چرا عاشق می شویم؟نشانه های عاشقی چیست؟
رابطه عشق و هورمون انسان
فرضیههای متعددی در مورد اساس زیستی عاشق شدن وجود دارد. برخی میگویند که عشق نتیجه اوجگیری میزان ماده فنیل ایتلامین، مولکولی پیامدهنده در مغز که ساختمان شیمیایی مشابه آمفتامین دارد، است. بعضی افکار ناخوانده عشق را به کاهش یافتن سیستمهای سروتونین یک ماده شیمیایی پیامرسان دیگر در مغز نسبت میدهند. اما بیشتر پژوهشگران بر این باورند که عاشق شدن عاطفهای است که با اضطراب و ترس ارتباط دارد.
آنها اعتقاد دارند افراد اغلب در شرایط ترسناک پیوندهای قوی عاطفی و صمیمی برقرار میکنند و معیار آنها برای افراد عاشق فکر کردن به معشوق دستکم چهار ساعت در روز و رابطه داشتن با او برای بیشتر از شش ماه است و گروهی از روانشناسان معتقدند احساس عاشق بودن حدود 18 ماه تا 30 سال ادامه پیدا میکند ولی نه به شدت اولیه.
اصلیترین هورمونی که در افراد عاشق بالا میرود همان هورمونی است که هنگام استرس در بدن ترشح میشود بنابراین وجود استرس و برانگیختگی در مراحل اولیه یک رابطه عاشقانه بارزتر است.
جالب اینجاست که در مردان درگیر عشق میزان تستسترون، همان هورمونی که مسوول ایجاد میل جنسی و رفتار پرخاشگرانه در دو جنس مرد و زن است، کمتر از مردان غیرعاشق است. اما در زنان عاشق میزان این هورمون افزایش مییابد که این تغییرات این فرضیه را در بین دانشمندان قوت میبخشد که ممکن است عاشق شدن تا حدی تفاوتهای میان دو جنس را از بین ببرد، یعنی مردان را ملایمتر و زنان را تهاجمیتر کند.
هورمونهایی که شما را عاشق میکنند
دانش امروز نشان میدهد احتمالا نوع عمل هورمونهای ما در داشتن یک زندگی سعادتمند دخیل هستند. همه مردها و زنهایی که با هم ازدواج میکنند، دوست دارند زندگیشان دوام داشته باشد، بنابراین سالهاست که علم در حال کاوش منشاء عصبی – زیستی احساسات انسان است. داستانهای رمانتیک پر است از عشق در اولین نگاه، ازدواج، بچهدار شدن، خوشبخت شدن و مرگ که با وجود پیچیدگیهای زندگی امروز، داشتن چنین زندگیای آرزوی هر زوجی است و همه مردها و زنهایی که با هم ازدواج میکنند خواهان یک زندگی عاشقانه و پایدار هستند.
در اولین برخورد، بدن شما و مرد مقابلتان اطلاعات متفاوتی را رد و بدل میکند که تبادل اطلاعات با فرومونها نوعی ترکیبات حیاتی که از غدد لنفاوی زیر بغل ترشح میشوند، انجام میگیرد.
بعد از طی مرحله نخست، در صورتی که نگاه، خنده یا ژستی از فرد مقابل باعث جذب زن یا مرد شود، شخص احساس میکند دلبسته طرف مقابل است. دلیل آن هم افزایش آدرنالین در بدن است که فعالیت مغزی را افزایش میدهد و باعث میشود فرد احساس خوبی داشته باشد.
وقتی فردی حس میکند عاشق طرف مقابل شده حالت سرخوشی به او دست میدهد و این حالت نتیجه فعالیت فنیل اتیل آمین یا نوعی آمفتامین مغزی طبیعی است که در شکلات هم وجود دارد و انرژی و اشتیاق فرد را افزایش میدهد البته اثر فنیل اتیل آمین دوام چندانی ندارد و برای اینکه این حالت در فرد بماند به فعالیتهایی نیاز است تا دوباره سبب ترشح آن شوند.
نگران نباشید طبیعت برای آنکه شما را همچنان مجذوب همسرتان نگه دارد ماده دیگری در گنجه دارد. دوپامین، مسبب حس خوشبختی و آرامش در بدن است. اکسیتوسین هم هورمونی است که «بانوی عشق» لقب گرفته است. صدای فرد مورد علاقه، خاطرات شیرین، حتی یک نگاه مهربان باعث ترشح این هورمون در بدن میشود. اکسیتوسین به مقدار زیادی در اولین رابطه عاشقانه در بدن ترشح میشود (این هورمون عامل انقباضهای دوره زایمان هم هست). وقتی دو نفر به هم وابسته میشوند و اعتماد کامل بینشان شکل میگیرد ترشح این هورمون در بدن آغاز میشود و در حقیقت میتوان گفت این هورمون جزو هورمونهایی است که ترشح آنها نهتنها دلایل فیزیولوژیک، بلکه احساسی دارد. اکسیتوسین باعث وابسته شدن و عشق دو فرد به هم میشود و افراد را به داشتن یک زندگی بادوام، رابطه زناشویی مکرر و داشتن فرزند و …. ترغیب میکند.
مراحل عاشق شدن
دانشمندان و محققان عاشق شدن را به سه مرحله تقسیم کردهاند
مرحله اول: شهوت
است که در هر دو جنس زن و مرد به دلیل وجود هورمونهای جنسی استروژن و پروژسترون پدید میآید که دوره کوتاهی دارد.
مرحله دوم: مجذوبیت و دلباختن
از این مرحله است که واقعا عشق پا میگیرد. در این مرحله فرد دیگر نمیتواند به چیزی جز معشوقش فکر کند. این مرحله از علاقمند شدن باعث فعال شدن واکنشهای استرسزا و افزایش سطح آدرنالین و کورتیزول در خون میشود. این فرآیند تاثیر فریبندهای در فرد ایجاد میکند. وقتی او را برای اولین بار میبینید بدنتان عرق میکند، قلبتان سریعتر میتپد و دهانتان خشک میشود.
مرحله سوم: دلبستن
که تعهد طولانیمدت را به همراه دارد. فکر کنید اگر مرحله اول یعنی شهوت و مرحله دوم یعنی مجذوبیت طولانی بنابراین، هر فردی که عاشق میشد نابودیش هم حتمی بود. ولی وقتی فرد وارد این مرحله میشود احساساتش کنترل شدهتر میشود. این احساسی است که زوجها را به هم متعهد میکند و هورمونهایی که در این مرحله به وسیله سیستم عصبی آزاد میشوند، هورمونهایی هستند که باعث میشود دو نفر به هم وفادار بمانند.
چرا با وجود این هورمونها چطور همسران عشق را فراموش میکنند؟
برای ترشح مداوم این هورمونها به خصوص اکسیتوسین لازم است زوجین دینامیک و فعال باقی بمانند چون به مرور زمان میزان دوپامین در بدن کاهش مییابد و از میزان اشتیاق کاسته میشود. برای افزایش آن لازم و ضروری است که زن و مرد خلاق باشند و مدام در مورد خاطرات یا آرزوهایشان صحبت کنند. هر جرقهای میتواند سبب ترشح اکسیتوسین شود؛ اگرجرقهای نباشد طبیعی است که به مرور آتش خاموش میشود.برای تداوم زندگی، ایجاد خلاقیت و تازگی برعهده هر دو جنس زن و مرد است در غیر این صورت عشق به راحتی از بین میرود و کاری از دست هورمونها برنمیآید.
در ادامه 11 دلیل که چرا عاشق می شویم را بررسی میکنیم:
1. شباهت: این مورد شامل شباهت اعتقادات مردم و به میزان کمتر، شباهت ویژگیهای شخصیتی و شیوههای فکر کردن میشود.
2. قرابت (نزدیکی): این مورد شامل آشنایی با شخص دیگر میشود، که میتواند با صرف وقت دو نفر با هم، زندگی در کنار یکدیگر، فکر کردن به آن دیگری، یا پیشبینی تعامل با دیگری ایجاد شود.
3. ویژگیهای مطلوب: این ویژگیِ جاذبهی عمومی، به طور خاص بر ظاهر فیزیکی که مطلوب دیده میشوند و تا حد کمتری، بر صفات شخصیتی مطلوب متمرکز است.
4. دلبستگی متقابل: هنگامی که فرد دیگری جذب شما میشود یا شما را دوست دارد؛ این میتواند دلبستگی شما را نسبت به آن فرد افزایش دهد.
دو عامل دیگر که میتوانند به توضیح دلایل عاشق شدن آدمها کمک کنند، شامل انتخاب جفت میشود
5. تاثیرات اجتماعی: اگر ارتباط بین دو فرد مطابق نرمهای اجتماعی باشد و در شبکهی روابط اجتماعی فرد نیز پذیرفته شده باشد میتواند در عاشق شدن فرد موثر باشد. از سوی دیگر ارتباطی که مطابق نرمهای کلی اجتماعی نیست یا در شبکهی روابط اجتماعی فرد پذیرفته نیست میتواند مانع ازعاشق شدن فرد شود.
6. برآورده کردن نیازها: اگر یک فرد بتواند ملزومات همراهی، عشق، رابطهی جنسی یا ازدواج کردن را برآورده کند، شانس بیشتری وجود دارد که فرد دیگری عاشق او شود.
پنج عامل دیگر وجود دارند که به نظر میرسد برای پرشور و حرارت بودن عشق (در مقابل اینکه رابطه فقط یک نوع علاقهی دوستانه باشد) لازم باشد
7. تحریک / غیرمعمول بودن: بودن در یک محیط غیر معمول یا تحریککننده میتواند بین دو طرف شور و حرارت ایجاد کند، حتی اگر محیط خطرناک یا اسرارآمیزباشد.
8. ویژگیهای خاص: وجود یک سری ویژگیهای خاص در طرف مقابل ممکن است جاذبهی قدرتمندی ایجاد کند (به عنوان مثال، بخشهایی از بدن او یا ویژگیهای صورتاش).
9. آمادگی: هرچه بیشتر بخواهید در یک رابطه باشید، عزت نفستان پایینتر خواهد بود و احتمال عاشق شدن در شما بالاتر خواهد بود.
10. تنها بودن با هم: صرف زمان با شخص دیگری در شرایطی که کسی پیشتان نباشد، نیز میتواند به توسعهی شور و اشتیاق کمک کند.
11. رمز و راز: اگر کمی رمز و راز حول شخص دیگر باشد و اطمینانی نداشته باشید از اینکه او چهطور فکر میکند و چه احساسی دارد، فکر کردن به اینکه او چه زمانی ارتباط با شما را آغاز خواهد کرد میتواند در ایجاد شور و شوق تاثیرگذار باشد.
محققان دریافتند عاملی که بیش از سایر عوامل به دنبال تجربههای عاشق شدن ذکر شد، وجود ویژگیهای خاصی در فرد مورد علاقهی آنها بود، و همچنین احساساتی که دو طرف به طور متقابل تجربه کرده بودند. توصیفاتی که فاکتورهای ایجادکنندهی شور و اشتیاق را ذکر کرده بودند، (به عنوان مثال، آمادگی، انگیختگی / غیرمعمول بودن) بسامد متوسطی داشت. توصیفاتی که در آنها شبیه بودن شخص مورد علاقهی شرکتکنندهها به خودشان، در مطالعه ذکر شده بود، بسامدی کم تا متوسط داشت.
محققان اینگونه استدلال میکنند که مدل خودگسترش نقش هر کدام از این فاکتورها را پیشبینی میکند. در مدل خودگسترش، بیشترین احتمالعاشق شدن ما زمانی است که شخص مقابل را به عنوان راهی برای تن در دادن سریع به خودگسترش درک میکنیم. ورود به یک رابطهی متعهدانه مستلزم این است که برخی از استقلالهای شخصی خود را با وارد کردن طرف مقابل به زندگیمان، ترک کنیم. اگر آن شخص دارای ویژگیهای مطلوبی باشد، حضور او در زندگی ما میتواند برای ما به عنوان راهی جهت گسترش خویشتن دیه شود نه به عنوان دلیلی برای از دست دادن آزادی
کارهای انجام شده در علوم اعصاب این یافتههای روانشناسی را برای پاسخ به این سوال که 11 دلیل که چرا عاشق می شویم پشتیبانی میکند. سطوح پایین هورمون سیری، سروتونین، یکی از مشخصههای مواد شیمیایی عصبی افرادی است که گرفتار عشق شدهاند (زکی، 2007). در این رابطه، جزء وسواسی عشق جدید آن را شبیه به اختلال وسواس فکری عملی میکند.
بنابراین عجیب نیست که چند مورد از عوامل ایجاد کنندهی شور و اشتیاق، از جمله انگیختگی / غیرمعمول بودن، آمادگی، و رمز و راز، هم با میل بهعاشق شدن و افزایش نگرانی و اضطراب مرتبط هستند. سطح آدرنالین در خون و دیگر مواد شیمیایی استرس به دنبال ایجاد اضطراب افزایش مییابند.
احساس افزایش سطح آدرنالین گاهی اوقات با احساس عاشق شخص دیگری شدن اشتباه گرفته میشود. که بیشتر مردان عاشق یک زن مصاحبهگر جذاب میشوند، زمانی که او از آنها در موقعیتهای اضطرابزا سوال میپرسد (یک پل معلق ترسآور) در مقایسه با زمانی که در موقعیتهای آرام سوال میپرسد (پلی که هیچ ترسی ایجاد نمیکند). بنابراین، حتی در غیاب بسیاری از پیشبینیهای دیگر در مورد شروع یک عشق رمانتیک، ملاقات با کسی در یک وضعیت اضطرابزا میتواند باعث شود که عاشق آن فرد شویم.
یکی دیگر از ویژگیهای جالب عشق این است که احساس نزدیکی به معشوق جدید، سطوح بالاتری از ماده شیمیایی پاداش و انگیزه، دوپامین، ایجاد میکند، در حالی که فاصله گرفتن از او میتواند به ولع زیاد منجر شود. آرون و همکاران (2005) برای مطالعه افرادی که بین 1 تا 17 ماه به شدت عاشق بودهاند، از افآمآرآی (تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی) استفاده کردند.
سوژهها یک عکس از شخص مورد علاقهشان مشاهده کردند و سپس، بعد از انجام کاری جهت پرت کردن حواسشان، عکسی از یک فرد آشنا مشاهده کردند. محققان متوجه فعالیت زیاد مغز شدند در منطقهی تگمنتوم شکمی راست و قسمت خلفی طرف راست بدن و هسته دمدار میانی (نواحی غنی از دوپامین که مرتبط با پاداش و انگیزه هستند) در واکنش به عکس فردی که سوژهی مورد مطالعه، عاشقاش شده بود. بنابراین، هنگامی که شما عاشق شدهاید، تصور حضور فرد مورد علاقهتان یا حضور واقعی او باعث ایجاد انگیزه میشود.
هنگامی که یک شخص به فرد مورد علاقهاش فکر میکند و خودش رابطه تنگاتنگی را با او شکل میدهد، ویژگیهای مطلوب فرد محبوب یک واکنش پاداشگونه را ایجاد میکند. این امر میتواند ما را وادار کند که هر کاری بکنیم تا با شریک زندگی احتمالیمان باشیم و شدیدترین احساس پاداش را تجربه کنیم.
مدل خود گسترش همچنین پیشبینی میکند که فاکتورهای شباهت و قرابت باید یک اثر متناقض در مراحل اولیه عاشق شدن داشته باشند، اما باید تأثیر قابلتوجهی بیشتری در طول مدت زمان عاشق بودن بگذارند. به این دلیل که آشنایی و شباهت باعث میشود که احتمال گسترش شما توسط آن فرد کمتر باشد، زمانی که او را وارد زندگی خودتان میکنید.
این پیشبینیها مطابق با یافتههای علوم اعصاب است. سطوح پایین سروتونین به احتمال زیاد توسط شباهت و آشنایی خنثی میشود، و این میتواند مانع از عاشق شدن آدمها شود با این حال در مراحل بعد از یک رابطهی عشقی، همین عوامل ممکن است با سطوح بالاتر مواد شیمیایی دلبستگی و پیوند یعنی اکسیتوسین و وازوپرسین، که ثابت شدهاست در طول یک رابطهی عشقی که دلبستگی عاشقانه و جفتپیوندی را پرورش میدهد، مرتبط باشند