایای وظیفه شناس بودن

 

وظیفه شناسی چیست؟

اگر احساس می‌کنید که مانند لیلای داستان ما هستید و فکر می‌کنید وظیفه شناس بودن امر خسته‌کننده‌ای است، چرا زحمت تلاش کردن را به خود می‌دهید؟

شواهد بسیاری وجود دارند مبنی بر اینکه وظیفه‌شناس بودن می‌تواند مزایای زیادی برای بسیاری از بخش‌های زندگی داشته باشد. پژوهشگران، وظیفه‌شناس بودن را بهترین و قابل اطمینان‌ترین ویژگی برای یافتن شغلی مناسب و عملکرد کاری موفقیت‌آمیز می‌دانند. وظیفه‌شناس بودن احتمال کسب درآمد بالاتر و رضایت شغلی بیشتر در زندگی را هم فراهم می‌کند.

داشتن نگرشی وظیفه‌شناسانه، به بیشتر شدن اعتبار شما هم کمک می‌کند. قابل اعتماد و سخت‌کوش و منظم به چشم آمدن، می‌تواند اعتبار بیشتری نسبت به افرادی که تنبل یا نامنظم به شمار می‌آیند برای شما به بار آورد. با این روش، شما در انجام کارها از راه دور، پیشرفت در حرفه‌تان و کار بر روی پروژه‌های حساس مورد اعتماد قرار خواهید گرفت. اگر هم مدیر وظیفه‌شناسی باشید، اعضای گروه‌تان می‌دانند که همیشه بر سر قول‌تان خواهید ماند.

مهم‌تر از همه اینکه بیشترین مزیت وظیفه‌شناسی برای سلامت شماست. مطالعات زیادی ثابت کرده‌اند که افراد بسیار وظیفه شناس، توجه بیشتری به تغذیه سالم و ورزش می‌کنند و در نتیجه عمر طولانی‌تری داشته و در سال‌های کهولت هم کمتر دچار اختلالات شناختی می‌شوند.


معایب وظیفه شناس بودن

 

وظیفه شناسی در اسلام

متأسفانه این رویکرد مسئولیت‌پذیرانه به کار، جنبه‌ی تاریکی نیز دارد. اگر می‌ترسید که از مسئولیت‌های خود غافل شوید و نتوانید آنها را انجام دهید، وظیفه‌شناسی‌تان می‌تواند به کمال گرایی و اعتیاد به کار تبدیل شود. احتمالا از شکست، آسیب بسیاری می‌خورید و مدام نگران هستید که دیگران چه فکری درباره‌ی شما می‌کنند. به گفته‌ی روان‌شناس معروف گریگوری فیست (Gregory Feist) خلاق بودن، خودجوش بودن و منعطف بودن برای‌تان سخت خواهد بود.


راهبردهایی برای وظیفه‌شناسی بیشتر

وظیفه‌شناسی زیاد، تفاوت مثبتی در زندگی‌تان به وجود خواهد آورد؛ پس باید آن را توسعه داده و بعد هم حفظش کنید. در این بخش هفت راهبرد برای انجام این کار معرفی می‌شوند:


1. وظیفه شناسی خود را ارزیابی کنید

چقدر وظیفه‌شناس هستید؟ آیا قبل از وبگردی، کار خود را تمام می‌کنید یا در طول روز مدام وب‌سایت‌های مختلف را زیر و رو می‌کنید؟ آیا از قبل برنامه ریزی می‌کنید، یا کار خود را روزانه پیش می‌برید؟ آیا قبل از اتمام پروژه، جزئیات آن را بررسی می‌کنید یا مستقیما به سراغ پروژه‌ی بعدی‌تان می‌روید؟

به خودآگاهی‌تان توجه کنید و تمرکز داشته باشید. چقدر حضور ذهن دارید؟ چقدر پاک کردن ذهن خود و تمرکز بر وظیفه‌تان را آسان می‌بینید؟ می‌توانید بدون اطلاع از وضعیت فعلی خود بهبود پیدا کنید؛ پس پرسش‌هایی از این قبیل را برای شناسایی حوزه‌هایی که باید بر آن تمرکز کنید در نظر بگیرید.


2. از سرعت خود بکاهید

زندگی ما پر از درخواست است؛ همکارانی که نیازمند توجه‌مان هستند، صدای زنگ تلفن، پروفایل‌های شبکه‌های اجتماعی که مدام توسط دوستان و آشنایان‌مان به روز می‌شوند. در میان این همه خواسته و فارغ از میزان تلاشی که می‌کنیم، وظیفه‌شناس بودن به رویایی غیرممکن تبدیل شده است.

