رازهای آرامش درون و راه های رسیدن به ان
آرامش چیست؟
آرامش به معنای طمأنینه و راحتی فکر در زندگی، حقیقت مطلوبی است که اسلام آن را ستوده است و راه هایی برای رسیدن به آن تعیین کرده است. برخی از عوامل رسیدن به آرامش که در متون اسلامی ما آمده است عبارت اند از: یاد خدا، حسن ظن، اعتماد به نفس، دوری از آرزو های دور و دراز،ازدواج، نظم در زندگی و کارها، استفاده از شب برای استراحت، استفاده از غذا های سالم و طبیعی؛ مثل انگور سیاه، نظافت؛ مانند شستن سر، شستن لباس و...، در مقابل عوامل متعددی وجود دارد که مانع تحقق آرامش اند ؛ مانند رغبت و علاقه به دنیا، حسادت، شک و دو دلی، طمع و... .
نتیجه این که در متون دینی ما راه های دست یابی آرامش بیان شده است و همین امر بهترین دلیل بر امکان دست رسی به آن است، علاوه بر آن از مطالعه زندگی بزرگانی که به دستورات دین عمل کرده اند و به آرامش درونی رسیده اند می توان به این واقعیت رهنمون شد که کسب آرامش در زندگی یک شعار نیست و این چیزی است که ما خود می توانیم با به کار بستن دستورات دینی آن را در خود احساس و تجربه نماییم.
حتما بخوانید: استخاره چیست؟
رسیدن به ارامش با یاد خدا
اساسا ارتباط با خدا آرامش آور است؛ یعنى، انسان ذاتا دوستدار و عاشق خدا است و وقتى عاشق به معشوق برسد آرامش مىیابد. از طرف دیگر خداوند در قرآن فرموده است که: «در مؤمنان سکینه و آرامش نازل مىکند».
بهترین چیزى که روح انسان را صفا مىبخشد و حالت آرامش و سکونت براى انسان ایجاد مىکند، ذکر و یاد خدا است. قرآن مىفرماید: «الا بذکر الله تطمئن القلوب؛ آگاه باشید که با یاد خدا دلها اطمینان و آرامش پیدا مىکند»
آرى این خاصیت ذکر و توجه به خدا است و دعا و مناجات هم نوعى ذکر است. ازاینرو اگر با حال توجه و خلوص داشته باشد انسان بعد از تمام شدن آن احساس یک حالت سبکى و
آرامش در خود مى کند. کسى که درد دلش را با خدا در میان مىگذارد به این معنا است که قلبا با خدا انس گرفته است و به او توجه پیدا کرده است. خداوند نیز وعده فرموده است که: «هر کس با توجه به او رو کند، سخن او را بشنود و حاجتش را روا کند و دل و روحش را نورانى نماید». آنچه بعد از این حالت در خود احساس مىکنید، حاکى از آن افاضه و توجه خدا نسبت به شما است. پس باید شاکر باشید و توجه داشته باشید که این یک حالت مادی نیست؛ زیرا روح یک عنصر مجرد از ماده است و تصرفاتى هم که از طرف حق در آن مىشود مادى نیست.
برای گام گذاشتن در این راه، باید ارتباط با خدا و بهره مندی از نفحات معنوی را تجربه کرد و این تجربه را بارها تکرار کرد تا انسان حضور در محضر خدا را لمس کند. برای این منظور گفته شده است در هر هنگام نمازها و هنگام حلال و حرام ها، یک الهام رحمانی رو به سوی انسان می آید و او را به انجام آن کار نیک تشویق می کند. اگر پاسخ مثبت داد این الهامات رحمانی بیشتر تکرار می شود و انسان از وسوسه ها و اوهام شیطانی دور می ماند.
اما اگر پاسخ منفی داد یا سستی کرد فرشته رحمت دور می شود و شیطان وسوسه گر راه می یابد و انسان از آرامش و یاد خدا دور می شود. این تجربه را می توان در هنگام اذان برای نماز صبح و قبل از آن به خوبی حس کرد که اگر بعد از بیداری، دوباره خواب را ادامه دادیم خواب های پریشان و شیطانی رو به سوی آدمی می آید و کسالت روحی و آشفتگی وجود آدمی را فرا می گیرد.
