https://keramatzade.com/

https://keramatzade.com/

۵۹ مطلب در آذر ۱۳۹۷ ثبت شده است

https://keramatzade.com/Love-failure

متخصصان ارا‌ئه شده، به‌سرعت می‌توانید شکست عشقی خود را فراموش کنید.

چگونه شکست عشقی خود را از یاد ببریم؟

 

همه می‌دانند که شیفته‌ی کسی بودی و سرانجام به هر دلیلی (او حرفی زده، کاری کرده، تو عاشق او بودی ولی او نبوده و…) رابطه‌ی میان شما به پایان رسیده است. اهمیتی ندارد که این مسئله را چطور برای خودت توجیه می‌کنی، چون در هر صورت باید واقعیت را بپذیری و با آن کنار بیایی. نگه داشتن احساسات، نداشتن اعتماد به نفس، غم و خشم موجب می‌شود که حال خوبی نداشته باشید و نتوانید رابطه‌ای را با شخص دیگری که تناسب بیشتری با شما دارد، شروع کنید. ولی پیش از اینکه خودتان را به‌خاطر فراموش نکردن رابطه‌ی دوطرفه‌ای که چند هفته، ماه یا حتی سال پیش به پایان رسیده، سرزنش کنید، به‌یاد داشته باشید که شما تنها کسی نیستید که نمی‌داند چطور باید شکست عشقی خود را فراموش کند.


درواقع بسیاری از مردان و زنان وارد رابطه‌هایی می‌شوند که شانس زیادی برای پایداری و ادامه‌ی آن‌ها وجود ندارد. همراه ما باشید، با اجرای توصیه‌ها و راهنمایی‌های زیر که توسط متخصصان ارا‌ئه شده، به‌سرعت می‌توانید شکست عشقی خود را فراموش کنید.


1. گریه کنید تا شکست عشقی خود را فراموش کنید


قبل از اینکه ژست انسانی قوی را به خود بگیرید و ادعا کنید که نمی‌گذارید احساسات بر شما غلبه کنند، فراموش نکنید که هرچه بیشتر احساسات خود را انکار کنید، کمتر از آن‌ها رها می‌شوید. راه سالم‌تر، عاقلانه‌تر و مسئولانه‌تر این است که درمورد احساساتِ همواره درحال تغییرتان صداقت داشته باشید (ابراز احساسات). یکی از راه‌های کنار آمدن با شکست عشقی این است که دل‌شکستگی خود را بپذیرید و فراموش نکنید که گریه کردن به درمان قلب شکسته و فراموش کردن شکست عشقی کمک می‌کند.

 


2. ارتباط خود را قطع کنید و کمی از رسانه‌های اجتماعی فاصله بگیرید

گاهی در کنار آمدن با شکست عشقی خود خوب پیش رفته‌اید، برای مدتی دیگر به آن فکر نکرده‌اید و درمورد شور و عشق گذشته‌تان احساس غم و اندوه ندارید، ولی نگاهی سریع به حساب کاربری طرف مقابل در رسانه‌های اجتماعی شما را ماه‌ها به عقب برگرداند. با دیدن حساب او فورا احساس ناراحتی می‌کنید یا به خودتان می‌گویید که او شادتر از شماست یا توانسته فرد دیگری را پیدا کند. اگرچه این ممکن است درست باشد، ولی نباید به چیزهایی که در رسانه‌های اجتماعی می‌بینید اعتماد کنید؛ به‌علاوه، این مسئله نباید برای شما اهمیتی داشته باشد. شما تنها زمانی واقعا به رابطه‌ی قبلی‌تان پایان می‌دهید و شکست عشقی خود را فراموش می‌کنید که تمام ارتبا‌ط‌هایتان با او را در تمام جنبه‌ها، ازجمله رسانه‌های دیجیتالی قطع کنید.

 

شکست عشقی

حتما بخوانید: عوامل فقر چیست؟چگونه از فقر رهایی یابیم؟


رسانه‌های اجتماعی نادیده‌ گرفتن رابطه‌ عاشقانه‌ قبلی را بسیار دشوار کرده‌اند. بنابراین اولین چیزی که تی اونی کولمن (روان‌درمانگر و مربی روابط) توصیه می‌کند، حذف کردن طرف مقابل از فهرست دوستان و تماس‌ها، دست‌کم تا زمانی است که او را فراموش کرده‌ یا پذیرفته‌اید که صفحه‌ی او را بررسی نکنید. «به‌علاوه، باید مراقب صفحات یا پست‌های دوستان مشترک‌تان نیز باشید، چون ممکن است که در این صفحه‌ها تصاویری از شریک سابق‌تان را ببینید، از خبرهای مربوط به او مطلع شوید یا از رابطه‌ی عاشقانه‌ی جدید او باخبر شوید.»


3. شکست عشقی-سعی نکنید همچنان دوست او باقی بمانید


گاهی به این دلیل نمی‌توانید همسر قبلی‌تان را فراموش کنید که او هنوز هم بهترین دوست شماست یا هنوز هم همیشه در فکرش هستید. شما نباید همچنان با او وقت بگذرانید و دوست باشید. مثلا وقتی برنامه‌ی موردعلاقه‌اش در تلویزیون پخش می‌شود، برایش پیامک نفرستید. راحت‌ترین و سالم‌ترین راه برای فراموش کردن یک فرد این است که مرزهای مشخصی را با او ایجاد کنید. گرچه درست است “هر که از دیده برود لزوما از دل نمی‌رود”، 


ایجاد فاصله‌ای آگاهانه و تعمدی میان شما، بدون شک فرایند کنار آمدن با شکست عشقی و فراموش کردن طرف مقابل را ساده‌تر می‌کند.


4. شکست عشقی-از شر چیزهایی که شما را به‌ یاد او می‌اندازد خلاص شوید


برای اینکه به‌ سرعت کسی را فراموش کنید، تمام چیزهایی که او را به‌یاد شما می‌اندازد، دور بریزید. مجله‌ها و مسواک او را که هنوز در گوشه‌ و کنار خانه‌تان مانده دور بریزید. از او نخواهید که وسایل‌تان را به شما برگرداند. از تشویق کردن تیم او دست‌ بردارید. لباس‌ها و وسایل او را در خانه نگه ندارید. گریه کنید و بدون وجود هر چیزی که شما را به‌یاد گذشته می‌اندازد، دوباره از نو شروع کنید. هر چیزی مانند هدیه‌ها و یادگاری‌های کوچک و ارزان‌ قیمت، کارت‌ پستال‌ها یا نامه‌ها و حتی لباس‌هایی که زمانی به او تعلق داشته‌اند، باید دور ریخته شوند. کولمن می‌گوید: «همه‌ی اینها یادگاری‌هایی هستند که احساساتی شدید و خاطراتی را در ذهن‌تان ایجاد می‌کنند که منتهی‌به عقده‌های روحی می‌شوند.»


5. شکست عشقی-از تجزیه‌ و تحلیل گذشته و افسوس خوردن دست بردارید


اگر می‌پرسید که چطور می‌توانید شکست عشقی خود را فراموش کنید، یکی از مهم‌ترین گام‌هایی که باید بردارید، پذیرش تصمیمِ گرفته‌ شده است. فرقی نمی‌کند که شما جدایی را انتخاب کرده‌اید یا او، درهرصورت نباید تصمیمی را که گرفته شده، تجزیه‌وتحلیل و ارزیابی کنید. دیگر لحظه‌به‌لحظه‌ی رابطه‌تان را ارزیابی و نقد نکنید و فکرتان را به کارهایی که می‌توانستید یا باید انجام می‌دادید، مشغول نکنید. دیگر به‌دنبال دلیل و توضیح نباشید و یاد بگیرید که قطعیت جدایی خود را بپذیرید.



6. شکست عشقی-فعالیت داشته باشید


کیسه بوکس باشگاه را به‌یاد می‌آورید؟ بهتر است از آن استفاده کنید. این که روزها روی تخت بخوانید، فقط باعث می‌شود که از خودتان نفرت داشته باشید. اجازه ندهید که این جدایی، سستی و تنبلی شما را توجیه کند. با انجام فعالیت‌های فیزیکی، افکار ناخوشایند را دور بریزید. برای نمونه، به گروه فعالی بپیوندید، در تیم ورزشی عضو شوید یا در پارک نزدیک خانه‌تان بسکتبال بازی کنید. حتی پیاده روی هم برای جسم و روح‌تان خوب است. وقتی فکرتان درگیر و قلب‌تان خسته است، کمی هوای تازه می‌تواند اثر زیادی داشته باشد.


7. شکست عشقی-از فرصت تازه‌تان بهره ببرید

 

شکست عشقی

حتما بخوانید:7 روش برای پرورش خلاقیت فردی


حالا که مجرد هستید، از زمان و آزادی بیشتری که این موقعیت برای‌تان ایجاد کرده، استفاده کنید. از زمانی که با نامزدتان بوده‌اید، چه چیزهایی را ازدست داده‌اید؟ با دوستان‌تان بیرون بروید، در کلاسی شرکت کنید، وقت بیشتری را با خانواده‌تان بگذرانید و از انجام کارهایی که قبلا نمی‌توانستید انجام بدهید، لذت ببرید. یکی از راه‌حل‌های تأثیرگذار فراموش کردن شکست عشقی این است که شادی و خوشبختی را در حوزه‌های دیگری جست‌وجو کنید. به فصل جدید زندگی‌تان به چشم شروع تازه‌ای نگاه کنید. نظم و ترتیبی به زندگی‌تان بدهید. خودتان را رها کنید. به رؤیاها، اولویت‌ها و مواردی که همیشه آرزوی انجام‌شان را داشته‌اید فکر کنید و آنها را دنبال کنید.


8. شکست عشقی-اشتباهات و خطاهای او را به‌یاد بیاورید


البته ممکن است که این مورد، ناخوشایند و بی‌رحمانه به‌نظر برسد، ولی اگر می‌خواهید فقط یکی از روش‌های فهرست‌شده در اینجا را انجام بدهید، آن یک روش حتما همین مورد باشد. وقتی خاطرات در سرتان می‌چرخند، همه‌چیز گیج‌کننده می‌شود. وقتی احساساتی می‌شوید و به رابطه‌ی قدیمی‌تان حالتی رؤیایی و آرمان‌گرایانه می‌دهید، بسیاری از خاطرات مهم را نادیده می‌گیرید. 

ولی اگر فهرستی از حقایق را بنویسید، شامل چیزهایی که گفته است یا رفتارهایی که با شما داشته است، به جایی می‌رسید که با خودتان فکر کنید، چرا درمورد کسی که چنین رفتارهای وحشتناکی با من داشته این‌طور رمانتیک فکر می‌کنم؟


9. شکست عشقی-رابطه‌ی مرده‌ی خود را مجسم کنید

مجسم کردن رابطه‌ی مرده‌ی خود، تاکتیکی برای فراموش کردن شکست عشقی است. تمرین‌های تجسم یا حتی آویزان کردن تصاویر به برانگیختن تلنگری ذهنی که موجب ایجاد انگیزه برای تغییر می‌شود، کمک کند. می‌توانید تابوتی را مجسم کنید که درون قبری گذاشته می‌شود و به خودتان بگویید که رابطه‌ی قدیمی‌تان داخل آن تابوت قراردارد. یا تصویر نعش‌کش یا اسکلت را در دفتر کار یا کنار تخت‌خواب‌تان آویزان کنید. قراردادن این نمادها در اطراف‌تان باعث ایجاد انگیزه برای تغییر می‌شود.


10.شکست عشقی- با دوستان‌تان دوباره ارتباط برقرار کنید


با برقراری ارتباط با دوستان و برگشتن به جمع‌های اجتماعی‌تان راحت‌تر می‌توانید رابطه‌ی قدیمی‌تان را فراموش کنید. دوباره با دوستان‌تان تماس بگیرید و برنامه‌هایی با آنها بریزید؛ حتی اگر تمایلی ندارید که با آنها جایی بروید. با انجام این کار فرصتی پیدا می‌کنید که دوباره با دوستان صمیمی‌تان وقت بگذرانید، کمی شاد باشید و احساس کنید که طبیعی و عادی‌تر شده‌اید. وقتی احساس خیلی بدی دارید، دوستان‌تان می‌توانند حمایتگر شما باشند. همچنین می‌توانید هر چقدر که می‌خواهید درمورد جزئیات رابطه و جدایی‌تان با آنها صحبت کنید و از بازخوردها و نظرات آنها استفاده کنید. براون می‌گوید: «از دوستان‌تان بخواهید شما را تشویق کنند که بر زخم‌هایتان غلبه کنید و برای شروع دوباره زندگی گام‌هایی بردارید.»



11. شکست عشقی-برای بهبود سلامتی خود تلاش کنید


وقتی احساس خیلی بدی دارید، یکی از بهترین کارهایی که می‌توانید انجام بدهید این است که برای بهبود سلامتی روحی و جسمی خود تلاش کنید. رژیم‌ غذایی سالم و جدیدی را شروع کنید تا احساس بهتری درمورد سلامتی‌تان داشته باشید. در کلاس‌های جدیدی در دانشگاه‌تان شرکت کنید تا بتوانید افراد جدیدی را ملاقات کنید و افق دیدتان را گسترده‌تر کنید. به سفر بروید. کارهایی را انجام بدهید که باعث می‌شود احساس بهتری نسبت‌به خودتان پیدا کنید. فعال بودن، روش بسیار خوبی برای سرعت بخشیدن به ایجاد و تقویت عزت نفس و نیز افزایش اعتماد به نفس دوباره است. با داشتن چشم‌اندازی جدید، ادامه‌ی حرکت بسیار آسان‌تر می‌شود.

 


12. شکست عشقی-به احتمالات فکر کنید

به قول معروف: «وقتی دری بسته می‌شود، در دیگری باز می‌شود.» معمولا این گفته‌های کلیشه‌ای کمک زیادی به درمان قلبی مجروح نمی‌کنند، ولی این یکی می‌تواند مفید باشد. حتی اگر فرد عزیزی را ازدست‌ داده‌اید، شاید فرد دیگری که حتی ممکن است بیشتر از او برای شما مناسب باشد، درست در اطراف‌تان باشد. درست است، شاید فرد سابق زندگی شما فوق‌العاده بوده است، ولی شاید کسی که در آینده وارد زندگی‌تان خواهد شد، حتی از او هم عالی‌تر باشد. به‌جای اینکه درمورد گذشته‌تان افسوس بخورید، وقت زیادی را برای رؤیاپردازی درمورد آنچه پیش رویتان قرار دارد، صرف کنید. گذشتن و فراموش کردن رابطه‌ای قدیمی، آسان نیست.

فراموش کردن گذشته به این معنی است که باید قلب‌تان را به روی فرد تازه‌ای بازکنید. باید در هر لحظه‌ای، انتظار پیدا کردن عشقی جدید را داشته باشید. به جلو پیش رفتن و پیش‌بینی کردن آینده باعث می‌شود که نگاه به گذشته و افسوس خوردن را کنار بگذارید. رابطه‌ی عاشقانه می‌تواند در هر جایی و هر زمانی ظاهر شود. 


وظیفه‌ی شما این است که وقتی با آن مواجه می‌شوید، خوش‌حال و آماده باشید، نه اینکه همچنان در گذشته‌تان گیر کرده باشید.


13. شکست عشقی-در برابر وسوسه‌ی مشاجره و درگیری مقاومت کنید


می‌دانم که این مورد نسبتا ساده به‌نظر می‌رسد، ولی توجه به آن بسیار مهم است. دکتر گری براون، متخصص روابط عاطفی می‌گوید: «بهترین راه برای [فراموش کردن] این است که تمام راه‌های تماس، ازجمله ملاقات‌های شخصی را حذف کنید.» یعنی به فکر مشاجره و درگیری در کافی‌شاپ یا باشگاه ورزشی محل زندگی‌تان نباشید. اگر هنوز هم در مکان‌هایی او را ملاقات می‌کنید، شاید لازم باشد که برنامه‌هایتان را تغییر بدهید.


14. شکست عشقی-آینده‌ی بدون او را مجسم کنید


تصور کنید که وقتی از غصه خوردن برای از دست دادن همسر سابق‌تان دست بردارید، زندگی‌تان چقدر خوب خواهد شد. دکتر گری براون می‌گوید: «هرچه جزئیات بیشتری را مجسم کنید، احتمال اینکه به رؤیای جدیدتان جان ببخشید نیز بیشتر خواهد بود.» اگر برایتان مفید است، جایی را به تابلوی آرزوهایتان اختصاص دهید، یعنی مثلا روی قسمتی از یک دیوار، عکس‌ها و نوشته‌هایی قرار دهید که رویاها و آرزوها شما را توصیف می‌کنند.

 


حتما بخوانید: رازهای داشتن سلامت جسمی و روحی در زندگی

15. شکست عشقی-با او تماس نگیرید


این یکی بسیار مهم است. قانون تماس نگرفتن را شروع کنید و تازمانی‌که از غصه خوردن دست‌ برداشته‌اید و به جایی رسیده‌اید که پذیرفته‌اید همه‌چیز تمام شده است، آن را ادامه بدهید. کولمن می‌گوید: «تازمانی‌که پیش خود استدلال می‌کنید که احتمال کمی وجود دارد که همسر سابق‌تان هنوز هم نسبت‌به شما احساسی داشته باشد، نگران این باشد که چه کار می‌کنید یا بخواهد بداند که در زندگی‌تان چه می‌گذرد، نمی‌توانید چرخه‌ی دل‌مشغولی و همیشه فکرکردن به او را قطع کنید.»


16.شکست عشقی- به سفر بروید


آمیکا گربر ، متخصص روابط بلند مدت، برای وبسایت TruthFinder توضیح می‌دهد: وقتی با جدایی سختی روبه‌رو هستید، حس می‌کنید جایی که در آن زندگی می‌کنید، یادآوری همیشگی و ثابتی از رابطه‌ای است که ازدست‌داده‌اید. «گاهی بهترین راه برای رهایی از عادتی آزاردهنده (ترک عادت بد) این است که چیزی به‌شدت متفاوت را امتحان کنید. به سفری که همیشه آرزویش را داشته‌اید بروید. برای همراهی با خود بهترین دوستان‌تان را دعوت کنید یا بهتر از آن، به‌تنهایی سفر کنید. هیچ چیزی آزادتر و رهاتر از سفر کردن به‌تنهایی نیست و باعث می‌شود به‌یاد بیاورید که مجرد بودن چه حس خوبی دارد.»


17. شکست عشقی-جابه‌جا شوید یا دکور خانه‌تان را تغییر بدهید


گربر می‌گوید اگر با شریک سابق‌تان در یک جا زندگی می‌کردید، هر چیزی در خانه‌تان شما را به‌یاد او می‌اندازد و فراموش کردن او سخت است. «اگر مدت قرارداد اجاره‌تان تقریبا تمام شده است، به فکر نقل‌مکان به محله‌ی جدیدی در شهرتان باشید تا شروع تازه‌ای داشته باشید. یا دست‌کم بعضی از اسباب و لوازم خانه را جابه‌جا و دیوارها را رنگ کنید.»


18. از متخصصان کمک بگیرید


صحبت کردن با فردی متخصص می‌تواند کمک زیادی به شما بکند. براون می‌گوید، اگر ماه‌ها گذشته است و شما هنوز هم به او فکر می‌کنید تاجایی که نمی‌توانید به‌خوبی در اجتماع، خانه، محل کار و احتمالا دانشگاه عمل کنید، شاید وقت آن رسیده است که به فردی متخصص مراجعه کنید. کمک گرفتن از متخصصان هیچ اشکالی ندارد. تنها چیزی که اهمیت دارد این است که از فکر کردن و وابستگی به شریک سابق‌تان دست‌ بردارید.