در این حوزه، حرف‌های زیادی درباره‌ی کاهش سرعت عمل و سعی نکردن برای انجام همه‌ی کارها وجود دارد. به طور ویژه‌ای مراقب درخواست‌های غیرمنطقی باشید و در ارتباط با آنها کاملا قاطعیت داشته باشید. حتی اگر فهرست کارهایی که باید انجام بدهید بسیار طولانی است، از انجام چند کار به طور هم‌زمان بپرهیزید. در عوض، بر یک چالش متمرکز شوید تا بهتر بیندیشید، بهره‌وری‌تان را افزایش بدهید تا کمتر صدمه ببینید. به این ترتیب کیفیت کار شما افزایش خواهد یافت و فرصتی برای استراحت پیدا خواهید کرد.


3. منظم باشید

وظیفه شناسی در سازمان

نظم برای وظیفه‌شناسی امری حیاتی است؛ به ویژه اگر حجم کاری‌ِ سنگینی داشته باشیم و آدم‌های مختلف هم تقاضاهای زیادی مطرح کنند. بدون نظم، به آسانی دچار سردرگمی و تعلل می‌شویم.

شما می‌توانید با استفاده از ابزارهای مهم مدیریت زمان، مانند تهیه برنامه‌ی عملی و فهرست کارهایی که باید انجام شوند، نظم بیشتری در زندگی‌تان به وجود بیاورید. با پیدا کردن پربازده‌ترین زمان‌تان در طول روز و زمان بندی برای انجام مهم‌ترین فعالیت‌ها، با حداکثر قدرت‌تان کار کنید. هر آنچه که کارتان را دشوارتر می‌سازد یا موجب تأخیر می‌شود؛ حذف کنید. زمان آن رسیده که پرونده‌های خود را مدیریت کنید و از داده‌هایتان پشتیبان تهیه کنید تا در صورت نیاز، بتوانید آنچه را که می‌خواهید پیدا کنید.


4. عادات وظیفه‌شناسانه را پرورش دهید

به وجود آوردن عادات خوب می‌تواند زندگی شما را تا حد زیادی بهبود دهد چرا که برای انجام مسئولیت‌های مهم، به فکر و تلاش کمتری نیاز خواهید داشت. توجه کنید که چه رفتارهایی بیش از همه به سود شماست و آنها را به اعمال همیشگی و عادت تبدیل کنید؛ رفتارهایی مانند وقت‌شناسی و رعایت اصول.


5. تمرکز خود را تقویت کنید

وظیفه شناسی در کار

حواس پرتی ها فقط بهره‌وری‌تان را کاهش نمی‌دهند، بلکه سطح استرس را نیز افزایش می‌دهند چرا که موجب می‌شوند مدام توجه خود را به چیزهای دیگری معطوف کنید و دست‌یابی به اهداف را برای‌تان دشوارتر می‌سازند. از طریق بهبود توانایی تمرکز، می‌توانید استاندارد کارتان را بالا برده و با شفافیت بیشتری بر مسئولیت‌هایتان تمرکز کنید. سعی کنید از طریق مراقبه و ذهن آگاهی و با بهبود محیط، تغذیه و ساختار فکری‌تان، توجه خود را تقویت کنید.


6. به بیرون نگاه کنید

وظیفه‌شناس بودن، فراتر از صرفا نگاه به درون است. وظیفه‌شناسی درباره مسئولیت‌های شما نسبت به دیگران و روش تعامل‌تان با آنها نیز هست. بنابراین به خودتان فرصت دهید تا نیازهای سایر افراد را درک کنید و در مورد چگونگی ارتباط خود با دیگران هم بیشتر تأمل کنید. احتمالا این نگرش مثبت و باز اعتبار شما را افزایش می‌دهد و می‌تواند در برابر انزوا و اعتیاد به کار، از شما محافظت کند.


7. روی اراده‌ی خود کار کنید

وظیفه‌شناس‌تر شدن چالش دشواری است؛ به ویژه اگر تعلل یا تنبلی جزو رفتارهای معمول‌تان باشند. از سرکوفت زدن به خود بپرهیزید. به دنبال پشتیبانی و حمایت باشید. نگذارید ترس از شکست، شما را از دور خارج کند. پیشرفت‌تان را با همراهی یک مربی و مرشد، تحت نظر داشته باشید.

 

منبع : https://keramatzade.com/How-are-dignitaries-

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت