http://modirebimeh.ir/%D8%B3%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%A8%DB%8C%D9%85%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A8%D8%AF%D9%86%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%B1%D9%88/
-%D8%B9%D8%B4%D9%82%DB%8C.jpg)
http://modirebimeh.ir/%D8%B3%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%A8%DB%8C%D9%85%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A8%D8%AF%D9%86%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%B1%D9%88/
http://modirebimeh.ir/%D8%B3%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%A8%DB%8C%D9%85%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B4%D8%AE%D8%B5-%D8%AB%D8%A7%D9%84%D8%AB-%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%B1%D9%88/
http://modirebimeh.ir/%D8%B3%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%A8%DB%8C%D9%85%D9%87/
«بیمهگر در چارچوب مقررات مصوب شورایعالی بیمه تعهد میکند خسارتهای وارده به وسیله نقلیه بیمه شده ناشی از حوادث مختلف را مانند سرقت، آتشسوزی، نفجار، تصادف، سقوط، واژگونی و بهطور کلی برخورد اتومبیل به هر جسم ثابت یا متحرک یا برخورد جسم دیگری با اتومبیل بیمه شده جبران کند.»
این تعریف کلی بیمه بدنه خودرو است؛ اما شرکتهای بیمه مواردی چون : خسارت اتومبیل به علت جنگ، شورش، اعتصاب یا تهاجم - خسارت مستقیم و غیرمستقیم اتومبیل به علت انفجار - خسارت عمدی بیمهگذار، ذینفع یا راننده به اتومبیل - خسارت اتومبیل حین گریز از تعقیب مقامات انتظامی، مگر اینکه گریزنده، متصرف غیرقانونی اتومبیل باشد - خسارت اتومبیل را در حادثهای که طبق گزارش مقامات ذیصلاح، به علت مصرف مشروبات الکلی و استعمال مواد مخدر یا روانگردان توسط راننده پدید آمده باشد بیمه نمیکنند.
در عین حال دو عامل تعیینکننده حق بیمه در «بیمه بدنه خودرو » عبارتاند از: «ارزش اتومبیل» و «نرخ حق بیمه». ارزش اتومبیل را خریدار بیمه اعلام میکند و نرخ حق بیمه انواع اتومبیل در «آییننامه تعرفه بیمه بدنه اتومبیل» تعیین شده است. پس از آزادسازی و حذف این تعرفه، بیمهگران براساس نرخهای مقایسهای آن را تعیین میکنند. هرچند انگیزه اصلی بیمه گذاران از خرید بیمه بدنه اتومبیل، جبران خسارات است، اما دارندگان اتومبیل باید بدانند بیمهنامه بدنه باید متناسب با ارزش آن باشد و با توجه به افزایش قیمت خودرو در بازار نسبت به افزایش سرمایه بیمه شده اقدام کنند، زیرا یک اصل بیمهای متذکر میشود: «اگر ارزش بیمه شده اتومبیل کمتر از ارزش واقعی آن در روز وقوع حادثه باشد، خسارت وارده برمبنای نسبت این دو ارزش به یکدیگر یا بر مبنای «قاعده نسبی مبلغ بیمه» محاسبه و پرداخت میشود. برای مثال، فرض کنید که هنگام وقوع خسارت، ارزش واقعی اتومبیل در بازار۵۰ میلیون تومان باشد و این اتومبیل به ارزش ۳۰ میلیون تومان بیمه شده باشد، اگر خسارت وارد شده، پس از کم کردن سهم بیمهگذار از خسارت (فرانشیز)، ۱۰میلیون تومان تعیین شود، خسارت قابل پرداخت به روش زیر محاسبه میشود: ۱۰ (خسارت تعیین شده) ۳۰ (ارزش بیمهشده اتومبیل)، ۵۰ (ارزش واقعی اتومبیل) قیمت قطعات بارها اتفاق افتاده که بیمهگذاران از نحوه محاسبه قطعات اضافی روی خودرو و میزان خسارت پرداختی ناراضی بودهاند. این موارد بیشتر شامل سیستمهای صوتی و تایر خودرو میشود که بیمهگر بسیار کمتر از ارزش واقعی آن میپردازد. البته دلیل آن این است که حق بیمه براساس نرخ واقعی خودرو و ارزش قطعات آن پرداخت نشده و سقف تعهد بیمهگر محدود است. برای جبران خسارت قطعات طبق ارزش واقعی آنان باید در زمان پرداخت حق بیمه این موضوع را در نظر گرفت. همچنین این خسارت برای یک بار پرداخت میشود و بیمهگذار موظف است پس از دریافت خسارت خرید قطعه زیاندیده، به بیمهگر مراجعه و مازاد حق بیمه را برای خسارت بعدی پرداخت کند.
یکی از مزایای بیمه بدنه در مقایسه با دیگر انواع بیمه اموال این است که در موارد بیشتری امکان تخفیف در حق بیمه وجود دارد. برای مثال، یکی از این موارد تخفیف به خاطر نداشتن خسارت است. این تخفیف برای سال اول ۲۵، سال دوم ۳۵، سال سوم ۴۵ و سال چهارم به بعد ۶۰ درصد است. درعین حال فرانشیز یا سهم بیمهگذار در جبران خسارت برای بار اول ۱۰، بار دوم ۲۰ و بار سوم ۳۰ درصد است که در تصادف چهارم، بیمهنامه باطل خواهد شد.
«آیا بیمه بدنه خودرو قابلیت انتقال دارد؟» این پرسش بسیاری از دارندگان خودرو است، به ویژه افرادی که با احتیاط بیشتری رانندگی میکنند، زیرا بیمه بدنه براساس نحوه رانندگی دارنده خودرو صادر میشود و قابلیت انتقال به راننده دیگر را ندارد. در واقع فروشنده خودرو میتواند بیمه بدنه خودرو خود را با تمامی تخفیفاتی که دارد به خودرو تازهای که میخرد، منتقل کند و خریدار جدید خودرو فروخته شده باید بیمه بدنه خودرو را از اول برای خود خریداری کند. همچنین اگر بیمهگذار پس از فروش اتومبیل خود مایل به انتقال بیمهنامه بدنه آن به اتومبیل جدید باشد، در این صورت، شرکت بیمه پس از کم کردن حق بیمه بدنه اتومبیل اول بابت مدت بیمه منقضی شده، مبلغ باقیمانده را از حق بیمه محاسبه شده برای اتومبیل دوم کسر خواهد کرد. در حالت دیگر اگر او خواستار فسخ بیمه بدنه اتومبیل اول شود، مبلغ باقیمانده بابت بقیه مدت در بیمهنامه را دریافت میکند. در این حالت، شرکت بیمه حق بیمه بابت مدت بیمه منقضی شده را با نرخ حق بیمه در بیمه کوتاهمدت محاسبه خواهد کرد. توجه داشته باشید که این نقل و انتقال باید ظرف ۲۴ ساعت پس از فروش خودرو صورت گیرد. این درحالی است که نوع استفاده اتومبیل برتعیین حق بیمه بدنه تاثیر دارد، به طوری که اتومبیل سواری کرایه و تاکسی تا میزان ۱۵۰ درصد و اتومبیل مخصوص آژانس، آموزش رانندگی و کرایه خطی به میزان ۱۰۰درصد بیش از اتومبیل سواری مشابه که استفاده شخصی دارد، حق بیمه میپردازند.
نکته آخر بیمه بدنه خودرو
در پی توافق پلیس راهنمایی و رانندگی و بیمه مرکزی، سقف پرداخت خسارت تصادفات بدون کروکی در بیمه شخص ثالث به بیش از ۳ میلیون تومان رسیده است، اما این سقف در بیمه بدنه حدود یک سوم این میزان است. بنابراین مقصر حادثه پس از پرداخت خسارت به شخص زیاندیده، نمیتواند بدون کروکی تا کل خسارت وارده به اتومبیل خود اقدام کند و میبایست کروکی داشته باشد. این موضوعی است که بسیاری از افراد نمیدانند و پس از مراجعه به بیمهگر خود، متوجه میشوند. هرچند تصمیم پرداخت خسارت بدون کروکی به منظور تسهیل کارها و جلوگیری از ایجاد ترافیک گرفته شد، اما دارندگان بیمه بدنه خودرو بدون کروکی تصادف نمیتوانند تا سقف تعهد بیمهنامه خود از شرکت بیمه خسارت بگیرند. بگو مگوهای بیمهای با تمام این احوال، بسیار پیش میآید که مراجعان به واحدهای پرداخت خسارت و کارشناسان بیمه است وارد مجادلههایی شدهاند که بیشتر آنها ناشی از کماطلاعی از قوانین است. به این یک مورد توجه کنید؛ این مورد در یک نمایندگی بیمه دیده شده و خبرنگار دنیایاقتصاد در مورد آن مینویسد: خانمی به کارشناس میگوید: چرا به ماشین من خسارت کامل تعلق نمیگیرد؟ بیمهنامه این ماشین کامل است و شما موظف هستید هر چه زودتر کل خسارت را پرداخت کنید. کارشناس پاسخ میدهد: ماشین شما وقتی تصادف کرده، شخص دیگری راننده آن بوده و طبق مقررات، شما نمیتوانید از کل خسارت کارشناسی شده استفاده کنید. خانم میگوید: چرا؟ راننده پسر من بوده و حق داشتم ماشینم را در اختیار فرزندم قرار بدهم، شما هم باید خسارت را پرداخت کنید. کارشناس پاسخی نمیدهد.
خبرنگار دنیایاقتصاد از خانمی که با کارشناس بیمه به بگومگو پرداخته و حالا هم عصبانی است، جریان را میپرسد. او پاسخ میدهد: پول خرید بیمهنامه را از هر جایی که باشد جور میکنیم، اما موقع خسارت گرفتن باید التماس کنیم. او ادامه میدهد: پسرم تازه گواهینامه گرفته و روز گذشته از من خواست تا خودرو را در اختیارش بگذارم، رفت بیرون و بعد از چند ساعت تماس گرفت که تصادف کرده، وقتی خیالم راحت شد تلفات جانی در میان نیست، گفتم نگران نباش ماشین بیمهنامه دارد، اما امروز که مراجعه کردیم، شرکت از پرداخت کل خسارت طفره میرود و میگوید باید ۱۰درصد کسر شود.
خبرنگار دنیایاقتصاد از او میپرسد: آیا شما مواردی را که پشت بیمه بدنه خودرو آمده است مطالعه کردهاید؟ میدانید اگر چند نفر از یک خودرو استفاده کنند، باید به ازای هر نفر اضافه مبلغ ۱۰ درصد حق بیمه بیشتر پرداخت کنند وگرنه در زمان پرداخت خسارت ۱۰ درصد از مبلغ کسر میشود؟ او پاسخ میدهد که اصلا فرصت نکردم بیمه نامه را مطالعه کنم، پس چارهای نیست باید نظر کارشناس را قبول کنم.
بیمهگذار دیگری به کارشناس بیمه میگوید: ماشین من این همه خسارت دیده، چرا فقط ۴۰۰ هزار تومان خسارت تعیین کردی؟ من با این پول میتونم ماشین را تعمیر کنم؟ کارشناس بیمه پاسخ میدهد: اگر فکر میکنید چنین چیزی امکان ندارد، خودرو را تحویل دهید، ما خودمان درست میکنیم و سالم به شما تحویل میدهیم. بیمهگذار قبول نمیکند و خواهان افزایش میزان خسارت است. کارشناس میگوید: ماشین شما خسارت دیده و از نظر من ۴۰۰هزار تومان بیشتر هزینه ندارد. بیمهگذار معتقد است که طبق گفته تعمیرکار، خودرو ۷۰۰ هزار تومان خرج دارد. اما کارشناس میگوید: اگر من کارشناسم، یقین دارم که ۴۰۰ هزار تومان بیشتر هزینه ندارد.