19. شکست عشقی-کارهایی را برای خودتان انجام بدهید


گرچه ممکن است فکر کنید که دنیا به پایان رسیده و هرگز نمی‌توانید شریک سابق‌تان را فراموش کنید، ولی اشتباه می‌کنید. گربر توصیه می‌کند که فهرستی از کارهایی را که دوست دارید و آرام‌تان می‌کند تهیه کنید و آنها را انجام بدهید. او می‌گوید: «بیشتر مردم چند بار ازدواج می‌کنند، روابط فراوانی را تجربه می‌کنند و بارها عاشق می‌شوند. پایان رابطه عاطفی شما به این معنی نیست که دنیا هم به‌ پایان رسیده است. 
 

منبع : کرامت زاده و دیلی میل

دانلود PDF مقاله :چگونه شکست عشقی خود را از یاد ببریم؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/Successful-business-meetings

14 راز برای برگزاری جلسات کاری موفق

 

مدتی قبل، در جلسه کسب و کار با دیدگاهی نو، من باعث تعجب تمام افراد حاضر در اتاق کنفرانس شدم. مدتی پس از شروع ارائه و صحبت های یکی از عوامل اجرایی آژانس تبلیغاتی، از جایم بلند شدم، پیش او رفتم و لپ تاپش را بستم.

من در این باره توضیحاتی ارائه کردم: با اینکه 20 مورد عالی از مشتریان مختلف برای بحث و بررسی در اختیار داریم، قصد داریم راهی متفاوت پیش بگیریم. چه کاری بهتر از برگزار کردن جلسه معارفه با روشی متفاوت؟ با این کار، در واقع، صورت جلسه را دور انداختم. در حالیکه برنامه ای برای بر هم زدن روال طبیعی کار ها نداشتم، از اتفاق بعدی، کاملا خوشحال شدم: ما مکالمه ای فوق العاده مفید درباره اهداف و چالش های یکی از مشتریان آینده نگر و تخصص های تیم داشتیم. سخنرانی آغازین، تبدیل به گفتگویی تعاملی و سرزنده شد. این چشم انداز، یکی از مشتریان اصلی ماست.

البته، تمام افراد از این کار من متعجب شدند، و من هم بعدا از آن ها عذرخواهی کردم. اما من دوست دارم جلسات کاری موفق، کوتاه، تعاملی و پربار برگزار شوند.

این مقدمه از زبان کوین مینی، موسس BFG Communications نوشته شده. در ادامه این مطلب نکات مهم و موثر در رابطه با برگزاری جلسات کاری موفق و موثر را که تجربه او هستند، مطالعه کنید.
 

طی یک هفته‌ی شلوغ کاری، چیزی که یک مدیر کم‌تر به آن نیاز دارد، اتلاف ساعتهای ارزشمند خود به دلیل برگزاری جلسات کاری غیر مفید و به دردنخور است.


جلسات کاری موفق


مدیران باید روی تمام دقایق خود حساب‌کنند. طبق نظرسنجی که توسط سلری دات کام در مارس 2012 انجام شد 47 درصد از کارکنان مصاحبه‌شونده اعتقاد داشتند بیشترین اتلاف وقت آن‌ها، به دلیل شرکت در جلسات زیاد است.

 

14 راز جلسه کاری موفق

 

حتما بخوانید: 8روش کسب درامد از اینترنت با سوددهی بالا


وقتی جلسات کاری موفق به خوبی برگزارشوند، می‌توانند بسیار مولد باشند و در زمان کوتاه، به دستیافت‌های زیادی نائل ‌شوند. در زیر، چهارده راز داشتن جلسات شدیداً مولد بیان خواهند شد.



1. جلسات کاری موفق را به موقع آغاز کنید


افرادی که به موقع در سالن کنفرانس حاضر شده اند، نباید حتی 5 دقیقه بیشتر برای حضور فرد دیگری صبر کنند. در را بسته و جلسه را آغاز کنید. منتظر افراد بدقول ماندن، تنها باعث تقویت رفتار آنان خواهد شد. کسانی که دیر می رسند و باعث ناراحتی دیگران می شوند، دیگر این اشتباه را مرتکب نخواهند شد.


2. برای جلسات کاری موفق ،اهداف خود را مشخص کنید


هدف مورد نظر خود را پیش از شروع جلسه مشخص کنید. اگر قصد دارید دستور کاری در این مورد بنویسید، بهتر است آن را به کوتاه ترین شکل ممکن بنویسید تا اهدافتان از طریق نامه ای طولانی و خسته کننده به اعضای تیم منتقل نشود.



3. در جلسات کاری موفق ،تعداد افراد حاضر را تا حد امکان کاهش دهید


سعی کنید تعداد افراد شرکت کننده در جلسه را حداکثر به 5 تا 7 نفر کاهش دهید. وقتی گروه بزرگ تر شود، برخی اعضا تبدیل تماشاگر می شوند.


4. جلسات کاری موفق را کوتاه برگزار کنید


بیشتر مواقع، زمانی که برای انجام کاری در نظر می گیرید، زمان واقعی لازم برای انجام آن است. احتمالا، بر اساس تقویم های Gmail یا Outlook، یک ساعت، زمان پیشفرض انجام کار ها محسوب می شود. سعی کنید جلسات کاری موفق را برای 30، 45 یا حتی 15 دقیقه برنامه ریزی کنید. صرفه جویی در زمان، هرچند هم کوتاه، می تواند در پربار بودن روزتان موثر باشد.


5. از همه افراد انتظار همکاری داشته باشید


در تمام شرکت های موفق، اگر در بحث های انجام گرفته در جلسات شرکت نکنید، دیگر دعوت نخواهید شد. فعال بودن و به اشتراک گذاشتن ایده ها، امری ضروری محسوب می شود.


6. پاورپوینت هایی متفاوت بسازید در جلسات کاری موفق


برای رعایت این نکات، می توانید ارائه بصری زیبا تری داشته باشید. از تصاویر، بیشتر از کلمات استفاده کنید؛ استفاده از قانون توییتر در ارائه ها کاملا منطقی به نظر می رسد، در یک اسلاید، از بیش از 140 کاراکتر استفاده نکنید. بهتر است ارائه خود را با خلاصه از تصمیمات و قدم های بعدی به پایان ببرید.


7. ملاقات را در جایی غیر از سالن کنفرانس برگزار کنید


برگزاری جلسات کاری موفق، در خارج از سالن کنفرانس، ایده ای مناسب برای تیم های کوچک به نظر می رسد. می توانید در طول جلسه، قدم بزنید تا در فضای آزاد بنشینید.

هدایت ملاقات های تیمی با روش های مناسب، باعث جاری شدن بهتر ایده های اعضا خواهد شد. قطعا زمانیکه افراد از حضور در جلسه خسته و کسل شوند، برای اتمام آن ثانیه شماری خواهند کرد. نظر شما چیست؟


8 .نیازها، رفتارها، و برنامه‌های کارکنان را درک‌ کنید


جلسات کاری موفق اغلب زمان ارزشمندی از کارکنان را به خود اختصاص می‌دهند و بهره‌ وری آنها را کاهش می‌دهند. وقتی برای جلسات طرح‌ریزی می‌کنید، برنامه‌ها و فشارکاری هفته‌ی جاری کارکنان را شناسایی‌کنید.

طبق تحقیق انجام شده در 2009 توسط ون ایز گود دات نت (یک خدمت که به تصمیم‌گیری بهینه راجع به زمان مناسب رویدادها کمک می‌کند)، بهترین زمان هفته برای جلسات، ساعت 3 بعد از ظهر روز یکشنبه است. به این دلیل که این تاریخ، به اندازه‌ای به شرکت‌کنندگان وقت می‌دهد تا به ضرب‌الاجل‌های تعیین‌شده دست‌ یابند.


9.دستور جلسات کاری موفق ایجاد‌ کنید و آن را رعایت‌ کنید


دستور جلسات کاری موفق باید شامل جزییات گام به گام جلسات، شامل تعیین زمان برای طرح سوالات، باشند. حتی اگر جزییات، بدیهی به نظر برسند، آن را در دستور جلسه قرار دهید تا تمام شرکت‌کنندگان بتوانند هدف جلسه را درک‌کنند. اطمینان ‌یابید هر موضوع در دستور جلسه، به روشنی توصیف می‌شود و زمان مناسبی برای آن در‌نظر گرفته می‌شود.

دستور جلسه

حتما بخوانید: فواید مدیتیشن ها و اموزش ساده آن برای تازه کارها


 رد شدن از یک موضوع ذکرشده در دستور جلسه موردی ندارد، اما افزودن به دستور جلسه، حین برگزاری جلسه اقدام مناسبی نیست.


10.به تمام افراد مسئولیت واگذار کنید


500 شرکت موفق و برتر فورچون، از قبیل اپل و گوگل، ساز وکارهایی برای برگزاری جلسات کاری موفق مولد به شکل علمی دارند. چگونه؟ این کارفرمایان، در هر جلسه به هر یک از کارکنان، مسئولیت واگذار می‌کنند.

آدام لاشینسکی، نویسنده‌ی کتابی با عنوان ”داخل اپل: تحسین شده‌ترین و رازآلودترین شرکت امریکا در عمل چگونه کار می‌کند”، کشف ‌کرد که اپل در جلسات خود، از طریق ایجاد افراد مستقیماً مسئول، پاسخگویی ایجاد می‌کند. این فرد، مسئولیت موضوعات در دستور جلسه را برعهده دارد که به عنوان مسئول آن تعیین شده است.

مفهوم مشابهی را به کار گیرید: برای مثال، رییس جلسه باید کارکنان را وادار کند تا درباره‌ی دست‌آوردهای خود طی هفته، صرف‌نظر از کوچک یا بزرگ بودن آن، گزارش‌ کنند. به این ترتیب، تمام کارمندان مشارکت می‌کنند و در قبال کار خود، پاسخگوتر خواهند بود.


11.قاعده‌ی ”دو پیتزا” را در جلسات کاری موفق اجرا کنید


مدیرعامل آمازون، جف بزاس، راهبردی برای کسب اطمینان از این امر ایجاد کرد که افراد مناسب در جلسات شرکت می‌کنند. برای این‌که مدیران بتوانند تیم‌های مولد بسازند، تیم‌ها باید به قدری کوچک باشند که بتوان با دو پیتزا، اعضای تیم را تغذیه ‌کرد.

مدیران می‌توانند این نظریه را برای مشخص‌کردن افرادی به کار گیرند که باید به جلسات دعوت ‌شوند. به جای برگزاری یک جلسه‌ی بزرگ در هر هفته و برای تمام کارکنان، گروه‌های کوچک‌تری (شاید بر مبنای بخش‌ها) ایجاد می‌شود و کارکنان کلیدی برای شرکت در جلسات دعوت می‌شوند.


12.مشوق‌ها (و پاداش‌ها) برای شرکت‌کنندگان در جلسات کاری موفق ایجاد کنید


وقتی کارکنان در جلسات دیر حاضر می‌شوند، باعث می‌شوند جلسات بیش از زمان مورد انتظار به درازا بکشند و عدم تمرکز افزایش می‌یابد. برای کسب اطمینان از این‌که تمام افراد سر وقت در جلسه حاضر می‌شوند، برای شرکت در جلسات پاداش در نظر بگیرید.جلسه کاری

حتما بخوانید: 15توصیه مهم برای انتخاب شغل دوم

ابتدا، زمان شروع دقیقی را برای جلسه در نظر بگیرید. برای مثال، اجازه‌ دهید فرض ‌کنیم که جلسات سه‌شنبه‌ها رأس ساعت 3 عصر شروع می‌شوند. اگر کارکنان، دقیقاً رأس ساعت 3 عصر حاضر نشوند، با برچسب تأخیری شناسایی می‌شوند و باید بعد از جلسه برای تمیز کردن اتاق جلسه، بیشتر بمانند.

کارکنانی را که زودتر حاضر می‌شوند، می‌توان به عنوان نخستین گزینه برای انتخاب ‌شدن در پروژه‌های جدید، تشویق‌ کرد.


13.جلسات کاری موفق را عملیاتی کنید


در انتهای جلسات کاری موفق، تمام شرکت‌کنندگان را ملزم‌ کنید تا آن‌چه را یاد گرفتند به همراه اهداف جدید خود، در فرصتی 30 ثانیه‌ای به اشتراک بگذارند. این امر به رییس جلسه کمک می‌کند تا تعیین‌کند شرکت‌کنندگان چه اطلاعاتی را حفظ ‌کرده‌اند و آیا نیازی به تبیین بیشتر موضوعات خاص وجود دارد یا خیر.

روسای جلسات می‌توانند مجموعه‌ای از سوالات را در انتهای جلسات مطرح ‌کنند تا دریابند که کدام یک از شرکت‌کنندگان، چیزی یاد گرفته‌اند. در زیر چند مثال ارائه شده ‌است و در هفته‌ی آینده، طبق برنامه به چه چیزی دست خواهید یافت؟

چه اطلاعاتی از این جلسه را در تیم کاری خود تقویت خواهید کرد؟

یک چیز ارزشمند را نام ببرید که از این جلسه یاد گرفتید.


14. پایانی را برای جلسات کاری موفق در نظر بگیرید


تمام جلسات باید زمان شروع و پایان مشخصی داشته ‌باشند تا اطمینان ایجاد شود که جلسات از اهداف خود دور نشده‌اند. زمان شروع و پایان به روسای جلسات کمک می‌کند تا شرکت‌کنندگان را در مسیر اصلی نگه‌ دارند و فضا برای بحث‌های غیرضروری جانبی یا بحث‌های تکراری ملال‌آور را کاهش می‌دهد.

نهایتاً، جلسات مولد باید به خوبی طراحی‌شوند و بر هدف خاصی متمرکز باشند. با دعوت از افراد مناسب برای شرکت در جلسات و ارتقای مباحث به هنگام و مشارکت‌دهنده، بهره‌وری جلسات کاری موفق به شکل قابل توجهی ارتقا خواهد یافت.
 

منبع :businessinsider

 

دانلود PDF‌مقاله :14 راز برای برگزاری جلسات کاری موفق

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/20-Fan-for-business-branding

چه کارهای خلاقانه ای می‌توان انجام داد.


20 فن برای برند سازی کسب و کار 

 

در طول یک دهه‌ی گذشته، نام‌های جدیدی برای صدها شرکت، محصول، و خدمات ایجاد کرده‌ایم. در این مقاله، به 20فن و نکته برای برند سازی کسب و کار ، برند و محصول و برخی از میانبرها، ایده‌های ترغیب‌کننده‌ی فکر، و محرک ذهن اشاره می‌کنیم که در طول مسیر این دهه، تجربه و مشاهده کرده‌ایم. با بازده همراه باشید و ببینید برای برند سازی کسب و کار چه کارهای خلاقانه ای می‌توان انجام داد.


1. برای برند سازی کسب و کار از شعار فروش شروع کنید و به عقب برگردید


کار را با نوشتن یک تیتر تبلیغاتی، یا وعده‌ی خاصیت یا فایده‌ای‌ منحصر، یا یک درون‌مایه برای محصول‌تان شروع کنید. سپس دنبال نامی بگردید که بازتاب کننده‌ی استراتژی بازاریابی‌تان باشد. مثلا قهوه‌ی آماده‌ای تولید می‌کنید که طعم و بوی آن درست مانند قهوه‌ی بو داده و آسیاب شده‌ی واقعی است؛ از این رو، می‌توانید نام‌اش را “ TASTER’S CHOICEبه معنی برگزیده‌ی چِشَندگان‌”‌ بگذارید. صابون حمام جدیدتان مملو از روغن‌ها و نرم‌کننده‌هایی است که باعث می‌شوند با لمس پوست‌تان، احساس نرمی ابریشمی به طرف مقابل منتقل شود؛ از این رو، “ CARESSیا مثلا نوازش‌” ممکن است نام مناسبی برای این محصول باشد. رستوران‌های زنجیره‌ای مکزیکی‌تان با استفاده از دستورالعمل‌های پخت مکزیکی غذاهای تندی را ارائه می‌کند که آب از دهان مشتریان جاری می‌سازند؛ بنابراین، شاید نام “‌انچیلادا‌“‌ نام مناسبی برای آن باشد.


2. برای برند سازی کسب و کار  شکل متفاوتی آن را هجی کنید


یک دسر ژله‌ای تحت نام ” JELL-O یا مثلا ژلو”‌ به بازار می‌آید. ‌یک نوشیدنی میوه‌ای برای کودکان ممکن است به صورت “ FROOT یا مثلا میوو‌”‌ نامگذاری شود. یک واژه‌ با یک غلط املایی تعمدی می‌تواند به نام محصول‌تان تبدیل شود. به عنوان یک نمونه‌ی دیگر می‌توان به نام شرکت “ TOYS R US” اشاره کرد.


3. خلاف جریان آب شنا کنید تا برند سازی کسب و کار کنید


جریان رقابت را به خوبی بررسی کنید. اگر همه به دنبال نام های‌تک (high-tech) هستند، شما های‌تاچ (high-touch) را انتخاب کنید. چنان‌چه تمام گروه‌های اسمی، مردانه به نظر می‌رسند، شما از گروه‌های اسمی زنانه استفاده ‌کنید. بیمارستانی در آرکانزاس متوجه شد، رقبای‌اش برای نامگذاری مراکز زایمان‌شان، تماما از نام‌های جدی و ساده استفاده کرده‌اند – مثلا مرکز زایمان یا زایشگاه. بنابراین، این بیمارستان نام “ STORK & COMPANYبه معنی لک‌لک و شرکا‌”‌ را برای خود برگزید؛ جامعه از این نام استقبال کرد. فهرست بلند بالایی از نام‌های خودرو وجود دارند که سه بخشی هستند و به “a یا ا‌”‌ ختم می‌شوند: اچیوا، آرورا، براوادا، سلیکا، کرولا، کرسیدا، اینتگرا، ماکسیما، میاتا، پرویا، تردیا، و غیره. اگر در حال برندینگ مدل جدید خودروی‌تان هستید، شاید بهتر باشد خلاف جریان آب شنا کنید.


4. اول نام را برای برند سازی کسب و کار بسازید، سپس قضاوت کنید


کارتان (یا ماموریت اجباری‌تان) را با ساختن انواع و اقسام اسم‌ها شروع کنید – تا آن‌جا که می‌توانید نام و برند سازی کسب و کار متفاوت بسازید. همه‌ی نام‌ها را جایی یادداشت کنید. هنوز معلوم نیست کدام‌شان بد یا کدام‌شان خوب هستند. قضاوت را به بعد موکول کنید. اگر در یک جلسه‌ی گروهی این کار را انجام می‌دهید، برای ایده‌های بد و ناخوشایند یک جریمه تعیین کنید، مثلا در پاسخ به این گونه ایده‌ها بگویید، “‌چه ایده‌ی مزخرفی!‌”؛‌ وی مجبور خواهد بود دو ایده‌ی جدید و بهتر برای نام مورد نظر پیشنهاد دهد.


5. برای برند سازی کسب و کار گزینه‌های‌تان را بیش‌تر کنید


فقط به دنبال فهرست کوتاهی از دو یا سه گزینه‌ی احتمالی نباشید. اسم‌های زیادی ایجاد کنید. با یک جستجوی معمولی در فهرست نام‌های تجاری موجود، حداقل 8 نام از هر 10 نام پیشنهاد شده رد خواهند شد (گاهی ‌اوقات حتی بیش‌تر).



6. یک ایده‌ی تصادفی (رندوم) را امتحان کنید


راجر ون اوچ، مشاور خلاقی است که توصیه می‌کند ذهن‌تان را برای چیزهایی باز کنید که در نگاه اول، به نظر نمی‌رسند ربطی به مشکل‌تان داشته باشند. واژه‌نامه‌ی‌تان را باز کنید و  تا صفحه‌ی 133، سه واژه انتخاب کنید. این واژه‌ها را به هر شکلی با نام مورد نیازتان ارتباط دهید. (مثلا بررسی کنید آیا می‌توانید از این واژه به صورت استعاری استفاده کنید؟) نام تیم ورزشی محبوب‌تان را روی کاغذ بنویسید. این نام چه تاثیری بر روی پروژه‌ای خواهد داشت که در حال انجام‌اش هستید؟ ایده‌های تصادفی می‌توانند ذهن‌تان را شکوفا کنند.


7. برای ساختن و برند سازی کسب و کار از سر واژه استفاده کنید


“هما‌”‌: هواپیمایی ملی ایران. ‌”‌نزاجا‌”‌: نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران. یا ‌”‌ناسا‌” (NASA): سازمان ملی هوانوردی و فضایی ایالات متحده‌ی آمریکا (National Aeronautics and Space Administration). البته ساختن سر واژه کمی دشوار است. ولی اگر بتوانید به سر واژه‌ای برسید که معنی واقعی نیز داشته باشد (مثلا اتکا: اداره تدارکات کارکنان ارتش)، یک مفهوم بازاریابی برای نام‌تان ساخته‌اید.


8. آرام و راحت باشید


از تلفن‌های مکرر دور باشید. از فضای دفتر خارج شوید. وقتی جسماً آرام و راحت باشید، به بهترین نحو می‌توانید به کار نام‌گذاری بپردازید. از لحاظ هیجانی هم باید در محیطی به این کار بپردازید که بتوانید هر فرصت و احتمالی را بپذیرید.

 



برندشازی

 

 

حتما بخوانید: آموزش مهارت های لازم برای پیدا کردن شغل مناسب خود


9. برای برند سازی کسب و کار خرده‌ فروشی‌های محلی‌تان را بررسی کنید

 


آن‌ها معمولا نام‌هایی مبتکرانه و پر معنی انتخاب می‌کنند. بررسی کنید که آن‌ها برای انتخاب این نام‌ها چه فرایند فکری را پشت سر می‌گذارند. “‌آذین‌” برای یک فروشگاه زیورآلات و لوازم آرایشی؛ “‌بویان‌” برای یک فروشگاه عطر و ادکلن. “‌دیبا‌”‌ برای یک پارچه‌فروشی.



10. یک واژه‌ی جدید بسازید


سعی کنید با کنار هم گذاشتن بخش‌های مختلف واژه‌هایی که در اختیار دارید، یک واژه‌ی جدید بسازید. در برخی موارد، می‌توانید کل واژه‌ها را به هم پیوند بزنید. به این روش زبانشناسی ساختمانی (constructional linguistics) می‌گویند. به ترکیب یک خودرو (car) و یک وَن (van) می‌گویند ‌”‌کاروان (caravan)”. به گزارش هفتگی (week) اخبار (news) ”نیوزویک (Newsweek)” گفته می‌شود. این‌گونه اسم‌ها در همه‌ جای اطراف‌مان یافت می‌شوند. مثلا، “‌آبفا‌” برای شرکت آب و فاضلاب، ‌”‌آدیداس‌”‌ که از نام موسس این شرکت، آدولف داسلر گرفته شده است. در دهه‌ی 1860 میلادی، شرکت سازنده‌ی کفپوش‌های سخت و ارزان‌قیمتی که از الیاف کتان (در زبان لاتین ” linum”) و نوعی روغن به نام ” oleum” ساخته می‌شد، نام “‌لینولئوم، LINOLEUM” را برای خود برگزید. واژه‌ی ‌”‌نابیسکو‌‌، NABISCO” از ترکیب عبارت “National Biscuit Company، به معنی شرکت ملی بیسکوئیت‌”‌ به وجود آمده است.



11. تصویری از مرجع نام مورد نظرتان را در ذهن بسازید(برند سازی کسب و کار)


چه تصویری می‌تواند شرکت یا محصول‌تان را بازنمود کند؟ یک حیوان؟ یک رنگ؟ یک اقیانوس؟ یک کوه؟ یک مفهوم بصری ممکن است شما را به نام مورد نظرتان برساند. یک بازاریاب برای نام‌گذاری یک داروی جدید گلودرد که در بطری اسپری فروخته می‌شد، به دنبال نامی مناسب بود. برای آن‌که این دارو را بتوان به خوبی به نقطه‌ی مورد نظر اسپری کرد، دهان باید کاملا باز می‌شد. این کار تصویری از یک رام‌کننده‌ی شیر را در ذهن متبادر می‌کرد که سرش را در دهان شیر فرو برده است.

نام این دارو “ THROAT TAMER به معنی رام‌کننده‌ی گلو‌”‌ شد؛ این نام از مفهوم تسکین “‌غرش‌” ناشی از سرفه‌های گلودرد نیز دور نبود. شرکت کولمورگن برای انجام برخی کارهای صنعتی، به تازگی یک موتور جریان مستقیم بسیار نازک را به بازار معرفی کرده بود. 


مسطح بودن این محصول برای این شرکت یک مزیت بود، و البته یک مفهوم بصری کلیدی نیز با خود به همراه داشت؛ نام موفق این موتور: “PANCAKE، پنکیک‌”.


12. نام و برند سازی کسب و کار هماهنگ با سطح واژگانی مشتریان‌تان انتخاب کنید


سطح تحصیلات و جایگاه اجتماعی مشتری غالبا قابل‌قبول‌ترین واژگان را برای نامگذاری تعیین می‌کند. زبان علمی یا دانشگاهی معمولا مناسب محصولات دارویی است. زبان رسمی نیز ممکن است بیش‌تر مناسب خدمات بانکی باشد. ولی واژگان متعلق به زیر دیپلم بهترین گزینه برای محصولاتی است که مصرف‌کننده‌ی عام دارند.


13. به این موضوع فکر کنید که چرا مشتری باید از نام انتخابی‌تان استفاده کند


یک جفت کتانی 100 دلاری باعث می‌شود بتوانم سریع‌تر و چابک‌تر بدوم. بنابراین، چه اسمی می‌تواند این چنین سرعت و چابکی را نشان دهد؟ “REEBOK، ریباک‌“‌ نام یک غزال سریع و چابک آفریقایی. “PUMA، پوما‌“‌ یک واژه‌ی اسپانیایی برای نوعی شیر کوهی. آیا سایر کتانی‌ها با نام‌های دیگر، به مشتریان حس سرعت و چابکی را القا می‌کنند؟


14. به این موضوع فکر کنید که نام انتخابی‌تان در چه مکان‌هایی استفاده خواهد شد


تصور کنید محصول‌تان در دستان مشتری است، و وی واقعا در حال استفاده از آن است. در قدیم، یک بازاریاب متوجه شد بسیاری از آدم‌ها تمایل دارند در مسیر رفت و آمد به محل کارشان از دستگاه ضبط صدا استفاده کنند. به همین خاطر، نام دستگاه جدید ضبط صدای قابل حمل‌اش را “ COMMUTERبه معنی مسافر، یا عابر‌” گذاشت.


15. برای برند سازی کسب و کار عبارتی را از زبان قرض بگیرید


شرکتی به نام سیرز نوعی باتری خودرو تولید کرد که بسیار سرسخت و بادوام بود. این شرکت برای توصیف این مفهوم پیچیده (سرسخت و بادوام) به شیوه‌ای ساده، عبارت “DIE-HARD، جان سخت‌”‌ را از واژه‌نامه قرض گرفت. زبانشناسان به این کار “‌اقتباس از یک استعاره‌”‌ می‌گویند. مثال دیگر: نام “کلوس‌آپ، CLOSE-UP” نامی است برای خمیر دندانی که دارای انواع مختلفی با یک فرمول است. (این برند در بازار، به عنوان خمیردندانِ بوسندگان مشهور است).

 

برندسازی

حتما بخوانید: رازهای موفقیت در زندگی و کسب و کار


روزگاری، ملوانان آلمانی برای اشاره به یک کشتی جدید از عبارت ”spiksplinternieuw” استفاده می‌کردند. این عبارت یعنی “هر میخ و هر چوب این کشتی جدید است.‌”‌ بعدها انگلیسی‌ها این عبارت را به زبان انگلیسی تبدیل کردند و به این صورت نوشتند: “ spick and spannew”، و سپس سربازان آمریکایی آن را به صورت آمریکایی برگرداندند: ” spic and span”. در نهایت، یک تولیدکننده‌ی زیرک مواد شوینده خانگی این نام را برای خود اختیار کرد:  SPIC-AND-SPAN.


16. از بهترین ابزار در برند سازی کسب و کار استفاده کنید


جهت تلاش برای یافتن نام‌های خطیر و بسیار مهم، تنها واژه‌نامه‌ی مناسب، واژه‌نامه‌ی انگلیسی 13 جلدی شگفت‌انگیز آکسفورد است. گزینه‌ی بعدی با فاصله‌ی زیاد نسبت به آکسفورد، ویرایش سوم واژه‌نامه‌ی بین‌المللی وبستر است. هم‌چنین، حین انجام نام‌گذاری، به یک اصطلاح‌نامه یا تزاروس نیز نیاز پیدا می‌کنید. اصطلاح‌نامه‌های کوچکی را که در هر دفتری، یک جلد از آن وجود دارد، فراموش کنید. یک اصطلاح‌نامه‌ی کامل و قطور پیدا کنید. مثلا، تزاروس مارچ (March’s Thesaurus) گزینه‌ی مناسبی است. یا حتی یک گزینه‌ی بهتر:‌ هم‌معنی یاب (Synonym Finder، نویسنده جی. آی. رودیل، انتشارات وارنر). این کتاب حاوی 1.5 میلیون واژه‌ی هم‌معنی (مترادف) است.


17. سری به متون مذهبی برای برند سازی کسب و کار بزنید


شرکت پروکتر اند گمبل، در 1878، صابون جدیدی اختراع کرد. این صابون سفید رنگ و بسیار خالص بود، و بر خلاف سایر صابون‌ها، روی آب شناور می‌ماند. هرلی پروکتر در تلاش بود نام مناسبی برای این محصول انتخاب کند. تا این‌که یک روز صبح یکشنبه، صدای کشیشی را شنید که آیه‌ی هشتم از فصل 45 کتاب مزامیر را می‌خواند – “‌ همه رختهای تو مُرّ و عود و سلیخه است، از قصرهای عاج (ivory) که به تارها تو را خوش ساختند.‌”‌ آقای پروکترِ جوان بالاخره نام مناسب را پیدا کرد؛ ivory به معنی عاج (با این‌که عاج در حقیقت، کاملا سفید رنگ نیست و قطعا روی آب نیز شناور نمی‌ماند!).


18. به حرف‌های مشتریان‌تان گوش دهید


امروز به این روش، گروه کانونی یا پنل آنلاین می‌گویند. هر از گاهی، این روش فرصت مناسبی را پیش روی برخی‌ها گذاشته است. یک داروساز اهل بالتیمور، به نام جرج بانتینگ، در اوایل قرن بیستم، کرم پوست جدیدی را تولید کرد. وی این کرم را در ظرف‌های کوچک آبی رنگی با برچسب “‌داروی آفتاب ‌سوختگی دکتر بانتینگ‌”‌ به فروش رساند. زنانی که هرگز بدون چتر آفتاب از خانه خارج نمی‌شدند، با هیجان زیادی از این محصول صحبت کردند. ولی جرج به دنبال گسترش کسب و کارش بود. تا این‌که یک روز، مردی وارد فروشگاه‌اش شد و اظهار کرد که این داروی آفتاب‌ سوختگی، به شکل معجزه‌آسایی اگزمای‌اش را درمان کرده است (اگزما نوعی التهاب دردناک پوست است). دکتر بانتینگ از این فرصت استفاده کرد و نام محصول‌اش را از داروی آفتاب سوختگی دکتر بانتینگ به NOXZEMA (نوگزما) تغییر داد.


19. برند سازی کسب و کار را به مثابه‌ یک تعهد بدانید


محصول یا کسب و کار‌تان چه فایده یا صفتی را در اختیار دارد؟ NYQUIL (نای‌کوئیل)، یک داروی ضد سرماخوردگی است که از ترکیب بخش اول واژه‌ی night (به صورت ny، به معنی شب) و بخش دوم از واژه‌ی tranquil (به صورت quil، به معنی آرامش) ساخته شد. 


این نام خواب شبانه‌ی آرام و راحتی را وعده می‌دهد. “‌اگر مطمئن هستید، دست‌های‌تان را بالا ببرید‌”‌، پیامی است که به درستی بر روی یک محصول خوشبو کننده نوشته شده است. زبانشناسان مشاهده کرده‌اند که فحوای یک نام، بسیار قوی‌تر از آوای آن نام است. به علاوه، نام از مجموعه‌ای از ارتباطات تشکیل شده است.


20. برای ساختن نام و برند سازی کسب و کار به سایر زبان‌ها هم نگاهی بیندازید


دنبال ترجمه‌ی ریشه‌ واژه‌ها، واژه‌های اصلی، و اصطلاحات مرتبط برای برند سازی کسب و کار بگردید. میتسوبیشی (که نماد آن از سه الماس یا علامت خشت تشکیل شده است) واژه‌ی DIAMANTE (تزیین شده با جواهرات) را به عنوان نام خودروی جدید لوکس‌اش برگزید. VOLVO (ولوو) واژه‌ای است لاتین، به معنی “‌من می‌چرخم‌”‌. اوریو به یونانی یعنی “‌تپه‌”‌. (شکل اولیه‌ی بیسکوئیت‌های این شرکت تپه مانند بود). قهوه‌ی بدون کافئین نخستین بار در اروپا معرفی شد. SANKA ادغامی از عبارت فرانسوی “ sans caffein یعنی بدون کافئین‌”‌ است. مالک یک شراب‌خانه‌ی کوچک، تلاش‌های‌اش را در قبال یک دوست با عبارت ” labor of love به معنی کار دل‌”‌ توصیف کرد. همین عبارت به نامی برای این شراب‌خانه تبدیل شد. این اصطلاح به زبان فرانسه “ TRAVAIL DU COEUR ” است.

 

دانلود PDF ‌مقاله :20 فن برای برند سازی کسب وکار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/Factors-increasing-productivity

هزینه ها.

عوامل افزایش بهره وری در کار و زندگی چیست؟


 
یکی از مواردی که همه سازمان ها و حتی انسان ها به آن توجه دارند، موضوع بهره وری است، اینکه سازمانشان و یا اصلاً خودشان بهره وری بالایی داشته باشند.
اگر در تعریفی ساده بخواهیم بهره وری را در سازمانی توضیح دهیم، یعنی میزان خروجی و سود سازمان نسبت به هزینه ها.

یعنی اگر سازمانی بتواند با ثابت نگهداشتن کیفیت، از میزان هزینه های سازمانی خود کم کند، می تواند بگوید بهره وری ایجاد کرده است. در استاندارد ایزو 9001 از بهره وری بسیار گفته شده است و یکی از اهداف استاندارد ایزو 9001:2015 بالا بردن بهره وری سازمان در حوزه سیستم مدیریت کیفیت است.

 

اما تعریفی که استاندارد از بهره وری و عوامل کلیدی آن دارد، دو مقوله اثربخشی و کارایی است.


معمولا برنامه‌های تشویقی طوری پی‌ریزی می‌شوند که همه‌ی بودجه‌ی صرف‌شده برای پاداش‌ها، همسو با مُد بازار باشد. یعنی در خیلی از شرکت‌ها در تخصیص پاداش، عملکرد کارمندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد و فقط درصدی از درآمد به‌عنوان پاداش در نظر گرفته می‌شود. برای خرید ابزارهای آموزشی هم بیشتر به این توجه می‌شود که کدام تأمین‌کننده، کمترین هزینه را پیشنهاد می‌دهد نه اینکه کدام‌ یک بیشترین بهره‌‌ وری را تضمین می‌کند. در هنگام استخدام کارمندان نیز بیشتر به کم کردن هزینه‌ها اهمیت داده می‌شود و بهبود قابلیت یا ظرفیت شرکت، کمتر در نظر گرفته می‌شود. 


 

اثر بخشی

حتما بخوانید:علم بهتر است یا ثروت؟


تعریف اثربخشی بهره وری (effectiveness):


میزانی که فعالیت های برنامه ریزی شده تحقق یافته و نتایج برنامه ریزی شده بدست آمده است.

منظور از عبارت بالا این است که هرگاه شاخص هایی مرتبط با برنامه ریزی و با محوریت زمان داشته باشیم، از اثربخشی صحبت کرده ایم.

شاخص هایی مانند: مدت زمان تولید، تحویل به موقع ، برنامه ریزی، مدت زمان رسیدگی به شکایات مشتری و ....


تعریف کارایی بهره وری (efficiency):


رابطه میان نتایج بدست آمده با منابع استفاده شده.

منظور از عبارت بالا این است که هرگاه شاخص هایی مرتبط با کار و منابع تعریف کردیم، یا هرگاه صحبت از پول به میان آمد، از کارایی صحبت کرده ایم.
بعنوان مثال: اتمام پروژه با بودجه مصوب، استفاده از حداقل نیروی انسانی، هزینه های تعمیرات و نگهداری و ....
حال سازمانی را می توانیم بهره وربنامیم که بتواند هر دو پارامتر اثربخشی و کارایی را داشته باشد.


برای من افزایش بهره وری در کار ، در حقیقت داشتن بهره‌وری بالا در زندگی است. من یکی از موسسان شرکت سرمایه‌گذاری سنترویو کپیتال Centerview Capital هستم، و باید بگویم فعالیت‌های شخصی و حرفه‌ای من هم‌دیگر را تغذیه می‌کنند.

دنبال‌کردن این چهار اصل کمک‌تان می‌کند بهره وری زندگی‌تان را بالا ببرید و خروجی خلاقانه‌ی کارتان را به بیش‌ترین حد برسانید.



افزایش بهره وری در کار و زندگی

 

 1. ذهن و جسم‌تان را آماد‌ه‌کنید

مدیریت‌ انرژی و سلامت شما به‌اندازه‌ی مدیریت زمان‌تان اهمیت‌دارد.

    بیش‌تر بخوابید: 

نتایج پژوهش‌های دانشگاه هاروارد نشان می‌دهند کمبود خواب، بهره وری و راندمان کاری را پایین می‌آورد، باعث به‌وجود آمدن خطا و اشتباه در انجام‌‌دادن کار می‌شود و برخی بیماری‌ها نیز با آن ارتباط دارند.

 

    ورزش‌کنید:

پژوهش‌ها نشان می‌دهند ورزش‌ کردن مزایای زیادی برای ذهن دارد.
متفاوت فکر کنید: در حوزه‌ای کاملا نامرتبط با حوزه‌ی کاری‌تان کارهای ذهنی و خلاقانه داشته‌ باشید تا به ایده‌ّ های جدید دست‌ پیدا کنید.

 

    استراحت کوتاه داشته‌ باشید: 

پژوهش‌ها نشان می‌‌دهند داشتن یک استراحت کوتاه 15 دقیقه‌ای بعد از هر 90 دقیقه کار و چند وقت استراحت بلندتر می‌تواند تاثیر مثبتی روی بهره وری کاری داشته‌باشد.

 

    تغذیه سالم داشت‌باشید: 

به نخوردن نهارهای سنگین اکتفا نکنید. سازمان جهانی تغذیه اعلام‌کرده است تغذیه‌ی درست می‌تواند بهره‌ وری را تا 20 درصد افزایش‌دهد.

 

    ذهن‌آرامی (مدیتیشن) داشته‌باشید: 

پژوهش‌های علمی همچنین حاکی از تاثیرات مثبت ذهن‌آرامی روی شکل ذهن، عملکرد و طول عمر آدمی تاثیر مثبت دارند.


2. محیط  مناسب را به‌ وجود بیاورید


عوامل حواس‌پرتی را به حداقل برسانید. بسیاری از آدم‌ها فکر می‌کنند انجام‌دادن چند کار به‌طور همزمان، بهره‌وری‌شان را افزایش می‌دهد، در صورتی‌که در حقیقت خلاف این امر صادق است. این کار علاوه بر کاهش بهره‌ وری، می‌تواند باعث ایجاد استرس شود و از تفکر عمیق که لازمه‌ی رسیدن به نوآوری است، جلوگیری کند.

 

محیط مناسب کاری

حتما بخوانید: 20 اصول برای جلب اعتماد مشتری در فروش های اینترنتی


موقع انجام‌ دادن کار و فکر کردن، وای‌ فای دستگاه‌ هایتان را خاموش‌ کنید.
به‌جای این‌ که ایمیل‌ّ هایتان را همان لحظه‌ای که برایتان ارسال می‌شوند بخوانید، هر روز تنها 2 یا 3 بار برای خواندن ایمیل‌ّهایتان وقت بگذارید.
برای جلسه‌هایتان تنها به‌ اندازه‌ ای که تخمین‌ زده‌اید وقت‌ بگذارید، نه به اندازه‌ی عرف کاری که یک ساعت برای هر جلسه است.


آزاد بودن یا نبودن وقت‌تان را به‌نحوی به دیگران نشان‌دهید (مثلا وقتی وقت‌تان آزاد است در اتاق‌تان را باز بگذارید و وقتی کار دارید در اتاق‌تان را ببندید).

 

    فضای کارتان را بهینه‌کنید: 

دما، نور، مرتب‌بودن وسایل، دکور و صداهای اطراف، همه و همه روی حال و هوا و بهره‌ وری شما تاثیر دارند. این‌ها را به بهترین شکل ممکن برای خودتان تنظیم‌کنید، مثلا لامپ چراغ مطالعه‌ی میزتان را عوض‌کنید، پنکه یا دستگاه تصفیه‌ی هوا کنارتان داشته‌باشید یا روی میزتان گیاه بگذارید.


3. فهرست‌کردن کارها، برنامه‌ریزی و انجام‌ دادن‌‌ شان برای بهره وری


فهرست‌کردن کارهایی که باید انجام‌دهید، چه کارهای کوچک و چه کارهای بزرگ، شما را قادر می‌سازد بهتر برنامه‌ریزی کنید، بلکه شما را از استرس ناشی از فراموش‌ کردن کارهایتان خلاص‌می‌کند. پروژه‌های بزرگ (مثل “معرفی محصول برای مشتری”) را به پروژه‌های کوچک‌تر تقسیم‌کنید (مثلا “نیم ساعت مشخص‌کردن چارچوب کلی کار و یک ساعت خواندن منابع مربوطه”).
برنامه‌ریزی‌ کنید و زمان انجام‌ دادن کارهایتان را به ترتیب اولویت‌شان مشخص‌کنید. اگر برای انجام‌ دادن کارهای با اولویت بیش‌تر وقت ندارید، یکی از کارهایتان کم‌ اهمیت‌تر را از برنامه حذف‌کنید تا برای آن کار وقت داشته‌ باشید.
توجه‌کردن به زمان و برنامه‌ریزی کمک‌تان می‌کند کارهای بیش‌ تری انجام‌ دهید. به‌جای این‌که انجام‌دادن کارهای بزرگ و مشکل را به آخر روز بیندازید، آن‌ها را قبل از بقیه‌ی کارها انجام‌‌دهید.


4. به بهره‌وری دیگران اهمیت‌دهید


آدم‌ها اغلب درباره‌ی بهره‌ وری خودشان نگران هستند، اما بهره‌وری دیگران هم بی‌تردید روی بهره وری شما تاثیر می‌گذارد. سعی‌کنید به دیگران هم کمک‌ کنید و از آن‌هایی که کارهایشان را به‌شکل بهینه انجام می‌دهند کمک بگیرید. از فناوری استفاده‌کنید. در ادامه من فهرست نرم‌افزارهای تلفن همراهی که معمولا استفاده می‌کنم را آورده‌ام:

کایبر Kyber: نرم‌افزار تلفن همراهی که برای “فهرست‌کردن کارها، برنامه‌ریزی و انجام‌دادن‌شان” که پیش‌تر از آن صحبت‌کرده‌ام، بسیار کمکم می‌کند. به علاوه، با این نرم‌افزار می‌توانم با آن‌ّهایی که بهره‌ وری بیش‌تری دارند و از من سخت‌کوش‌تر و بابرنامه‌تر هستند هم ارتباط داشته‌باشم.
اورنوت Evernote: من دیگر روی کاغذ یاد داشت برنمی‌دارم. با این نرم‌افزار یک‌بار چیزی را یادداشت می‌کنم و بعد روی هر دستگاه دیگری به آن دسترسی خواهم‌ داشت.
اینستاکارت Instacart: برای داشتن تغذیه‌ی سالم، باید همیشه به خوراکی‌های سالم دسترسی داشت. با این نرم‌افزار می‌توانم با پرداخت سالیانه 90 دلار ، همه‌جا خوارکی سالم دریافت‌کنم.
گوگل شاپینگ Google Shopping: این نرم‌افزار مشابه نرم‌افزار انستاکارت است، منتهی برای مواد غیرفاسدشدنی. تحویل اجناس هم در همان روز یا روز بعد است.
مای‌فیتنس‌پَل MyFitnessPal: این نرم‌افزار 
تلفن همراه،‌ تغذیه و ورزش من را رصد می‌کند.

تقریبا همه‌ی عادت‌ها نتیجه‌ی گرفتن تصمیمات کوچک هستند، و البته پیشرفت‌ّهای بسیار کوچک می‌توانند در دزارمدت موفقیت‌های بزرگی را به همراه داشته‌باشند. لازم نیست برای افزایش بهره وری تغییرات بزرگی در عادت‌هایتان ایجاد کنید. تنها کافی است سعی‌کنید در هر کدام از حوزه‌های یاد شده‌ 1 درصد عملکرد بهتری داشته‌باشید و خیلی‌زود خواهید دید چه تفاوت بزرگی در بهره وری زندگی‌تان ایجاد می‌شود.
 

 

دانلود PDF‌مقاله :عوامل افزایش بهره وری در کار و زندگی چیست؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/Sleep-problems-and-problems

برای روز آینده بازیابی و بازسازی گردد.

اختلالات خواب و روش های درمان آن را بشناسید

 

خواب یکی از نیازهای اصلی و ضروری انسان است که فواید روحی و جسمی بسیاری دارد، ازجمله تقویت حافظه، کاهش استرس، افزایش تمرکز، کمک به ثابت نگه داشتن وزن و… . بعضی از مردم به‌محض آنکه سرشان را روی بالش می‌گذارند، خواب‌شان می‌برد، اما به‌خواب رفتن بقیه چندین ساعت طول می‌کشد یا در طول شب چندبار از خواب بیدار می‌شوند. 

داشتن یک خواب شبانه‌ی خوب و کافی یکی از مهم‌ترین کارهایی است که می‌توانید در جهت حفظ سلامتی بدن و همچنین آرامش فکر و ذهن‌تان انجام دهید. خواب کافی زمان و انرژی لازم را در اختیار بدن‌تان قرار می‌دهد تا از اضطراب‌ها و نگرانی‌های روز گذشته جدا شود و برای روز آینده بازیابی و بازسازی گردد.

اما مسئله اینجاست که هنگامی که پای خواب در میان باشد، تنها کمّیت آن نیست که اهمیت دارد، بلکه کیفیت هم مهم است! اینکه در زمان بیداری چه احساسی دارید، به شدت به این بستگی دارد که چگونه می‌خوابید. به طور مشابه، درمان مسائلی مانند خستگی در طول روز و مشکلات خواب، معمولا در برنامه‌ی روزانه و سبک زندگی‌تان نهفته است.

پس اگر شما هم چنین مسائلی را تجربه کرده‌اید، نکات زیر را امتحان کنید و از میان‌شان، آنهایی را پیدا کنید که بیشترین کمک را به بهبود خواب‌تان می‌کنند، باعث ‌می‌شوند که احساس بهره‌وری بیشتری کنید، از نظر ذهنی آماده‌ باشید، هیجانات‌تان را متعادل سازید و در طول روز پرانرژی باشید. پس در این مقاله ببینید چطور می‌توانید خواب راحتی داشته باشید. 

نداشتن خواب کافی یا باکیفیت، می‌تواند عوارض جبران‌ناپذیری روی بدن داشته باشد. شاید شما بتوانید اثرات ظاهری یک یا چند شب بی‌خوابی را با چرت زدن در وسط روز و چند لیوان قهوه ازبین ببرید، اما اگر این مشکل دائمی یا مزمن شود، آنگاه اوضاع واقعا از کنترل‌تان خارج خواهد شد.

 درصد زیادی از مردم با نوعی اختلال خواب دست‌ و پنجه نرم می‌کنند. اگر شما هم جزء این افراد هستید یا کسی را می‌شناسید که مدت‌هاست از بی خوابی و اختلالات خواب شکایت می‌کند، مطلب زیر را ازدست ندهید!


اختلالات خواب چه هستند؟


اختلالات خواب، شرایطی هستند که بر توانایی خوب خوابیدن به‌طور منظم تأثیر می‌گذارند. این اختلالات چه در اثر یک مشکل سلامتی ایجاد شوند، چه به‌خاطر استرس بیش‌ ازحد باشد، روزبه‌روز شایع‌تر می‌شوند.

اکثر افراد گاهی‌ اوقات به‌علت استرس، برنامه‌های فشرده و سایر عوامل بیرونی، مشکلات خواب را تجربه می‌کنند. بااین‌حال هنگامی‌که این مشکلات به‌طور منظم اتفاق می‌افتند و در زندگی روزمره اختلال ایجاد می‌کنند، ممکن است نشان‌دهنده‌ی اختلال خواب باشند.

بسته به نوع اختلال خواب، افراد ممکن است به‌سختی به‌خواب بروند و در طول روز به‌شدت احساس خستگی کنند. کمبود خواب می‌تواند روی انرژی، خلق‌ و خو، تمرکز و سلامت کلی تأثیر منفی بگذارد.

در برخی موارد، اختلالات خواب می‌توانند نشانه‌ای از یک مشکل سلامتی جسمی یا روحی باشند. این‌گونه مشکلات خواب معمولا با درمانِ علت زمینه‌ای برطرف می‌شوند. هنگامی‌که اختلالات خواب در اثر یک بیماری دیگر ایجاد نشده باشند، درمان معمولا شامل ترکیبی از درمان‌های پزشکی و تغییرات سبک زندگی است.

اگر حدس می‌زنید که ممکن است یک نوع اختلال خواب داشته باشید، لازم است فورا برای تشخیص و درمان آن به پزشک مراجعه کنید. اختلالات خوابدرصورتی‌که درمان نشوند، 


عوارض منفی ایجاد می‌کنند که می‌توانند به مشکلات سلامتی بیشتر منجر شوند. آنها می‌توانند بر عملکرد شما در محل کار تأثیر بگذارند، باعث تنش و کشمکش در روابط شوند و در توانایی شما برای انجام فعالیت‌های روزمره اختلال ایجاد کنند.


علائم اختلالات خواب چیست؟


علائم می‌توانند بسته به شدت و نوع اختلال خواب، متفاوت باشند. همچنین اگر اختلالات خواب درنتیجه‌ی یک بیماری دیگر به‌وجود آمده باشند، ممکن است علائم مختلف و متنوعی از خود بروز دهند. بااین‌حال علائم کلی اختلالات خواب عبارت‌اند از:

 

  • اِشکال در به‌خواب رفتن یا در خواب ماندن؛
  • احساس خستگی در طول روز؛
  • نیاز شدید به چرت زدن در طول روز؛
  • تحریک‌پذیری یا اضطراب؛
  • نداشتن تمرکز؛
  • افسردگی.


چه چیزی باعث اختلالات خواب می‌شود؟

شرایط، بیماری‌ها و اختلالات بسیاری وجود دارند که می‌توانند باعث بروز اختلالات خواب شوند. در بسیاری از موارد، اختلالات خواب درنتیجه‌ی یک مشکل سلامتی زمینه‌ای به‌وجود می‌آیند.

 

اختلالات خواب

حتما بخوانید: فواید یادگیری قانون جذب در زندگی

1. آلرژی‌ها و مشکلات تنفسی

آلرژی‌ها، سرماخوردگی ها و عفونت‌های دستگاه تنفسی فوقانی می‌توانند تنفس را در شب دشوار کنند. ناتوانی در تنفس ازطریق بینی نیز می‌تواند باعثمشکلات خواب شود.


2. نوکتوریا

نوکتوریا یا تکرر ادرار شبانه ممکن است باعث شود چندین بار در طول شب از خواب بیدار شوید که همین در خواب‌تان اختلال ایجاد می‌کند. عدم تعادل هورمونی و بیماری‌های دستگاه ادراری می‌توانند در ایجاد این وضعیت نقش داشته باشند. اگر تکرر ادرار شما با خونریزی یا درد همراه است، حتما بلافاصله به پزشک مراجعه کنید.


3. درد مزمن

درد ثابت و دائمی می‌تواند به‌خواب رفتن را دشوار کند. حتی ممکن است پس از به‌خواب رفتن، شما را از خواب بیدار کند. برخی از شایع‌ترین علل درد مزمن عبارت‌اند از:

 

  • آرتروز؛
  • سندروم خستگی مزمن؛
  • فیبرومیالژیا (سندرم درد اسکلتی-عضلانی مزمن)؛
  • بیماری التهابی روده؛
  • سردرد مداوم؛
  • کمردرد مداوم.


در برخی موارد، درد مزمن ممکن است با اختلالات خواب تشدید شود. به‌عنوان مثال پزشکان بر این باورند که پیشرفت فیبرومیالژیا ممکن است بامشکلات خواب مرتبط باشد.

 

4. استرس و اضطراب

استرس و اضطراب، اغلب بر کیفیت خواب تأثیر منفی می‌گذارند. در این شرایط به‌خواب رفتن یا در خواب ماندن برای شما دشوار می‌شود. کابوس دیدن، حرف زدن در خواب یا راه رفتن در خواب نیز ممکن است خواب‌تان را برهم بزند.


انواع اختلالات خواب چه هستند؟


انواع بسیار مختلفی از اختلالات خواب وجود دارند که برخی از آنها ممکن است به‌دلیلِ مشکلات سلامتی زمینه‌ای ایجاد شوند.

 

بی خوابی

حتما بخوانید: مزایای کار در منزل و داشتن درآمد خانگی


1. بی‌خوابی

بی‌خوابی عبارت است از ناتوانی در به‌خواب رفتن یا در خواب ماندن. بی‌‌خوابی می‌تواند به‌خاطر پرواززدگی (jet leg)، استرس و اضطراب و هورمون‌ها یا مشکلات گوارشی ایجاد شود؛ همچنین ممکن است نشانه‌ای از یک بیماری دیگر باشد. بی‌خوابی برای سلامت کلی و کیفیت زندگی شما بسیار مضر است و می‌تواند باعث بروز مشکلات زیر شود:

  • افسردگی؛
  • اِشکال در تمرکز؛
  • تحریک‌پذیری؛
  • افزایش وزنغ
  • ایجاد اختلال در عملکرد شما در مدرسه یا محل کار.


متأسفانه بی‌خوابی در ایالات‌متحده، بسیار شایع است. تقریبا 50 درصد از بزرگسالان آمریکایی در برهه‌ای از زندگی‌شان دچار بی‌خوابی می‌شوند. این اختلال بیشتر از همه در میان سالمندان و زنان دیده می‌شود.


سه نوع بی‌ خوابی وجود دارد:

 

مزمن: هنگامی‌که بی‌خوابی به‌طور منظم برای حداقل یک ماه ادامه دارد.
متناوب: هنگامی‌که بی‌خوابی به‌صورت دوره‌ای اتفاق می‌افتد.
گذرا: هنگامی‌که بی‌خوابی در هر بار فقط برای چند روز طول می‌کشد.


2. آپنه‌ی خواب


آپنه‌ی خواب بروز وقفه‌های تنفسی در طول خواب است. این یک وضعیت پزشکی جدی است که باعث می‌شود، بدن اکسیژن کمتری دریافت کند و همچنین می‌تواند شما را در طول شب از خواب بیدار کند.


3. پاراسومنیاها


پاراسومنیاها، گروهی از اختلالات خواب هستند که باعث حرکات و رفتارهای غیرطبیعی در هنگام خواب می‌شوند. آنها عبارت‌اند از:

 

  • راه رفتن در خواب؛
  • حرف زدن در خواب؛
  • ناله کردن در خواب؛
  • کابوس‌های شبانه؛
  • شب‌ادراری؛
  • دندان قروچه یا فشردن فک‌ها روی هم.

4. سندروم پای بی‌ قرار


سندروم پای بی‌قرار (RLS) یعنی نیاز شدید به تکان دادن پاها. این نیاز گاهی‌اوقات با حس مورمور شدن و سوزش در پاها همراه است. درحالی‌که این علائم می‌توانند در طول روز اتفاق بیفتند، اما در شب بسیار شایع‌تر هستند. RLS اغلب با مشکلات سلامتی خاص ازجمله ADHD و بیماری پارکینسون مرتبط است، اما علت دقیق آن مشخص نیست.


5. نارکولپسی


نارکولپسی حملات خوابی است که در طول روز اتفاق می‌افتند. این بدان معناست که شما ناگهان احساس خستگی می‌کنید و بدون اطلاع به‌خواب می‌روید. این اختلال اغلب می‌تواند به فلج خواب نیز منجر شود؛ وضعیتی که باعث می‌شود شما قادر نباشید بلافاصله بعد از بیدار شدن از خواب، بدن‌تان را حرکت دهید. 

هرچند نارکولپسی ممکن است به‌خودی‌خود رخ دهد، اما معمولا به اختلالات عصبی خاصی مانند اسکلروز چندگانه یا ام اس (MS) مربوط است.


اختلالات خواب چگونه تشخیص داده می‌شوند؟


پزشک شما اول یک معاینه‌ی فیزیکی انجام خواهد داد و اطلاعاتی در مورد علائم و سابقه‌ی پزشکی شما جمع‌آوری می‌کند. همچنین ممکن است آزمایش‌های مختلفی را برای شما تجویز کند، ازجمله:

 

درمان خواب

حتما بخوانید: خودشیفتگی و نشانه های افراد خودشیفته چیست؟

پلی‌سومنوگرافی (تست خواب):

مطالعه‌‌ای مربوط به خواب است که سطوح اکسیژن، حرکات بدن و امواج مغزی را ارزیابی می‌کند تا مشخص کند که آنها چگونه باعث اختلال در خواب می‌شوند.

الکتروانسفالوگرام:

آزمایشی که فعالیت الکتریکی را در مغز بررسی می‌کند و هرگونه مشکلات احتمالی مربوط به این فعالیت را شناسایی می‌کند.


آزمایش خون ژنتیک:

یک آزمایش خون که معمولا برای تشخیص نارکولپسی و سایر مشکلات سلامتی زمینه‌ای به‌کار می‌رود که ممکن است موجب بروز مشکلات خواب شوند.
این آزمایش‌ها می‌توانند در تعیین دوره‌ی درمان مناسب برای اختلالات خواب، بسیار ضروری باشند.



اختلالات خواب چگونه درمان می‌شوند؟


درمان اختلالات خواب می‌تواند بسته به نوع و علت زمینه‌ای آنها متفاوت باشد و به‌طور کلی شامل ترکیبی از درمان‌های پزشکی و تغییرات سبک زندگی است.

 

درمان‌های پزشکی

درمان پزشکی برای اختلالات خواب ممکن است شامل هر یک از موارد زیر باشد:

 

  • قرص های خواب آور؛
  • مکمل‌های ملاتونین؛
  • داروی آلرژی یا سرماخوردگی؛
  • داروهای مربوط به مشکلات سلامتی زمینه‌ای؛
  • دستگاه تنفس یا جراحی (معمولا برای آپنه‌ی خواب)؛
  • محافظ (نایت‌گارد) دندانی (معمولا برای دندان قروچه).
  • تغییرات سبک زندگی


ایجاد تغییراتی در سبک زندگی می‌تواند کیفیت خواب شما را تا حد زیادی بهبود ببخشد؛ به‌خصوص هنگامی‌که به همراه درمان‌های پزشکی انجام شود. اینها برخی از تغییراتی هستند که باید درنظر بگیرید:

 

  • گنجاندن سبزیجات و ماهی بیشتر در رژیم غذایی‌تان و کاهش مصرف قند (شکر)؛
  • کاهش اضطراب و استرس به‌وسیله‌ی ورزش کردن؛
  • داشتن برنامه‌ی خواب منظم و پایبندی به آن؛
  • نوشیدن آبِ کمتر قبل از خواب؛
  • محدود کردن مصرف کافئین، به‌خصوص در اواخر بعدازظهر یا شب؛
  • کاهش مصرف تنباکو و الکل؛
  • خوردن وعده‌های کم کربوهیدرات کوچک‌تر قبل از خواب

 

خوابیدن و بیدار شدن در یک ساعت مشخص در هر روز نیز می‌تواند کیفیت خواب شما را به‌طور قابل‌ توجهی افزایش دهد. درحالی‌که ممکن است در آخر هفته‌ها وسوسه شوید تا دیرتر از خواب بیدار شوید، اما این کار می‌تواند بیدار شدن و به‌خواب رفتن را در طول هفته‌ی کاری برای شما دشوارتر سازد.


چشم‌انداز اختلالات خواب


اثرات اختلالات خواب می‌توانند آن‌ قدر مخرب باشند که شما به کمک فوری نیاز پیدا کنید. متأسفانه حل مشکلات خواب طولانی‌ مدت به زمان بیشتری نیاز دارد. بااین‌حال اگر برنامه‌ی درمانی‌تان را به‌دقت دنبال کنید و به‌طور منظم با پزشک‌تان در ارتباط باشید، درنهایت می‌توانید راهی برای غلبه بر این مشکل و داشتن خوابی بهتر پیدا کنید. همچنین ممکن است لازم باشد برای به‌دست آوردن اطلاعات بیشتر و در میان گذاشتن آن با پزشک‌تان، به وب‌سایت انجمن پزشکی خواب ایران مراجعه کنید. 

 

منبع: کرامت زاده

دانلود PDF مقاله :اختلالات و مشکلات خوابیدن و روش های درمان آن را بشناسید
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/13-Differences-Between-the-Rich-and-the-Poor

آنها شده است. در ادامه‌ی این مقاله، به 13 تفاوت مهم ثروتمندان و فقرا اشاره می‌کنیم.

13 تفاوت بین ثروتمندان و فقرا

 

 به نظر شما ثروتمندان و فقرا چه تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند؟ هرگاه خود را سرزنش یا از شرایط شکایت می‌کنید، درواقع نتیجه‌ی شرایط مالی خود را می‌بینید. شما می‌توانید فقیر یا ثروتمند باشید، اما نمی‌توانید هردوی آنها باشید. ثروتمندان عاداتی دارند که موجب موفقیت آنها شده است. در ادامه‌ی این مقاله، به 13 تفاوت مهم ثروتمندان و فقرا اشاره می‌کنیم.


1. ثروتمندان با پول بازی می‌کنند تا برنده شوند، فقرا با پول بازی می‌کنند تا آن را از دست ندهند


هدف ثروتمندان این است که دارایی زیادی داشته باشند. بسیاری از ثروتمندان، از دارایی‌هایشان برای کمک به دیگران نیز استفاده می‌کنند. یکی ازاصول کسب موفقیت که به مردم آموزش داده می‌شود این است: «اگر ستاره‌ها را هدف بگیرید، دست‌کم می‌توانید ماه را بزنید.» فقرا حتی تلاش نمی‌کنند سقف خانه‌شان را هدف بگیرند و تعجب می‌کنند که چرا نمی‌توانند موفق باشند.

 


2. ثروتمندان خود را متعهد کرده‌اند که ثروتمند شوند، فقرا می‌خواهند که ثروتمند شوند

دلیل اصلی اینکه بیشتر افراد نمی‌توانند به چیزی که می‌خواهند دست پیدا کنند، این است که نمی‌دانند دقیقا چه چیزی می‌خواهند. ثروتمندان به روشنی می‌دانند که می‌خواهند ثروتمند باشند و تردیدی در این خواسته‌شان راه نمی‌دهند. آنها کاملا خودشان را متعهد کرده‌اند ثروت زیادی به‌دست آورند. تا زمانی که کارهایشان قانونی و اخلاقی باشد، هرکاری می‌کنند تا دارایی زیادی به دست آورند. ثروتمندان پیام‌های مغشوش به جهان ارسال نمی‌کنند اما فقرا این کار را انجام می‌دهند.

 

موارد زیر، سطوح مختلفِ «خواستن» هستند:

من می‌خواهم ثروتمند شوم.
من 
ثروتمند شدن را انتخاب می‌کنم.
من متعهد می‌شوم که ثروتمند شوم.


معنای واژه‌ی متعهد شدن این است که «خود را بی‌قید و شرط وقف کنیم». درنتیجه نباید هیچ تردیدی داشته باشید. باید از همه‌ی چیزهایی که در اختیار دارید استفاده کنید تا ثروتمند شوید. باید هر کاری که لازم است، انجام بدهید. این روشی است که جنگجوها استفاده می‌کنند. هیچ عذر، اگر، اما و شایدی قابل قبول نیست و شکست پذیرفته نمی‌شود. شیوه‌ی جنگجوها بسیار ساده است: «یا ثروتمند خواهم شد یا در حال تلاش برای ثروتمند شدن خواهم مُرد.»

باتوجه به چیزی که من به تجربه دریافته‌ام، ثروتمند شدن نیازمند تمرکز، شجاعت، دانش، تخصص، به‌کار بستن همه‌ی تلاش‌ها، رها نکردن کار و البته یک ذهنیت غنی است. آیا حاضرید روزی 16 ساعت کار کنید؟ ثروتمندان حاضرند. آیا حاضرید هفت روز هفته را کار کنید و گاهی وقت‌ها بیشترِ آخر هفته‌ها را نیز سرکار باشید؟‌

ثروتمندان حاضرند. آیا حاضرید مدتی خانواده‌ و دوستان‌تان را نبینید و سرگرمی‌ها و عادات‌تان را کنار بگذارید؟ ثروتمندان حاضرند. آیا حاضرید تمام وقت، انرژی و سرمایه‌ی اولیه‌تان را بدون هیچ‌گونه تضمینی برای بازگشت به‌کار بگیرید؟ ثروتمندان حاضرند.

بسیار ساده است، باتوجه به ارزشی که در بازار ایجاد کرده‌اید، سهم شما به‌طور مستقیم پرداخت می‌شود.


می‌خواهید چگونه زندگی کنید؟ می‌خواهید چگونه بازی کنید؟

می‌خواهید در لیگ‌های بزرگ بازی کنید یا در لیگ‌های کوچک؟ در تیم‌های اصلی یا تیم‌های فرعی؟‌ می‌خواهید در بازی‌های بزرگ شرکت کنید یا بازی‌های بی‌اهمیت؟

این تصمیمی است که شما باید بگیرید.

 

زندگی شما فقط به خودتان مربوط نمی‌شود بلکه شامل همکاری با دیگران نیز می‌شود. زندگی شما عبارت است از انجام درست مأموریت‌تان و دلیلی که برای آن پا به هستی گذاشته‌اید. شما به این جهان آمده‌اید تا ارزش خود را به آن اضافه کنید.

 

بیشتر افراد آنچنان مشغول به خود هستند که همه چیز در اطراف‌شان در حال چرخیدن است. اما اگر واقعا می‌خواهید ثروتمند شوید همه چیز فقط به شما مربوط نمی‌شود. لازمه‌ی ثروتمند شدن این است که به زندگی دیگران نیز ارزش اضافه کنید. به این ترتیب بخشی از زندگی شما شامل این می‌‌شود که داشته‌هایتان را با دیگران به اشتراک بگذارید. معنای این حرف این است که می‌خواهید بازی‌های بزرگی انجام بدهید.

 

نتیجه‌ی فرعی این کار این است که هرچه از نظر ذهنی، احساسی، روحی و مالی ثروتمند‌تر شوید، افراد بیشتری به شما کمک می‌کنند.


 

3. ثروتمندان فرصت‌ها را می‌بینند، فقرا موانع را؛ ثروتمندان رشد بالقوه را می‌بینند

 

فقرا شکست‌های بالقوه را؛ ثروتمندان بر روی پاداش‌ها تمرکز می‌کنند، فقرا بر روی خطرها ثروتمندان مسئولیت اتفاقاتی را که در زندگی‌شان می‌افتد، برعهده می‌گیرند و با این ذهنیت عمل می‌کنند: «این به‌خوبی کار خواهد چون وادارش می‌کنم درست کار کند.» یک کار هرقدر هم که به طول بینجامد،ثروتمندان خود را متعهد به انجام آن می‌دانند. آنها درنهایت می‌گویند: «اگر تو این کار را انجام ندهی، پس چه کسی می‌تواند انجامش بدهد؟»


 

حتما بخوانید: 10 راه برای ثروتمند شدن

4. ثروتمندان روی خواسته‌هایشان تمرکز می‌کنند اما فقرا بر روی چیزی که نمی‌خواهند، متمرکز می‌شوند

 

 

آیا می‌دانید که هیچ مسیر مستقیمی در این دنیا وجود ندارد؟‌ زندگی بر روی خطوط مستقیم و بی‌عیب حرکت نمی‌کند. حرکت آن بیشتر شبیه یک رودخانه‌ی پُرپیچ و خم است. در بیشتر موارد تنها می‌توانید انحنای پیشِ رو را ببینید و تا زمانی که به پیچ بعدی نرسید، نمی‌توانید ادامه‌ی مسیر را مشاهده کنید.

هرگاه افرادی را دیدید که به آنچه شما آرزو دارید، رسیده‌اند، برای‌شان دعا کنید. اگر فردی را می‌بینید که خانه‌ی زیبایی دارد، از آن خانه تعریف کنید و به آن فرد تبریک بگویید. اگر ماشین زیبایی می‌بینید، از آن ماشین تعریف کنید و به صاحبش تبریک بگویید. اگر فردی را می‌بینید که خانواده‌ای دوست‌داشتنی دارد، برای آن فرد و خانواده‌اش دعای خیر کنید.

از همین الان از شما می‌خواهم تمرین کنید دیدگاه‌های منفی دیگران را به خاطر بسپارید و هرگز مانند آنها نباشید. انرژی مثبت و منفی، هردو مُسری‌اند. من باور دارم که افکار منفی آفت ذهن هستند. آنها باعث می‌شوند به‌جای اینکه تلاش کنید، شکایت کنید؛ به‌جای اینکه کار مؤثری بکنید، دستپاچه شوید و به‌جای اینکه به انجام کاری ترغیب بشوید، ناامید شوید. به این ترتیب آیا واقعا می‌خواهید به افراد منفی‌گرا نزدیک شوید؟!


5. ثروتمندان تقریبا همیشه به‌دنبال پیشرفت و ارتقا هستند


آنها مشتاق هستند که محصولات‌، خدمات و ایده‌هایشان را با اشتیاق و هیجان ارتقا بدهند. تنفر از توسعه و پیشرفت، یکی از بزرگ‌ترین موانع در برابر موفقیت است. افرادی که با فروش و گسترش دادن ایده‌ها و محصولات‌شان مشکل دارند، معمولا ورشکسته می‌شوند.


6. فقرا هرکاری می‌کنند تا از مشکلات دوری کنند


فقرا هنگامی که با یک چالش مواجه می‌شوند، از آن فرار می‌کنند. رمز موفقیت در فرار کردن از مشکلات نیست، شما باید به‌اندازه‌ای رشد کنید که از مشکلات‌تان بزرگ‌تر شوید. اگر در زندگی‌تان با مشکل بزرگی روبه‌رو هستید، تنها معنی‌اش این است که فرد بزرگی نیستید. اگر می‌خواهید یک تغییر پایدار ایجاد کنید، بر بزرگیِ مشکل‌تان تمرکز نکنید، بلکه روی بزرگیِ خودتان تمرکز کنید.

 

 

حتما بخوانید: خلاصه ونکات برگزیده از فیلم راز


7. ثروتمندان و افراد موفق راه‌ حل‌ محور هستند


ثروتمندان وقت و انرژی‌شان را صرف می‌کنند تا برای چالش‌های پیشِ رو پاسخ‌هایی پیدا و سیستم‌هایی خلق کنند و مطمئن شوند آن مشکل دیگر اتفاق نمی‌افتد. تصور کنید ظرفی برای نگهداری ثروت‌تان دارید. اگر ظرف شما کوچک باشد و پول زیادی داشته باشید، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ ظرف شما سرریز خواهد شد، پول مازاد بیرون می‌ریزد و پول‌تان را از دست خواهید داد. شما نمی‌توانید بیشتر از ظرف‌تان پول داشته باشید. درنتیجه باید ظرف بزرگ‌تری داشته باشید. در این صورت نه‌تنها ثروت بیشتری خواهید داشت، بلکه می‌توانید ثروت دیگران را نیز به خود جذب کنید.


8. ثروتمندان از مشکلات نه فرار می‌کنند و نه شکایت


ثروتمندان جنگجویان مالی هستند. اگر شما در مدیریت مشکلات و غلبه بر موانع استاد باشید، چه چیزی می‌تواند جلوی موفقیت‌تان را بگیرد؟‌ بله درست است، هیچ چیز! اگر چیزی نتواند جلوی شما را بگیرد، مهارنشدنی خواهید بود.


 

9. ثروتمندان سخت کار می‌کنند و باور دارند به‌خاطر تلاشی که می‌کنند و ارزشی که برای دیگران به همراه می‌آورند، پاداش خوبی به‌دست خواهند آورد


فقرا نیز سخت کار می‌کنند اما چون احساس بی‌ارزش بودن می‌کنند، بر این باورند که برای تلاش‌شان شایسته‌ی دریافت پاداش زیادی نیستند.

تلاش کنید واقعا ثروتمند شوید و به افرادی که فرصت‌های چندانی در زندگی‌شان نداشته‌اند، کمک کنید. اگر وسیله‌ای دارید که می‌توان از آن پول زیادی به‌دست آورد، از آن استفاده کنید. دریافت یک حقوق ثابت هیچ اشکالی ندارد، به شرط اینکه متناسب با توانایی و ارزش‌آفرینی شما باشد.


10. ثروتمندان خودشان و ارزش‌هایشان را باور دارند


اما افراد فقیر این‌گونه نیستند و به این دلیل همواره به‌دنبال تضمین هستند. تنها راه برای اینکه متناسب با ارزش واقعی‌تان به شما پول داده شود، این است که براساس نتایج کارتان به شما پول بدهند.

 

ثروتمندان

حتما بخوانید: 40 قانون موفقیت برایان تریسی


آیا به‌دنبال یک شغل موفق هستید یا می‌خواهید رابطه‌ی نزدیکی با خانواده‌تان داشته باشید؟ هردو! آیا می‌خواهید بر روی کسب‌وکارتان تمرکز کنید یا تفریح و سرگرمی داشته باشید؟ هردو! آیا می‌خواهید پول داشته باشید یا زندگی‌تان معنادار باشد؟ هردو! آیا می‌خواهید پول زیادی به‌دست بیاورید یا کاری را که عاشقش هستید انجام بدهید؟ هردو! فقرا معمولا یکی از این دو را انتخاب می‌کنند اما ثروتمندان هردو را.

بگذارید صریح حرف بزنم، پول مهم است. گفتن اینکه پول به‌اندازه‌ی چیز‌های دیگر مهم نیست، حرف خنده‌داری است. مثل این است که بگوییم دست‌هایتان مهم‌ترند یا پاهایتان؟! آیا نمی‌شود هردویشان مهم باشند؟‌!


پول آزادی به همراه می‌آورد، آزادی برای خرید چیز‌هایی که می‌خواهید و آزادی برای انجام کارهایی که دوست دارید. پول به شما اجازه می‌دهد از ساده‌ترین چیزها در زندگی لذت ببرید و نیز برای شما این فرصت را فراهم می‌کند که به دیگران کمک کنید تا نیازهای ضروری‌شان را تأمین کنند. مهم‌تر از همه اینکه اگر پول داشته باشید، انرژی‌تان صرف نگرانی بابت بی‌پولی نمی‌شود.



11. فقرا معمولا پول‌شان را به‌خوبی مدیریت نمی‌کنند یا همه‌ی پول‌شان را تحت کنترل ندارند

شما را نمی‌دانم اما در جایی که من در آن درس خواندم مدیریت مالی به‌عنوان یکی از دروس اصلی ارائه نمی‌شد. در عوض، مطالبی درباره‌ی جنگ‌های تاریخی به من آموزش داده شد، چیزی که هرگز در زندگی‌ام از آن استفاده نکرده‌ام! بزرگ‌ترین تفاوت میان موفقیت مالی و شکست مالی در چگونگی مدیریت مالی است. بسیار ساده است، برای اینکه پولدار شوید باید پول‌تان را به‌خوبی مدیریت کنید.

گفتن اینکه «به محض اینکه پول کافی به‌دست بیاورم، مدیریت مالی را آغاز می‌کنم» درست مثل گفتن این است: «به محض اینکه 10 کیلوگرم وزن کم کنم، ورزش و رژیم غذایی را شروع می‌کنم.»

پیش از اینکه پول زیادی به‌دست بیاورید، لازم است مهارت‌ها و عادت‌های مدیریت پول کم را یاد بگیرید. پول بخش بسیار مهمی از زندگی شماست و زمانی که بتوانید امور مالی را تحت کنترل خود بگیرید، در همه‌ی بخش‌های زندگی‌تان پیشرفت خواهید کرد. این نکته را می‌توان به این صورت بیان کرد: «پول‌تان را کنترل کنید در غیر این صورت، پول شما را کنترل می‌کند.» برای کنترل کردن پول، باید آن را مدیریت کنید.


12. ثروتمندان کاری می‌کنند پول برای‌شان کار کند، درحالی‌ که فقرا برای پول کار می‌کنند


ثروتمندان هر دلار را همچون دانه‌ای در نظر می‌گیرند که می‌توانند آن را بکارند و صد دلار برداشت کنند، سپس آن را دوباره بکارند و هزار دلار دیگر به‌دست آورند. فقرا پول‌شان را سرمایه‌گذاری نمی‌کنند و تمام طول زندگی‌شان مشغول کار کردن هستند تا پول به‌دست بیاورند.


13. ثروتمندان علی‌رغم ترس‌شان، دست‌ به‌ کار می‌شوند، اما فقرا اجازه می‌دهند ترس متوقف‌شان کند

باید بدانید که لازم نیست برای رسیدن به موفقیت، از ترس‌ها خلاص شوید. ثروتمندان و افراد موفق نیز ترس‌ها، شک‌ها و نگرانی‌های خودشان را دارند، اما اجازه نمی‌دهند که این احساسات جلویشان را بگیرند. افراد ناموفق ترس‌ها، شک‌ها و نگرانی‌هایی دارند و به‌خاطر آنها از ادامه‌ی مسیر باز می‌مانند.

لازم است تمرین کنید که با وجود ترس، شک، نگرانی، عدم قطعیت و ناراحتی، مسیرتان را ادامه بدهید و حتی هنگامی که حوصله‌ی انجام هیچ کاری ندارید، دست‌ به‌ کار شوید. اگر فقط بخواهید کارهای ساده را انجام بدهید، زندگی سختی خواهید داشت، اما اگر برای انجام کارهای دشوار اشتیاق داشته باشید، زندگی ساده‌ای در انتظارتان خواهد بود.

اینکه در مواجهه با سختی‌ها متوقف شوید یا به راه‌تان ادامه بدهید، کاملا به تصمیم خودتان بستگی دارد. اگر می‌خواهید ثروتمند شوید، کاری را انجام بدهید که ثروتمندان انجام می‌دهند
 

 

دانلود PDF‌مقاله :چگونه مانند ثروتمندان فکر کنیم؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/Peoples-word

دادن به حرف مردم. در ادامه روش‌هایی برای اجتناب از تأثیرات منفی حرف مردم ارائه شده است.

چگونه خودمان را نسبت به حرف مردم بی توجه کنیم؟

 

بی‌توجهی به حرف مردم کمی سخت است. اما گام‌های بی‌شماری برای فرار از این آفت خانمان‌ برانداز وجود دارد. شاید به نظرتان قضیه کمی زیادی تلخ جلوه داده شده‌ است، اما اهمیت زیاد به حرف مردم به همین ناگواری، زندگی را تلخ و محدود می‌کند. 
اگر مدام فکر کنید که زیر ذره‌بین مردم هستید و شما را قضاوت می‌کنند، زندگی برایتان سخت می‌شود. تنها یک‌بار به دنیا می‌آیید، یک‌بار دوران جوانی را تجربه می‌کنید و همه‌ی مراحل دیگر نیز به سرعت برق‌و‌باد می گذرند.

پس به جای مقایسه‌ی عقایدتان با نظرات دیگران، سعی کنید حرف مردم را کنار بگذارید و ارزش‌های خود را شکل بدهید و راحت و رها، طوری زندگی کنید که دوست دارید و لایق آن هستید، یعنی در آسایش و آرامش و بدون اهمیت دادن به حرف مردم. در ادامه روش‌هایی برای اجتناب از تأثیرات منفی حرف مردم ارائه شده است.


1. اعتماد‌ به ‌نفس‌تان را افزایش ‌بدهید

خود را همان‌طور که هستید، بپذیرید. مهارت‌ها و توانایی‌های خود را افزایش بدهید و قبول کنید که خداوند انسان‌ها را متفاوت و با روحیه‌ و ویژگی‌های متنوعی آفریده‌ است. برای اینکه دیگران شما را دوست داشته ‌باشند یا بپذیرند، تغییر نکنید. فهرستی از خصوصیاتی که در مورد خود می‌پسندید، تهیه نمایید و در کنار آن ویژگی‌هایی را که دوست ندارید نیز یادداشت ‌کنید و ببینید برای تغییر و بهبود آن‌ها چه باید کرد. 

مثلا اگر میان کلام دیگران رژه می‌روید و این ویژگی شما را در معرض افتادن از چشم همگان قرار داده است، حتما باید فکری بکنید. این رفتار را تحت کنترل خود دربیاورید و قبل از حرف زدن، فکر کردن را بخشی اجباری از فرآیند رفتاری‌تان کنید

 آنچه را که در شما غیرقابل تغییر است، قبول کنید. برای نمونه اندازه قد شما به هیچ‌وجه دست خودتان نبوده ‌است و با غم و غصه خوردن حتی نیم سانتی‌متر هم به آن اضافه نمی‌شود؛ پس مثبت‌نگر باشید و روی ویژگی‌های غیرقابل تغییر تمرکز نکنید. 


شکرگزار باشید و یادتان نرود که قد بلند گاهی خیلی هم دردسر ساز است و باعث می‌شود سر و کله‌ی فرد به سقف و این طرف و آن طرف اصابت کند. گذشته از این شوخی، یادتان باشد که خود را با هر شکل و ظاهری که هستید، دوست بدارید. شما هرقدر هم زیبا و خوش‌اندام باشید، باز هم کسی از شما بهتر هست. پس فقط و فقط خدای بزرگ را برای هرچه که دارید سپاس‌گزار باشید.

بر شکست‌ها و حرف مردم تمرکز نکنید. گاهی اوقات قبل از انجام هر کاری آنقدر به حرف مردم و نظرات دیگران فکر می‌کنیم که عملا انرژی لازم را برای به نحو ‌احسن انجام دادن آن کار از دست می‌دهیم. در عوض سعی کنید با نادیده گرفتن قضاوت دیگران و حرف مردم، اهدافی برای خود تعیین و آنها را به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم کنید و تلاش کنید هر مسیر را با موفقیت پشت سر بگذارید.

 مثلا اگر می‌خواهید در گفت‌و‌گو با دیگران اعتماد به نفس بیشتری داشته‌ باشید، این هدف را به اجزای کوچک‌تری بشکنید. تماس چشمی، گوش دادن مؤثر، پرسیدن سؤالات مناسب و جواب‌های صادقانه، بخش‌هایی از هدف افزایش اعتماد به نفس هستند. 
اگر در برنامه‌ای که در نظر گرفته‌اید موفق نمی‌شوید، نترسید و جا نزنید؛ در عوض سعی‌کنید از آن درس بگیرید. فراموش نکنید که هر چیزی در درون خود فرآیندی از یادگیری را جای داده‌ است و هیچ‌کس، به‌ویژه در تلاش‌ها و گام‌های اول، ایده‌آل و کامل نیست.

 

نگاه مردم

این‌قدر به حرف مردم و نگاه آنها اهمیت ندهید. باور کنید دیگران آن‌قدرها که فکر می‌کنید برای بررسی و تحلیل رفتار شما وقت نمی‌گذارند. برای همه پیش می‌آید که اشتباه کنند یا در اصطلاح خودمانی، سوتی بدهند. 

خب طبیعی است که بعد از چنین اتفاقاتی احساس ناخوشایندی سراغ‌تان بیاید، ولی مطمئن باشید که هیچ‌کس به اندازه شما این موضوع را جدی نگرفته‌ است. در برخوردهای بعدی به راحتی می‌توانید این مسئله را جبران کنید. کافی است از آنچه کرده‌اید درس عبرت بگیرید و اعتماد به نفس داشته‌ باشید.
از دیدگاه‌های منفی وحشت نکنید. بعضی افراد با صراحت بیشتری درباره ویژگی‌های سایرین صحبت می‌کنند و در برخی موارد هم کاملا در اشتباه هستند.


 چنانچه دیدگاه آنها درباره‌ی شما نادرست است، آنها را نادیده بگیرید. سعی نکنید کسی را توجیه کنید، زیرا بحث و حرف هیچ‌وقت چیزی را اثبات نمی‌کند؛ در عمل به آنها نشان بدهید که اشتباه می‌کنند. ولی وقتی حق با دیگران است، این بار حرف مردم چندان هم بی‌راه نیست، پس سعی کنید بیشتر درباره‌ی آن ویژگی‌ها فکر کنید و از نقطه نظرات دیگران برای اصلاح و بهبودی بهره بگیرید. 

فرض کنید دوستان یا همکاران‌تان معتقدند که شما بدخلق و تندمزاج هستید، اگر به‌واقع چنین است، حرف آنها را تمام و کمال بشنوید و سعی کنید رفتارتان را کنترل کنید. اینجا تنها جایی است که حرف مردم برای شما مؤثر و سازنده است. 

 

بی توجهی نسبت به حرف مردم

همیشه یادتان باشد که نیت افراد را از انتقاد کردن دریابید. وقتی درباره صفتی در خود مطمئن هستید و انتقاد دیگران به شما وارد نیست، حرفشان را جدی نگیرید و به اصطلاح خودمان در دل بگویید «تو خوبی» و از کنار انتقاد بی‌مورد او رد بشوید. 


باور کنید بحث نکردن و پاک کردن دیدگاه‌های توأم با بدجنسی و عبور از حرف مردم شما را روز به روز قوی‌تر و شادتر می‌کند.


2. عقاید مخصوص به خود داشته باشید

برای اینکه شما هم مانند افراد دانا و فرهیخته قدرت ابراز نظر داشته ‌باشید، باید در هر موضوعی منابع گوناگون را بخوانید، بشناسید و بررسی ‌کنید. بدون مطالعه و از روی شهود صرف، صحبت نکنید. ابراز نظر شهودی پشتوانه علمی و تجربه‌ی بالایی می‌طلبد. 

پس بی‌گدار به آب نزنید. با بررسی دیدگاه‌های مختلف، منابع متفاوت و مطالعه‌ی زیاد به ذهن و روح خود قدرت فوق‌العاده‌ای در تحلیل مسائل تقدیم می‌کنید و این باعث می‌شود که حرف مردم دیگر برای شما تعیین‌کننده ‌نباشد و با اطمینان بیشتری تصمیم‌گیری و ابراز عقیده کنید.

 دیگر حرف مردم هرچه باشد، مهم نیست. مهم شما هستید که قوی، بااراده و دانا هستید.
از قدیم گفته‌اند، شنونده باید عاقل باشد. وقتی می‌بینید کسی شروع به سخنوری در مورد موضوعی می‌کند، سریع تحت تأثیر قرار نگیرید. بدانید و آگاه باشید که گاهی اوقات افراد بدون آگاهی و تنها با مهارت زیاد سخن می‌گویند و این شما هستید که نباید تحت تأثیر قرار بگیرید.

وقتی کنجکاو باشید و همیشه سعی ‌کنید منبع هر حرف و سخنی را شناسایی کنید، قدرت تحلیل‌تان بالا می‌رود و دیگر حرف مردم شما را شگفت‌زده نمی‌کند و نیازی به تأیید آنها نخواهید‌ داشت.برای جلب رضایت دیگران، آنها را تأیید نکنید. از چه کسی یا چه چیزی می‌ترسید؟ شما هم به اندازه‌ دیگران حق دارید نظر بدهید و صحبت‌ کنید. به‌ویژه وقتی به درستیِ نظر خود اطمینان دارید. از هیچ‌چیز نترسید و خجالت نکشید، البته این به معنی احترام نگذاشتن به نظر دیگران نیست. 


شما باید ضمن احترام به عقاید مختلف نظر خود را بی‌هیچ هراسی از حرف مردم بگویید. مثلا اگر در جمعی قرار دارید که همه از مزایا و برتری ساختمان‌های چندطبقه حرف می‌زنند ولی شما همچنان فکر می‌کنید که منازل حیاط‌دار بهتر هستند، این عقیده را بازگو کنید. برای اینکه همرنگ جماعت شوید نظر خود را پنهان نکنید. 

شاید در ظاهر چندان مهم نباشد که شما حتما نظر واقعی‌تان را بگویید، اما در بلند‌مدت بر وجهه شما تأثیر می‌گذارد و رفتارتان را شکل می‌دهد. البته باز هم نکته مهمی در بطن این ماجرا نهفته است. 

یادتان نرود که گاهی اوقات افکار و عقاید خود را به چالش بکشید و با چاشنی شک و تردید سعی کنید نظرات خود را بسنجید و رشد دهید که البته این بحث در دایره اهمیت ندادن به حرف مردم قرار نمی‌گیرد.

 

خودتان را بشناسید


3. خودتان را بشناسید، سبک زندگی‌تان را کشف کنید

روی خودشناسی کار کنید. ببینید در خلوت رفتارتان چگونه ‌است و در جمع چگونه رفتار می‌کنید. مثلا برخوردتان با غریبه‌ها را بسنجید. فهرستی از ویژگی‌ها و خلق‌و‌خوی خود بنویسید و مشخص کنید که چه ویژگی‌هایی دارید مثلا شوخ‌طبع هستید، وفادارید یا طنازید و…‌ . به علایق و سلایق و استعدادهای خود نگاهی دقیق بیندازید. خود را مطالعه کنید، بشناسید و کشف کنید.
بر اساس ارزش‌های شخصی‌تان تصمیم‌گیری کنید و کاری را انجام بدهید که مطابق ارزش‌های شماست. شاید بعضی رفتارها در ادبیات عامیانه «باحال» به نظر برسد و همین باعث ‌شود که شما برای باحال‌تر بودن از ارزش‌های‌تان فاصله بگیرید. هرگز این کار را نکنید. ارزش‌های‌تان را تعریف کنید و به آنها پایبند بمانید.


طوری زندگی کنید که به معنای واقعی شاد باشید. ارتباط میان علایق و محیط اطراف خود را شناسایی کنید و سبکی خاص برای زندگی خود داشته باشید. « هرچه پیش آید خوش آید» را دور بیندازید. برای خوش بودن و کلا هر کاری در زندگی تلاش، کوشش و برنامه‌ریزی نیاز است. پس با کشف سبک زندگی مناسب، آرامش و خوشحالی را به زندگی خود وارد کنید. 

همان‌طور که دوست دارید لباس بپوشید. آن‌طور که می‌پسندید منزل‌تان را بیارایید. مهم نیست چه چیزی متداول و اصطلاحا مد شده ‌است، مهم سلیقه شماست. از اظهار نظر و حرف مردم درباره‌ی لباس خاصی که به تن دارید یا تزئین منزل‌تان نترسید و خجالت نکشید. منتظر حرف‌های مردم برای تأیید یا رد چیزی نباشید و در انجام کاری که دوست دارید و احساس خوبی به شما می‌دهد تردید نکنید. با دل خود راه بیایید و برایش ارزش قائل شوید. به یاد داشته باشید که هیچ‌چیز و هیچ‌کس مهم‌تر از شادی دل شما نیست.

اهمیت دادن به سلیقه و علایق خود به این معنی نیست که نمی‌توانید سلیقه خود را ارتقا و بهبود بدهید. مثلا در مورد انتخاب لباس و پوشش، با مطالعه و نگاه دقیق به مجلات مد و فشن یا الگو گرفتن از افراد خوش‌پوش و باسلیقه، مهارت خود را در انتخاب لباس‌های مناسب و زیباتر بالا ببرید. 


در واقع با نگاه سنجیده و دقیق از آنها الهام خواهید ‌گرفت. سبک خود را در پوشش، حرف زدن، غذا خوردن و کلا در تمام ابعاد زندگی‌تان جاری کنید، نه اینکه کارهای عجیب‌و‌غریب انجام‌ بدهید تا خاص باشید. تنها کاری که باید بکنید این است که زندگی‌تان را مطابق معیارهای خود پیش ببرید.

به اختلاف سلیقه‌ها و تنوع نظرات توجه داشته ‌باشید. اگر همه یکسان رفتار کنند یا به یک شکل لباس بپوشند، بی‌تردید دنیا جای خسته‌کننده‌ای می‌شود. ضمن احترام به سلایق مختلف و کشف سلیقه‌ی ویژه خودتان، فراموش ‌نکنید که توانایی سازگاری و انطباق با محیط‌های مختلف را داشته‌ باشید.

به یاد داشته باشید که در دنیای امروز، با وجود شبکه‌های اجتماعی مختلف بیشتر و بیشتر در معرض قضاوت و حرف مردم قرار‌ دارید. پس ظرفیت‌ خود را در برخورد و مواجهه با حرف مردم افزایش بدهید و فراموش نکنید که برای آسایش بیشتر باید کنترل و برنامه‌ریزی بیشتری برای استفاده از این امکانات جدید داشته باشید. 

طبیعی است وقتی از هر ساعت و بهتر بگوییم هر ثانیه‌ی زندگی خود تصویر منتشر می‌کنید، و همه از شرق تا غرب دور، از کیفیت غذایی که نوش جان کرده‌اید باخبر هستند، شما را نیز از نظرات پرگوهرشان مطلع می‌کنند. پس سعی کنید شیوه‌ی مدیریت مواجهه با حرف مردم را در این دنیای جدید، با تمام امکانات خوب و بدش، یاد بگیرید.

 

 

دانلودPDF‌مقاله :چگونه خودمان را نسبت به حرف مردم بی توجه کنیم؟​

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/30-Tips-for-time-management

کمبود وقت نخواهید داشت بلکه زمانی را هم اضافه خواهید آورد.

بااین 30 نکته زمان خود را مدیریت کنید 

 

یکی از باارزش ترین دارایی های یک کارآفرین زمان است.
وقتی که هر ثانیه اش برابر مقداری پول در آینده است اگر شیوه استفاده از آن را بداند. اما در دنیای امروزی مشغله کاری به شدت افزایش پیدا کرده و همین امر باعث شده اکثر متخصصان و کارآفرینان با مشکل کمبود وقت مواجه شوند،

اما آیا واقعا چنین پدیده ای وجود دارد؟ خیر

در دنیا، اصطلاح کمبود وقت وجود دارد اما مشکل کمبود وقت وجود خارجی ندارد.
تماما از درون انسان نشات میگرد؛ اگر شما شیوه صحیح مدیریت زمان را بدانید دیگر مشکل کمبود وقت نخواهید داشت بلکه زمانی را هم اضافه خواهید آورد.

روزهای مسخره و افتضاح… هممون تجربه اش رو داشتیم !
یک روز کارهای هر روزتان را انجام میدید و آخر روز احساس میکنید کلی کار انجام دادید و یک روز دیگه کل کارهای همیشگی رو انجام دادید اما انگار هیچ کاری نکردید… مگر هر روز به اندازه مساوی زمان در اختیار نداریم؟

تعجب میکنید، نکند واقعا کاری نکردید و احساس رضایت از روزتان را ندارید؟
اما، بهتر است سوال درست تری بپرسید؛ یعنی به جای پرسیدن اینکه چه کارهایی در طول روز انجام دادید؟ بهتر است از خودتان بپرسید چه کارهایی در چه زمانی در روز انجام دادید؟

 

30نکته درمدیریت زمان


در این‌جا 30 نکته مدیریت زمان برای ایجاد تعادل بین کار و زندگی مطرح می‌شود که می‌تواند در بهره‌وری بیشتر و حفظ تعادل در کار و زندگی غیرکاری به شما کمک کند.

 

30 نکته مدیریت زمان برای ایجاد تعادل بین کار و زندگی

هر کدام از این نکات را که بیشتر به کارتان می‌آیند استفاده کنید. حتما در بین این 30 نکته چیزی وجود دارد که به شما کمک کند و کارتان را ساده‌تر کند. احتمالا بعدها رجوع به این نکات را سودمند خواهید یافت و به دنبال راه‌هایی برای تقویت مهارت‌های مدیریت زمان‌تان خواهید گشت.