حتما بخوانید: ثروتمند شدن از دیدگاه قرآن
براى رسیدن به حالت آرامش و قرار روانى، توجه به نکات زیر ضرورت دارد:
• ناآرامى عوامل و زمینههایى دارد که باید شناسایى و زدوده شود؛ مثلاً گذراندن وقت به بیهودگى و انجام کارهاى بى هدف و بیهوده خود علّت تشویش و بىقرارى است. در مقابل خلوتگزینى، غور در باطِن و حضور در مجالس وعظ و پند و کسب معارف خود به خود آرامش ظاهرى و باطنى به ارمغان مى آورد
• برنامه ریزى در امور زندگى و اختصاص اوقاتى براى تفریحات سالم و تهى از گناه، مثل راهپیمایى در فضاى روحبخش و شنا، در آرامش انسان تأثیر شگرف دارد
• مشاورههاى علمى و تخصصى و نیز تغذیه مناسب در تقویت اعصاب و روان مؤثر است. گرسنگى شدید و مفرط و حتى پرخورى و زیادهروى در خورد و خوراک موجب ناراحتىهاى روحى و روانى مىگردد.
• گناه و معصیت و نافرمانى خداوند متعال از عوامل اصلى ناراحتىهاى روانى است. گناه یعنى خارج شدن از مسیر خداوند. گناه به معناى برآشفتن و تیره ساختن درون و باطن است. روح آدمى با رسیدن به ساحل پاکى و اجتناب از گناهان، به قرار و آرامش مى رسد؛ چون روح با طهارت سنخیت دارد و با گناه ناسازگار است. از این رو، گناه قرار را از انسان مىگیرد. هر گناه قبح فعلى و قبح فاعلى در بردارد. قبح و زشتى فعلى به مفاسد موجود در خود عمل مربوط است و قبح فاعلى به شرایط ذهنى و روحى گناهکار مربوط مىشود. شرایط ذهنى گنهکار عبارت است از داشتن روح تمرّد، طغیان، قانونشکنى و عدم اهتمام به حقوق خدا و خلق. چنین روحى جز با ترک گناه به آرامش دست نخواهد یافت.
توجه به این نکته ضرورى است که آرامش روحى مراتبى دارد و دستیابى به آن به تدریج حاصل مىشود؛ درست مانند سایر ملکات روحى که با تمرین و گذشت زمان حاصل مىشود. رسیدن به آرامش نیز نیازمند طى این مراحل است. این مراحل بعضى جنبه سلبى دارد مانند ارتکاب محرمات که دل را آلوده و در نتیجه ناآرام مىکند. کسى که مىخواهد به آرامش واقعى دست یابد راهى ندارد جز این که در گام اول مطیع نواهى خداوند متعال شود و از آنچه حضرت حق نهى کرده اجتناب کند؛ و بعضى جنبه ایجابى دارد؛ یعنى بعد از این که دل از گرد غبار گناه پاک گردید، مستعد پذیرش حقایق و ملکات پسندیده نفسانى مىشود و این کار صرفاً از طریق انجام تکالیف الاهى و واجبات و مستحبات امکانپذیر است.
رازهای آرامش درون
راز آرامش درون خویشنداری است. انرژیهای خود را پراکنده نکن. آنها را تحت نظر داشته باش و به طرز مفیدی هدایت کن.
راز آرامش درون در این است که هرکاری را با حواس جمع و علاقه انجام دهی.
راز آرامش درون در زمان حال زندگی کردن است، گذشته و آینده را در چرخه ذهنی ابدیت رها کن.
راز آرامش درون در آسایش درون است. آسایش جسمانی، عاطفی، ذهنی و سپس معنوی است.
راز آرامش درون در دل نبستن است. این را بدان که در حقیقت هیچ چیز و هیچ کس به تو تعلق ندارد.
راز آرامش درون در شادی است. افکار شادی آفرین را آگاهانه حفظ کن.
راز آرامش درون در آرزو نداشتن است. این را بدان که شادی در درون تو جای دارد، نه در اشیاء و شرایط خارج از وجود تو.
راز آرامش درون در این است که همه چیز را همان طور که هست بپذیری. آنگاه با امید و آرامش در جهت بهبودی آن قدم برداری.
راز آرامش درون در درک این مطلب است که تو نمیتوانی دنیا را تغییر دهی. اما میتوانی خودت را تغییر دهی.
راز آرامش درون در دوستی با افراد مثبت است. از معاشرت با افرادی که طبیعتی خالی از صفا و صمیمیت دارند، اجتناب کن.
راز آرامش درون در ایجاد آرامش در محیط اطراف خویش است.
راز آرامش درون در یک زندگی ساده است. ضروریات زندگی را دوباره برای خود تعریف کن.
راز آرامش درون در یک زندگی سالم است. هر روز ورزش کن، غذای مناسب بخور و نفس عمیق بکش.
راز آرامش درون در داشتن وجدانی پاک است. به آرمانهایت پاینده باش.
راز آرامش درون در رفتار آزادانه است. رفتاری که بر آمده از خود واقعی ات باشد، نه افکار دیگران.
راز آرامش درون در این است که در تمام مراحل زندگی از حق پیروی کنی.
راز آرامش درون در غبطه نخوردن به مال دیگران است. این را بدان که آنچه حق توست، هر طور شد خود را به تو خواهد رساند.
راز آرامش درون در گلهمند نبودن است. آنچه دنیا به تو میبخشد، در مقابل چیزی است که پیشتر ، تو به او بخشیدهای.
راز آرامش درون در این است که اشتباهات خود را بپذیری و بدانی که فقط خود تو میتوانی آنها را به موفقیت تبدیل کنی.
راز آرامش درون در این است که بر دشمن درونت غلبه کنی، نه این که او را سرکوب کنی.
راز آرامش درون در تمرین اراده است. حتی اگر نفست به شدت مخالف باشد.
راز آرامش درون در این است که دلت همیشه شاد باشد، حتی هنگامی که دیگران عبوس هستند.
راز آرامش درون در این است که به جای توقع خوشحالی از دیگران، خود آنها را خوشحال کنی.
راز آرامش درون در این است که خیر و سلامت دیگران را خیر و سلامت خود بدانی.
راز آرامش درون در بیآزار بودن است. هرگز عمدا کسی را نرنجان.
راز آرامش درون کار کردن "در کنار دیگران"، نه "در مقابل" آنها.
حتما بخوانید: رازهای قدرت درون
قانون خلاء برای رسیدن به ارامش درونی
هرچه خلاء بیشتر باشد، هر چه خالی بیشتر باشد جذب بیشتر است. اگر من میخواهم موهبتهای الهی را جذب کنم ابتدا باید جایی خالی باز کنم. درستی قانونمندی طبیعت نگاه عمیق به طبیعت و الهام گرفتن از آن است. یکی از معلمان بزرگ ما در طبیعت «گردباد» است. شما مسلما میدانید قدرت گردباد خیلی بیشتر از باد است.
گردباد مجموعهای از بادهای شدید و قدرتمند است که همه چیز را به داخل خود میکشد اما گردباد این قدرت جذب فوقالعاده را از کجا دارد؟ حدستان درست است، علت جذب فوقالعاده گردباد، خلاء درون آن است. گردباد حرکت دارد اما داخلش خالی است و همه این جذبها و کششها را از آن «درون خالی» دارد. انسان هم باید مانند گردباد باشد. اگر میخواهید نیایشها و دعاهایتان اجابت شود، اول باید جا باز کنید و درون را خالی کنید. این خالی درون در همه ابعاد انسانی قابل بررسی است. خلاء ذهنی و خلاء دل اولین خلاء است که باید ایجاد کنید. اگر میخواهید نیایشها و دعاهایتان اجابت شود، اول باید جا باز کنید و درون را خالی کنید.
اول باید ذهنتان و دلتان را خالی کنید. از چه؟ از هر آنچه بیهوده در آن جای دارد، هر آنچه وجودش زیانبار است یا سودی ندارد. از کینهها، نفرتها، انتقام، حسادت، حسرت، یأس و ناامیدی، سوءظن، بدخواهی و کجاندیشی و خلاصه همه آن چیزهایی که ذهن و دل خالی ما را بیسبب پر کردهاند. اما چگونه میتوان این خالی را ایجاد کرد؟
بخشیدن
یکی از راههای ایجاد خلاء بخشودن دیگران است. گاهی اوقات ما فکر میکنیم با بخشودن دیگران احیانا به کسی لطف کردهایم، اما ابدا چنین نیست. بخشیدن اول از همه لطفی است که ما در حق خود میکنیم تا میدان ذهنیمان خالی شود حدیث 704 نهجافصاحه درباره اهمیت فوقالعاده بخشایش است: «خداوند بخشاینده است و بخشایش را دوست دارد.»
اما لزوما بخشیدن به معنای برقراری ارتباط دوباره نیست. مثلا اگر کسی به شما لطمه زده است، این بدان معنا نیست که او را ببخشید و مجددا با او به همان وسعت ارتباط برقرار کنید تا مجددا به شما لطمه بزند. بخشودن پیش از هر چیز یک فرایند ذهنی و درونی است
حتما بخوانید: آرامش و آگاهی در زندگی
خالیتر
گاهی اوقات نه تنها باید ذهنمان را از چیزهای بد خالی کنیم بلکه باید از چیزهای مثبت هم خالی شویم تا امکان جذب بیشتری داشته باشیم. فرض کنید شما دانش، اطلاعات و تجربیات مفیدی برای دیگران دارید. انتقال این اطلاعات به دیگران نیز به نوبه خود ایجاد خلاء میکند و شما را برای جذب اطلاعات بیشتر مهیا میسازد. ثابت شده است که یکی از بهترین راههای یادگیری،نوشتن است. نوشتن یعنی انتقال اطلاعات بر روی کاغذ، خالی کردن حافظه کوتاه مدت و آمادگی برای جذب مطالعه بعدی.
گاهی ابراز عشق، در قلب شما ایجاد خلاء می کند. شما با ابراز عشق میدان ذهن خود را از آنچه هست خالی میکنید و این باعث جذب محبت بیشتر میشود. افرادی که از ابراز عشق خودداری میکنند در واقع خودشان را از جذب مهر و محبت بیشتر محروم میسازند.
خالی زبان
یکی دیگر از چیزهایی که خلاء آن بسیار مهم است زبان است. ایجاد خلاء در زبان یعنی نگاه داشتن زبان از آنچه بیهوده، مضر و یا زیانبار است. سکوت یک خلاء درونی است. .
خالی از گناه
یکی از مهمترین کارها برای ایجاد خلاء، خالی شدن از گناه است. اعتراف به گناه و پشیمانی و ندامت نزد خدا باعث خلاء میشود و این خلاء به وعده مسلم الهی باعث جذب موهبتهای الهی و جذب دعاهایتان میشود.
اگر از خدایتان چیزی میخواهید اما اجابت نمیشود یکی از علتهایش همین نداشتن خلاء است. از خودتان بپرسید چه نیت یا عمل ناپاکی در درون و بیرون من است که باید از آن بری و پاک شوم.
حتما بخوانید: موفقیت اجتماعی چیست؟
رهایی
یکی از قوانین خلاء قانون رهاییاست. گاهی اوقات به یک هدف وابسته می شوید. وابستگی به یک هدف هم مانع خلاء است. اگر شما بیش از حد به یک هدف فکر میکنید این ناشی از ترس و نگرانی شما از برآورده نشدن آن هدف است. کسی که مطمئن است دعایش اجابت میشود و به وعده الهیایمان دارد وقتی دعایش را کرد در مسیر تلاش آن را به خدا میسپارد. این رها کردن به نوبه خود بخشی از ایجاد خلاء است.