قضاوت عجولانه خود را ترک کنیم


قضاوت امر بسیار مهمی است. ما در بیشتر مواقع در حال قضاوت در مورد مسائل جاری و گذشته و افراد هستیم. گاهی اوقات این روحیه قضاوت کردن آن قدر افراطی می‌شود که مانع ارتباط درست و صمیمانه ما با دیگران می‌شود. لزومی ندارد تا در مورد همه چیز و همه کس قضاوت کنیم. وقتی قضاوتکردیم موضع داریم و با موضع و دید پیشداورانه به استقبال افراد و مسائل می‌رویم.

 وقتی بدون هیچ دلیل و مدرکی یا با حداقل‌ها و عدم بررسی همه جانبه دست به قضاوت در مورد یک فرد می‌زنیم و می‌گوییم که او آدم فلانی است راه ارتباطی خود را با او مسدود کرده‌ایم در مورد او با دیگران صحبت می‌کنیم و قضاوت خود را نشر می‌دهیم و ناگهان بواسطه یک اتفاق و با تکمیل اطلاعاتمان متوجه می شویم که اشتباه کرده ایم . راحت‌ترین راه این است که می رویم و عذر خواهی می کنیم ولی با اذهانی که خراب کرده ایم چه می کنیم؟

در مدیریت قضاوت عجولانه در مورد امور و افراد بزرگترین آفت برای یک مدیر و سازمان متبوعه اش می باشد .قدری صبوری و بررسی بیشتر هر ماجرا از بوز بسیاری از مشکلات ناشی از قضاوت غلط جلوگیری می کند . با یک منبع اطلاعاتی قضاوت کردن ما را دچار مشکلات عدیده ای می کند . وقایع و رفتار افراد از فیلترهای ذهنی دیگران که عبور می‌کند شکلی متناسب با دیدگاهها و غرض ها و اهداف آنها پیدا می کند که الزاما دیدگاههای سازمان و مای مدیر نیست.


مقاله مرتبط: کاریزما چیست؟


در نقل قول‌ها نسبت به دیگران مخصوصا خیلی باید مراقب بود . حتی اگر نیت منفی نیز در کار نباشد، انتقال کلمات بخودی خود از شخصی به شخص دیگر دچار تغییر می شود . یا حالت بیان یک جمله که عوض شود معنای ان متفاوت خواهد شد . پس عجولانه قضاوت نکنیم . هر کاری هم که می کنیم فرصت آخرین دفاع را هم بدهیم و بگذاریم کسی که می خواهیم در موردش قضاوت کنیم نیز حرف بزند .

متاسفانه گاهی اوقات نسبت به دیگران قضاوت‌های نادرستی داریم، چیزهایی را در ذهن‌مان می‌پرورانیم و آن‌ها را بسط می‌دهیم و سپس این برداشت‌های نادرست را به دیگران نیز منتقل می‌کنیم و در نهایت این کلاف سردرگم دست به دست می‌گردد و همگی را در دام خود گرفتار می‌کند. متاسفانه چه بسیار خانواده‌هایی که به خاطر قضاوت نادرست نفر سومی از هم پاشیده شده‌اند.


این حالت سطحی نگری نه تنها در شان انسان مومن نیست، بلکه حتی در شان یک فرد عاقل نیز نمی باشد. قضاوت انسان عاقل باید مبتنی بر تحقیق و دوراندیشی باشد؛ صرف داشتن ظاهر فریبنده و یا یک رفتار خوب یا بد نباید مبنای قضاوت انسان قرار گیرد. اما متاسفانه بسیاری از مردم این گونه هستند؛ یعنی منشا قضاوت آنها را همین ادراکات سطحی و ابتدایی تشکیل می دهد.

از این رو، در بسیاری از موارد با قضاوت های نادرست، در دامهای شیطان می افتند. حضرت عیسی علیه السلام ضمن دادن هشدار نسبت به این آفت، می فرماید: خوشا به حال آن کسی که بینش یا بینایی اش در دلش باشد نه در چشمش: «طوبی لمن جعل بصره فی قلبه و لم یجعل بصره فی عینه.» صرف دیدن با چشم، بینش نیست، یک رویت سطحی است که حیوانات هم از آن برخوردارند. مصداق واژه «قلب» در این تعبیر، عقل می باشد که جامع ادراکات درونی و عمیق است. بنابراین، ما باید سعی کنیم از قضاوت های منفعلانه و سطحی در مورد اشیا و اشخاص که منشا آن، تنها ادراکات حسی ظاهری است، اجتناب ورزیم. اگر انسان از روی تحقیق و دقت قضاوت کند و عقل خود را به کار گیرد، دیگر فریب زرق و برق دنیا را نمی خورد. در دنیا چیزهایی وجود دارد که ممکن است انسان با مشاهده آنها به قضاوت های عجولانه ای دست بزند و بر این اساس، فریب بخورد. اگر انسان درست بیندیشد، متوجه می شود که بسیاری از چیزها که ظاهری فریبنده دارند، باطن خوبی ندارند.