1. ما غالبا از کمبود زمان صحبت می‌کنیم. به‌جای این که روی کمبود زمان تمرکز کنید، و از این مسئله به خودتان و دیگران غر بزنید، به این فکر کنید که برای چه کارهایی فرصت کافی دارید. به جای غر زدن به این مسئله فکر کنید یا در این‌باره صحبت کنید.


2. ظرف مدت پنج دقیقه پس از نشستن پشت میزتان و روشن کردن رایانه، کارتان را شروع کنید. نیم ساعت یا یک ساعت وقت تلف کردن به‌خاطر به‌تعویق انداخت کارها یا به خاطر عوامل حواس‌پرتی، بسیار پرهزینه خواهد بود.


3. به زمان‌تان و دیگر افرادی که این کار را انجام می‌دهند ارزش بدهید.


4. وقتی همه‌چیز تحت فشار است و از نظر زمانی در مضیقه هستید، کاملا از فضای مجازی فاصله بگیرید.

 

تعادل بین کار و زمان


5. در مدیریت زمان برای ایجاد تعادل بین کار و زندگی وقتی پای زمان وسط باشد همه‌ی ما با هم برابر هستیم.


6. عادت کنید هر زمان که لازم است از شبکه‌های اجتماعی فاصله بگیرید، حتی اگر به مدت 15 تا 30 دقیقه باشد.


7. در مدیریت زمان برای ایجاد تعادل بین کار و زندگی زمان‌تان را صرف چیزهایی کنید که ارزش آن را داشته باشند.


8. اگر کارها را به تعویق می‌اندازید، به‌جای این‌که خودتان را آزار دهید یا عصبانی شوید، از خودتان بپرسید چرا این‌کار را می‌کنید؟ آیا از کاری که پیش‌روی‌تان است می‌ترسید؟ آیا این کار سخت، خسته کننده یا خیلی آسان است؟ آیا خسته‌اید؟ ما انرژی و زمان زیادی را به پای چیزهایی که رها کرده‌ایم تلف می‌کنیم.


9. روز کاری‌تان را در زمان مشخص و ثابتی به پایان ببرید. اجازه ندهید کار باعث شود ناخواسته بعدازظهرتان را از دست بدهید. همچنین می‌توانید دو زمان اتمام کار داشته باشید. یکی برای روزهای خوب، و زمانی دیرتر برای روزهایی که باید گذشته را جبران کنید.



10. بخوابید!


11. اگر برای کسب و کارتان از شبکه‌های مجازی استفاده می‌کنید، برخی به‌روزرسانی‌های‌تان را زمان‌بندی کنید. لازم نیست تمام وقت خود را در شبکه‌های اجتماعی بگذرانید.


12. زمان‌تان را در مدت یک هفته بررسی کنید و ببینید زمان‌تان صرف چه چیزی می‌شود. توجه داشته باشید که زمان‌تان را در یک روز عادی چطور می‌گذرانید. در روزهای تعطیل چطور وقت‌تان را سپری می‌کنید.


13. نتیجه‌ی بررسی زمانی‌تان را در دست بگیرید و ببینید در چه بخش‌هایی لازم است زمان‌تان را دوباره تقسیم‌بندی کنید. اگر زمان بیشتری صرف آن می‌کردید نتیجه چه بود؟ زمان تان را صرف چه کارهایی می‌کنید که نه علاقه‌ای به آن‌ها دارید و نه ارزشی برای‌شان قائل هستید؟ مهمترین مقاطع زمانی که در طول روز زمان‌تان هدر می‌رود چه زمانی‌است؟


14. از نظر شما زمانی که به‌خوبی سپری شده آست یعنی چه؟ پنج مورد را بنویسید.


15. به فهرست‌تان نگاهی بیاندازید (فهرستی که در گام قبلی نوشته‌اید). در پنج ماه گذشته چند بار این‌کارها را انجام داده‌اید؟ در یک سال گذشته چطور؟

 

وققتان را صرف چه میکنید

 

16. وقت‌تان صرف چه چیزی می‌شود؟


17. چه چیزی وقت‌تان را می‌گیرد؟ چه چیزی انرژی‌تان را هدر می‌دهد؟


18. چیزهایی که وقت و انرژی‌تان را هدر می‌دهند محدود کنید. سپس، خواهید دید کارهای‌تان را به‌شیوه‌ای متمرکزتر و پرانرژی‌تر انجام می‌دهید.


19. درواقع شما می‌توانید حجم قابل قبولی از کارها را در مدت نیم ساعت انجام دهید. به این دلیل که تنها نیم ساعت تا جلسه‌تان مانده است وقت‌تان را به بطالت نگذرانید.


20.در مدیریت زمان برای ایجاد تعادل بین کار و زندگی  یادتان باشد همه‌ی ما به زمان استراحت نیاز داریم.


21. در طول روز هر زمان که احساس نیاز کردید یک استراحت کوتاه به خودتان بدهید تا انرژی‌تان را بازیابید و دوباره بر کارتان متمرکز شوید.


22. در تعطیلات آخر هفته و پس از ساعت‌های کاری روزانه‌تان به‌دور از محل کارتان استراحت کنید،  این کار به شما کمک می‌کند بهره‌وری‌تان را برای مدت بیشتری حفظ کنید.


23. هر چیزی را که وقفه‌ی مداوم و مکرری در کارتان می‌اندازد یا زمان‌تان را هدر می‌دهد شناسایی کنید. احتمالا این موارد عبارت هستند از: فناوری، سیستم‌ها، جریان کاری یا مردم. هر کدام از این موارد را یک به یک درنظر بگیرید و مشکلات مربوط به آن‌ها را حل کنید تا وقت‌تان آزاد شود.


24. اگر کاری را انجام می‌دهید که احتمال می‌رود حواس‌تان پرت شود و بیشتر از زمانی که می‌خواستید وقت بگیرد (به‌عنوان مثال، به‌خاطر شبکه‌های اجتماعی، ایمیل، یا جستجوی اینترنتی)، ساعت‌تان را روی میز کارتان قرار دهید، دقت کنید چه زمانی کارتان را شروع می‌کنید و می‌خواهید چه مدت زمان صرف آن کنید.


25. ما اصولا زمانی را که صرف هر چیزی می‌کنیم دست‌کم می‌گیریم. حواس‌تان به این مسئله باشد.


26. آیا فشار ناشی از رعایت کردن محدودیت‌های زمانی را حس می‌کنید یا خیر؟ به‌عنوان مثال، آیا شب قبل از پایان مهلت کاری‌تان سراغ کارهای‌تان می‌روید؟ یا ترجیح می‌دهید زمان زیادی برای انجام یک کار داشته‌باشید؟ هر روشی که دارید خوب است، ولی بدانید کدام روش برای‌تان بهتر است تا به نفع‌تان از آن استفاده کنید.


27. به چرخه‌ی طبیعت دقت کنید. ببینید نسبت به طلوع و غروب خورشید چه حسی دارید، یا نسبت به تغییر فصل. ما معمولا در درک خودمان از زمان گرفتار می‌شویم، ولی چرخه‌ی طبیعی بزرگتری نیز در جریان است.


28. آیا می‌خواهید هر چیزی در چارچوب زمانی مشخص خودش اتفاق بیفتد؟ آیا می‌توانید رهای شان کنید تا در زمان مناسب خودشان اتفاق بیفتند؟


29. آیا این هفته می‌توانید در برخی موارد به جای پول از زمان‌تان هزینه کنید؟


30. هرچیزی که انتهای یک سال یا آغاز یک سال جدید را نشان می‌دهد زمان مناسبی است تا به نحوه‌ی گذران وقت‌تان در سال فکر کنید. با توجه به این مورد، می‌خواهید وقت‌تان را در سال جدید چگونه سپری کنید؟ آیا به همان شیوه‌ی قبل‌تان ادامه می‌دهید یا تغییراتی ایجاد می‌کنید؟


 

منبع :.forbes

 

دانلود PDF مقاله :بااین 30 نکته زمان خود را مدیریت کنید 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/Anger-control

 خشم وعصبانیت های بی دلیل ما به خاطر چیست؟

 

شاید شما نیز در زندگی روزمره خود با افراد عصبانی برخورد داشته باشید یا اینکه هر روز خشم را در خود و دیگران ببینید که گاهی بدون علت مشهودی رخ می دهد و شما را متعجب می کند.از دیدگاه یک مشاوره روانشناس خشم ابتدا یک حس و بعد احساسی طبیعی، عادی و عمومی است که انسان آن را در تجربه درد، رنج و برخورد با موانع، از دست دادن چیزهای خواستنی و مهم، خستگی، وارد آمدن یک ضربه ناگهانی و ناخواسته یا غیرقابل کنترل، تهدید، آسیب، خسارت، عدم دستیابی به حق خود و به ویژه احساس وجود خطر مرگ تجربه می‌کند.


 در تمام این موارد احساسی بد، ناراحت کننده، اشفته‌ساز تجربه می‌شود که به آن خشم می‌گوییم.در مشاوره روانشناسی خشم به عنوان یک احساس طبیعی، زمانی که شدت آن اندک و در اندازه یک علامت هشدار برای وجود یک خطر باشد خوب، اما اگر زیاد یا شدید بشود بد است،شناخته می شود. 

افزون‌براین، حتی می‌توان از نیروی خشم برای یک کار درست یا خلاقانه استفاده کرد. انسان همه روزه ممکن است به‌دلایلی بی‌شمار احساس خشم کند. همه بارها خشمگین می‌شویم؛ ما اغلب اگر نتوانسته باشیم احساس خشم را اداره کنیم، در نهایت ناراحت شده‌ایم

خشم زمانی بد، ناراحت کننده و حتی غیرانسانی (غیراخلاقی) است که آن حالت احساسی به یک فعالیت یا رفتار یا یک واکنش بدنی ارادی بد و مخرب و متوجه درون یا بیرون ختم شود. به بیان دیگر با این که احساس خشم طبیعی است اما تبدیل آن به عصبانیت یا یک واکنش رفتاری، طبیعی نیست زیرا انسان باید برای نشان دادن این رفتار تصمیم بگیرد و انتخاب کند. 

اسپیلبرگر خشم را اینگونه تعریف می‌کند: حالتی عاطفی که از نظر شدت از تحریک ملایم تا عصبانیت شدید تغییر می‌کند و مانند سایر عواطف همراه با تغییرات فیزیولوژیکی و زیست‌شناختی است. ضربان قلب و فشارخون افزایش یافته و سطح هورمون های آدرنالین و نورآدرنالین بالا می‌رود

علت ایجاد خشم


علل ایجاد و بروز خشم

علل ایجاد و بروز خشم بی‌شمار است و به دلیل آمادگی ذاتی انسان به خشم ممکن است به هر علت و با هر شدتی از عوامل محرک آغاز شود. اما اگر خشم به عصبانیت تبدیل شود باید دو عامل اساسی وجود داشته باشد


اول)  بدن یک سیستم متعادل است، اما عوامل بسیار متعدد و متنوعی قادرند تعادل این سیستم را بر هم بزنند. اگر بدن نتواند با هربار برهم خوردن تعادل به حالت اولیه بازگردد، این درد، رنج و تنیدگی در بدن جمع شده و نهایتاً آن را به مرحله‌ای می‌رساند که راهی جز به بیرون ریختن درد و رنج نمی‌ماند. 

اگر تعادل بدن برای مدتی به هم خورده باشد؛ انسان آماده واکنشی انفجاری به عامل برهم زننده تعادل (به ویژه عاملی که درحلقه آخر قرار دارد) شده و به عکس العمل یا واکنشی دست می‌زند که به آن عصبانیت گفته می‌شود. درواقع، عدم تعادل سیستم بدن و ادراک این که شدت محرک (محرک ها) به مرحله خطر رسیده است، شرط لازم تأثیر عامل جسمی و بدنی برای عصبانیت است. به یاد داشته باشید که مجموعه‌ای از عوامل زمینه ساز (ارث، تربیت، بیماری، آسیب و ...) می‌تواند زمان تصور، ادراک یا تجربه واقعی خروج این سیستم از وضعیت تعادل و رسیدن آن به مرحله انفجار را تعیین کند. 

بدیهی است چنانچه در شرایطی که بدن تحت فشار قرار گرفته و از حالت تعادل خارج شده است، اگر فرصت (توانایی، مهارت، آموزش و مانند آن) برای برگرداندن بدن به حالت تعادل نباشد، به تدریج تنیدگی در بدن جمع شده و آن را به شرایط آمادگی برای انفجار می‌رساند. 

درواقع، در این شرایط بدن به مثابه یک ظرف پر از باروت آماده انفجار عمل می‌کند. بنابراین، اگر بدن به طور مکرر و طولانی در معرض انواع فشارها قرار گیرد ممکن است به بالاترین درجه آمادگی برای انفجار برسد. یعنی احساس خشم به عصبانیت تبدیل شود. 

دوم) با وجود رسیدن بدن به مرحله انفجار، بشکه باروت یا بدن تحت فشار بدون وجود یک عامل ثانوی منفجر نمی‌شود؛ درواقع، آنچه که می‌تواند این بشکه باورت را منفجر کند و نقش یک شعله کبریت را برای انفجار بازی کند همان عامل دوم عصبانیت یعنی تفکر است. 
در حقیقت، عامل دوم عصبانیت شیوه تفکر و افکاری است که در ذهن تکرار می‌شود. زمانی بشکه باروت منفجر می‌شود که طرز فکری ناسازگار و حجمی از افکار منفی در ذهن پرورش یافته باشد. همین افکار است که می‌تواند احساس خشم را به رفتاری خشم آلود که به آن عصبانیت گفته می‌شود، برساند.

 نکته مهم در اینجا آن است که تبدیل احساس خشم به عصبانیت در عضلات و اندامهایی اجرا می‌شود که تحت کنترل مغز قرار دارند به بیان دیگر فرد باید تصمیم بگیرد واکنش یا حرکتی حاکی از خشم نشان دهد. می‌توان نتیجه گرفت که همه آدمها حق دارند خشمگین شوند چون خشم احساسی طبیعی است؛ و البته هر کدام به هر علتی بارها این احساس را پیدا می‌کنند. 
اما حق ندارند عصبانی شوند یعنی آنها حق ندارند خشم را به رفتاری تهاجمی و تهدیدآمیز و خطرناک برای خود یا دیگران تبدیل کنند. زیرا رفتار از روی خشم همیشه یک عمل ارادی و مستلزم تشخیص و تصمیم عامل اجرا کننده آن است.

ممکن است دیده باشید که برخی خشم را بدون هیچ مهار و کنترلی و به صورت خودکار نشان می‌دهند طوری که حتی خود متوجه عملشان نمی‌شوند. این افراد شاید ادعا کنند که خشم آنها خارج از کنترل بوده و نتوانسته اند مانع از بروز آن شوند. 

البته آنها در توجیه غیر ارادی بودن عصانیت خود درست می‌گویند یا ادعای آنها درست است که کنترلی بر خشم خود نداشته‌اند؛ اما مشکل آنجاست که مانند بسیاری از مهارتها و رفتارهایی که با تکرار به یک عادت یا رفتاری خودکار تبدیل می‌شوند اگر کسی مدتی عصبانی باشد این رفتارکه پیش از این باید با اراده و تصمیم انجام می‌شد. به یک عادت تبدیل شده و فرد آن را بدون آگاهی و اراده انجام می‌دهد.



خشم و عصبانیت از آن دسته احساسات انسانی است که در صورت کنترل‌نکردن می‌تواند بسیار مخرب باشد. برخی از افراد، مدام به دلایل مختلف عصبانی می‌شوند و ناراحتی‌شان را به اطرافیان نیز منتقل می‌کنند. 

خشم سبب تحریک‌پذیری و بداخلاقی انسان می‌شود. احساس خشم مثل یک طوفان است و این طوفان هرچیزی را که در اطرافش باشد، خراب می‌کند. اگر شما نیز از این دسته افراد هستید، بهتر است هر چه زودتر برای رفع این مشکل اقدام کنید. 


زیرا خشم و عصبانیت بیش‌ازحد، آثار مخربی بر جسم و روح‌تان خواهد داشت. برای این کار، ابتدا لازم است بدانید دلیل عصبانیت تان چیست و سپس به‌دنبال راه‌حل بگردید. در این مطلب، برخی از عوامل خشم و عصبانیت را بررسی می‌کنیم. با ما همراه باشید.


1. راحت نبودن


عصبانیت معمولا به دلایل مختلفی در انسان ایجاد می‌شود. یکی از این دلایل، تعیین‌نکردن حدومرز در رفتار با دیگران است. به‌عنوان مثال، برخی افراد قدرت نه گفتن به دیگران را ندارند. هر بار که کسی برای کاری به آنها مراجعه می‌کند، به او پاسخ مثبت می‌دهند؛ حتی اگر خودشان وقت یا شرایط انجام آن را نداشته باشند. در این حالت، فرد تحت فشار قرار می‌گیرد و احساس می‌کند دیگران در حال سوءاستفاده از او هستند. این به نوبه‌ی خود سبب ایجاد خشم و عصبانیت می‌شود.

 

فعالیت زیاد ازعوامل خشم

2. فعالیت زیاد


برخی افراد در انجام کارهای خود برنامه ریزی درستی ندارند. این افراد در کارهای خود غرق می‌شوند و حتی زمان کافی برای خواب و استراحت پیدا نمی‌کنند. آنها به‌مرور زمان در مهارت‌های عاطفی‌شان با مشکل مواجه می‌شوند و حتی ممکن است افسردگی به سراغ‌شان بیاید. تصور نکنید فقط افرادی که تمام روز گریه می‌کنند و از تخت‌شان بیرون نمی‌آیند، افسرده هستند. افزایش تحریک‌پذیری نیز یکی از نشانه‌های معمول افسردگی است.


3. اضطراب


اضطراب نیز یکی از دلایل خشم و عصبانیت است. اضطراب بیش‌ازحد سبب می‌شود افراد تحت فشار قرار بگیرند. به همین دلیل، این افراد زیاد کار می‌کنند تا بتوانند این احساس درونی را مدیریت کنند. کافی است در این حالت یک وضعیت دشوار برای‌شان پیش بیاید، به‌سرعت به‌هم می‌ریزند و این حالت به‌صورت خشم یا عصبانیت ظاهر می‌شود.


4. انتظارات ما


تحقیقات روان‌شناسی نشان می‌دهد که علت عصبانیت بسیاری از افراد و زوج‌ها به‌نوع روابط‌شان برمی‌گردد. درواقع آنها از دست همسر، فرزندان، والدین و همکاران‌شان عصبانی هستند. برای مثال آنها فکر می‌کنند که دیگران آنها را نادیده می‌گیرند یا مهم نیستند و آن ارزش لازم به کارهایشان داده نمی‌شود.

گاهی اوقات برآورده‌نشدن انتظاراتی که از دیگران دارید، سبب ایجاد خشم و عصبانیت می‌شود. به عنوان مثال، انتظار دارید دوستان‌تان از شما حمایت کنند، اما آنها این کار را نمی‌کنند. انتظار دارید همسرتان بیشتر در کارهای منزل کمک کند، اما او این کار را انجام نمی‌دهد. این موارد خشم و عصبانیت را در شما ایجاد می‌کنند. البته ممکن است در آن لحظه علت این عصبانیت را ندانید.