یک آقای جوان دیگر به کارشناس بیمه با دلخوری میگوید: ضبط ماشین من CD میخورد، گران بود، همه چیز هم که کامل است، گزارش کلانتری هم که هست، چرا پولش را نمیدهید؟
کارشناس بیمه میگوید: قبول دارم که شما خسارت دیدهاید و ضبط هم گران بوده، اما بیمه بدنه ماشین شما پوشش سرقت در جا را ندارد؛ در صورتی که شما حق بیمه این ریسک را نپرداختهاید، نمیتوانیم خسارت به شما بدهیم. از مراجعه کننده دیگری در کنار یک سمند تصادفی ایستاده بود و با تاسف به آن نگاه میکرد، دلیل ناراحتیاش را میپرسم. میگوید که یک ماه است این خودرو را خریده، تصادف کرده و وقتی برای گرفتن خسارت آمده میگویند نمیتواند از بیمهنامه بدنه استفاده کند. چون بیمه بدنه قابل انتقال به غیر نیست، کارشناس میگوید بعد از اینکه خودرو خریده شده، باید برای بیمه بدنه آن اقدام میشد. دو مشتری دیگر معترضاند که چرا وقتی میگویند بدون کروکی میتوانید خسارت بگیرید این اتفاق نمیافتد؟ پلیس صحنه تصادف را به هم میزند و میگوید بروید خسارت بگیرید از بیمه. اینجا هم میآییم میگویند که کل خسارت را نمیتوانند پرداخت کنند. از کارشناس دلیلش را میپرسم. کارشناس میگوید: سقف خسارت بدون کروکی در بیمه بدنه محدود است؛ خسارت این آقا هم نزدیک دو میلیون تومان است و ما نمیتوانیم کل آن را بپردازیم. بیشتر بگو مگوهایی از این دست به دلیل اطلاعات ناکافی از بیمه نامهها رخ میدهد و به جز موارد خاص با توضیح کوتاهی حل میشود، البته اینکه چرا این توضیح روز خرید بیمهنامه داده نمیشود، راهکاری میخواهد که باید شرکتهای بیمه آن را پیدا کنند.
منبع: bodyandpaintcenter
حتما بخوانید: 15 دلیل که مشخص می کند شما با یک مرد خوب هستید
کسانی که برای مدتی طولانی باهم بودهاند، به لحاظ جسمانی و روحی روی هم اثر داشتهاند. پس باید قبول کرد که نبود آن فرد در زندگی موجب شکلگیری نوعی خلأ در ابعاد مختلف زندگی خواهد شد و با توجه به این موضوع باید به دنبال ایجاد عادت های خوب و جدید باشید. اجازه ندهید به بهانهی اینکه افسرده هستید، عادات بدی در رفتار و رژیم غذاییتان بهوجود بیاید. مثلا مدام هلههوله نخورید و… .
وقتی جدایی عاطفی صورت میگیرد، با دیدن عکسهای یار قدیمی و یادآوری خاطرات آن دوران نوعی واکنش در مغز شکل میگیرد که بیشباهت به واکنش مغز نسبت به درد نیست. بههمینخاطر است که بعد از جدایی توان بدنیتان نیز افت میکند.
بدون اغراق باید گفت که بدن انسانی که از رابطه عاطفی جدا شده است، مانند شخصی عمل میکند که به تازگی کوکائین را ترک کرده و ممکن است مانند یک معتاد درحال ترک اعتیاد، احساس گیجی و خارج شدن از کنترل داشته باشد.
به خودتان زمان بدهید. ارتباط نزدیک و طولانی با شخصی دیگر باعث میشود عادات خورد و خوراک، دمای بدن، ضربان قلب و… دارای ریتم و روندی مشخص بشود. پس، بعد از جدایی، خود را بهخاطر تغییراتی که ایجاد میشود درک کنید و به خود زمان بدهید تا با اوضاع جدید تطبیق پیدا کنید.
اشکهای شما حاوی هورمون استرس هستند. گریهکردن به پاکسازی درد و رنج درونی کمک میکند و برای سیستم عصبی شما مفید واقع میشود. پس، بعد از گریهکردن، آرامتر خواهید شد و بدنتان ریتم و حالت بهتری پیدا میکند. گریهکردن کار شرمآوری نیست؛ بهخصوص اگر در حضور دوستان و کسانی که حامی شما هستند صورت بگیرد، اثرات مثبت بیشتری خواهد داشت.
حتما بخوانید: 19 اعمالی که زوج های خوشبخت و موفق پس از کار انجام می دهند
بعد از پایان رابطه، اگر تصمیم پایان دادن آن از سوی خودتان نباشد، احتمالا رنج بیشتری میکشید. در این صورت بهتر است شروع به نوشتن شعر و خاطره نویسی کنید تا متوجه بشوید که ایراد کار از کجا شروع شده و ضمنا در خلال این مرورها میفهمید که طرف مقابلتان آنقدرها هم که غصه میخورید کامل و بینقص نبوده است. نباید هیچکس دیگری این مطالب را بخواند، چون بسیار شخصی هستند.
دنبال کردن علایق ایدهی خوبی است. ببینید به چه چیزی علاقه دارید. مثلا شاید نقاشی، موسیقی، کار با برنامههایی مانند فتوشاپ یا عکاسی موردعلاقه شماست. بنابراین بهدنبال علایقتان بروید و زمان خود را خالی نگذارید.
حتما بخوانید: 5 راه برای نزدیک شدن و صمیمیت به شریک زندگی خود
شاید قبل از جدایی هم ارتباط خوبی با دوستان و خویشان داشتهاید. اگر هم نداشتهاید، اکنون بهترین فرصت برای برقراری ارتباط و پیوستن به کسانی است که برایتان عزیز هستند و به شما آرامش میدهند.
6. در یک کلاس ثبتنام کنید
در کلاسی که برایتان جالب است ثبتنام کنید؛ مثلا آشپزی یا هر چیز دیگری که شما را سرگرم و زمانتان را پر میکند.
گام دوم: از اشتباهات رایج بپرهیزید
1. از الگوهای اشتباهی که در انتخاب طرف مقابل داشتهاید، اجتناب کنید
بیشتر ما معمولا جذب یکسری ویژگیهای خاص در افراد میشویم. بههمیندلیل ممکن است اشتباهی را که در انتخاب فرد قبلی داشتهایم، باز هم تکرار کنیم. پس حواستان را حساب جمع کنید و دور اشتباهات سابق را خط بکشید.
2. سعی کنید دریابید که بیشتر جذب چه ویژگیها و افرادی میشوید
مثلا ممکن است به افراد بامزه و پرهیجان علاقه داشته باشید. درحالیکه آنها به شما علاقه پیدا نمیکنند. باید بدانید که چگونه رابطهای مفید و دوطرفه با شخصی مناسب میتوان پیدا کرد و دور افراد نامناسب را خط بکشید
3. مشکلات و اشکالات احساسی خود را در رابطه شناسایی کنید
ببینید که دقیقا چه چیزی در رابطهی قبلی باعث ناکامی شده بود. با خود روراست باشید و با شناخت مشکل، سعی کنید آن را حل کنید و در تلاش برای توجیه یا دروغ گفتن برنیایید. مثلا اگر از تعهد در رابطه واهمه دارید، بهتر است روی خودتان کار کنید یا اگر دچار ترس و اضطراب هستید، صادقانه با طرف مقابل دربارهی آن حرف بزنید. از ماسک زدن و دروغ گفتن جداً بپرهیزید.
4. رابطه عاطفی بعد از شکست عشقی ،تعادل داشته باشید
واقعیت این است که رابطه داشتن با افراد زورگو سخت است. از سوی دیگر ارتباط با شخصی کاملا منفعل هم اصلا جالب نیست. پس متعادل رفتار کنید؛ نه قلدر باشید و نه مظلوم.
5. انتظارات غیرواقعگرایانه و توقعات بالا نداشته باشید
یادتان باشد که ما در فیلمی رمانتیک زندگی نمیکنیم. بنابراین بهندرت میتوانیم شخصی را پیدا کنیم که از هر لحاظ مطابق میل ماست. انتظارات غیرواقعی را از خود دور کنید و اگر توانستید فردی پیدا کنید که دقیقا مطابق ایدهآلهای شماست، این بار تمام تلاشتان را برای حفظ او در زندگی به کار بگیرید.
6.باهوش
به ندرت میتوان فردی را یافت که هم باهوش باشد، هم زیبا و طناز. هم پرانرژی و شاد باشد و هم سرگرمکننده. واقعیت این است که درست کردن فهرستی اینچنینی کار بیهودهای است. متأسفانه کارخانهای وجود ندارد که با دریافت تمام ویژگیهای مطلوب شما فردی مورد علاقه برایتان بسازد و تحویل بدهد.
7. از توجه به جزئیات احمقانه بپرهیزید
وقتی طرف مقابل در اولین قرار، کفشی کتانی با کت و شلوار پوشیده است دلیل نمیشود که به حرفها و عقایدش بیتوجهی کنید و اجازه و فرصت آشنایی با او را از خود بگیرید. یا اگر طرف مقابل موهای کوتاهی دارد دلیل نمیشود که درنهایتِ ظاهرنگری او را ترک کنید و نگذارید که خود را در قالب حرفها و نظراتش به شما معرفی کند.
8. به طرف مقابل اجازه مخالفت بدهید
لزومی ندارد که 2 فرد در همهچیز باهم موافق باشند. هر رابطهای در مقطعی دچار چالش میشود و جدیشدن بیشازحد و واهمه از ابراز مخالفت فرد دیگر اوضاع را به سمتوسوی روابط ناموفق قبلی میبرد و شما را آزار خواهد داد.
9. خود را با دیگران مقایسه نکنید
نگاه کردن به دیگران و غبطهخوردن به روابط و خانوادهشان کار درستی نیست. نباید به دیگران بنگرید و حس کنید که شما هیچ وقت چنین خانوادهای نخواهید داشت. خود و داشتههایتان را بپذیرید و بدانید که این شیوهی رفتار خیلی برایتان سودمندتر است.
حتی اگر والدین شما رابطه موفق و 50 ساله دارند و باهم بهخوبی ارتباط برقرار میکنند، دلیلی نمیشود که بخواهید دقیقا رفتارهای آنها را تقلید کنید. باید بپذیرید که شما فردی متفاوت هستید و تنها با الگوگرفتن از رفتارهای شایستهی آنها میتوانید موفق عمل کنید. مقایسه در هیچ صورتی درست نیست.
10. بهجای تمرکز کردن بر دیگران، خود را دریابید
ممکن است با مقایسه وضعیت خود با دوستانی که در رابطهای موفق یا دست کم بی درد سر هستند احساس کنید که خودتان اشکال و ایرادی دارید؛ درحالیکه اصلا اینطور نیست. پس روی دیگران تمرکز نکنید.
11. اسیر شبکههای اجتماعی نباشید
قبول کنید که این تصاویر خوش آب و رنگ و زندگیهای زیبا تنها بخشی از کادر زندگی افرادی است که تصمیم گرفتهاند فقط این بخش از زندگی خود را به شما نشان بدهند. پس افسرده نشوید و حسادت ورزیدن را کنار بگذارید، زیرا شما فقط بخشی از واقعیت را میدانید.
گام سوم: روابط بهتری خلق کنید
حتما بخوانید: 10 نوع از زنانی که مردان نمی خواهند با آنها ازدواج کنند
1. از منفی بافی بپرهیزید
افکار منفی را کنار بگذارید. تجارب ناموفق و تلخ گذشته دلیلی بر شکست رابطه دیگر نیست. باید شجاعت شروعی دیگر را به خود تقدیم کنید. شک و تردیدها را کنار بگذارید و در را بهسوی روابط تازه بگشایید.
2. به خود به چشم قربانی نگاه نکنید
همهی ما روزهای غم و اندوه را تجربه میکنیم. شما تنها نیستید، پس بیهوده زانوی غم بغل نکنید و خود را بدبختترین و تنهاترین موجود روی کرهی خاکی نپندارید.
3. به گذشتهها بازنگردید
کندوکاوِ رابطهی بلندمدت یا حتی کوتاهی را که داشتهاید، کنار بگذارید. مدام بهسراغ تجارب ناخوشایندتان نروید و به خود فرصت شروعی تازه بدهید.
4. بر ترسهایتان غلبه کنید
غلبه بر ترس ها مهم است. بهخاطر ترس از رسیدن به بنبست و شکست در رابطه و ترس از دست دادن طرف مقابل، از شروع نترسید و فرصتهای تازه را از خود دریغ نکنید.
5. جنس آدمهای رابطه خود را تغییر بدهید
اگر ارتباط شما با افرادی که مشابه آدمهای قبلی زندگیتان هستند، برای شما رهآوردی نداشته است، شاید بهتر است تغییراتی ایجاد کنید و با آدمهایی تازه و خارج از دایرهی همیشگی ارتباطاتتان آشنا بشوید. برای آشنایی با آدمهای تازه از تجربههای دیگران استفاده کنید.
6. صادق باشید
در شروع هر رابطهای همه دوست دارند، خود را کامل و بینقص نشان بدهند. همه ما نقصهایی داریم و گل بیخار وجود ندارد. پس، از وانمود کردن به کمال و خوبی پرهیز کنید و خود واقعیتان را برای طرف مقابل بهنمایش بگذارید. اگر دروغ بگویید یا صداقت کافی نداشته باشید، رابطهتان به جایی نخواهد رسید.
7. باید بدانید که چه میخواهید
اگر اهداف شما در آغاز رابطه مشخص نباشد، خلوص در رفتارتان وجود نخواهد داشت و فرد مقابل را فراری خواهید داد. بدانید که از زندگی و روابطتان چه میخواهید و فراموش نکنید که کنترل زندگی و سرنوشتتان به دست خودتان است؛ نه اقوام، خانواده و دوستان و… .
8. متعهد باشید و به آنچه میگویید عمل کنید
اگر مدام قولهایی بدهید که به آنها پایبندی ندارید، رابطهتان را بهخطر خواهید انداخت. ضمن اینکه صادق نبودن، مثلا در تعریف کردن بیمورد از دیگری یا ابراز علاقهی قلابی هم، اصلا ایده خوبی نیست یا اگر هنوز عاشق طرف مقابلتان نشدهاید، نباید به دروغ به او ابراز علاقه کنید.
9. احساسات خود را شفاف بگویید
ابراز احساسات مسئلهی مهمی است. اگر چیزی شما را میآزارد یا نظر و عقیدهای در ذهن دارید، حتما آن را مطرح کنید. نگذارید احساسات در دل و ذهنتان مخفی شوند و کار را خراب کنند.
10. نسبت به استفاده از شبکههای اجتماعی محتاط باشید
برای توسعهی ارتباطات خود میتوانید از شبکههای اجتماعی بهره ببرید، اما اگر هوشمندی لازم برای استفاده از این شبکهها را نداشته باشید بهدردسر خواهید افتاد.
اگر در شبکههای اجتماعی خود عکسها و مطالبی نشر بدهید که دقت لازم در اشتراک آنها صورت نگرفته است، احتمال این وجود دارد که طرف مقابل حس کند شما با دیگران اوقات خوشتری دارید و حسادت او تحریک بشود و دعوایی شکل بگیرد.
قبل از اشتراک مطالب مختلف یادتان باشد شاید طرف مقابل احساس کند مضمون مطالب شما توجهی به خانوده و او ندارد. این حس به این صورت در او شکل میگیرد که اولویتهای شما در زندگی متفاوت است و او را دربرنمیگیرد.
استفادهی نادرست از شبکههای اجتماعی میتواند شیرازهی زندگی و روابط را از هم بپاشد؛ پس اگر میبینید، این شبکهها به عنصری مخرب در رابطهتان بدل شدهاند، قید آنها را بزنید یا لااقل طرف مقابل را در این شبکهها دنبال نکنید.
منبع : wikihow
لیست سؤالهایی که در ادامه خواهید خواند، حاوی بهترین سؤالاتی است که میتوانید در اولین قرار ملاقات عاشقانهی خود، از طرف مقابلتان بپرسید.
به پاسخی که شخص مقابل به این سؤال میدهد خوب دقت کنید. بهطور معمول اکثر افراد در مقابل این سؤال بلافاصله پاسخ میدهند «پدر و مادرم» یا «هماتاقی دوران دانشجویی» یا «فرزندانم». پاسخ این سؤال به شناخت بیشتر طرف مقابل کمک میکند؛ از طرف دیگر با این سؤال شما متوجه میشوید که او در برقراری ارتباط صمیمی با دیگران تا چه حد مهارت دارد.
در بیشتر مطالعات انجام شده درمورد ازدواج، شوخ طبع بودن شریک زندگی، معیاری است که اکثر افراد به آن توجه دارند. پیر یا جوان، مرد یا زن، همهی افراد دوست دارند که همسرشان قدرت دلپذیر کردن زندگی را داشته باشد. اطلاع از چیزهایی که همسرتان را شاد میکند و به خنده میاندازد، در واقع شیوهی نگاه او به زندگی و شخصیت او را به شما نشان میدهد.
ممکن است که افراد در پاسخ به این سؤال، محل سکونت فعلی و قبلیشان را به شما بگویند. اما تعریف «وطن» و «اهل کجا بودن» با «محل سکونت» و «کجا زندگی کردن» تفاوت دارد. وطن، یعنی جایی که فرد در آنجا متولد شده است، جایی که خانوادهی فرد در آن زندگی میکنند و بیشتر اتقاقات و ماجراهای تأثیرگذار در شخصیت فرد، در آنجا رخ داده است. با این سؤال متوجه خواهید شد که طرف شما به کدام شهر و منطقه تعلق دارد.
حتما بخوانید: 7 حرفی که در دعوا با همسر نباید به سر زبان آورد
شاید این سؤال کمی عجیب باشد، اما با این سؤال ساده تفاوتها و شباهتها برای شما روشن خواهند شد. برخی افراد قبل از تماشای فیلم، کلی دربارهی آن تحقیق میکنند و نقدها و نظرات مربوط به آن را مطالعه میکنند، این درحالی است که گروه دیگر، اتومبیلی را که بهتازگی وارد بازار شده است، بدون پرسوجو میخرند. بعد از گرفتن پاسخ این سؤال و دانستن اینکه شخص مقابل از کدام دسته است، میتوانید اعتراف کنید که برای انتخاب محل دیدارتان چقدر پرسوجو کردهاید!
همهی ما در مراحل مختلف زندگی، رؤیاهایی در سر داریم که برای تبدیل آنها به واقعیت تلاش میکنیم. ممکن است که ارتقاء شغلی، سفر به دور دنیا یا هنرپیشگی، رؤیای شما برای آینده باشند. حتما دوست دارید که بدانید آیا رؤیاهای طرف مقابل با رؤیاهای شما همخوانی دارند یا خیر. به پاسخ او به این سؤال دقت کنید تا بدانید که رؤیاهایتان مکمل هم و سازگار هستند یا خیر.
6. قرار ملاقات ،تعطیلات خود را چگونه سپری میکنید؟
کارهایی که فرد در اوقات بیکاری انجام میدهد، چیزهای بسیاری را درمورد شخصیت او به ما میگوید. اگر فردی در اوقات بیکاری کار میکند به احتمال زیاد به شغلش اعتیاد دارد. اگر برای تیم فوتبال بچهها مربیگری میکند، یعنی به ورزش علاقه دارد، کودکان را دوست دارد و از کمک به دیگران لذت میبرد. اگر با تلویزیون و بازی ویدئویی سرگرم میشود احتمالا با یک تنبل مبلنشین طرف هستید. این سؤال مهم است، چرا که اگر رابطهتان جدی شود و با هم ازدواج کنید، اوقات بیکاری مشترکی خواهید داشت.
7. در چه محیطی بزرگ شدهاید و خانوادهی شما چطور افرادی هستند؟
کارل مینینگرِ (Karl Menninger) روانشناس، معتققد است که یکی از معیارهای مهم در سلامت روحی یک فرد بزرگسال، این است که وی دوران کودکی شاد و بدون تنشی را پشت سر گذاشته باشد. البته این بدان معنا نیست که شما دور فردی که کودکی سختی داشته است خط قرمز بکشید. اما باید مطمئن شوید که فرد تلاش میکند تا الگوهای ناسالم و اثرات مخرب دوران کودکی را، در صورت وجود، اصلاح کند.
8. قرار ملاقات ،برای چه کاری اشتیاق فراوان دارید؟
حتما بخوانید: راه هایی که روابط عاشقانه شما را بهبود می بخشد و محکم می شود
این سؤالی مهم دربارهی هویت شخص است. اگر در پاسخ این سؤال بشنوید که «به کار خاصی علاقه ندارم»، باید چراغ هشداری در ذهن شما روشن شود که طرف مقابلتان شور و اشتیاقی ندارد. اما جوابهایی از قبیل «مسافرت»، «کوهنوردی با بچهها» یا «عبادت»، میتوانند دیدگاهی کلی درمورد ارزشهای طرف مقابل به شما بدهند. در ادامهی این سؤال از او بپرسید که چرا به این کارها و فعالیتها علاقه دارد.
9. جالبترین شغلی که داشتهاید، چه شغلی است؟
مهم نیست که موقعیت شغلی او چیست، در هر صورت و به احتمال زیاد، او یک تجربهی شغلی جذاب یا حتی غیرمعمول برای تعریف کردن خواهد داشت. شما هم دربارهی تجربههای شغلی عجیب و جذاب خود با او صحبت کنید. با این سؤال مهارت خاطرهگویی او را هم محک میزنید.
10. آیا جایی هست که به آن علاقه داشته باشید و مدام به آنجا بروید؟
همهی ما مکانهایی داریم که با بودن در آنها احساس آرامش میکنیم، کافیشاپ، پارک، کوه یا جنگل. پاسخ این سؤال به شما کمک میکند تا هرچه بیشتر سلایق و علاقهمندیهای طرف مقابلتان را بشناسید.
11. نوشیدنی مورد علاقه و همیشگی شما چیست؟
این سؤال را بعد از احوالپرسی و معرفی اولیه بپرسید. هرچند که پاسخ این سؤال چندان طولانی نیست، اما شخصیت طرف مقابل را به شما معرفی میکند. آیا او همیشه یک نوع نوشیدنی سفارش میدهد؟ آیا او به قهوه و کافئین اعتیاد دارد؟ شما میتوانید با صحبت بیشتر درمورد این موضوع، کمی جو را صمیمیتر کنید.
12. بهترین غذایی که خوردهاید، چه بوده است؟
به جای پرسیدن سؤال کلیشهایِ «غذای مورد علاقهی شما چیست؟»، بپرسید «بهترین غذایی که خوردهاید، چه بوده؟». طرف مقابل در پاسخ به این سؤال، به گفتن نام یک غذا اکتفا نمیکند و خاطرهای جالب دربارهی سفر یا غذا برای شما تعریف خواهد کرد.
13. دوست دارید در دنیای کدام یک از فیلمهایی که تماشا کردهاید زندگی کنید؟
بد نیست که کمی خودمانیتر و راحتتر باشید، از او بپرسید که دوست داشت الان در کدام دنیای خیالی بود.
14. دوست دارید قبل از مرگ چه کارهایی را انجام داده باشید؟
با این سؤال فرصتی مناسب برای طرف مقابل ایجاد میکنید تا بتواند درمورد رؤیاها و علاقهمندیهای خود با شما صحبت کند. او در پاسخ میتواند از مکانهایی که دوست دارد به آنها سفر کند، اهداف شغلی، فعالیتهای هیجانانگیزِ موردعلاقهاش و همچنین اهداف شخصی خود با شما صحبت کند. شاید هم پاسخهای خندهداری مثل «بالاخره یک روز خوردن حلزون را امتحان خواهم کرد!» بشنوید.
15. برای تهیهی قورمه سبزی خوب چه چیزهایی لازم دارید؟
این مورد هم جنبهی شوخی دارد و هم به شما کمک میکند تا با سلایق غذایی و میزان علاقهی او به آشپزی آشنا شوید. همچنین با ادامهی بحث متوجه خواهید شد که ذائقهی غذایی شما دونفر تا چه حد به هم شبیه است.
16. ارزشمندترین دارایی شما چیست؟
این سؤال، ارزشها، اولویتها و علاقهمندیهای شخص را برای شما آشکار میکند. ممکن است که یک عکس، یک اتومبیل قدیمی یا یک شیٔ یادگاری را به عنوان ارزشمندترین دارایی خود بداند. شاید او قادر نباشد که بلافاصله به این سؤال پاسخ دهد، بهتر است که زیاد روی گرفتن پاسخ این سؤال پا فشاری نکنید و اجازه دهید تا او در ادامهی دیدارتان در این مورد با شما صحبت کند.
17. قرار ملاقات ،جذابترین شخصیتی که میشناسید کیست؟
با این سؤال، افرادی را که در زندگی او حضور دارند بیشتر میشناسید. دانستن این موضوع که چه معیارهایی در نظر او به معنی جذاب بودن است؟ یا او با افراد مهم زندگی خود چه تعاملی دارد؟ و اینکه فرد مقابل چه چیزهایی را در شخصیت یک نفر تحسین میکند، قدم مهمی در شناخت شما از او به حساب میآید.
18. سختترین کاری که تا به حال انجام دادهاید چه بوده است؟ وحشتناکترین کاری که انجام دادهاید چه بوده است؟
حتما بخوانید: مشکلات زناشویی را با چند روش زوج درمانی پایان دهید
این سؤال را بپرسید تا متوجه شوید که او چه مشکلات و موانعی را در زندگی به عنوان «سختترین» میبیند و چگونه از پس مشکلات و بحرانها برمیآید. حتی اگر پاسخ او از نظر شما خندهدار بود، باز هم قدرت او را در مواجهه با سختیها تحسین کنید.
بعد از مطالعهی سؤالات بالا، چند دستورالعمل کلی را برای قرار ملاقات اول در نظر بگیرید:
بیشتر شنونده باشید، یا دست کم متکلموحده نباشید
برخی افراد تصور میکنند که داشتن فن بیان قوی و زیاد صحبت کردن به معنای مهارت بالا در برقراری ارتباط با دیگران است. اما فن بیان تنها یک بخش از مهارت برقراری ارتباط است که بهتنهایی کافی و مهم نیست. بهترین ارتباط، ارتباطی است که در آن هر دو طرف درگیر ارتباط شوند. ارتباط کلامی مثل بازی تنیس است که در آن هر دوطرف باید به توپ ضربه بزنند و توپ را به زمین طرف مقابل بفرستند. پس بهتر است که علاوهبر گویندهی خوب، شنوندهی خوبی هم باشید و به طرف مقابلتان فرصت صحبت بدهید.
آرام جلو بروید و برای شناخت طرف مقابل عجله نکنید
شناختن یک فرد جدید مثل پوست کندن پیاز است، یعنی باید لایه لایه و مرحله به مرحله جلو بروید. آرام به پیش بروید و برای شناخت فرد عجله نکنید. از پرسیدن سؤالهای خیلی شخصی و احساسی، بهویژه در قرارهای اول پرهیز کنید، چرا که درغیراینصورت طرف مقابل احساس ناراحتی خواهد کرد. اگر رابطهتان جدی شود، فرصت زیادی برای صحبت درمورد مسائل شخصیتر خواهید داشت.
احساستان را تحت کنترل بگیرید و در ابراز احساسات زیادهروی نکنید
درحالی که برخی در ابراز احساسات خود ضعیف هستند، عدهی دیگر به اصطلاح از آن طرف بام میافتند. این افراد قرار اول را فرصتی برای تخلیهی عاطفی و احساسی میدانند. ابراز یکبارهی حجم زیادی از احساسات، بهخصوص در جلسات اول آشنایی ذهنیت نامناسبی را دربارهی شما برای طرف مقابل ایجاد میکند. در واقعیت، ابراز احساسات افراطی نشانهی مشکلات روحی است.
منبع : eharmony
امروزه تجارت آنلاین اهمیت فزایندهای یافته و بسیاری از شرکتها، محصولات و خدمات خود را به صورت آنلاین به فروش میرسانند. در این مقاله به بررسی روشهای افزایش فروش آنلاین میپردازیم و میآموزیم که با استفاده از آزمون و خطا، بهترین راه ممکن برای افزایش فروش آنلاین محصولات خود را بیابیم. در اینجا 12 آزمون مختلف را که میتوان برای سنجیدن راههای مختلف افزایش فروش آنلاین به کار گرفت، ارائه میدهیم.
از ارزشهای اصلی در شرکت من، «آزمودن همه چیز و فرض نگرفتن هیچ چیز» است. زیرا پس از سالها فعالیت در اینترنت میدانیم که نمیتوان گفت کدام استراتژی یا جهتگیری، بهترین نتیجه را به دنبال دارد، مگر آنکه آن را آزمایش کرده باشیم. این قاعده حتی برای استراتژیهای درخشان هم صادق است، زیرا همواره جایی برای پیشرفت وجود دارد.طبق اصلی اساسی، تنها راه کشف این که چه چیزی در وبسایت شما کار میکند و چه چیزی کار نمیکند، آزمایش است و این بهترین راه افزایش فروش آنلاین به صورت تصاعدی است. اگر دل به دریا زده و تنها یکی از آزمونهای زیر را اجرا کنید، متوجه میشوید که این مسئله تا چه حد درست است، به ویژه زمانی که شاهد بهبود چشمگیری در جمع کل درآمد خود باشید.
آیا در وبسایت خود چند محصول یا خدمت را به فروش میرسانید؟ اگر چنین است، به شدت به شما توصیه میکنم که آزمایش کنید که آیا این شیوه، بهترین استراتژی برای شما هست یا خیر. ما دریافتهایم که همواره ارائهی محصولات کمتر در یک محل، و استفاده از متنهای بیشتر در توصیف آن محصولات، موجب افزایش فروش میشود.
در اینجا تمرکز مهمتر از هر چیزی است. به جای تلاش برای راضی کردن تمام کسانی که از سایت شما بازدید میکنند، و ارائهی تعداد زیادی از محصولاتی که توضیح بسیار اندکی برای هر کدام از آنها آمده است، اگر تنها یک محصول یا یک مجموعه از محصولات مرتبط را ارائه دهید، در حقیقت بر مجموعهای مهم و کلیدی از مزایا تمرکز کرده و به تمام پرسشها و تردیدهای احتمالی بازدیدکنندگان در مورد محصول خود پاسخ میدهید. البته نیازی نیست که فروش سایر محصولات را متوقف کنید. همواره میتوانید این محصولات را از طریق صفحات دیگر یا با استفاده از پیشنهادات بعدی (follow-up) به مشتریان خود ارائه دهید (آزمون 12 را مشاهده نمایید).
البته بهترین راه برای اطمینان از موثر بودن این استراتژی برای مخاطبان هدف ما، آزمودن آن است. برای محصول اصلی خود نامهی فروش (sales letter) بنویسید و آن را در صفحهی اصلی سایت قرار دهید. سپس این آزمون را به مدت یک یا دو هفته اجرا کنید تا مشخص شود که آیا موجب افزایش فروش شما میشود یا خیر.
پیشنهاد دریافت خبرنامه (opt-in offer)، ابزاری است برای جمع آوری آدرس ایمیل مشتریان و ایجاد فهرست ایمیلی که به شما امکان میدهد تا به طور منظم با مشترکین خود در تماس باشید، حس اعتماد و وفاداری را در آنها ایجاد کنید و محصولات و خدمات خود را به آنها بفروشید.
ولی آیا میدانستید محلی که پیشنهاد opt-in را در آن نمایش میدهید، تاثیر بسیار زیادی بر تعداد مشترکین جمعآوری شده دارد؟
در صورتی که از یک نامهی فروش طولانی استفاده نمیکنید، پیشنهاد opt-in خود را در برجستهترین جای ممکن در صفحهی اصلی سایت قرار دهید. اغلب بازدیدکنندگان در نگاه اول، قسمت بالا و سمت چپ صفحه را مشاهده میکنند. دستکم، پیشنهاد opt-in خود را «ناحیهی بالای» صفحه اصلی سایت قرار دهید، یعنی جایی در صفحه که بازدیدکننده همان ابتدا و پیش از اسکرول کردن به پایین صفحه مشاهده میکند.
در صورت طولانی بودن نامهی فروش، باید پیشنهاد opt-in را در «صفحه» دوم متن قرار دهید، و پیش از قرار دادن آن، ابتدا توجه بازدیدکنندگان را با شناسایی مشکلشان جلب کنید و با تحت تاثیر قرار دادن آنها توسط اعتبارنامهها، تجربیات و رضایتنامههای درخشانِ مشتریان خشنود، اعتبار خود را تثبیت نمایید.
میتوانید پیشنهاد opt-in را در تمام صفحات سایت قرار دهید تا همیشه برای بازدیدکنندگان سایت قابل مشاهده باشد و یا آن را در «تبلیغات شناور» (hover ad) قرار دهید (آزمون بعدی را مشاهده کنید). با فراهم کردن فرصتهای بیشتر برای ثبت نام کاربران در سیستم اطلاعرسانی ایمیلی، مشترکان بیشتری به دست خواهید آورد. این روش را امتحان کنید و نتیجهی آن را ببینید.
بدون شک همه شما با پاپآپ آشنا هستید. همان پنجرههای کوچکی که پیشنهادی ویژه یا اطلاعات دیگری را نمایش میدهند و گاهی، زمانی که از وبسایتی بازدید میکنید، ناگهان پدیدار میشوند. پاپآپ سالها ابزار بسیار مفیدی در بازاریابی آنلاین بوده است. اما به دلیل اینکه درصدی از کاربران اینترنت از آن بیزارند، گوگل، AOL، نت اسکیپ و سایرین، نرمافزارهای مسدودکننده پاپآپ را برای مقابله با آن ایجاد کردهاند.
کاربران اینترنت باید انتخاب کنند که آیا تمایلی به مشاهدهی پاپ آپ دارند یا خیر. ولی بیشتر این نرمافزارها به صورت خودکار پاپآپها را مسدود میکنند، و بازدیدکنندگان سایت از مشاهدهی اطلاعات مفیدی که ممکن است به سود آنها باشد محروم میشوند.
البته این مربوط به پیش از کشف فناوری بسیار چشمگیری بود که به شما امکان میدهد تا از تبلیغاتی استفاده کنید که مانند پاپآپ عمل میکنند ولی پاپآپ نیستند و به همین دلیل مسدود نمیشود. این فناوری تبلیغات شناور نام دارد، و ارزش امتحان کردن در سایت را دارد.
در حقیقت، زمانی که استفاده از تبلیغ شناور در سایت خود را امتحان کردیم، فروش سایت به میزان 162 درصد افزایش یافت! این تبلیغات کارآمد هستند زیرا اطلاعات مهمی مانند پیشنهاد عضویت در خبرنامه یا پیشنهاد فروش ویژه در زمانی محدود را درست در مقابل دید بازدیدکنندگان هدف شما قرار میدهند.
میتوانید پیشنهاد عضویت در خبرنامه را در تبلیغ شناور قرار دهید و مشاهده کنید که آیا این کار موجب افزایش تعداد مشترکین میشود یا خیر. زمانی که از این روش استفاده کردیم، تعداد افرادی که در خبرنامهی ما عضو شدند 86 درصد افزایش یافت. همچنین میتوانید آزمایش کنید که چه تعداد بازدیدکننده، بر روی تبلیغ شناور مربوط به صفحهی پیشنهاد ویژهای در سایت شما کلیک میکنند و چه تعدادی از طریق لینکی معمولی که در صفحهی اصلی سایت قرار گرفته، به صفحهی پیشنهاد ویژه وارد میشوند.
عنوان مطلب، تاثیر بسیار زیادی بر فروش شما دارد. در بیشتر موارد، این بخش نخستین قسمت سایت است که بازدیدکنندگان آن را مشاهده میکنند، بنابراین باید توجه بازدیدکنندگان را به خود جلب کرده و آنها را تحریک کند تا نامهی فروش شما را بخوانند.
عنوان موفق، عنوانی است که بر مشکلی که مخاطبان هدف شما با آن روبهرو هستند تاکید میکند و مزیت اصلی محصول یا خدمات شما را که موجب برطرف شدن آن مشکل میشود، بیان میکند. در اینجا نمونهای را آوردهایم که نشان میدهد چگونه میتوان عنوان را برای به حداکثر رساندن تاثیر بر بازدیدکننده، تغییر داد.
یکی از مشتریان ما از این عنوان در سایت خود استفاده میکرد: «Box4Blox – جعبهی شگفتانگیز نگهداری اسباببازی لگو.» این عنوان به شما میگوید که محصول چیست، ولی نمیگوید که چه کاری برای شما انجام میدهد. این عنوان موجب نمیشود بازدیدکننده دلیلی برای ادامهی خواندن داشته باشد.
حالا عنوان قبلی را با این عنوان مقایسه کنید: «سرانجام رازی را کشف کنید که موجب شده بیش از 50 هزار کودکِ عاشق لگو در جهان، واقعا از مرتب کردن اتاقشان لذت ببرند!» این عنوان، مزیت مهمی را برای محصول مطرح کرده و راهحل مشکلی را بیان میکند که در اینجا، تشویق کودکان به مرتب کردن وسایلشان و لذت بردن از این کار است.
در چند پاراگراف اول نمایش داده شده در صفحهی اصلی سایت، باید با جزئیات بیشتر، در مورد مشکل معرفی شده در عنوان توضیح دهید و به مخاطبان خود نشان دهید که با آنها حس مشترکی دارید (تنها زمانی که مخاطبان حس کنند شما مشکل آنها را درک میکنید، احساس اطمینان میکنند که میتوانید آن مشکل را حل کنید).
پس از مطرح کردن مشکل، میتوانید محصول یا خدمات خود را به عنوان راهحل آن مشکل معرفی نمایید. با تاکید بر اینکه محصول یا خدمات شما دقیقا چگونه مشکل خوانندگان را حل میکند، افزایش در فروش را تضمین خواهید نمود.
بسیار مهم است که متن ترغیبی شما برای فروش (sales copy)، برای شما اعتبار ایجاد کند. از طریق همین فرآیند بازدیدکنندگان به شما اعتماد کرده و در خرید از شما احساس راحتی میکنند. راههای فراوانی برای انجام این کار به طور موثر وجود دارد و در اینجا در خصوص دو مورد از سریعترین و سادهترین راهها صحبت میکنیم. اگر در حال حاضر از این تکنیکها استفاده نمیکنید، متن خود را بهبود داده و آن را با آنچه که اکنون استفاده میکنید، مقایسه کنید. با مشاهدهی تفاوت موجود میان آنها شگفتزده خواهید شد.
یکی از بهترین راههای ایجاد اعتبار، استفاده از رضایتنامهی مشتریان در نامهی فروش است که شامل گزیدهای از ایمیلهای واقعی یا نامههایی از مشتریان است که در آن بیان شده که چگونه محصول یا خدمات شما به آنها کمک کرده تا مشکل خود را برطرف کنند. نکتهی آخر بسیار مهم است. رضایتنامهی مشتری که بیان میکند محصول شما چه فایدهای برای او داشته است، بسیار موثرتر از رضایتنامهای است که در آن صرفا گفته شده که «محصول شما عالی است».
همچنین میتوانید برای افزایش اعتبار خود، بخشی را در متن اضافه کنید که حاوی خلاصهای از گواهینامهها، تجربیات و هر گونه اطلاعات پسزمینهای دیگری باشد که موجب میشود شما شایستگی حل کردن مشکل مخاطبان هدف خود را داشته باشید. باید خوانندگان خود را متقاعد کنید تا بپذیرند که شما بهترین شخصی هستید که میتواند برای مشکل آنها راهحلی ارائه نماید.
موفقترین متن ترغیبی برای فروش، متنی است که بر خواننده تمرکز دارد. اغلب صاحبان کسبوکار این قانون طلایی را نادیده میگیرند. با دقت به متن وب خود نگاه کنید. آیا پر از اشاراتی به «من» و «ما» است؟ به جای استفاده از جملاتی مانند «من نرمافزار مدیریت زمان خود را با درنظر گرفتن صاحبخانههای پرمشغله طراحی کردهام» میتوانید از چنین جملهای استفاده کنید: «نرمافزار مدیریت زمان جدید شما، موجب آزاد شدن ساعاتی از زمان شما میشود تا بتوانید وقت بیشتری را با خانوادهتان سپری کنید.» در متن ترغیبی فروش خود به دنبال واژههای «من» و «ما» بگردید و آنها را با «شما» جایگزین کنید.
بسیار مهم است که متن ترغیبی فروش، احساس ضرورت را به بازدیدکنندگان القا کند و آنها را وادار کند که هماکنون از شما خرید کنند. بهترین مکان برای این کار، نزدیک انتهای نامهی فروش، و نزدیک به دکمهی فراخوان است که بازدیدکننده را به اقدامی نظیر خریدن، عضو شدن و… فرامیخواند. در اینجا چند مورد از موثرترین راهها برای ایجاد احساس ضرورت را بیان میکنیم. میتوانید هر یک از این راهها را برای متن فعلی خود امتحان کنید:
مردم معمولا برای دسترسی به اطلاعات رایگان وارد اینترنت میشوند. اگر در متن خود، جذب مشتری را خیلی زود شروع کنید، ممکن است که در نهایت آنها را از دست بدهید، پیش از آنکه بتوانید آنها را به مشتریان خود مبدل کنید. ابتدا باید با مطرح کردن مشکلی که با آن روبهرو هستند (همانگونه که در آزمون 5 به طور خلاصه توضیح دادم) و اینکه چگونه میتوانید مشکل آنها را حل کنید، آنها را به مطالب خود علاقهمند کنید. پس از دستیابی به این هدف، میتوانید فروش محصول به آنها را شروع کنید.
راهی ساده برای بهبود لحن نامهی فروش، حذف تمامی اشارهها به «خرید»، «قیمت» و «فروش» از ناحیهی بالایی صفحه است. سپس نتایج به دست آمده را با متن قبلی خود مقایسه کنید. فراموش نکنید که پیش از علاقمند شدن خواننده به محصول و جلب اعتماد او برای خرید، هیچ اشارهای به خرید یا هزینه نکنید.
استفاده از تصاویری از محصول موجب میشود تا محصول، محسوستر و «واقعیتر» به نظر برسد. استفاده از تصاویر ابزاری قدرتمند برای فروش است. ولی گاهی آشکار کردن بسیار زود ماهیت محصول در فرآیند فروش آنلاین، مانع از فروش میشود. باید پیش از بیان اینکه محصول دقیقا چیست، بر مزایا و ارزشهای آن تاکید نمایید.
قرار دادن تصاویر در نزدیک بالای صفحه، و نزدیک دکمهی فراخوان در پایین صفحه (زمانی که تقاضای خرید محصول را مطرح میکنید) را مقایسه کنید. میتوانید حالتهای دیگر را نیز آزمایش کنید. مثلا تصاویر را در صفحهی سفارش قرار دهید یا واکنش بازدیدکنندگان به عدم استفاده از تصاویر را نیز امتحان کنید. با تحلیل دقیق فروش در طول هر آزمون، دقیقا متوجه خواهید شد که تصاویر محصول را در کجا قرار دهید تا حداکثر تاثیر را داشته باشد.
تعداد بسیار کمی از بازدیدکنندگان سایت، کلمه به کلمهی متن ترغیبی فروش شما را از ابتدا تا انتها میخوانند. بیشتر آنها، در حالی که به پایین صفحه اسکرول میکنند، فقط متن را «به طور اجمالی مرور میکنند» و تنها کلمات و عبارات خاصی را مطالعه میکنند که بسیار مشخص بوده و توجه آنها را به خود جلب میکند.
از این رو باید هایلایت کردن مزایای کلیدی محصول خود را امتحان کنید، تا ترکیب درستی را بیابید که میتواند توجه افرادی را جلب کند که متن را فقط مرور کرده و با دقت نمیخوانند. این کار را میتوان به شکلهای زیر انجام داد:
پیگیری مشتریان و مشترکین با استفاده از پاسخگوی خودکار (ایمیلهای خودکار)، برای افزایش فروش آنلاین بسیار مهم است، زیرا پیش از خرید شخص از سایت شما، معمولا باید چندین تماس برقرار شود.
در ایمیل پیگیری برای مشترکین جدیدی که هنوز از شما خرید نکردهاند، میتوانید پیشنهاد خود را دوباره تکرار کنید و مجددا درخواست خرید را مطرح نمایید. بلافاصله پس از ثبت نام مشترکین جدید، ایمیل پیگیری را ارسال کنید، و کاری کنید تا آنها به دلیلی در همان روز ثبت نام، دوباره به سایت شما بازگردند. میتوانید ایمیل پیگیری را سه روز پس از نخستین بازدید مشترکان از سایت خود ارسال کنید و نتایج به دست آمده از دو روش را با یکدیگر مقایسه کنید.
پیگیریهای مربوط به مشتریان موجود نیز به همان اندازه اهمیت دارد. در واقع، آزمونها نشان میدهد که اگر فرصت دیگری به مشتریان داده شود، 30 درصد از آنها دوباره خرید خواهند کرد. این کار به شما کمک میکند تا روابط سودمند و طولانیمدتی را با مشتریان ایجاد کرده و از این طریق میتوانید محصولات دیگر (backend products) مرتبط با خرید اصلی را به آنها پیشنهاد دهید. میتوانید ارسال پیشنهاد محصولات دیگر (backend offer) بلافاصله پس از انجام خرید را با ارسال این پیشنهاد، سه روز بعد از خرید مقایسه کنید تا مشخص شود که کدام روش موجب جذب مشتری مجدد (repeat business) میشود.
در زمان آزمایش سایت، باید تنها یک مورد را در هر زمان آزمایش کنید تا دقیقا متوجه شوید که کدام تغییر، بر نتایج تاثیر گذاشته است. در روش آزمایش چندنسخه که به آن A/B Test یا آزمون نسخهی الف/نسخهی ب هم گفته میشود، دقیقا همین کار انجام میشود. در این روش، مخاطبان سایت به دو گروه تقسیم میشوند، و برای نمونه، در دورهی زمانی دقیقا یکسانی، از یک عنوان و تیتر برای یک گروه، و از عنوان دیگری برای گروه دیگر استفاده میشود.
این روش، استراتژی ایدهآلی برای آزمایش تمام کسبوکارهای آنلاین است، ولی به طور ویژه، برای وبسایتهای جدید که ترافیک کمتری دارند مفید است، زیرا روش بسیار خوبی برای به دست آوردن نتایج دقیق آزمون، بدون توجه به میزان ترافیک سایت است. در اینجا با مثالی نشان میدهیم که این روش چگونه عمل میکند.
اگر بخواهید عناصری از نامهی فروش خود را آزمایش کنید، باید نامهی فروشی که بهترین عملکرد را دارد، به عنوان نسخهی «کنترل» در نظر بگیرید، یعنی معیاری که تمام آزمایشها بر اساس آن اندازهگیری میشوند.
برای نمونه، برای آزمایش یک عنوان جدید، باید یک صفحه وب جدید بسازید که دقیقا مانند صفحهی ترغیبی اصلی شما باشد و تنها تفاوت آن، عنوان جدیدی باشد که در آن به کار رفته است. با استفاده از نرمافزار ویژهی تست میتوانید در دورهی زمانی دقیقا یکسان، نیمی از مشتریان را به صفحهی قدیمی و نیم دیگر را به صفحهی جدید هدایت کنید. برای نمونه، اگر دو مشتری با نامهای باب و جین دارید، نرمافزار تست موجب میشود تا بر روی آدرس وبسایت (URL) یکسان، باب نامهی فروش «الف» را مشاهده کرده و در همان زمان جین نامهی فروش «ب» را مشاهده کند. سایر مشتریهای شما نیز به همین ترتیب، به طور مساوی میان دو نامهی فروش متفاوت، تقسیم میشوند.
اگر از طریق ردگیریِ (tracking) تعداد بازدیدکنندگانی که به هر صفحه وارد شدهاند و تعداد فروش انجام شده در هر صفحه، متوجه شوید که نامهی فروش دارای عنوان جدید، به میزان 15 درصد، بازدیدهای بیشتری را به فروش تبدیل میکند، مشخص میشود که عنوان جدید موثرتر است. سپس میتوانید سایر عناصر نامهی فروش را یک به یک آزمایش کنید و به تدریج فرآیند فروش آنلاین را تنظیم نمایید.
با استفاده از این نرمافزار، میتوانید دو نامهی فروش متفاوت را در طول یک دورهی زمانی آزمایش کنید. اگر به جای استفاده از این نرمافزار، از یکی از عنوانها در طول چند هفته استفاده کنید و سپس طی چند هفتهی پس از آن از عنوان دیگر استفاده کنید، چه رخ خواهد داد؟ اگر مثلا در یکی از این دورههای آزمایش، تعطیلات مهمی وجود داشته باشد، و در دوره زمانی دیگر چنین تعطیلاتی وجود نداشته باشد؟ یا اگر رویداد بزرگ تلویزیونی تنها در یکی از دورههای آزمایش رخ دهد؟ اگر هر یک از این شرایط موجب شود تا افراد کمتری در طول یکی از دورههای زمانی آزمایش، از اینترنت استفاده کنند، نتایج به دست آمده تا حد زیادی منحرف و مخدوش خواهد شد.
با استفاده از نرمافزارهایی مانند موارد زیر، به سادگی میتوان آزمایشهایی اساسی را انجام داد:
WebTrends 7 طیف وسیعی از خدمات آزمونگری (Testing) را در ازای هزینهای اولیه که یک بار پرداخت میشود و یا هزینهای ماهیانه ارائه میدهد. همچنین میتوانید از خدمات این نرم افزار به صورت آزمایشی و رایگان استفاده کنید. این نرم افزار به شما امکان میدهد تا از آزمایش چندنسخه نیز فراتر رفته و چند مورد متفاوت را به طور همزمان آزمایش کنید. میتوانید تحلیل کنید که دقیقا چه ترکیبی از عناصر (برای نمونه، ترکیب عنوانی خاص و محل قرارگیری پیشنهاد opt-in) بهترین عملکرد و نتیجه را به دنبال دارد.
Offermatica نیز مانند WebTrends 7، به شما امکان میدهد تا آزمایش چندنسخه و آزمایش چندمتغیره را انجام دهید. قیمت این نرمافزار بر اساس هزینهای مشخص برای هر بازدیدکننده تعیین میشود و میتوانید پیش از خرید، خدمات آن را از طریق نسخهی نمایشی رایگان، امتحان کنید.
نرمافزار ClickTracks به شما امکان میدهد تا واکنش به آزمونهای خود را ردیابی کرده و متوجه شوید که بازدیدکنندگان از کجا میآیند و چگونه در میان صفحات سایت شما جابهجا میشوند. شما میتوانید به صورت رایگان از محصولات شرکت تولیدکنندهی این نرم افزار استفاده کنید و سپس بسته به نیازهای خود، هزینهای اولیه یا هزینهای ماهیانه را پرداخت نمایید.
برگرفته از: entrepreneur.com
گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت زاده
دانلودpdf مقاله :افزایش فروش آنلاین
هروقت حرف از نامزدی و ازدواج میشود، خیلیها درمورد نشانههای رابطه سالم میپرسند و بهدرستی نمیدانند که مرد خوب چه کسی است. در این مطلب قصد داریم به
معرفی ویژگیهای مرد خوب بپردازیم تا هم خانمها بدانند که همسر خوب چگونه رفتاری دارد و هم آقایان بدانند که چطور همسر شایستهتری باشند.
مشکل بسیاری از خانمها این است که دیگر هیچ مهر و محبتی در زندگی مشترکشان حس نمیکنند، چراکه از جانب همسرشان رفتار خاصی مبنی بردوست داشته شدن و خواستنی بودن
نمیبینند و احساس میکنند که قدرشان دانسته نمیشود. این درحالی است که مرد خوب همیشه به همسرش یادآوری میکند که چقدر برایش ارزشمند است. اگر کسی واقعا از ته دل
عاشقتان باشد، عشقش دانسته و حس خواهد شد. اما اگر عشقش حس نشود، همیشه با خودتان درگیر خواهید بود که آیا همسرم دوستم دارد یا نه.
مرد خوب همیشه هوای همسرش را دارد و از او در هر تصمیمی که میگیرد (ادامهی تحصیل، سر کار رفتن و خیلی تصمیمات سرنوشتساز دیگر)، حمایت میکند. بهعبارتی، مرد خوب
هرگز باعث نمیشود که به همسرش احساس دلسردی یا ناتوانی دست بدهد، بلکه در قدمبهقدم مسیر همراهیاش میکند. به علاوه، مرد خوب همیشه از موفقیتهای همسرش شاد میشود و
در شکستها به او دلگرمی میدهد.
الهام بخش بودن یک قدم فراتر از حمایت و پشتگرمی است و بیشتر خاصیتی فعلانه دارد. کسی میتواند الهام بخش زندگی دیگران شود که هم رویرشد و توسعه فردی خودش حسابی
انرژی بگذارد و هم مشوق زندگی دیگران باشد. جای خوشحالی است که شور و پشتکار مرد خوب در دنبالکردن علایقش میتواند به همسرش نیز سرایت کند.
مرد خوب همیشه تلاش میکند که همسرش در زندگی مشترکشان احساس راحتی و قوت قلب بکند. این احساس درصورتی به وجود خواهد آمد که طرفین بتوانند به هم اعتماد کنند، چراکه
اعتماد زیربنای عشق و احترام است. مرد خوب کسی است که متوجه این قضیه باشد و بداند که اعتماد به سادگی حاصل نمیشود، بلکه باید برای بهدست آوردنش تلاش کند و در حفظ و
صیانت از آن کوشا باشد.
برای اینکه زنی احساس زیبایی کند، فقط شنیدن جملات ستایشآمیز کافی نیست. مرد خوب کسی است که بتواند حس زیبا بودن را بهمعنای واقعی با هر نگاه و نوازش و کلا رفتارش
به همسرش منتقل کند. یعنی وقتی به ظاهرتان میرسید، هیچ جزئیاتی از نظرش دور نمیماند و نمیگذارد احساس کنید که دیگر برایش جذاب نیستید. مرد خوب برایش فرقی نمیکند که
لباس راحتی منزل به تن دارید یا لباس مهمانی، چراکه اگر واقعا عاشقانه دوستتان داشته باشد، همهجوره به چشمش زیبا و جذاب خواهید آمد.
6. مرد خوب در انجام کارهای جزئی کوتاهی نمیکند
آیا سرتان شلوغ است و نمیرسید که سفارشاتتان را از پست تحویل بگیرید؟ آیا همسرتان بدون اینکه بدانید، برای تماشای تئاتر جدیدی که مشتاق دیدنش هستید، برنامه ریخته و بلیط
خریده است؟ کمکهای کوچکی مثل دریافت سفارشات پستی یا برنامهریزی و خرید بلیط تئاتر شاید کارهای خیلی کوچکی بهنظر برسند، اما هرقدر هم که ناچیز و جزئی باشند، درواقع
نشان میدهند که همسرتان انسان فهیم و با شعوری است که درک میکند همین جزئیات و ریزهکاریهاست که اتفاقا خیلی خیلی اهمیت دارد و به دل مینشیند.
7. مرد خوب به همسرش احساس امنیت میدهد
چه چیزی بهتر از اینکه زنی بتواند در کنار همسرش به احساس امنیت و آرامش برسد! اگر زنی نتواند در کنار همسرش به احساس امنیت و آرامشبرسد و سر آسوده بر بالین
بگذارد، حتی جذابیت، دارندگی یا بقیهی ویژگیهای مثبت مرد هم دیگر برایش جلوهای نخواهند داشت.
8. مرد خوب هرگز از خط قرمزها عبور نمیکند
کاملا طبیعی است که زن و شوهرها گاهی به اختلاف بربخورند و حتی دعوا کنند، اما دلیل نمیشود که این ناسازگاریها را به قضیهای شخصی تبدیل کنند و لحن و کلامشان توهینآمیز و
تحقیرگونه شود. مرد خوب همیشه سعی میکند که از کوره در نرود و درعوض روی حل اختلاف پیشآمده متمرکز میشود.
9. مرد خوب نسبت به رشد و توسعهی فردی کوشاست
مرد خوب همیشه در تلاش است تا در زمینهی رشد و توسعهی فردی پیشرفت کند. این پیشرفت میتواند از طریق یاد گیری چیزهای تازه، مهارتهای جدید، مطالعه یا حتی تماشای
برنامههای مستند حاصل شود. چنین مردی همیشه میتواند همسرش را از لحاظ فکری به چالش بکشد و توجهش را به خود جلب کند. درست است که این کارها را در درجهی اول
به منظور ارتقای فردی خودش انجام میدهد، اما رشد و توسعهی فردی دارای ارزش افزودهای است که روی رابطه زن و شوهر نیز تأثیر میگذارد.
10. مرد خوب همیشه با همسرش صادق است
مرد خوب میداند که صداقت بهترین سیاست برای ساختن رابطهای شاد و سالم است.
11. مرد خوب اهل عمل است
کسی که وعدههای پوچ و تو خالی میدهد و هرگز به هیچکدامشان درستوحسابی عمل نمیکند، احترامش نزد دیگران از بین خواهد رفت. اما مرد خوب با عمل به وعدههایی که میدهد،
به همسرش ثابت میکند که شایستهی احترام اوست.
12. مرد خوب احساساتش را نزد همسرش بیان میکند
بسیاری از مردم به سختی میتوانند درمورد احساسات، ترسها و آرزوهایشان با کسی صحبت کنند. اما اگر شریک زندگیشان آدم شایستهای باشد، قطعا بیان این مسائل راحتتر خواهد
شد. مرد خوب با اذعان به اینکه بعضی چیزها گفتنی نیست، گفتنیها را از همسرش پنهان نمیکند و اجازه نمیدهد که احساساتش روی هم تلنبار شوند و بعدها تنش و سرخوردگی ایجاد
کنند.
13. مرد خوب باعث میشود که همسرش از بیان واقعیت واهمه نداشته باشد
برای اینکه بتوانید با مرد زندگیتان روراست باشید، باید در رابطهتان احساس راحتی بکنید و بدانید که مورد قضاوت قرار نخواهید گرفت. مرد خوبهمسرش را ترغیب میکند که بدون
هیچ ترسی حرف دلش را بزند و احساساتش را بیان کند. یعنی رفتارش طوری است که در کنارش میتوانید خودِ خود واقعیتان باشید، بدون هیچ سانسوری!
14. مرد خوب هرگز به همسرش آسیب نمیزند
مرد خوب هرگز چه از لحاظ جسمی و چه از لحاظ روحی هیچ آسیبی به همسرش وارد نمیکند و حتی به ذهنش هم خطور نخواهد کرد که هیچ گونه خشونت و توهینی نسبت به همسرش
روا داشته باشد.
15. مرد خوب یاور سختیهاست
مردی که پیمان ازدواج میبندد و به عشقش متعهد میشود، میداند که زندگی بالا و پایین دارد، پس همهی تلاشش را میکند تا در فراز و نشیبهای زندگی یار و یاور همسرش باشد و
به محض مشاهدهی سختیها خودش را کنار نمیکشد. اینکه کسی در موقع خوشی همراهتان باشد، کار سختی نیست. اما مرد خوب کسی است که در روزهای بارانی زندگی بالای سرتان
چتر بگیرد و تنهایتان نگذارد.
اگر مرد زندگیتان این ویژگیها را دارد، پس حتما قدردانیتان را نشانش بدهید و بگذارید بداند که بابت همهی خوبیهایش از او متشکرید.
منبع : huffingtonpost
دانلود PDF مقاله : 15 دلیل که مشخص می کند شما با یک مرد خوب هستید
حتما بخوانید: چگونه خودمان را نسبت به حرف مردم بی توجه کنیم؟
ارزش خالص داراییها (Net Worth) بهصورت حاصل تفاضل مجموع داراییهای نقدی و غیر نقدی از مجموع بدهیها تعریف میشود. این عدد تصویرِ کلیِ جایگاه و وضعیت مالی
شما را نشان میدهد. حواستان به این عدد باشد، چرا که شما را از روند پیشبرد اهداف مالی مطلع نگه میدارد و زمانی که از مسیر اهدافتان خارج شوید، به شما هشدار میدهد.
اگر دائما نگران فراموش کردن موارد مالی و ضربالاجلهایشان هستید، یک تقویم مالی برای خود ایجاد کنید. این درست مثل تقویمی است که زمان ویزیت یک دکتر یا سرویس ماشینتان
را یادآوری میکند. اپلیکشینهایی برای مدیریت مالی شخصی وجود دارند که با نصب و استفادهی پیوسته از آنها میتوانید به امور مالیتان بیشتر مسلط شوید و این موارد مهم را از قلم
نیندازید. درصورتیکه استفاده از اپلیکیشنها و نرمافزارها برایتان دشوار به نظر میرسد، یک تقویم کوچک جیبی هم برای این بخش کفایت میکند.
شاید برایتان پیش آمده باشد که ندانید کدام قرض یا وام را باید قبل از بقیه پرداخت کنید یا در بانک و مؤسسات مالی چه نوع حسابی افتتاح کنید. جواب بهصورتکلی و صرفنظر از تأثیر
عوامل دیگر، انتخاب گزینهای با نرخ بهرهی بیشتر است. میزان نرخ بهره به شما کمک میکند بدانید روی بازپرداخت کدام وام یا افتتاح چه حسابی برایپس انداز، بیشتر تمرکز کنید.
1. برای هر دورهی زمانی بودجهای در نظر بگیرید
هدف از بودجه بندی این است که بتوانید دخل و خرجتان را کنترل کنید و روی موارد مالی مهمتر متمرکز شوید. فراموش نکنید که بودجه بندی زمانی معنا پیدا میکند که مدت زمان مشخصی
برای صرف هر بودجه در نظر بگیرید.
برای شروع بودجه بندی بهتر است یک دید اولیه و کلی از وضعیت کنونیتان بهدست بیاورید. روند تراکنشهای مالی خود را در طول یک ماه بهدرستی ثبت کنید تا الگوهای مالی مختص
خود را بهدست بیاورید. این کار به شما نشان میدهد که هزینههای کم در طولانی مدت به چه مبالغ هنگفتی تبدیل میشوند و همچنین مواردی را به شما یادآوری میکند که در حالت عادی
نسبت به آنها بیتوجه بودهاید.
2. رژیم پول نقد بگیرید
اگر بیش از اندازه خرج میکنید، راهِحل پیشنهادی ما میتواند شما را از این مخمصه نجات بدهد. کارت بانکی خود را در خانه بگذارید و مبلغ مورد نیاز و ضروری خود را بهصورت نقد
حمل کنید. حتی میتوانید یک کارت بانکی جداگانه داشته باشید تا بهجای حمل پول نقد، همان مقدار را در کارت ذخیره کنید و به همراه داشته باشید. این کار شما را از ولخرجیهای
بیرویه نجات میدهد.
3. هر روز یک دقیقه تأمل کنید
سعی کنید روزی یک دقیقه با آرامش بنشینید و تراکنشهای مالی خود را در آن روز مرور کنید. این 60 ثانیه به شما کمک میکند تا مشکلات را سریع شناسایی کنید، جریان اهداف خود را
دنبال کنید و برای بقیهی روز، روند مناسبی برای هزینههایتان در نظر بگیرید. باز هم برای راحتی کار میتوانید دریافتها و پرداختهای خود را در اپلیکیشنهای مدیریت مالی شخصی
ثبت کنید تا درنهایت تصویر جامعی بهدست بیاورید.
4. از قانون «20-30-50» استفاده کنید
طبق این قانون شما باید درآمد خود را قبل از خرج کردن به سه بخش تقسیم کنید:
هزینههای ضروری: بخش اول نیازهای شما را تشکیل میدهند مانند مواد غذایی، اجاره خانه یا پرداخت وام مسکن، قبوض همیشگی، بیمه و … . باید بتوانید هزینههای نسبتا ثابت خود را
به گونهای تنظیم کنید که بیش از 50 درصد دریافتیتان را شامل نشود.
انتخابهای مربوط به سبک زندگی: بخش دوم خواستهها و ترجیحات شما را تشکیل میدهند، مانند رستوران، سفر، پوشاک غیر ضروری، سینما و … که نباید بیش از 30 درصد
دریافتیتان را صرف آنها کنید. مرزی بین این دو دسته است که تشخیص آن برعهدهی شماست. بهعنوان مثال در بحث تأمین غلات، نان یک کالای ضروری محسوب میشود اما یک بسته
بیسکویت گران قیمت با اینکه جزو غلات است اما در دستهی خواستهها و ترجیحات شما جای میگیرد.
اولویتهای مالی: بخش سوم که 20٪ دریافتی را تشکیل میدهد بر روی برنامههای مالی بلند مدت متمرکز است. پسانداز، سرمایهگذاری، بازپرداخت بدهیها و بهطورکلی رفع نگرانیها و
تعهدات مالی آینده، در این دسته جای میگیرند.
حتما بخوانید: چگونه همیشه شاد باشیم؟
1. یک تابلوی چشمانداز مالی ایجاد کنید
شما برای ایجاد عادتهای جدید، نیاز به انگیزه دارید. به همین دلیل تابلوی چشمانداز مالی (Vision Board) به شما یادآوری میکند که در مسیر مطلوب حرکت کنید و اهداف مالی خود
را بهدرستی دنبال کنید.
2. اهداف مالی مشخصی تنظیم کنید
در تعیین اهداف مالیتان نه تنها از کلمات و جملات بلکه از اعداد و روزها نیز استفاده کنید، بهطوریکه با بیان آنها بتوانید کاری را که میخواهید به انجام برسانید، به خوبی توصیف کنید.
به عنوان مثال چه مقدار بدهی دارید که باید پرداخت شود و مهلت پرداخت آنها چه زمانی است؟ قصد دارید چه مقدار از درآمدتان را پسانداز کنید و چه روزی در ماه این کار را انجام خواهید داد؟
3. تعیین اهداف مالی کوچک را فراموش نکنید
تحقیقی نشان میدهد که هرچه اهداف دورتر به نظر برسند و از زمان تحقق آنها اطمینان کمتری داشته باشیم، احتمال بیشتری دارد که در میانهی راه تسلیم شویم. پس علاوه بر تمرکز
روی هدف های مالی بلند مدت مانند خرید خانه یا یک سرمایه گذاری بزرگ، اهداف مالی کوچکی برای خود تعیین کنید، به عنوان مثال میتوانید مقدار مشخصی پول در هر هفته پسانداز کنید
تا در 6 ماه آینده به یک سفر جانانه بروید. تعیین اهداف مالی کوچکتر با دورهی زمانی کوتاه مدت بسیار انگیزه بخش است، چرا که نتایج آن را سریع تر مشاهده میکنید و درنهایت باعث
میشود به تعهدات بلند مدت تان هم بیشتر پایبند باشید.
4. درخصوص مسائل مالی مثبت اندیش باشید
سعی کنید عبارات و آواهایی را نجوا کنید که بار معنایی مثبتی دارند. به عنوان مثال اگر قبل از شروع فرایند مدیریت مالی شخصی خود، در ذهنتان تکرار کنید «من هرگز نمیخواهم
زیر بار بدهی بروم»، مستقیما به سمت شکست راهی شدهاید. همچنین یک عبارت مثبت انتخاب کنید که مانند یک قاعدهی سرانگشتی کوچک برای نحوهی خرج کردن شما عمل کند. برای مثال از
خودتان بپرسید: «آیا این لباس گرانقیمت از سفری که میخواهم سال آینده به بالی بروم، بهتر است؟» این مقایسهها سبب میشوند که تصمیم گیری درست و منطقی انجام بدهید و از
اهداف مالیتان منحرف نشوید.
درنهایت بهجای اینکه صرفا تلاش کنید با بهدست آوردن چیزهای بیشتری خوشحال شوید، قدردانِ داراییهایتان باشید.
5. دست به کار شوید
حتما به افرادی برخورد کردهاید که مدت زمانی است تصمیم گرفتهاند یک برنامهی تمرینی مشخصی را در راستای سلامتی و ورزش دنبال کنند. هر روزی که بگذرد این افراد بیشتر به
برنامهی خود متعهد میشوند. مدیریت مالی شخصی نیز مانند ورزش دوی ماراتن است باید پیوسته راهی طولانی را بدوید اما لازمهی آن تمرین زیاد است تا عضلات تفکر مالیتان تقویت
شوند و همچنین استمرار آن، پایبندی شما را به تعهدات مالی افزایش میدهد.
مدیریت مالی شخصی ،بدهیها و اقساط
1. با پرداخت بدهیهای کوچک شروع کنید
تحقیقات نشان دادهاند اگر بدهیهای زیادی داشته باشید، پرداخت بدهیهای کوچک به شما اعتماد به نفس میدهد و باعث میشود راحتتر از عهدهی بدهیهای بزرگتر برآیید. البته این
نکته را فراموش نکنید که پرداخت برخی از بدهیها صرفنظر از مقدارشان، با اعتبار یا موقعیت شما گره خوردهاند یا ممکن است نرخ بهرهی بیشتری داشته باشند، در این صورت
اولویت پرداخت با آنهاست.
2. قبل از وام گرفتن، میزان بازپرداخت اقساط را بررسی کنید
اگر قصد دارید برای خرید خانه، ماشین و … وام بگیرید، اطمینان حاصل کنید میزان اقساط پرداختی درصد زیادی از درآمدتان را شامل نشود و به اصطلاح سر به سر برنامه ریزی نکنید.
همواره مقداری را برای هزینههای ضروری و غیر قابل پیش بینی در نظر بگیرید تا درنهایت با هر پیشامد کوچکی در باز پرداخت اقساط وام دچار مشکل نشوید.
3. قبل از ضامن شدن، تأمل کنید
ممکن است تجربه کرده باشید که یکی از اطرافیانتان برای دریافت وام نیاز به ضامن داشته باشد و از شما کمک بخواهد. ضامن شدن در ایران، دردسرهای مالی برخی کشورهای دیگر
(بهخصوص آنهایی که از کارت اعتباری استفاده میکنند) را ندارد اما در هر حال درصورتی که فرد وام گیرنده نتواند اقساط خود را پرداخت کند، اینجاست که مطابق قانون شما باید آنها
را پرداخت کنید. پس قبل از تقبل این مسئولیت، وضعیت مالی فرد وامگیرنده و خوش قول بودن او را بهخوبی بررسی کنید.
مدیریت مالی شخصی ،خریدهای هوشمندانه
حتما بخوانید: نشانه های برخورد با افراد سخت گیر و روش برخورد با آنها
1. هزینه را به ازای هربار مصرف محاسبه کنید
تصور کنید تیشرتی مطابق مد روز با قیمت 15 هزارتومان و تیشرت ساده و کلاسیک دیگری با قیمت 30 هزارتومان دو گزینهی نهایی شما برای خرید هستند. در نگاه اول ممکن است
بدون هیچ تعللی تیشرت ارزانتر و بهروزتر را انتخاب کنید و بهکلی از تفاوت کیفیت و کارکرد آنها چشم پوشی کنید. در زمینههای مربوط به تکنولوژی، ابزار و اسباب آشپزخانه،
پوشاک و مواردی مشابه، سبک سنگین کنید و ببینید چندبار قرار است جنس خریداریشده را بپوشید یا از آن استفاده کنید، درنهایت هزینهی کل را بر تعداد دفعات یا ساعات استفاده از آن تقسیم
کنید تا هزینهی پرداختی به ازای هربار استفاده را بهدست بیاورید. در این مثال تصور کنید تیشرت ارزانتر با توجه به کیفیت پایینتری که دارد و اینکه مدل آن مطابق مُدی زودگذر
است، نهایتا 5 بار مورد استفاده قرار میگیرد، پس به ازای هر بار استفاده، 3000 تومان هزینه خواهید کرد؛ اما تیشرت کلاسیک از مد نمیافتد و کیفیت بسیار بهتری دارد که با توجه به
تجربهتان تخمین میزنید بهطور متوسط 30 بار میتوانید آن را بپوشید پس بهازای هربار استفاده، 1000 تومان پرداخت میکنید. با این اوصاف، خرید تیشرت گرانتر برای شما گزینهی
بهتری است.
2. برای کسب تجربه پول خرج کنید، نه برای کالاها
تحقیقات نشان دادهاند پول خرج کردن برای مواردی مانند کنسرت، پیکنیک، یک شام فوقالعاده به نسبت خرید کالاهای گران قیمت، لذت بسیار بیشتری برای شما به همراه دارد. پس
باورهای قدیمی را کنار بگذارید و برای آن چیزی خرج کنید که حقیقتا شما را خوشحال میکند و تأثیر عمیقتری دارد.
3. به تنهایی خرید کنید
شاید شما هم دوستی دارید که در هنگام امتحان کردن هر لباسی این عبارت را بیان میکند: «خیلی بهت میاد؛ به نظرم حتما باید بخریش!» دوستان و روابط اجتماعی را برای قدم زدن
در یک پارک نگه دارید و خودتان به تنهایی خرید کنید.
4. عادت های مالی خود را تغییر بدهید
طبق تحقیقات انجام گرفته، دوستانی با ویژگیهای مشابه، عادتهایی مشابه هم پیدا میکنند. این موضوع میتواند به موارد مالی نیز بسط پیدا کند. مراقب باشید عادات بد دوستانتان به
شما منتقل نشود. اینکه یکی از دوستان شما تمایل دارد در یک رستوران گرانقیمت غذا بخورد یا با عرضهی هر نسخهی جدید، گوشی تلفن همراه خود را تعویض میکند، به این معنا نیست که
شما هم باید همان کارها را انجام بدهید. در عادتهای مالی روزانهی خود دقیق شوید و اگر برای انجامشان توجیهی منطقی پیدا نمیکنید، از انجام آنها صرفنظر کنید.
مدیریت مالی شخصی ،پساندازی برای روز مبادا
1. بودجهی پسانداز را تعیین کنید
شاید این جمله عجیب به نظر برسد چون معمولا ما برای استفاده از خدمات یا خرید کالاها بودجه در نظر میگیریم، اما مسئلهی پسانداز بهقدری اهمیت دارد که باید هنگام بودجهبندی
درآمد ماهیانهتان، قسمتی را بهعنوان پسانداز کنار بگذارید. اگر به این امید بنشینید که تا آخر ماه خرج میکنید و هرچه را که باقی بماند پسانداز میکنید، هیچگاه به نتیجهی مطلوبی دست پیدا نمیکنید.
2. حساب پس انداز خود را از دیگر حسابها جدا کنید
صرف نظر از اینکه در چه کشوری به دنیا آمدهاید و چه فرهنگی برای مدیریت مالی شخصی خود دارید، این یک حقیقت جهانی است: «اگر ببینید در حساب خود به مقدار کافی پول دارید،
برنامههایی را که برای آن در نظر گرفتهاید نادیده خواهید گرفت یا فراموششان میکنید و پولتان را خرج میکنید» درنتیجه با باز کردن حساب پسانداز جداگانه کمتر احتمال میرود
پولی را که برای سفر در تعطیلات در نظر گرفتهاید اشتباها در یک فروشگاه اینترنتی بر باد بدهید.
حتی میتوانید حساب پساندازتان را در بانک دیگری باز کنید تا بیدردسر و بدون کارمزد نتوانید دائما بین حسابهایتان تراکنش انجام بدهید همچنین میتوانید بعد از مدتی آن را بهصورت
سپردههای مدتدار در بیاورید تا قید خرج کردنش را بزنید.
3. به فکر دوران بازنشستگیتان باشید
در ایران اکثر افراد از بیمهی بازنشستگی استفاده میکنند به این صورت که در طول سالهایی که کار میکنند قسمتی از درآمدشان صرف پرداخت حق بیمه میشود. اما آیا دریافتیهای
ناچیز دوران بازنشستگی برای شما کافی است؟ در صورتی که خدایی ناکرده نیاز به تأمین هزینههای درمانی داشته باشید، آیا بهراحتی میتوانید آنها را پرداخت کنید؟ یا اصلا اگر ب
خواهید در دوران بازنشستگی به سفرهایی بروید که در سالهای قبل هیچگاه فرصتش را نداشتهاید، از پس هزینههای آن برمیآیید؟ با توجه به چشماندازی که از زندگی خود در این
دوران در نظر دارید، مدیریت مالی شخصی خود را بهگونهای تنظیم کنید که در آن زمان دغدغه و نگرانیهایی از این دست نداشته باشید.
4. برای مواجهه با موقعیتهای اضطراری، از قبل چارهاندیشی کنید
تنها در موارد زیر میتوانید سراغ پس انداز اضطراری خود بروید و حواستان باشد عروسی و هزینههای مربوط به آن جزئی این موارد محسوب نمیشود:
از دست دادن شغل؛
تأمین هزینههای درمانی اضطراری؛
خراب شدن ماشین بهطوریکه قابل استفاده نباشد؛
تعمیر و نگهداری خانه در صورت بروز مواردی چون چکه کردن سقف، خرابی لولهها، رفع مشکلات تهویهای، سمپاشی و …؛
هزینههای پیشبینی نشده و ضروری مانند هزینههای مربوط به فوت یکی از عزیزان؛
میتوانید براساس اطلاعاتی که از سال قبل بهیاد دارید، هزینهی هرکدام از این پیشامدها را تخمین بزنید و مجموع آنها را تقسیم بر 12 کنید تا متوجه شوید هر ماه باید چه مبلغی برای این موارد کنار بگذارید. با توجه به قانون 20-30-50، این هزینهها را در دستهی انتخابهای سبک زندگی (30٪) قرار بدهید.
اگر برای بیش از 6 تا 9 ماه پسانداز کافی در حساب خود دارید، پس میتوانید اهداف مالی کوچکتان را تأمین کنید، حالا زمان آن رسیده است که به سرمایهگذاری فکر کنید. اگر با وجود این پسانداز، اقساط و بدهیهایی دارید که باید پرداخت شوند، آنها را در اولویت قرار بدهید. سرمایهگذاری مقولهای بسیار گسترده است که نیازمند یادگیری، تحقیق و بررسی و درنهایت تجربه است. بعد از طی این مراحل بهطورکلی هر سال مجموعه انتخابهای خود را برای سرمایهگذاری مرور کنید تا اطمینان یابید همچنان پورتفولیوی شما در بهترین حالت ممکن قرار دارد، ریسک آن افزایش نیافته و سود موردنظر شما را پوشش میدهد.
سخن آخر مدیریت مالی شخصی
نیازی نیست درجهی بالایی در زمینههای مالی کسب کنید یا پیش زمینهی خاصی داشته باشید تا بتوانید مدیریت مالی شخصی خود را به دست گیرید. با توجه به موارد بالا و کمی تمرین
میتوانید بر روندهای مالیتان نظارت داشته باشید و بهجای اینکه اجازه بدهید مخارج و هزینهها شما را مدیریت کنند، خودتان آنها را مدیریت کنید.
منبع : themuse & thebalance