چه بسا به دنبال یک نگاه، سال ها گرفتاری و بدبختی باشد. همچنین با دیدن ظاهر اشخاص نمی توان در مورد شخصیت حقیقی آنها قضاوت کرد. ممکن است کسانی ظاهری موجه داشته باشند، اما در باطن افرادی دو رو و منافق باشند و به عکس، کسانی ظاهر خوبی نداشته باشند، اما باطن آنها بهتر از ظاهرشان باشد.


مقاله مرتبط: باور به فراوانی (ایمان‌ بیشتر، ثروت بیشتر)    

 ترس از قضاوت دیگران


بنابراین، ما نباید به دیدنی های ظاهری اکتفا کنیم و بر آن اساس زود قضاوت نماییم، بلکه باید به دنبال ادراکات حسی، عقل خود را نیز به کار بگیریم. بسیاری از مردم به جای اینکه به دنبال رفع عیوب خود باشند، مدام در پی جست وجوی عیوب دیگران هستند. این گونه افراد رفتار دیگران را زیر ذره بین قرار می دهند تا به محض مشاهده کوچک ترین لغزش و یا اشتباهی، شروع به عیب جویی نمایند. این حالت از خودخواهی انسان سرچشمه می گیرد؛ یعنی چون انسان حب ذات دارد، نمی خواهد باور کند که آلوده است و دارای عیوب بسیاری است. با آنکه همه انسانها بر نقصها و ضعف های خود آگاهند، اما برخی از آنان به دلیل داشتن حس خودپرستی و خودخواهی، چنین وانمود می کنند که هیچ گونه عیب و ایرادی ندارند.


این افراد برای سرپوش گذاشتن بر عیوب خود، خودشان را با افرادی که دارای عیوب بدتری هستند مقایسه می کنند تا از این طریق هم خود را بهتر از دیگران جلوه دهند و هم دلشان را به این خوش کنند که آن قدرها هم آدم بدی نیستند! ما اگر می خواهیم این انگیزه شیطانی را از خود دور کنیم، باید به جای عیب جویی از دیگران، درصدد یافتن عیوب خود و رفع آنها باشیم.

فردی که منفی‌گرا است، در برخورد با هر شخصی فورا نکات منفی‌ای را که در ذهنش پرورانده، برایش تداعی می‌شود و ناخودآگاه امواج منفی را به سمت خود جلب می‌کند و چون توقعی غیر از برخورد منفی از سوی دیگران ندارد دقیقا همان‌ها را به سمت خود جلب کرده و جز آن نصیبش نخواهد شد در نتیجه هر روز وسعت دایره منفی‌نگری او افزایش می‌یابد و گستره حلقه مهر و آرامش در زندگی‌اش تنگ‌تر و تنگ‌تر می‌شود. احساس می‌کند که از زندگی راضی نیست، جسم و روحی خسته دارد و حریصانه به دنبال جلب توجه است و به هر حربه‌ای متوسل می‌شود اما می‌بیند که هر لحظه محوتر و محوتر می‌گردد.


وظیفه من و شما این است که در هر جمعی که متوجه شدیم برخی افراد در آن‌جا مشغول بدگویی، قضاوت و تولید امواج منفی هستند این چرخه را بشکنیم و قانون کارما و قانون جذب را به سادگی به آن‌ها یادآور شویم.


بیایید از همین امروز شروع کنید و با خودتان قرار بگذارید که برای یک ساعت بعد، از ذهن‌تان مراقبت کنید. سعی کنید افکار منفی را از ذهن‌تان دور کنید و اگر قضاوتی به ذهن‌تان آمد آن را بر زبان نیاورید و داوری‌ها را به تاخیر بیندازید. سعی کنید امروز بر مبنای برداشت‌های دیروزتان افراد را به محاکمه نکشید.


برای یک روز تمرین کنید و خود را نگهبان آبروی دیگران بدانید و لذت داشتن ذهنی آرام و پاک را تجربه کنید. فقط برای یک روز تمرین کنید مطمئن باشید آن‌قدر احساس آرامش می‌کنید که دوست دارید همه روزی‌های‌تان این چنین باشد.


مقاله مرتبط: چگونه دیگران را متقاعد کنیم؟

باور کنید حتی اگر زیباترین چهره‌ها را هم داشته باشید اما ذهنی زیبا و اثرگذار نداشته باشید، ماندگار و اثرگذار نخواهید بود. ایمان داشته باشید که هیچ چیز به اندازه یک ذهن زیبا و آرام شما را محبوب نخواهد کرد. بیایید کاری کنید که دیگران شیفته ذهن و منش شما شوند وگرنه زیباترین چهره‌ها هم در پس پرده تکرار، دچار روزمرگی خواهند شد.

بیایید تمرین کنید که به جای آرایش ظاهر، هر روز ساعتی را به آرایش ذهن‌تان اختصاص دهید:

امروز ریشه قضاوت را در ذهنم جراحی می‌کنم.

امروز بدگویی را پاکسازی می‌کنم.

امروز برداشت‌ها و نگاهم را زیبا می‌کنم و افکار زاید را از ذهنم می‌زدایم.



داستان عبرت آموز درمورد قضاوت عجولانه

پس از رسیدن یک تماس تلفنی برای یک عمل جراحی اورژانسی، پزشک با عجله راهی بیمارستان شد. او پس از اینکه جواب تلفن را داد، بلافاصله لباس‌هایش را عوض کرد و مستقیم وارد بخش جراحی شد.

او پدر پسر را دید که در راهرو می‌رفت و می‌آمد و منتظر دکتر بود.

به محض دیدن دکتر، پدر داد زد: “چرا اینقدر طول کشید تا بیایی؟ مگر نمی‌دانی زندگی پسر من در خطر است؟ مگر تو احساس مسئولیت نداری؟

پزشک لبخندی زد و گفت: “متأسفم، من در بیمارستان نبودم و پس از دریافت تماس تلفنی، هرچه سریعتر خودم را رساندم، و اکنون امیدوارم شما آرام باشید تا من بتوانم کارم را انجام دهم.”

پدر با عصبانیت گفت: “آرام باشم؟! اگر پسر خودت همین حالا توی همین اتاق بود آیا تو می‌توانستی آرام بگیری؟ اگر پسر خودت همین حالا می‌مرد چکار می‌کردی؟

پزشک دوباره لبخندی زد و پاسخ داد: “من جوابی را که در کتاب الهی گفته شده می‌گویم «از خاک آمده‌ایم و به خاک باز می‌گردیم» شفادهنده یکی از اسم‌های خداوند است، پزشک نمی‌تواند عمر را افزایش دهد. برو و برای پسرت از خدا شفاعت بخواه. ما بهترین کارمان را انجام می‌دهیم به لطف و منت خدا.”

پدر زمزمه کرد: “نصیحت کردن دیگران وقتی خودمان در شرایط آنان نیستیم آسان است.”

عمل جراحی چند ساعت طول کشید و بعد پزشک از اتاق عمل با خوشحالی بیرون آمد: “خدا را شکر! پسر شما نجات پیدا کرد.”

و بدون اینکه منتظر جواب پدر شود، با عجله و درحالیکه بیمارستان را ترک می‌کرد گفت: “اگر شما سؤالی دارید، از پرستار بپرسید.”

پدر با دیدن پرستاری که چند لحظه پس از ترک پزشک دید گفت: “چرا او اینقدر متکبر است؟ نمی‌توانست چند دقیقه صبر کند تا من در مورد وضعیت پسرم ازش سؤال کنم؟

پرستار درحالیکه اشک از چشمانش جاری بود پاسخ داد: “پسرش دیروز در یک حادثه‌ی رانندگی مرد. وقتی ما با او برای عمل جراحی پسر تو تماس گرفتیم، او در مراسم تدفین بود، و اکنون که او جان پسر تو را نجات داد، با عجله اینجا را ترک کرد تا مراسم خاکسپاری پسرش را به اتمام برساند.”

هرگز کسی را قضاوت نکنید! چون شما هرگز نمی‌دانید زندگی آنان چگونه است و چه بر آنان می‌گذرد یا آنان در چه شرایطی هستند…


 قضاوت عجولانه از دیدگاه قرآن

قضاوت کردن درباره دیگران کار بسیار سخت و در اکثر موارد کار ناشایستی است و معمولا افراد حق ندارند درباره یکدیگر قضاوت کنند. چرا که زندگی و شرایط افراد با یکدیگر بسیار متفاوت است و فقط مقام خداوندی است که از تمام جنبه های زندگی و شرایط بندگان آگاه است و طبیعتا حق قضاوتدرباره آن ها را دارد.

بنابراین گزارش آنچه در قرآن درباره قضاوت نکوهش شده، قضاوت زودهنگام و براساس حدس و گمان است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحیم».

اى کسانى که ایمان آورده‌‏اید! از بسیارى از گمان‌ها بپرهیزید، چرا که بعضى از گمان‌ها گناه است و هرگز (در کار دیگران) تجسّس نکنید و هیچ‌یک از شما دیگرى را غیبت نکند، آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید تقواى الهى پیشه کنید که خداوند توبه‌‏پذیر و مهربان است!

بنابراین ما از درون انسان ها و نیت آنها آگاه نیستیم. تنها خداوند حکیم است که می داند در دل هر انسانی چه می گذرد و هم اوست که بر اساس آنچه می داند قضاوت می کند و جزای عمل انسان را می دهد. پس بدانیم و آگاه باشیم که قضاوت در مورد خوب و بد دیگران و نیت اعمالشان در حوزه صلاحیت ما نیست لذا ما انسان ها به جای خداوند متعال حق نداریم در مورد خوبی و یا بدی کسی نظر داده و "نباید قضاوت کنیم!"


 

دانلودpdf مقاله :قضاوت های عجولانه خود را ترک کنیم


https://liability-insurance.ir


https://iranfireinsurance.ir


https://bodyinsurance.ir

https://cargo-insurance.ir
https://lifeinsuranceiran.ir
https://thirdpartyinsurance.ir