یکی دیگر از دلایل عصبانیت این است که ما تمایل داریم، چیزهایی که در اطراف‌مان است تحت کنترل خودمان بگیریم. تحقیقات نشان می‌دهد افرادی که دوست دارند به دیگران کمک کنند، روش کنترل خشم خود را یاد می‌گیرند و در برقراری رابطه‌ سالم با دیگران موفق عمل می‌کنند.

 

ترس و تنهایی باعث خشم می شود

5. ترس و تنهایی

گاهی اوقات ممکن است تمایل به انجام کارها به‌تنهایی یا احساس ترس، خودش نشانه‌ای از وجود عصبانیت باشد. در این حالت حس عصبانیت در شما وجود دارد، اما نمی‌توانید آن را نشان دهید.

شخصی به نام سیندی، یک نمونه از این موارد است. او به ظاهر شاد و پرانرژی بود، اما اغلب احساس خستگی می‌کرد. سیندی تلاش می‌کرد همه را از خود راضی و خوشحال نگه‌ دارد. او دو کودک معلول داشت و همسرش نیز در کارها به او کمک نمی‌کرد. سیندی در 30 سالگی به یک روان‌پزشک مراجعه کرد. بررسی افکار و احساسات او نشان داد دلیل عصبانیت زیاد او، رفتار اشتباه خودش است. او برای همه وقت می‌گذاشت اما نسبت به خودش بی‌اعتنا بود. همه‌ی کارها را به‌تنهایی انجام می‌داد و به همسرش فرصت نمی‌داد که با فرزندان‌شان رابطه‌ی خوبی برقرار کند. درواقع دلیل عصبانیت او تنهایی و پشتیبانی‌نکردن همسرش بود.

شاید شما هم مثل سیندی، با احساس‌تان هماهنگ نیستید. فریس (نویسنده‌ی کتاب «4 قدم ضروری برای ایجاد اعتماد به نفس») می‌گوید: «بیشتر ما یاد نگرفته‌ایم که چگونه احساسات‌مان را کنترل و هدایت کنیم. هنگامی‌که جامعه ما را تشویق می‌کند که مطیع باشیم و از درگیری‌ها دوری کنیم، خشم بیشتری به ما هجوم می‌آورد، زیرا احساس خشم به‌طور مشخص در ما وجود دارد».

بسیاری از ما به دلیل ترس از آسیب‌زدن به احساس دیگران یا خراب‌شدن روابط‌مان با آنها، از بروز خشم‌مان می‌ترسیم. درواقع احساس خشم نباید فروخورده شود و فقط باید به آن درست توجه کرد. کنترل احساس با سرکوب‌کردن آن کاملا متفاوت است. 

هر یک از احساسات ما واقعیتی را به ما نشان می‌دهند. احساس خشم و عصبانیت نیز به ما نشان می‌دهد که موضوع یا چیز اشتباهی وجود دارد که باید برطرف شود.
به‌عنوان مثال سیندی باید با همسر خود صحبت می‌کرد، درباره‌ی نگرانی‌هایش می‌گفت و از او می‌خواست بیشتر حمایتش کند تا حس کند تنها نیست. ما باید یاد بگیریم به خودمان توجه کنیم و با مدیریت افکارمان، راه حل مناسب را قبل از عصبانیت پیدا کنیم.


موارد پیشنهادی زیر می‌تواند در مدیریت خشم و عصبانیت به شما کمک کند


نشانه‌هایی که قبل از ایجاد خشم به سراغ‌تان می‌آید بشناسید؛ این نشانه‌ها می‌تواند برای هرکسی متفاوت باشد.

 

بدون اینکه کسی را سرزنش کنید، احساس‌تان را بروز دهید.
برای حل مشکلاتِ پیش‌رو برنامه‌ریزی کنید.
نفس عمیق بکشید.
مراقب افکار منفی تحریک‌کننده باشید.

اگر در شرایط بدی هستید از دیگران کمک بخواهید.

 

وقتی اوضاع بدتر می‌شود و در شرایط بدی قرار می‌گیرید کمی به خودتان فرصت دهید. به دیگران بگویید که می‌خواهید گفت‌وگو را در شرایط دیگری که هر دو آرام هستید ادامه دهید.
به‌طور کلی خشم احساسی ثانویه است و علت اصلی این سرخوردگی و تحریک‌پذیری، احساسات آسیب‌زایی مثل تنهایی (مانند مورد سیندی)، غم و اندوه یا ترس است که معمولا پیداکردن عامل اصلی می‌تواند سخت باشد. درواقع احساسات مانند یک اقیانوس است که فقط سطح آن دیده می‌شود و باید علت اصلی ایجاد احساس بررسی شود.

به‌یاد داشته باشید که احساس عصبانیت و خشم به‌معنای انجام رفتاری خشونت‌آمیز نیست. خشم احساسی ارزشمند و حیاتی است. شناخت احساس خشم و استفاده از این آگاهی برای درک احساسات آسیب‌پذیر مفید و کلید سلامت عاطفی است.
 

 

دانلود PDF‌مقاله :خشم وعصبانیت های بی دلیل ما به خاطر چیست؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/How-to-forget-the-bad-memories-of-he-past

بسیاری از ما آماده‌ی دویدن در رقابت زندگی‌مان هستیم،

چگونه خاطرات بد گذشته را فراموش کنیم؟

 

همه‌ی ما این جمله‌ی معروف را شنیده‌ایم که گذشته‌ها گذشته است و شاید بارها هم آن را به‌زبان آورده باشیم اما برای خیلی از ما، گذشته نه‌تنها جایی نرفته بلکه هر روز همراه‌مان است. بسیاری از ما هر روز را با مرور خاطرات و اتفاق‌های ناگوار گذشته سپری می‌کنیم، بارها خودمان را سرزنش می‌کنیم، شرمنده می‌شویم، خجالت می‌کشیم، در خودمان می‌شکنیم و… اما تا کی می‌توانیم این روند را ادامه دهیم؟ 

 

زندگی حال و آینده‌‌مان چه می‌شود؟ با این همه افکار منفی چگونه می‌توانیم آینده را بسازیم؟ راه‌حل مشکل بسیاری از ما فقط در یک جمله خلاصه می‌شود: «باید گذشته را فراموش کنیم.» کار به‌ظاهر ساده‌ای است اما عمل‌کردن به آن و فراموش کردن گذشته آن‌قدرها هم آسان نیست.


حتما شنیدید که «افکار ما کیفیت زندگی مان را تعیین می کنند» حالا اگر ما بیش تر وقت مان را صرف فکر کردن به خاطرات بد گذشته بکنیم و به خاطر چیزی که نمی توانیم تغییرش دهیم، ناراحت شویم، بدون تردید امواج و افکار منفی را سمت خود جذب می کنیم و اتفاقات بد بیش تری برایمان اتفاق می افتد.

 

«همان طور که آن چه می خورید روی شما اثر می گذارد، آن چه که به ذهن تان راه می دهید نیز برایتان تعیین کننده است»
ـــ برایان تریسی

 

از طرف دیگر چون ذهن ما درگیر این مسائل شده، جای خالی برای جذب موفقیت ندارد و تا زمانی که این گذشته را رها نکنیم، در خوشبختی را به روی خود بستیم. در حقیقت ما خودمان را از داشتن زندگی خوب محروم می کنیم چون افکار خوب و مثبتی نداریم و روی ناراحتی تمرکز کردیم.

برایان تریسی تعبیر جالبی در مورد این موضوع دارد؛ او افکار را شبیه خوراکی هایی که می خوریم می داند ! بیش تر ما برای داشتن عمر طولانی تر، نگران کیفیت غذایمان هستیم و هر خوراکی نمی خوریم، پس چطور اجازه ی مرور و نگه داشتن هر  فکر و خاطره ی بدی را به خودمان می دهیم؟

در حقیقت اگر زندگی ناموفقی دارید و می خواهید ریشه ی شکست و موانع زندگی تان را پیدا کنید، بهتر است آن را در افکار تان جستجو کنید. شاید شما از آن دسته از آدم هایی هستید که اسیر خاطرات بد هستند و از تاثیرات آن در زندگی شان بی خبرند. بیش تر اوقات، فکر کردن به خاطرات بد باعث تکرار این اتفاقات می شود و خاطرات بد جدیدی برایمان رقم می خورد.

فکرهای منفی، منفی ها را به زندگی مان دعوت می کنند و فکر های مثبت باعث می شوند اتفاقات خوب و مثبت برایمان رقم بخورد.
به عبارت دیگر، یکی از بزرگ ترین مانع های خوشبختی و رسیدن به موفقیت مرور خاطرات بد زندگی مان است.


«اگر من نگرش و طرز فکرم را تغییر ندهم، او مرا تحت کنترل در خواهد آورد.»
ـــ نلسون ماندلا

 

امروزه روانشناسان به این نتیجه رسیدند که مرور خاطرات بد با افسردگی رابطه ی مستقیم دارد.


پس اگر احساس می کنید در طول روز درباره ی اتفاقات بد زندگی تان خیلی فکر می کنید بهتر است حتما تمام تلاش تان را برای تغییر این روند انجام دهید، چون در غیر این صورت نه تنها موفقیت و خوشبختی را از خود دور می کنید بلکه به احتمال زیاد دچار نا امیدی، افسردگی و کلی احساس بد دیگر خواهید شد و از رویاهایتان فاصله خواهید گرفت.

اگر بعد از فهمیدن تاثیرات بد این کار، به این نتیجه رسیدید که مسیر  زندگی تان را عوض کنید و از این به بعد به خاطرات بدتان فکر نکنید، از روش های زیر برای انجام درست این کار می توانید کمک بگیرید :

 

پاره کردن عکس ها ی گذشته

1.    عکس هایی که از گذشته دارید را از بین ببرید 


ممکن است در کمدتان عکس، نامه، آزمایش یا هر مدرک دیگری داشته باشید که با دیدن آن ها خاطرات بد گذشته برایتان مرور می شود. بلند شوید و همین الان آن ها را از بین ببرید. تردید نداشته باشید؛ چون از بین بردن هر چیزی که شما را یاد اتفاقات بد می اندازد، از مهم ترین قدم های فراموش کردن گذشته است.این کار باعث می شود تا کم تر یاد گذشته بیافتید.


2.    از پرو بال دادن به افکارمنفی خودداری کنید


وقتی افکار منفی به سراغ شما می آیند، از پر و بال دادن به آن ها خود داری کنید و آن ها را به حال خودشان رها کنید.
بعضی از ما عادت داریم با ذره بین به جان خاطرات بدمان بیافتیم و شروع به گفتن ای کاش فلان کار را نمی کردم و ای کاش فلان کار را انجام می دادم، بکنیم. بهتر است ذره بین تان را کنار گذاشته و سعی کنید ذهن تان را به سمت دیگری ببرید.گذشته قابل تغییر نیست؛ پس بهتر است حواسمان باشد زمان حال و آینده مان را از دست ندهیم.


3.    نکات مثبتی که در خاطرات بدتان وجود دارد را به یاد بیاورید و پر رنگ کنید.


اگر فکر می کنید این اتفاق هیچ نکته ی مثبتی برای شما در پی نداشت، سخت در اشتباهید. تجربه، درس عبرت و … همگی نکات مثبت ماجرا هستند که قبلا در مقاله «داستان تان را عوض کنید، زندگی تان عوض میشود» خواندید.

پس شما چند قدم از کسانی که تجربه ی مشابه ندارند جلوترید؛ از این فرصت نهایت استفاده را برای ساختن آینده ببرید.

 

طرز فکرتان را عوض کنید

4.    طرز فکرتان را عوض کنید


اگر ذهن‌تان دائما روی چیزهای منفی تمرکز کند که در گذشته اتفاق افتاده‌ است، آنگاه زندگی‌تان در جهت منفی پیش خواهد رفت. زندگی شما در جهت افکار غالب‌تان حرکت می‌کند، بنابراین هر چیزی که ذهن‌تان را روی آن متمرکز کنید، زندگی و احساسات‌تان نیز همان را دنبال خواهد کرد.

یکی از راه‌های فراموش کردن گذشته این است که به‌جای تمرکز روی چیزهای منفی که در گذشته اتفاق افتاده است و فکر کردن به همه‌ی دل‌شکستگی‌ها، تمام چیزهایی که ازدست داده‌اید و موقعیت‌های خجالت‌آوری که به آنها افتخار نمی‌کنید، شروع‌به بازیابی افکار منفی‌تان کنید و سعی کنید مثبت فکر کنید و افکار منفی‌تان را با افکار مثبتی مانند این جایگزین کنید: 

 

«من می‌خواهم عالی باشم، من بسیار باهوش هستم، گذشته‌ی من برای همیشه رفته است، چیزهای فوق‌العاده‌ای پیش روی من قرار دارند، هیچ مانعی بر سر راه من نخواهد بود، من موفق خواهم شد، اجازه نمی‌دهم گذشته‌ام مرا محدود کند و مانع موفقیتم شود.»

 

اگر هر روز صبح با فکرکردن به جملات الهام بخش از خواب بیدار شوید و آنها را محکم و بلند تکرار کنید، همه‌ی آنها به واقعیت تبدیل خواهند شد. شما خیلی زود متوجه می‌شوید که دیگر هیچ‌کس نمی‌تواند از گذشته‌تان علیه شما استفاده کند، چون برای همیشه آن را رها کرده‌اید.


5.    . برخی از دوستان‌تان را کنار بگذارید


گاهی اوقات با افرادی دوست هستید که از اعماق وجودتان می‌دانید هیچ کار مثبتی در زندگی‌تان انجام نمی‌دهند، به‌جز آنکه شما را در زندگی عقب می‌اندازند. اگر احساس کردید یک رابطه‌ی دوستی باعث به‌تعویق‌افتادن اهداف‌تان در زندگی می‌شود، هیچ ایرادی ندارد که آن رابطه را قطع کنید. 
دوستان منفی هیچ جایی در زندگی شما ندارند؛ چون شما قصد دارید روی چیزهای مثبت تمرکز کنید، پس آنها را کنار بگذارید. شما باید خودتان را متمایز و جدا کنید تا بتوانید در جایی باشید که آرزو دارید. شما باید از دوستانی که همیشه کارهای اشتباه گذشته‌تان را به‌یاد شما می‌آورند، فاصله بگیرید.

وقتی می‌گوییم خودتان را متمایز و جدا کنید، منظورمان این است که به آنچه در اطراف‌تان می‌گذرد، هیچ توجهی نکنید و روی خود و دیدگاه‌تان تمرکز کنید. در این وضعیت چون با خودتان خلوت می‌کنید، ممکن است به‌شدت احساس تنهایی کنید اما این هزینه‌ای است که باید بپردازید تا بتوانید در جایی باشید که آرزو دارید.

 

فراموش کردن گذشته

6.    .برای خودتان هدف تعیین کنید


یکی از مهم‌ترین راه‌هایی که در فراموش کردن گذشته به شما کمک می‌کند، تعیین اهداف برای آینده است. شما باید این واقعیت را بپذیرید که دنیا به آخر نرسیده است و شما ظرفیت‌های زیادی برای دستیابی به چیزهای بزرگ‌تر در زندگی‌تان دارید. 


خودتان را درحال‌انجام کارهای مهم و قابل‌توجه در آینده، رفتن به دانشگاه، به‌دست‌آوردن شغل دلخواه، شروع کسب و کار جدید، پیداکردن نیمه گمشده تان و… تصور کنید. برای خودتان اهداف بلندمدت و کوتاه‌‌مدت تعیین کنید، برای هر کدام به خودتان مهلت مشخصی بدهید و روند پیشرفت‌تان را دنبال کنید.


7.    یاد بگیرید که ببخشید

یکی از چیزهایی که شما را از نظر عاطفی و روحی نابود می‌کند، روح نابخشایش‌گر است. در دل داشتن کینه‌ی یک نفر، مانند آن است که شما سم بخورید اما انتظار داشته باشید که آن فرد بمیرد. همه‌ی شما این کار را انجام می‌دهید و فکر می‌کنید که دارید به خودتان لطف می‌کنید اما این کار هیچ فایده‌ای ندارد، جز آنکه شما را از نظر عاطفی درهم می‌شکند.

تنها راهی که می‌توانید به‌وسیله‌ی آن گامی برای فراموش کردن گذشته بردارید، بخشیدن هر کسی است که کار اشتباهی در حق شما انجام داده است. فرقی نمی‌کند که چقدر بد دل‌تان را شکسته‌اند، 
اگر بتوانید به آنها نگاه کنید و با لبخند بگوید «تو را می‌بخشم» – که اصلا کار آسانی نیست – آنگاه خودتان را از قفسی که خود را در آن زندانی کرده‌اید، آزاد می‌کنید. روح نفرت را با عشق جایگزین کنید. برای این کار باید یاد بگیرید حتی وقتی غیر ممکن است، بتوانید ببخشید.


8.    از تلاش‌ کردن برای تحت‌ تأثیر قرار دادن مردم دست بردارید


آیا تابه‌حال احساس کرده‌اید که دیگر، هیچ‌کس شما و تصمیم گیری هایتان را درک نمی‌کند؟ اگر پاسخ شما بله است، احتمالا دلیلش این است که آنها چیزی را که شما می‌بینید، نمی‌بینند و جور دیگری به مسائل نگاه می‌کنند. 

شما مجبور نیستید برای انجام کارهای موردنظرتان به دیگران توضیح دهید. نباید دائما به‌دنبال تأیید دیگران باشید و نگران آن باشید که از کارتان خوش‌شان می‌آید یا نه. شما نمی‌توانید همه را راضی و خشنود کنید؛ این غیرممکن است.

تلاش‌کردن برای راضی نگه‌داشتن همه، هیچ نتیجه‌ای ندارد جز آنکه باعث ناامیدی و یأس شما می‌شود. احتمالا همه‌ی شما با این طرز فکر بزرگ شده‌اید که بهترین روش برای زندگی‌کردن آن است که همه دوست‌تان داشته باشند اما این ممکن نیست. شما هرقدر هم که خوب باشید، همیشه افرادی وجود خواهند داشت که شما را دوست ندارند، چون از شما خوش‌شان نمی‌آید. بپذیرید که این هم بخشی از زندگی است.

فراموش نکنید، اگر هنوز درباره‌ی گذشته‌تان فکر می‌کنید، قادر نخواهید بود به جلو حرکت کنید و شاهد پیشرفت در زندگی خودتان باشید. آیا می‌توانید یک دونده را تصور کنید که سعی دارد با یک کوله‌پشتی سنگین در یک مسابقه‌ی دوی صدمتر رقابت کند؟ بله او به احتمال زیاد، مسابقه را به‌پایان خواهد رساند اما نمی‌تواند آن را در زمان مقرر تمام کند یا برنده شود. 


بسیاری از ما آماده‌ی دویدن در رقابت زندگی‌مان هستیم، آماده‌ایم که به‌دنبال اهداف و آرزوهای والای‌مان برویم اما یک کار مهم وجود دارد که اول باید آن را انجام دهیم؛ ما باید آن کوله‌پشتی سنگین را که پر از شرم، پشیمانی‌ها‌، ناخشنودی، اشتباهات، شکست‌ها، دل‌‌‌های شکسته، کینه‌ها و … است، زمین بگذاریم. مطمئن باشید که با فراموش کردن گذشته و زمین گذاشتن آن کوله‌پشتی سنگین، رقابت شما در زندگی بسیار آسان‌تر خواهد شد. 
 

منبع:lifehack

 

دانلود PDF‌مقاله :چگونه خاطرات بد گذشته را فراموش کنیم؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت