https://keramatzade.com/

https://keramatzade.com/

هیپنوتیزم درمانی

هیپنوتیزم درمانی


هیپنوتیزم یک روش درمانی موثر و شاخه ای از علم روانشناسی است که به دلیل عدم دخالت هیچ گونه داروی شیمیایی و بدون هر عوارضی می تواند سلامت بیمار را تضمین نموده و به درمان بسیاری از بیماری های روانی و اختلالات هیجانی و عاطفی وی بپردازد.  


https://keramatzade.com/

هیپنوتیزم چیست؟

چکیده و اصل هیپنوتیزم در ایجاد و خلاقیت یک تمایل و توانایی خلاصه می شود که باید در فرد هیپنوتیزم شونده پدید آید. او باید بتواند از صحبتهای هیپنوتیزور و در ذهن روشن و فعال خود تصویری زنده و واضح بسازد و تمام تخیلات و تمرکز ذهنی خود را تنها در این راستا تجهیز و تمرکز بخشد. مطالبی که یپنوتیزور به او ارائه می دهد ممکن است حقایقی قطعی یا سمبولیک باشند.

این تصویری که از هیپنوتیزم ارائه گردید، با پدیده هایی که به صورت خودجوش در جریان زندگی روزمره ما به وجود می آیند، مطابقت می کنند. یعنی مواقعی که ما شدیداً توسط جریاناتی که در اطراف ما می گذرد ، جذب می شویم . برای شرح این پدیده بهتر است مطلبی از دکتر کلمن را عیناً نقل کنیم:

در زندگی روزمره ، ما بارها حالت خسته یا از خود بی خود شدن را تجربه می کنیم. در حالاتی که وقایعی ، به اصطلاح ، ذهن ما را تسخیر می کنند. در این لحظات ما موقتاً آنچه را در اطرافمان می گذرند، فراموش می کنیم. برای مثال کسانی که مرحله نهایی یک مسابقه فوتبال را در تلویزیون مشاهده می کنند، تمام وجود خود را بر روی بازی متمرکز می سازند و نسبت به همه چیز، از جمله این که  به چه صورتی روی مبل قرار گرفته اند یا این که همسرشان آنها را برای صرف غذا صدا می کند، بی توجه می گردند.




دکتر لوبا در مورد دیگر فرآیندهایی که در زندگی ، ما را جذب می کنند می گوید : بسیاری از ما در برخی از موقعیت ها، حالت عدم احساس درد یا حالت بی حسی را تجربه کرده ایم. مثلاً موقعی که عمیقاً مجذوب یک داستان پلیسی می شویم، برخی دردهای سبک بدنی را حس نمی کنیم. در بعضی از موقعیت ها از جمله در لحظاتی که عمیقاً مجذوب صحبت های دوستی می شویم، ممکن است صدای زنگ یا صدای فردی که مستقیماً ما را صدا می کند، نشنویم.

عکس این حالت هم وجود دارد. در لحظاتی از زندگی تمام توجه خود را معطوف به احساس نامطبوعی کرده ایم. مثلا انتظار درد روی صندلی دندان پزشک یا توجه برای احساس بو یا طعمی ناخوشایند و حصول این احساس در پی آن. در لحظاتی که فردی قانع شده یا به او تلقین شده که از عهده کار خاصی بر نمی آید، نمی تواند به خوبی آن کار را هر چند ساده و آسان هم باشد، انجام دهد. ولی اگر ما اعتماد به نفس خودمان را به دست آوریم و مطمئن شویم که قادر به انجام این کار هستیم، حتما در انجام آن توفیق پیدا می کنیم.

https://keramatzade.com/

مقاله مرتبط:10 راه ساده برای افزایش توانایی مغز شما

هیپنوتیزم 

هیپنوتیزم یک روش درمانی موثر و شاخه‌ای از علم روانشناسی است که به دلیل عدم دخالت هیچ گونه داروی شیمیایی و بدون هر عوارضی می‌تواند سلامت بیمار را تضمین نموده و به درمان بسیاری از بیماری‌های روانی و اختلالات هیجانی و عاطفی وی بپردازد.

هیپنوتیزم درمانی روشی است که اجراکننده آن (هیپنوتیست) حالتی خلسه گونه از اطاعت و تلقین پذیری در شخص برمی‌انگیزد. تمرکز بسیار بالای فرد موجب افزایش تلقین پذیری می‌شود که در این حالت می‌توان احساس یا افکار مختلف را به بیمار القا نمود، در این عمل میزان تلقین پذیری فرد بیش از حد نرمال می‌شود.


برخلاف تصور عامه مردم، تقریبا همه افراد بشر هیپنوتیزم پذیرند. به واقع هر چه فردی بیش‌تر هوشمند باشد بهتر پذیرای هیپنوتیزم خواهد بود.


پیش‌تر تصور می‌شد که تنها افراد ساده لوح زودباور هستند که به آسانی هیپنوتیزم می‌شوند ولی این پندار دیگر اعتبار ندارد. تمام افراد در تمام درجات می‌توانند هیپنوتیزم شوند اما برخی زمینه قوی دارند و راحت‌تر هیپنوتیزم می‌شوند و برخی به سختی هیپنوتیزم شده و نسبت به آن مقاوم هستند. برخی افراد خیلی عمیق هیپنوتیزم نمی‌شوند و جلسات زیادی را باید صرف کنند تا به درمان پاسخگو باشند و عموما تاثیر آن بر افراد مختلف متفاوت است.

https://keramatzade.com/

مقاله مرتبط:تکنیک های تغییر باور ذهنی

 

تلقین اصلی ترین وجه هیپنوتیزم درمانی

بابک معصوم متخصص اعصاب و روان و فوق تخصص بیماری های سایکوسومتایک اظهار داشت: تمام افراد در تمام درجات می توانند هیپنوتیزم شوند اما برخی زمینه قوی دارند و راحت تر هیپنوتیزم می شوند و برخی به سختی هیپنوتیزم شده و نسبت به آن مقاوم هستند.

وی بیان کرد: در هیپنوتیزم تمرکز فرد روی یک حالت خاصی افزایش یافته و هشیاری آن بر اطراف و محرک های محیطی کم شده و تمرکز به یک صدای خاص یا حرکت خاص منحصر می شود.
معصوم تصریح کرد: در هیپنوتیزم درمانی تمرکز بسیار بالای فرد موجب افزایش تلقین پذیری می شود که در این حالت می توان احساس یا افکار مختلف را به بیمار القا نمود، در این عمل میزان تلقین پذیری فرد بیش از حد نرمال می‌شود.


هیپنوتیزم درمانی می تواند به دو شکل متفاوت صورت بگیرد:


1- دگر هیپنوتیزم درمانی:

در این حالت، درمانگر پس از صحبت کردن با بیمار و ایجاد آمادگی ذهنی و روحی در او، در صورت نیاز بیمار به القای خلسه هیپنوتیزمی، او را به عمق مناسبی که برای برنامه درمانی اش مناسب باشد، می رساند و در این شرایط به هیپنوتیزم درمانی می پردازد.


آیا هیپنوز خطری برای فرد هیپنوز شونده دارد؟

‌خیر! اگر هیپنوز درست و توسط کسی که به هیپنوز مسلط است و یک درمانگر آموزش دیده است، انجام شود، هیچ گونه خطری را برای فرد به دنبال ندارد.

https://keramatzade.com/Hypnotherapy-Therapy

ما قبول داریم که هیپنوز ناشیانه و آماتور ممکن است خطراتی برای روان و مغز داشته باشد.هیپنوز آموزش لازم دارد و کسی که می خواهد اقدامی در این زمینه انجام دهد باید اجازه این کار را داشته باشد.
‌در مورد تکنیک هیپنوز نیز باید گفته شود  از زمانی که فرد وارد وضعیت هیپنوز می شود تا زمانی که از این وضعیت بیرون می آید مسیری مانند مسیر زیر طی می شود که ‌رایــج تــریــن تـکـنـیــک استفـاده از روش آرام ســـازی پـیــش رونــده عـضــلانــی اســت.

از فــرد خـواسـتـه می شود که راحت تکیه بدهد. متنی گفته می شود که براساس آن از فرد خواسته می شود که اجازه دهد عضلات بدنش به ترتیب از پنجه پا ریلکس و شل شود. سپس عضلات کف پا، ساق پا و …، از فرد خواسته می شود اجازه دهد که آرامش به صورت صعودی از اندامش بالا رود. در اثنا هم از شخص می خواهیم هر وقت ریلکس شدن را در عضلات مختلف حس کرد بـا انـگـشـت خـود اشـاره دهـد. به این اصطلاحا سیگنال فکری- حرکتی می‌گویند.

بـه هـمـیـن تـرتـیـب ادامـه پـیـدا مـی کـنـد تا کل عضلات از کف پا تا سر ریلکس و شل شوند. این الـقـا هـیـپـنـوز اسـت. در مـرحـلـه بـعـد الـقـائات و تـلـقـیـنـاتـی متناسب با مشکل بیمار به وی ارائه می‌شود.
در ایـن تـلـقـیـنـات بـه فـرد تـلـقین می شود که تـــوانــایــی کـنـتــرل رفـتــار خــود را دارد چــرا کــه می‌خواهد رابطه ای خوب با اطرافیانش داشته بـاشد. معمولا القا هیپنوز حدود 15دقیقه طول می کشد.


هیپنوتیزم


تلقینات درمانی نیز حدود 15تا20 دقیقه طول مـی کـشـد. برای بازگشت از هیپنوز هم از فرد خــواسـتــه مــی شــود کــه بـا شـمـارش مـعـکـوس چشمـانـش را باز خواهد کرد و تمام آرامش و نکات مثبتی که در این زمان تجربه کرده است را همراه خواهد داشت .
یک جلسه هیپنوتیزم در این شرایط حدود 45 دقیقه طول خواهد کشید.


مقاله مرتبط: اسرار قدرت ذهن ناخودآگاه

 

علم هیپنوز چقدر در مراکز آموزشی و درمانی توسعه یافته است؟


‌متاسفانه هیپنوز گسترش بسیار محدودی داشته است. با توجه به اینکه هیپنوتیزم بسیار وقت گیر است و نیازمند مایه گذاشتن از خود است چندان مقبول درمانگران نیست. از نظر مالی نیز چندان سودآور نیست بلکه کاهش درآمد را هم می تواند به همراه داشته باشد .

این عوامل سبب شده است که تنها علاقمندان به این رشته وارد هیپنوتیزم شوند. گسترش آگاهی های عمومی نیز در این زمینه اندک بوده است. بنابراین هیپنوتیزم چندان گسترش نیافته است. معتقدیم یوگا، مدیتیشن و  TM ‌نوعی  Self hypnosis هستند.‌هر سه مورد یک وجه مشترک دارند. همه موارد نوعی کارکردن با درون و  Self Help ‌هستند. اما هیپنوتیزم هیچ ربطی به فلسفه و ایدئولوژی ندارد. در حالی که  TM ‌و یوگا نامگذاری های خاص دارند. خصوصا  TM ‌فلسفه و ایدئولوژی خاص خود را دارد.



 2- خود هیپنوتیزم درمانی:

در این روش کافی است بیمار طی 2 یا 3 جلسه ، طریقه استفاده از خود هیپنوتیزم و نحوه درمان و تلقین به خود را بیاموزد. پس از آن می تواند با روشی که یاد گرفته خودش را در خلسه هیپنوتیزمی قرار دهد و در این شرایط، به صورت ذهنی ، متن تلقین را مرور کند و یا به نوار صوتی که پس از چند دقیقه سکوت. (مدت لازم برای رسیدن او به حالت خود هیپنوتیزم) متن تلقین را پخش می کند ، گوش دهد. در این وضعیت ، بیمار بدون نیاز به مراجعات مکرر به مطب پزشک و صرف هزینه گزاف ، خودش این برنامه درمانی را انجام می دهد.

https://keramatzade.com/Hypnotherapy-Therapy

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

کسب و کار کوچک

3 گام برای راه اندازی کسب و کار کوچک


به نظر می‌رسد که این روزها همه خود را “کارآفرین” می‌نامند. صحبت‌های زیادی درباره‌ی رها کردن شغل فعلی‌تان، دنبال کردن رویاهای‌تان، کسبدرآمد حتی در زمان خواب و زندگی همراه با شور و هیجان می‌شنوید. و گاهی آنچنان مدهوش این داستان‌ها می‌شوید که تصمصم می‌گیرید بعد از نوشیدن فنجان چای‌تان بروید و کسب و کار کوچک خود را راه بیندازید.


گام اول: ارزیابی اولیه 

 

ارزیابی

 

 

- آیا کارآفرینی برای شما ساخته شده است ؟ 

بدیهی است که شروع یک کسب و کار کوچک وجدید ریسکهای زیادی را به همراه دارد که البته با برنامه ریزی می‌توان شانس موفقیت را بالا برد. بنابراین بهترین نقطه شروع آن است که نقاط قوت و ضعف خود را بعنوان دارنده یک کسب و کار بشناسید. 


https://keramatzade.com/
- آیا شخصیتی مستقل و خودجوش دارید؟ 

این را همیشه در نظر داشته باشید که در صورت شروع یک کسب و کار کوچک ، این خود شما هستید و نه شخص دیگر که باید تصمیم بگیرید که چگونه پروژه‌ها ، برنامه‌ها و زمان خود را مدیریت کنید. 

 

مقاله مرتبط:اصول موفقیت در کسب و کار


 

- تا چه حد با شخصیتهای متفاوت و افراد گوناگون می‌توانید ارتباط برقرار کنید؟ 

صاحبان کسب و کار ناگزیرند که با افراد و اقشار مختلفی سرو کار داشته باشند. آیا شما می‌توانید با مشتریان، تامین‌کنندگان، کارکنان و ... در جهت منافعکسب و کار کوچک خود ارتباط برقرار کنید؟ 



- تا چه حد قدرت تصمیم‌گیری دارید؟ 

صاحبان کسب و کار کوچک بایستی بطور متداوم ، به سرعت و در شرایط بحرانی بتوانند مستقلا" تصمیم‌گیری کنند.



- آیا شما استقامت فیزیکی و احساسی لازم برای اداره یک کسب و کار کوچک را دارید؟ 

مالکیت یک کسب و کار کوچک  علاوه بر چالش و هیجان ، مستلزم فشار کاری زیاد ، ساعتهای کاری زیادی می‌باشد. آیا شما می‌توانید 12 ساعت در روز و هفت روز در هفته را کار کنید؟



- تا چه حد می‌توانید برنامه‌ریزی و سازماندهی کنید؟ 

تحقیقات نشان می‌دهد بسیاری از شکستها در صورت برنامه‌ریزی صحیح ، به وجود نمی آمد. 


https://keramatzade.com/
- آیا انگیزه لازم را برای تحمل مشقات را دارید؟‌ 

ممکن است شما در حین اداره یک کسب و کار کوچک  احساس کنید که در برخی مواقع توانایی تحمل تمامی مشقات و زحمات را به تنهایی ندارید و فقط داشتن انگیزه قوی است که می‌تواند در این مواقع سختی ، دلگرم و امیدوار سازد. 

 

مقاله مرتبط:برای موفقیت در کسب‌وکار کوچک خود از این 5 اشتباه اجتناب کنید


- این کسب و کار چگونه خانواده شما را متاثر می‌سازد؟ 

سالهای اولیه شروع یک کسب و کار کوچک می‌تواند سختی‌هایی را برای خانواده و زندگی شخصی شما ایجاد کند. در عین حال ممکن است خانواده شما تا به سوددهی رسیدن کسب و کار ، دچار مشکلات و فشارهای مالی شوند. بنابراین حمایت و یا عدم حمایت خانواده نقش مهمی در شروع و ایجاد یککسب و کار دارد. 

این حقیقت دارد که دلایل زیادی برای عدم شروع یک کسب و کار کوچک و مستقل وجود دارد ، اما برای افرادی که واجد شرایط فوق هستند ، مزایای زیادی وجود دارد که قطعا" از ریسکهای آن بیشتر است. 

اینکه شما خادم و مخدوم خود می‌شوید! 
زحمت و تلاش و ساعتهای کاری زیاد مستقیما" به نفع شماست و نه شخص دیگر!
امکان کسب درآمد و رشد ، محدودیت کمتری دارد.
چالش و هیجان کار برای شما افزایش می‌یابد. 
اداره یک کسب و کار کوچک مستقل امکان فراگیری زیادی را برای شما فراهم می‌آورد.


گام دوم: برنامه ریزی کسب و کار 

 

برنامه ریزی کسب وکار

 

شروع یک کسب و کار نیاز به انگیزه ، علاقه و استعداد دارد. همچنین نیاز به تحقیقات وسیع و برنامه‌ریزی صحیح دارد. اطلاعات زیر برای تهیه طرحکسب و کار ( Business Plan ) می‌تواند بسیار مؤثر واقع شود:

- قبل از شروع به کار لیستی از تمامی دلایلی که می‌خواهید بخاطر آنها وارد دنیای تجارت شوید ، تهیه کنید. مثلاً: 

شما می‌خواهید رئیس خود باشید. 
شما می‌خواهید استقلال مالی داشته باشید.
شما می‌خواهید آزاد باشید. 
شما می‌خواهید آزادانه تمامی تواناییها و دانسته‌های خود را به کار ببرید. 


https://keramatzade.com/
- سپس بایستی تعیین کنید که اصولا" چه کسب و کاری برای شما مناسب است. لذا این سؤالات را از خود بپرسید: 

من دوست دارم با وقت خود چه کاری انجام دهم؟
چه مهارتهای تکنیکی من تا به حال آموخته‌ام؟
به نظر دیگران من در چه کارهایی مهارت دارم؟ 
من چقدروقت آزاد برای اداره یک کسب و کار موفق دارم؟ 
آیا من هیچ سرگرمی یا علاقه‌ای که قابل تبدیل شدن به کسب و کار شدن را داشته باشند ، دارم؟

 

مقاله مرتبط:کسب و کارهای خود را برنامه ریزی کنید


 

- پس از تعیین کسب و کار کوچک  مناسب تحقیقات لازم را جهت پاسخ به سؤالات زیر به عمل آورید: 


آیا ایده من کاربردی است و آیا نیازی را برآورده خواهد کرد؟ 
رقبی من چه کسانی خواهند بود؟ 
مزیت رقابتی شرکت من نسبت به شرکتهای موجود چیست؟ 
آیا من می‌توانم خدمت بهتری ارائه دهم؟‌
آیا من می‌توانم برای کسب و کار کوچک خود تقاضا ایجاد کنم؟ 



- آخرین مرحله قبل از تهیه طرح کسب و کار کوچک  این است که چک لیست زیر را تهیه کنید و پاسخ دهید: 

من علاقه به شروع چه کسب و کاری دارم؟ 
چه خدمتی یا کالایی قرار است ارائه دهم؟ در کجا قرار است این کار را انجام دهم؟
چه مهارت و تجربه‌ای برای این کار دارم؟ 
ساختار قانونی شرکت من چگونه خواهد بود؟ ( سهامی عام، خاص و ... ) 
اسم کسب و کار چه چیزی باشد؟ 
چه امکانات و تجهیزاتی نیاز خواهم داشت؟ 
به چه تسهیلات و امکانات بیمه‌ای نیاز خواهم داشت؟ 


پاسخ شما به تمامی سؤالات بالا شما را در طراحی یک کسب و کار کامل جامع یاری می‌کند.


https://keramatzade.com/3-Steps-To-Start-Small-Businesses

گام سوم: تامین منابع مالی 

 

تامین منابع مالی

 

یکی از کلیدهای اساسی موفقیت و پیشرفت در شروع کار ، جذب و تامین منابع مالی کافی برای راه‌اندازی یک کسب و کار کوچک است. اطلاعات زیر تکیه بر روشهای جمع‌آوری پول برای شرکتهای کوچک دارد. همچنین شما را در تهیه درخواست وام ( Loan Prposal ) یاری می‌دهد. منابع زیادی برای جمع‌آوری سرمایه وجود دارد. باید توجه داشته باشیم که قبل از تصمیم‌گیری ، تمامی منابع ممکن را جستجو کنیم : 


- پس‌اندازهای شخصی
- دوستان و افراد خانواده 
- بانکها و مؤسسات اعتباری 
- شرکتهای سرمایه گذاری مخاطره آمیز

https://keramatzade.com/3-Steps-To-Start-Small-Businesses

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

چشم زخم و روش های مقابله با آن


چشم زخم و روش های مقابله با آن


چشم زخم چیست؟

چشم زخم گونه ای از بدخواهی است به گونه ای که در بسیاری از فرهنگ ها این عقیده وجود دارد که فرد شور چشم می تواند عامل بدشانسی یا صدمه به دیگرانی که با مورد نفرت یا دشمنی اویند گردد. این عمل چشم زدن یا نظر زدن نامیده می شود و در مقابله با آن طلسم هایی ابداع شده است که نظرقربانی خوانده می شوند. این اصطلاح اشاره بر این دارد که صدمات و بداقبالی های وارده از طریق نگاه دشمنانه یا بدخواهانه به دیگران وارد می گردد.


 

چشم زخم ازدیدگاه قرآن

خداوند در قرآن می فرماید:«وَ إِنْ یَکادُ الَّذینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ»[1] 
و کافران چون قرآن را شنیدند نزدیک بود که تو را با چشمان خود به سر درآورند و می‏گویند که او دیوانه است. 

 

بسیاری از مردم معتقدند در بعضی از چشمها اثر مخصوصی است که وقتی از روی اعجاب به چیزی بنگرند ممکن است آن را از بین ببرد، یا درهم بشکند، و اگر انسان است بیمار یا دیوانه کند. 
این مساله از نظر عقلی امر محالی نیست، چه اینکه بسیاری از دانشمندان امروز معتقدند در بعضی از چشم ها نیروی مغناطیسی خاصی نهفته شده که کارایی زیادی دارد، حتی با تمرین و ممارست می‏توان آن را پرورش داد، خواب مغناطیسی از طریق همین نیروی مغناطیسی چشمها است. بسیاری نقل می‏کنند که با چشم خود، افرادی را دیده ‏اند که دارای این نیروی مرموز چشم بوده ‏اند، و افراد یا حیوانات یا اشیایی را از طریق چشم زدن از کار انداخته ‏اند. 

 

چشم زخم-از-نظرقران


لذا نه تنها نباید اصراری در انکار این امور داشت باید امکان وجود آن را از نظر عقل و علم پذیرفت. در روایات اسلامی نیز تعبیرات مختلفی دیده می‏شود که وجود چنین امری را اجمالا تایید می‏کند.

در حدیثی می‏خوانیم که" اسماء بنت عمیس" خدمت پیامبر (ص) عرض کرد: گاه به فرزندان جعفر چشم می‏زنند، آیا" رقیه" ای برای آنها بگیرم (منظور از" رقیه" دعاهایی است که می‏نویسند و افراد برای جلوگیری از چشم زخم با خود نگه میدارند و آن را تعویذ نیز می‏گویند).

 

مقاله مرتبط: ترجمه 31 نهج البلاغه

 

 

پیامبر (ص) فرمود: نعم، فلو کان شی‏ء یسبق القدر لسبقه العین‏ " آری، مانعی ندارد، اگر چیزی می‏توانست بر قضا و قدر پیشی گیرد چشم زدن بود"! 
و در حدیث دیگری آمده است که امیر مؤمنان (ع) فرمود: پیامبر برای امام حسن و امام حسین" رقیه" گرفت، و این دعا را خواند: اعیذکما بکلمات التامة و اسماء اللَّه الحسنی کلها عامة، من شر السامة و الهامة، و من شر کل عین لامة، و من شر حاسد اذا حسد "شما را به تمام کلمات و اسماء حسنای خداوند از شر مرگ و حیوانات موذی، و هر چشم بد، و حسود آن گاه که حسد ورزد می‏سپارم، سپس پیامبر (ص) نگاهی به ما کرد و فرمود:" این چنین حضرت ابراهیم برای اسماعیل و اسحاق تعویذ نمود"

 در نهج البلاغه نیز آمده است‏: العین حق و الرقی حق‏ "چشم زخم حق است و توسل به دعا برای دفع آن نیز حق است" ذکر این نکته لازم است که هیچ مانعی ندارد این دعاها و توسل ها به فرمان خداوند جلو تاثیر نیروی مرموز مغناطیسی چشم ها را بگیرد همانگونه که دعاها در بسیاری از عوامل مخرب دیگر اثر می‏گذارد و آنها را به فرمان خدا خنثی می‏کند. 

 

این نیز لازم به یادآوری است که قبول تاثیر چشم زخم به طور اجمال به این معنی نیست که به کارهای خرافی و اعمال عوامانه در اینگونه موارد پناه برده شود که هم بر خلاف دستورات شرع است، و هم سبب شک و تردید افراد ناآگاه در اصل موضوع است، همانگونه که آلوده شدن بسیاری از حقایق با خرافات این تاثیر نامطلوب را در اذهان گذارده است.

 

 اما علاوه بر دعا در دفع آن موارد دیگری نیز ذکر شده همانطور که در صحیفه رضا: تا امام ششم (ع) فرمود: صله ارحام و خلق خوش فزونی در عمرها است.  و نیز در کافی: به سندش تا امام باقر (ع) که صله ارحام اعمال را پاک کند و بلا را دفع کند و اموال را افزاید، و عمر را دراز کند، و روزی را فراوان سازد، و دوستی در خاندان اندازد. و نیز حضرت رسول صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: باز داشتن خود را از بدی، و دوری از شرور به منزله صدقه است (صدقه بر طبق اخبار باعث طول عمر و دفع آفات و بلیات و سبب برکت مال و وسعت رزق و دیگر آثار است، ترک شر و دوری از بدیها و دیگر معاصی مانند صدقه است در ثمرات مذکوره و غیر آن ثمرات از فوائد صدقه دادن، و خلاصه سبب آسایش خود و مردم است)

 

مقاله مرتبط: قوانین موفقیت از دیدگاه اسلام و قرآن

 

 

رفع چشم زخم از طریق قرآن

ساده ترین دستور برای رفع چشم زخم خواندن سوره ناس و فلق است. در روایات آمده است که پیغمبر(صلی الله علیه وآله) این سوره ها را برای امام حسن و امام حسین به عنوان تعویذ قرائت می کرد.

از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که فرمود است :اگر کسی از شما چیزی از برادرش او را متعجب ساخت سه بار بگویید:ماشاء الله لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم. در برخی روایات گفته می شود که تکبیر بگویید تا تأثیر چشم زخم از بین برود.

البته نباید از این امر غافل شد که زیاده گویی ها در این مسئله بسیار است. در بین توده مردم برخی از این مباحث با خرافات عجین و موجب شده برخی اصل آن را هم انکار کنند.

اسفند دود کردن و استفاده از مهره های آبی برای دور کردن چشم زخم مبنای روایی ندارد، موضوعاتی است که توسط مردم به بحث اضافه شده است. همان طور که در احادیث و روایات آمده اصل تأثیر دعا برای دفع چشم زخم قابل انکار نیست، اما باز کردن دکانی برای نوشتن دعا و ادعای دعانویسی به هیچ وجه قابل قبول نیست، میدان دادن به این افراد نیز گناه محسوب می شود.

از دیگر روش هایی که قرآن در همین آیه بدان اشاره می کند پرهیز از کسانی است که دارای این قدرت هستند و نیز استفاده از شیوه هایی است که زمینه های چشم زخم را فراهم نمی آورد. ظاهر نشدن در برابر شور چشمان یکی از این راه هاست. 

 

مقاله مرتبط: روش قران در روان درمانی

 

چشم زخم درمبنای علمی

 باور به چشم‌ زخم و اینکه در یک جمع یک نفر چشمش شور است، هنوز هم بر اساس باور به فرهنگ قدیم در بین افراد وجود دارد.: در مراکز علمی و آکادمی بر اساس تحقیقات انجام شده به هیچ عنوان چشم‌ زخم به رسمیت شمرده نمی‌شود. به طورکلی این امر غیرعلمی است و روان‌شناسان و پزشکان نیز اعتقادی به این قضیه ندارند. 

 

چشم زخم در مبنای علمی

 

توجه مردم به چشم‌ زخم دلیلی بر صحت و سقم این قضیه نیست. در طول تاریخ مردم جوامع بر عوامل گوناگونی معتقد بوده و هستند، اما هنوز درستی این قضیه به اثبات نرسیده است. این روان‌شناس درباره وجود انرژی در بین برخی افراد و انتقال آن به دیگران می‌گوید: ‌ در اصل این امور ریشه در خرافات دارد، اما مطالعه این امر صرفا از بعد روان‌شناسی از این بخش ارزشمند است که بتوان تاثیر باورهای نادرست قدیمی روی رفتار و روابط اجتماعی را مورد بررسی قرار داد.
 
معمولا در بین گروه‌های عدیده محدودی با عنوان افراد چشم شور شناسایی می‌شوند و در موقعیت‌های مختلف سعی در دوری از آن‌ها می‌شود یا به اشکال مختلف چشم‌زخمی آن‌ها کنترل می‌شود. این امر برای افراد می‌تواند مضراتی همچون هراس از جامعه را به همراه داشته باشد.


 برای مثال در گذشته افراد معروف به چشم شور در بین گروه‌ها همیشه مورد اتهام و برخوردهای توهین‌آمیز قرار می‌گرفتند و دیگران نیز با به آتش کشیدن مقداری از پارچه لباسشان سعی در خنثی کردن تاثیر چشم زخم بودند. این امر با توهم به این قضیه که با به آتش کشیدن مقداری از لباس فرد تاثیر چشم‌ زخم نیز از بین می‌رود انجام می‌شد.
 باور به چشم‌ زخم می‌تواند برای گروه‌های خاص نتایج نامطلوبی به همراه داشته باشد، آن هم به این دلیل که این افراد به جای یافتن علت واقعی بیماری و دیگر مشکلات از حل مساله عاجز می‌مانند. بنابراین از لحاظ علمی هیچ اعتقادی به چشم‌ زخم وجود ندارد و باید هر فرد تحصیل کرده با این باور مبارزه کند و اجازه بروز دیگر مشکلات ناشی از این باور غلط را ندهد. 


او درباره وجود انرژی در بین برخی افراد می‌گوید: انرژی‌ها بیشتر در ذهن افراد وجود دارد. برای مثال در مراودات روزمره با مواجه شدن با فردی با چهره‌ای عبوس خواهید گفت که آن فرد انرژی منفی دارد؛ پس با این تفاسیر هر یک از برداشت‌ها به تجربه و نگرش افراد در ارتباط با دیگران مربوط می‌شود و پایه علمی ندارد.

 https://keramatzade.com/Eye-wounds-in-the-Qur'an-and-ways-to-deal-with-it

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

رازهای قدرت درون

رازهای قدرت درون


هر چیزی روی زمین می بینی، از آن خدای درون توست. پس آنچه را داری و به آن نیاز نداری را ببخش. مال تمام دنیا هر جای دنیا که باشد، از آن خدای توست و برای هر کسی که خرج شود، در واقع در راه خدای توست که خرج می شود.

 وقتی دارایی اضافی ات را می بخشی، با انبوهی و فراوانی و برکت چند برابر به سمت تو باز می گردد. پیامبران و مردان بزرگ خدا از تمام این قوانین آگاه بودند که آن چنان سخاوتمند و بخشنده بودند. کل دنیا از آن الوهیت درون توست و در نهایت به روح تو می رسد. تمام آنچه هست، از آن الوهیتدرون توست. هر چه از ازل بوده، مال خدای درون تو بوده و هر چه تا ابد باشد، متعلق به او خواهد بود. 

تو از همه دنیا و انسان هایش بی نیازی. چون همه چیز در احاطه قدرت بی بدیل درون خودت است. پس به کسانی که نیاز دارند ، ببخش و برکت و خوشبختی زندگی ات را هر لحظه بیشتر کن. هر آن چه در هر جای دنیا وجود دارد، تا ابد از آن اوست . صاحب اختیار دنیا و صاحب خوشبختیانسان ها نیروی درون توست.

 

موهبت ها و هدایای بی نظیر زندگی ات را با عزیزانت و با تمام انسان ها تقسیم کن تا آن ها هر روز بیشتر و عظیم تر شوند. با بخشش مالت، صد برابر هر چه را بخشیده ای، دریافت می کنی. با بخشش قسمتی  از آن چه داری، دریچه های عظیم سیل آسای نعمت و ثروت بی کران را باز می کنی و هزارها برابر آنچه بخشیده ای، از آسمان ثروت و دولت و شکوه و خوشبختی بر سرت می بارد. 
کائنات همواره در پی آن است که خوبی های تو را جبران کند و آن ها را، چندین برابر به سمت تو بازگرداند. کائنات دستور یاری و کمک تو و جبران چند برابر نیکی های تو را از ازل خدا گرفته است. همه چیز به سمت خودت بر می گردد. 

هنگامی که با زندگی و آدم هایش مهربان باشی، به دستور خدا طبیعت، عمق مهربانی خود را تقدیم تو می کند. هنگامی که می بخشی،به دستور او، عالم و آدم برای تو، بخشایشگر و سخاوتمند می شوند. هنگامی که دوستشان داری، آنان دیوانه وار در عشقت می سوزند و هنگامی که به آن ها کمک می کنی، تمامی آن ها، مشتاقانه خدمتگزار تو میشوند.

با بخشش به هماهنگی کامل با نیروی خیر الهی درونت می رسی و انرژی الهی درونت را به جوشش در می آوری. با بخشش و فعال کردن نیروهای کیهانی درونت، باعث می شوی رویدادها تغییر کنند.

 

مقاله مرتبط:تکنیک های تغییر باور ذهنی

 

با عفو و عشق، نیروهای تو، رویدادها را در چنگال می گیرد و آن ها را قدرتمندانه به سمتی بر می گرداند که تو می خواهی. قدرت بخشش تو، اتفاقات را احاطه می کند و آن ها را تبدیل به دلخواه تو می کند. نیروی بخشش تو، دنیا را می چرخاند و همه وضعیت ها را تبدیل به وضعیتی می کند که تو به آن عشق می ورزی و همه اتفاقات و اوضاع وشرایط در برابر برتری وقدرت سخاوت  تو سر تسلیم فرود می آورند.

 نیروی عفو، همه انسان ها را تغییر می دهد و آن ها را به گونه ای وارد زندگی ات می کند که سبب رشد و تعالی و خدمت به  تو شوند و تمام این نیروها، از قدرت الهی درون خودت سرچشمه می گیرند. او معمار غول پیکر کائنات است.

با بخشش و محبت، اوضاع را تغییر می دهی و موقعیت  شرایط را عوض می کنی و اوضاع و شرایط و اتفاقات دلخواه و درست و به جاکه هماهنگ با عشق  توست، را به سمت خود می کشانی. وقتی تمام اتفاقات را ببخشی، از آن پس اتفاقاتی را وارد زندگی ات می کنی که مطابق با عشق و علاقه و خواست توست.

 

رازهای قدرت درون

 

 هر چه بیشتر به همه چیز عشق بورزی، نیروهای الهی درونت شرایطی را پدید می آورد که همه چیز و همه کس، عشق و علاقه و دلخواه های تو را به نمایش بگذارد و همه چیز همان گونه شود که خواست توست و همه اتفاقات و شرایط خواسته های تو را متجلی کند و دنیا با شادمانی و تسلیم در برابر تو به تو پاسخ دهد. 

عشق الهی و بخشش بزرگوارانه  تو انسان فرشته صفت زیبا و عروس شادمانی کائنات، همه اوضاع و شرایط را تصحیح می کند و به بهترین و کامل ترین شکل در می آورد و تو همواره شاهد نتایج دلخواه و جالب توجه و رضایت بخش خواهی بود و همه این ایده آل ها و زیبایی ها، با عشق ورزیدن به همه کس و همه چیز و همه جا و همه اتفاقات و رهایی از همه ، به راحتی خود به خود وارد زندگی تو، شاهزاده زیبا روی عالم می شود و به این شکل، بر کامیابی و خوشبختی و سعادت و شادکامی خود، می افزایی. با عشق و بخشایش، تو خود تبدیل به نیروی خدای درونت می شوی و همه ناممکن ها به خواست او، خود را تسلیم تو می کنند و خود را تحویل تو می دهند. 


بخشش و رحمانیت تو، تمام مسائل زندگی و ناممکن ها را آب می کند و  در زمین فرو می برد و سطح زندگی تو صاف و هموار و صیقلی مانند آینیه ای پاک، و شیرین و خوش و دوست داشتنی می شود.

جریان تمام کمک ها و بخشش ها و محبت هایت در آیینه کائنات چند برابر می شود و همیشه بلا استثناء به خودت باز می گردد. هر اندازه  بیشتر ببخشی و احساس رضایت و شادمانی و بزرگ ناشی از بخشش را احساس کنی، رویا هات را به خودت نزدیک تر کرده ای .احساس عشق به همه دنیا و به همه کس مهم ترین اقدامی است که برای رسیدن به اهدافت می توانی انجام دهی و سریع ترین راهی است که تو را به خواسته هایت می رساند.

 

مقاله مرتبط: اسرار قدرت ذهن ناخودآگاه

 

بخشش به اشخاص راهی است برای تو، تا خدا نیروهای عظیمش را در کائنات جاری کند و زندگی ات را نور و فروز و زیبایی و عطری خوش ببخشد. مقصد بخشش، خود تو هستی. فرقی ندارد آن چه می بخشی، مال و جنس است یا خوش رویی و خوش خویی. فقط ببخش که خدا هزار بار برابرش را به شکل عزّت و دوستان زیاد و مال زیاد به تو باز می گرداند. 
انرژی بخشش از مبدأ شخصی به مقصد خانه خودت روان می شود. در واقع کسی که از بخشش چندین برابر عایدش می شود، تو هستی . عظیم ترین منبع نیروی جهان، در توست که با بخشش ظاهر می شود. 

زندگی هنگامی جاری می شود که ببخشی و با دیگران تقسیم کنی.شجاع باش و در راه ایمان به خدا، ببخش. خدا به شجاعت های تو پاداشهایی بسیار عظیم تر از آن چه تصور کنی، می بخشد. خداوند بر صفت بخشندگی بسیار اصرار و تأکید ورزیده است. چون فقط وقتی ببخشی، به خوشبختی می رسی.


"قدرتی متعالی و نیرویی حاکم وجود دارد که بر این جهان بی‌حد و مرز حکومت می‌کند. و شما بخشی از این قدرت هستید."


 

رازهایی برای رسیدن به حقیقت زندگی


راز اول:

‌تمامی آن‌چه به منظور خوشحالی و خوشبختی واقعی بدان نیاز داریم، در درون ماست.

 

راز دوم:

تصویر ذهنی درست از خود، ما را به حقیقت زندگی هدایت می‌کند. هر انسانی، یک تصویر ذهنی از خود دارد که من کیستم و چه می‌توانم انجام دهم. تصویر ذهنی هر انسانی، پایه‌ی اصلی شخصیت و رفتار‌های اوست. به‌عبارت دیگر، تصویر ذهنی ما از خود، نشانه‌ای از احساس فضیلت و بزرگی ماست و نشان‌می‌دهد که چه کارهایی از ما ساخته است‌ و چه کارهایی از ما ساخته نیست.

 

رازهای قدرت درون

انسان‌ها حقیقت زندگی را با تصویرهای ذهنی خود‌ می‌سازند. آری تصویر ذهنی زیبا از خود، موفقیت‌ها را می‌سازد و موفقیت‌ها، باعث بهتر شدن تصویر ذهنی انسان از خود می‌گردد. تصویر ذهنی ما از خودمان، نمادی از مجموعه‌ی باورهای ما در فضای زندگی است.


راز سوم:

هدف زندگانی، آن است که تمام توانایی‌های بالقوه‌ی خود را به‌عنوان یک انسان خود‌شکوفا‌ بشناسیم و آن‌ها را شکوفا کنیم و بهترین خویشتن خویش را از خود ظاهر کنیم و به بیش‌ترین رشد و شکوفایی برسیم.

 

 

مقاله مرتبط: خودباوری و راه های تقویت آن

 

راز چهارم:

تغییر در وجود، نه‌ تنها ممکن و میسر است بلکه اجتناب‌ناپذیر است‌ زیرا تا ما تغییر نکنیم، زندگی‌مان تغییر نمی‌‌کند. انسان‌های سعادتمند، ‌مرتباً می‌شوند و می‌روند‌ زیرا تا نشوی، نمی‌شود و تا نروی، نمی‌رسی.

 

راز پنجم:

تمام مشکلات، موانع و مصائب زندگی، در‌واقع درس‌هایی هستند که به انسان می‌آموزند و انسان را می‌سازند. آن‌ها فرصت‌هایی در لباس مبدل‌اند. حتی گاهی مشکلات، الطاف خفیه‌ی خداوند هستند که باعث رشد و شکوفایی انسان می‌شوند. پس آن‌ها را گرامی بداریم و از آن‌ها بیاموزیم.

 

راز ششم:

تلقی ما از واقعیت، ساخته و پرداخته‌ی فکر و ذهن ماست. پس واقعیت‌های زندگی ما می‌توانند با اندیشه‌های ما تغییر کنند. بنابراین مراقب اندیشه‌های خود باشیم تا واقعیت زندگی‌مان را زیباتر کنیم.

 

راز هفتم:

ترس و تردید، سرزندگی و نشاط را از انسان می‌رباید. با باورهای عالی و توکل بر خداوند، هرگونه ترس و تردید را از فضای فکر خود دور کنیم و در وادی یقین و عشق، محکم و استوار به جلو برویم و زندگی پرحاصلی را در محضر خدا و کائنات خلق کنیم.

 

‌راز هشتم:

 

خودتان را دوست بدارید

 

مادامی که خودمان را دوست نداشته باشیم و به خودمان عشق نورزیم، نمی‌توانیم به کسی عشق بورزیم و از عشق دیگران نسبت به خود بهره‌ای ببریم. پس گوهر عشق را ابتدا به خود تقدیم کنیم تا بتوانیم مظهر عشق‌ورزی برای دیگران باشیم.

 

راز نهم:

تمامی ارتباطات ما با کائنات و دیگران، آیینه‌هایی هستند که خود ما را نشان می‌دهند و تمامی مردم، آموزگاران ما به‌حساب می‌آیند. پس با خودباوری و اعتماد‌به‌نفس، زیبا‌ترین رابطه‌ها را برقرار‌کنیم و از کلید طلایی ارتباطات، برای باز کردن هر درِ بسته‌ای در زندگی استفاده کنیم و موفق شویم.

 

راز دهم:

سعادت واقعی در زندگی، در نحوه‌ی عکس‌العمل ما در مقابل رخدادها و حوادث زندگی است‌ نه در بخت و اقبال. بنابراین خود را مسؤول زندگی خود بدانیم و تقصیر را به عهده‌ی دیگران نیندازیم تا بتوانیم با عکس‌العمل‌های مناسب، حقیقت زیبای زندگی را به واقعیت قابل قبول تبدیل کنیم و بهخوشبختی و سعادت برسیم.


راز یازدهم:

حقیقت زندگی، بر مبنای عشق الهی استوار است. انسان‌های موفق و کامیاب، وجود خود را با عشق الهی، جذاب و منور می‌کنند و با تقدیم عشق به انسان‌های دیگر و به کل کائنات، به زندگی سعادتمندانه‌ای می‌رسند.

 

راز دوازدهم:

از آن‌جایی که انسان‌ها در مسیر زندگی گاهی از اجرای درست قانونمندی‌های زندگی غافل می‌شوند و با اندیشه‌های غلط و القائات منفی دیگران، از مسیر درست زندگی به بی‌راهه می‌روند، بنابراین ارزیابی مستمر کیفیت زندگی و اصلاح لحظه‌به‌لحظه‌ی خود، می‌تواند انسان را در مسیر درست و رسیدن به حقیقت زندگی هدایت کند. زیباترین معیار ارزیابی کیفیت زندگی، این است که در پایان هر روز، از خود سؤال کنیم که آیا من روز پرحاصلی داشتم و از لحظه‌های زندگی خود ‌لذت بردم؟

 با اجرای درست رازهای حقیقت زندگی، به این نتیجه می‌رسیم که:

تمامی آن‌چه که برای خوشحالی و خوشبختی واقعی در زندگی به آن احتیاج داریم، هم‌اکنون از‌آنِ ما و در اختیار ماست و ما باید به‌عنوان بندگان شایسته و شکرگزار در هر لحظه، هوشیارانه قانونمندی‌های رسیدن به حقیقت زندگی را اجرا کنیم تا بتوانیم از مواهب الهی استفاده کنیم و از لحظه‌های زندگی در مسیر کمال لذت ببریم.

 

 https://keramatzade.com/The-secrets-of-power-inside

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

خودباوری و راه های تقویت آن

خودباوری و راه های تقویت آن


خودباوری ، اعتماد به نفس یا هرنام دیگری که برای پذیرش از خود، به صورت مثبت بگذاریم نمی توان از اهمیت آن غافل ماند البته نباید خودباوری را با حالاتی مانند خودپسندی یا غرور یکی دانست و به طور قطع تفاوتهای چشمگیری میان این موارد موجود است خودباوری را از یک سو می توان در آموزه های مذهبی، آیات، روایات و کلام معصومین یافت که بر آن تاکید بسیاری شده است به گونه ای که حتی بسیاری از روشنفکران مذهبی بر این باورند که جهان غرب معانی و مفاهیمی از قبیل اعتماد به نفس را از اسلام گرفته است.

از طرف دیگر نیز خودباوری یکی از مفاهیم کلیدی و موکدی در علم روانشناسی به حساب می آید و اهمیت آن به حدی است که تمام رفتار و اعمال انسان بسته به آن بوده و حتی در ترسیم آینده، نیز تاثیر قابل توجهی دارد.


خودباوری چیست و چرا به آن نیاز داریم؟

اگر امروز می بینیم دختران و پسران جوان با لباس ها یا آرایش های عجیب و غریب در جامعه حضور دارند ، یکی از دلایل عمده آن همین عدمخودباوری است. در این مقاله ، به تعریف خودباوری و نقش و اهمیت و جایگاه آن در زندگی فرد می پردازیم. خودباوری بحثی بسیار قابل توجه و فراگیر است که باید مورد توجه همه - اعم از زن و مرد و در هر سن و موقعیتی- قرار گیرد چرا که خودباوری و قضاوت از خود ، قوی ترین احساسی است که بر لحظه لحظه زندگی ما تاثیرگذار خواهد بود که متاسفانه در جوامع امروزی مورد بی توجهی و غفلت قرار گرفته است -مانند زمانی که دررفتار دیگران بدنبال دریافت نگرش از خود و ارزیابی خود هستیم ، یا حتی سوءاستفاده های تبلیغاتی مانند استفاده از القای این عنوان برای فروش بیشتر محصولات آرایشی و... ، که همه نشات گرفته از عدم خودباوری است. اگر امروز می بینیم دختران و پسران جوان با لباس ها یا آرایش های عجیب و غریب در جامعه حضور دارند ، یکی از دلایل عمده آن همین عدم خودباوری است.

در این مقاله ، به تعریف خودباوری و نقش و اهمیت و جایگاه آن در زندگی فرد می پردازیم.

 

خودباوری

 

مقاله مرتبط: اعتماد به نفس چیست؟

خودباوری چیست ؟

 

خودباوری ، آن چیزی است که شخص درباره خودش فکر می کند ، نه آنچه دیگری درباره او تصور می کند.

 

ممکن است از عشق خانواده ، همسر و فرزندان خود برخوردار باشیم و در عین حال ، خود را دوست نداشته باشیم و به خود عشق نورزیم. ممکن است مورد تحسین دیگران باشیم ولی خود را بی ارزش بپنداریم. ممکن است تصویری از اعتماد به نفس از خود به دیگران نشان دهیم ، درحالیکه پنهانی احساسی از عدم شایستگی ، وجود ما را به لرزه درآورد.

ممکن است بتوانیم انتظارات دیگران را برآورده کنیم ولی برای رفع نیازهای خود ناتوان باشیم و همیشه با وجود همه افتخاراتمان ، احساس ناکامی داشته باشیم. ممکن است مورد ستایش خیلی ها باشیم ولی هر روز صبح با ناامیدی و احساس پوچی از خواب بیدار شویم. متاسفانه باید بگوییم بعضی از افراد مشهور که هواداران زیادی هم دارند ، حتی یک روز را هم بدون مصرف مواد مخدر نمی توانند بگذرانند !خودباوری موفقیت بدون دستیابی بهخودباوری ، احساسی شیاد گونه و مضطربانه بدنبال خواهد داشت که هر آن در انتظار رسوایی است.

تمجید و ستایش دیگران در ما خودباوری ایجاد نمی کند. تحصیل علم ، ازدواج ، پدر ومادر شدن ، دارایی ، کمک کردن به دیگران ، موفقیت های جنسی ، و تحسین حیرت انگیز دیگران نیز هیچکدام قادر نیستند در ما خودباوری ایجاد کنند! ممکن است بطور موقت باعث شوند از خود احساس بهتری داشته باشیم ، یا در موقعیت هایی احساس راحتی بیشتری کنیم ؛ اما راحتی خیال ، خودباوری نیست.


 

راه های افزایش خودباوری

 

خودباوری

 

مقاله مرتبط: اعتماد به نفس کاذب چیست؟

خودتان را جدی بگیرید

 

برای اینکه دیگران شما را جدی بگیرند ابتدا باید خودتان شخصیت وجودی‌تان را جدی بگیرید و خودتان را باور داشته باشید.

 

برای رسیدن به این هدف از 2 وجه بیرونی و درونی می‌توان این موضوع را تحت بررسی قرارداد که در این مورد وجه درونی آن از اهمیت بیشتری برخوردار است.

اگر بخواهیم از بعد درونی به این موضوع نگاه کنیم باید روند افکار و احساساتمان را تغییر دهیم. فردی موفق است که واقع‌بین باشد و مسئولیت رفتارهای خود را بپذیرد. برای مثال اگر در جایی مرتکب اشتباه شد آن را قبول کند و در جهت اصلاح آن برآید. چنین شخصی خود را باور دارد و این دلیل موفقیت او است.


افکار منفی را دور بریزید

وقتی دچار تردید می‌شوید یک لحظه بایستید و گوش کنید. به آن صدای کوچک منفی در درون‌تان توجه کنید و ببینید این صدا واقعا صدای کیست؟ صدای والدین‌تان؟ صدای بچه‌های زورگوی مدرسه؟ مجموعه‌ای از صداهای متنوع زیاد، مربوط به زمان‌ها و اشخاص مختلف؟ یک چیز مسلم است: این صدای خودانتقادگر درونی در اصل صدای شما نیست. ممکن است خودش را طوری جا زده باشد که فکر کنید هست، ولی این صدا واقعا مربوط به شما نیست.

به خودتان بگویید: این صدای من نیست! بعد آن را به چالش بکشید و به تدریج سعی کنید کاملا آن را نادیده بگیرید.


اشتباهاتت را بپذیر

فردی که توانایی‌های خود را باور نداشته باشد به دستاوردهایی که آرزویش را دارد نمی‌رسد. چنین شخصی واقع‌بین نیست و به همین دلیل مسئولیت خطاهای خود را نمی‌پذیرد چون فکر می کند اگر اشتباهات را گردن بگیرد باعث بروز نوعی درد و رنج ذهنی و روانی در خود می‌شود. به همین دلیل این گروه از افراد ترجیح می‌دهند برای فرار از واقعیت، دیگران و شرایط بیرونی را تنها دلیل اشتباهاتشان معرفی و با این کار خود را از فشار روانی خلاص کنند.


قدرت های برتر خود را تقویت کنید

قدرت‌های فراطبیعی قهرمان‌های مشهور را در نظر بگیرید و قبل از این که روزتان را شروع کنید آنها را برای خودتان بنویسید. این قدرت‌ها ممکن است هر چیزی باشند، مثلا سرعت فوق‌العاده، توانایی بالا رفتن از دیوار، پرواز کردن، دیدِ اشعه‌ی ایکسی…یا هر چیزی که به ذهن‌تان رسید. دارید از خودتان می‌پرسید چرا این کار را به شما پیشنهاد می‌کنم؟ دلیلش این است که «مجهز کردن» ذهن‌تان با فکر کردن به این ویژگی‌های مثبت واقعا می‌تواند در رفتارتان مؤثر باشد.

علاوه بر این قدرت‌های فوق‌العاده، همه‌ی ویژگی‌های مثبتی را که به ذهن‌تان می‌رسد بنویسد. نه فقط آنهایی که در خودتان می‌بینید، بلکه هر ویژگی‌ای که به نظرتان مثبت است.

 

مقاله مرتبط: با این 7راه بمب اعتماد به نفس شوید

 

اهداف بلندپروازانه داشته باشید.

 

اهداف بلند

 

ممکن است به نظر خیلی کلیشه ای برسد اما به دنبال شغلی که همیشه آرزویش را داشته اید باشید، مهارت سخت و دشواری را بیاموزید که همیشه به دلیل سخت بودن از یادگیری آن صرف نظر کرده اید. حتی اگر در دستیابی به دوردست ترین هدف خود ناکام شوید ، از این تلاش خود قطعا نتایج مثبت بسیاری خواهید گرفت.

 


یک تصویر قوی ازخودتان بسازید

صرفِ متقاعد کردنِ خودتان به اینکه می‌توانید کاری را انجام بدهید برای رسیدن به خودباوری کافی نیست. خودباوریِ حقیقی زمانی به دست می‌آید که به تدریج بتوانید به درجه‌ای برسید که خودتان را در حال آرامش اجتماعی ببینید؛ در حالی که کاری را که می‌خواهید شروع کرده‌اید، کتابی که را می‌خواستید نوشته‌اید و یا هر چیز دیگری را که لازم بوده باور داشته باشید انجام داده‌اید و همان آدمی شده‌اید که می‌خواستید.

این عادت را برای خودتان به وجود بیاورید که هر روز چند دقیقه بنشینید و چشم‌هایتان را ببندید و خودتان را ببینید که با قاطعیت، آرامش و قدرت رفتار می‌کنید. این تمرین تصویرسازی قوی به این معنی است که شما می‌توانید از خودتان یاد بگیرید که چطور اعتماد به‌نفس و خودباوری داشته باشید، و طوری عمل کنید که شانس موفقیت‌تان به حداکثر برسد. تصور کنید دارید خودتان را در تلویزیون می‌بینید. بعد آن «شما»یی که در تلویزیون است یادتان می‌دهد که چطور با خودباوری عمل کنید. خواهید دید که هر چه بیشتر این تمرین را تکرار کنید، بیشتر شبیه آن آدمی می‌شوید که در صفحه‌ی تلویزیون می‌بینید.

 https://keramatzade.com/Self-confidence-and-ways-to-strengthe-it

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

تکنیک های تغییر باور ذهنی


تکنیک های تغییر باور ذهنی


آیا می دانید باورهایمان ، احساساتمان را میسازند  احساساتمان ، طرز اندیشه و نگرش ما به این دنیا را شکل میدهند ... و طرز فکرمان ، رفتار و عملکرد ما را میسازند .... پس در نتیجه رفتار ما نتیجه مستقیم باور ما از خودمان و زندگی میباشد .


 رفتارهای ما هرطور که باشند نتیجه باورمان از خودمان به عبارتی تصویر ذهنی از خودمان میباشد

 

باورهای ما به منزله پنجره هایی هستند که ما از طریق آنها دنیا را تماشا می کنیم و برطبق باورمان احساس میکنیم و آن احساس ایجاد شده ، طرز فکر ما را درست کرده و رفتارها و شخصیتمان را شکل میدهد.

 
  ما با باورهای خود ، دنیا را تماشا می کنیم نه با چشمهایمان


 

نمایش  کیست؟

به راستی باور چیست؟ چرا کسانی که باورهای مخربی را در ذهن خود پرورش می‌دهند همیشه منتظر شکست هستند و در نهایت هم خود را شکست خورده می‌یابند.

اگر بدانید که باور چیست؟ و باورهای محدودکننده و مخرب چه بلایی می‌توانند سر انسان بیاورند هرگز باورهای مخرب را در ذهنتان پرورش نخواهید داد.

 

باور به چیزی گفته می‌شود که انسان به آن اعتقاد قوی دارد. در بیشتر اوقات به باور، ایمان هم گفته می‌شود. به تکرار چندین باره یک فکر باور می گویند. افکار شما در این جهان ارتعاشات و فرکانس هایی دارند.

 

باور را می توان به گونه ای دیگر نیز تعریف کرد.


ارتعاشاتی که چندین بار تکرار می شوند، در ذهن انسان باورها را تشکیل می دهند. به صورت دقیق تکرار ارتعاشات شما باورهای شما را می سازند. 


مثلاً شما باور دارید که اگر صبح از خواب بیدار شوید و آسمان ابری نباشد، خورشید را در آسمان خواهید دید.دیدن خورشید در آسمان یک باور است. یا اینکه باور دارید که وقتی‌ که روز به پایان رسید شب فرار می‌رسد.اگر فکر می‌کنید که برای موفق شدن باید کارهای سخت انجام دهید به این معنی است که شما باور دارید که انجام کارهای سخت منجر به موفقیت می‌شود.

اگر فکر می‌کنید که می‌توانید کاری را با موفقیت انجام دهید پس شما به توانایی خودتان باور دارید و باقدرت برای انجام آن کار اقدام می‌کنید؛ و یا برعکس اگر فکر می‌کنید که نمی‌توانید کاری را انجام دهید پس شما به توانایی خودتان باور ندارید.

 

باور ذهنی چیست

 

مقاله مرتبط:اسرار قدرت ذهن ناخودآگاه

 

نمایش  کیست؟

باور یعنی اینکه به بودن و یا نبودن چیزی یا به انجام شدن و یا نشدن کاری اعتقاددارید. پس اگر بخواهیم در یک جمله باور را تعریف کنیم می‌توانیم بگوییم:

 

باور به اعتقاد قلبی به بودن و یا نبودن چیزی و یا انجام‌پذیر بودن و یا انجام‌ناپذیر نبودن کاری می‌گویند که از تکرار افکار هم نوع ساخته می شوند. 


باورهای هر انسان به او می‌گویند که او چگونه انسانی است.
مثلاً اگر شما باور دارید که انسان شجاعی هستید پس در واقعیت هم کارهایتان را به‌صورت شجاعانه انجام می‌دهید.

 

مقاله مرتبط:آرامش و آگاهی در زندگی

 

باورهای بنیادی ما در سنین پایین تر در حدود 2 الی 5 سالگی ساخته شده اند و باورهای دیگرمان در سنین بالاتر نیز تحت تاثیر این باورهای بنیادی شکل گرفته اند. اگر باورهایتان را تغییر دهید طرز نگرشتان به این دنیا و هستی عوض شده و اتوماتیک وار رفتار و شخصیت کاملا متفاوتی نسبت به حالت قبل را خواهید داشت. 
 
من شخصا اعتقاد دارم که همه مسایل هستی باید ریشه ای حل شوند. درختی را در نظر بگیرید که ریشه اش را کرمهای آفت زا تخریب کرده اند در این صورت شاخه ها و حتی تنه آن نیز معیوب و منهدم خواهد شد. آیا راه ترمیم آن درخت ، اصلاح شاخه ها و سمپاشی سطحی روی پوسته آن میباشد؟ البته که خیر ، برای ترمیم و اصلاح آن باید راهی برای ترمیم ریشه آن جویاشد چراکه اصلاح سطحی و ترمیم پوسته آن موقتی بوده و چون ریشه معیوب است پس از گذشت چند روز دوباره همان نتیجه معیوب بر روی شاخه ها و پوسته آن نمایان خواهد شد. 
 
اگر میخواهید زندگیتان تغییر کند و رفتار و شخصیت متفاوتی داشته باشید باید ریشه سالم و تمیزی داشته باشید و آن ریشه چیزی نیست جز باورهایتان...  
 
جالب این است که باورهای منفی و مخربی که انسان دارد در حقیقت متعلق به وجود او نیست آن باورها در کودکی او برنامه ریزی شده اند و به صورت یک پیش گویی خودکامبخش در او نمایان میشود و سبب میشود که او احساس بدی به خود داشته در نتیجه رفتار و شخصیت منفی و کیفیت زندگی ناخوشایندی را به سرببرد و به یک انسان عوضی تبدیل شود. 

 از همین اکنون تصمیم بگیرید تا زندگی خود را به نحو احسن در جهت مثبت و دلخواه خودتان هدایت کنید و رویاهایتان را به حقیقت بپیوندید. 

 جالب این است که شما قادرید که باورهایتان را تغییر دهید و این کار مشکلی نیست همانطورکه من با تغییر باورهایم ، زندگیم را برای همیشه (نه موقتی) تغییر دادم و همیشگی بودن آن به این علت است که ریشه را ترمیم کردم نه شاخه ها را. 

 

تغییرباور

 

اکثر مردم فکر میکنند که تغییر باورها کار سختی است و تنها از عهده افرادی که آموزشهای سطح بالا دیده اند برمی آید در حالی که شما انسانید و انسان دارای اختیار و اراده میباشد پس غیرممکن وجود ندارد... 
 
با تکنیکهایی ساده و راهگشا نحوه تغییر زندگیتان و در نتیجه زنده کردن رویاهایتان را به شما خواهم آموخت. همان آموخته هایی که من نیز از مطالعه کتابهای خودبهسازی فراگرفته ام. و کار من تنها جمع بندی تکنیکها و آموخته ها و برداشت هایم  پیرامون این کتابها و انتقال صادقانه آن به شما دوستان قدرتمندم  میباشد. 
 
پس با هم می رویم تا نرم افزاری مثبت برروی مغزتان طراحی و نصب کنیم.

 

 

مقاله مرتبط:رازهای قدرت درون

 

 

روش های تغییر باورها

 

– رهاشدگی ـ من ارزش دوست داشته شدن دارم. می‌توانم راه‌هایی برای تقسیم خودم با دیگران پیدا کنم.

– غرور ـ من می‌توانم از اطرافیانم چیزهای زیادی یاد بگیرم. همه آدم‌ها خوبی‌هایی دارند.

– نقص ـ من همانطور که هستم کاملم. می‌توانم انتخاب کنم که خودم را همانطور که هستم دوست داشته باشم.

– حقارت ـ من فردی خوب و باارزشم. می‌توانم کمک‌های زیادی به دنیا بکنم.

– طردشدگی ـ من فردی جذاب و جالبم. آدمها از شناختن من لذت خواهند برد.

– شرم ـ می‌توانم با خودم آرام و مهربان باشم. می‌توانم بهترین‌ها را برای خودم بخواهم.

در ریشه همه این باورهای درونی، فقدان پذیرش و یک حس قوی عدم ارتباط است. این عدم ارتباط می‌تواند از خودمان، با دیگران، ذات معنوی‌مان یا ترکیبی از اینها باشد. اینها دو هدف قوی برای تغییر این باورهای اصلی هستند: باید بتوانم خودم و دنیای اطرافم را عمیق‌تر بپذیرم. باید بتوانم ارتباطم را با خودم و دنیای اطرافم عمیق تر کنم.

 

https://keramatzade.com/Techniques-for-changin-mental-beliefs
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

رازهای قانون جذب که با آن به موفقیت می رسید

رازهای  قانون جذب که با آن به موفقیت می رسید


قانون جاذبه چیست؟

قانون جاذبه را در این صورت می توان درک کرد که "مثل جذب" می شود. آنچه این بدان معنی است این است که آیا ما آن را می فهمیم یا نه، ما مسئول تأثیرات مثبت و منفی در زندگی مان هستیم. بخش مهمی از قانون جاذبه درک این موضوع است که که تمرکز شما می تواند تأثیر شدیدی بر آنچه که به شما می رسد، تاثیر بگذارد.

اگر روزهایتان را در مورد گذشته و یا ترس از آینده می گذرانید، انرژی و اتفاقات منفی بیشتری خواهید داشت، اما اگر در هر تجربه ای به دنبال پوشش بهتر آن باشید، به زودی شروع به مشاهده اتفاقات مثبت در اطرافتان خواهید بود. . بنابراین، قانون جاذبه، شما را تشویق می کند که از آزادی برای کنترل آینده خود مطلع شوید و آن را به نحوی که انتخاب می کنید، کنترل کنید.

هنگامی که یاد می گیرید چگونه از ابزارهای قدرتمند و کاربردی مرتبط با قانون جاذبه استفاده کنید، می توانید زندگی و تفکر را با یک روش خوش بینانه تر شروع کنید که به طور خاص برای جذب حوادث و تجربیات مثبت تر طراحی شده است. هر آنچه که شما آرزو می کنید، هر چه در رویاهای خود و اهداف خود می بینید، قانون جاذبه می تواند درس های ارزشمندی را به شما یادآوری کند که شما را به جاه طلبی های خود برساند.


 

چگونه از قانون جاذبه استفاده کنید

هنگامی که ما فرصت های شگفت انگیز زندگی که به ما ارائه می دهد را درک کنیم، می توانیم بفهمیم که ما هنرمندان هستیم. ما تصاویری از زندگی در نظر گرفته شده خود را ایجاد می کنیم و سپس انتخاب ها را انجام می دهیم و اقداماتی را انجام می دهیم که به آنچه که پیش بینی می کنیم را درک می کنیم.

پس اگر تصویر را دوست نداشتی؟تغییر دهید!
زندگی یک بوم خالی است که به شما امکان خلق تصویر مورد علاقه خود را می دهد.

 

قانون جاذبه واقعا ساده است. جلب نمیشود همه قوانین طبیعت کاملا کامل هستند و قانون جاذبه استثنا نیست. مهم نیست که چه چیزی را دنبال می کنید یا زندگی می کنید و یا می توانید در آن زندگی کنید، اگر بتوانید روی یک ایده نگه دارید و خود را در ذهن خود ببینید، می توانید آن را به دست بیاورید.

در اینجا فقط چند منطقه در زندگی شما وجود دارد که می توانید با استفاده از قانون جاذبه بهبود یابید.


1. عشق و روابط آشکار با قانون جاذبه

بسیاری از مردم آرزوی ملاقات با عشق زندگی خود را دارند. اما آیا قانون جاذبه میتواند به زندگی شما کمک کند؟

پاسخ کوتاه؟ بله

 

جذب عشق


بسیاری از قوانین جذاب و تکنیک های تمرینی وجود دارد که می تواند اعتماد شما را افزایش دهد به این ترتیب، با استفاده از قانون جاذبه، همسر واقعی خود را جذب می کند.



2. جذب پول و ثروت با استفاده از قانون جاذبه

"همیشه به یاد داشته باشید، پول بنده است؛ شما استاد هستید. "
 

 

جذب ثروت با قانون جذب

 

یکی دیگر از اهداف مشترک در سراسر جهان، ثروتمندی است. 
متأسفانه بسیاری از ما روابطی با ایده ثروت داشته ایم . این قطعا حاشیه ای از حرص و وحشت است. برای جذب پول، ما باید این الگوهای تفکر منفی را حذف کنیم. جنبه کلیدی قانون جذب این ایده است که افکار مثبت را افزایش دهیم. بنابراین، می توانید یاد بگیرید چگونه با استفاده از ابزار و تکنیک های تجسم به راحتی بتوانید عادات پولی را به راحتی بکار ببرید.


 

3. بهبود سلامت روحی و جسمی شما

"سلامتی از بدن فیزیکی ما چیزی فراتر است. سلامتی این نیست که ما تنها چیزی نیست که ما در بدنمان قرار داده یا از آن خارج شویم، بلکه در مورد احساسات و احساسات ما به لحاظ معنوی است. "
کاترین هورست

 

سلامتی با قانون جذب


با تمرینهای مشغول کار، تعهدات به دوستان و خانواده و زندگی روزمره عمومی، ما گاهی اوقات از سلامت شخصی خود مراقبت می کنیم. در حالی که استفاده از قانون جاذبه نمی تواند صرفا یک رژیم غذایی سالم، ورزش و بازبینی های منظم پزشکی را جایگزین کند، می تواند طیف وسیعی از مزایای سلامت روان، روحانی و جسمی شما را ارتقا دهد.

تمرین مغز خود را برای دیدن افکارمثبت خود تقویت کنید. و این در همه چیز اجازه می دهد تا برای رشد ذهنی و شادی، که به نوبه خود می تواند سلامت جسمی شما را بهبود بخشد. به 

طور مشابه، مصرف وقت برای مراقبت از خود می تواند به مبارزه با طیف وسیعی از بیماری های روانی کمک کند.


 

4-افزایش اعتماد به نفس و مبارزه با اضطراب

سلامت روان می تواند بر سلامت جسمانی و سلامتی شما تاثیر بگذارد. بنابراین، هر زمان که بخواهید، باید هر سطح استرس را کاهش دهید. علاوه بر این، قانون جاذبه بر این ایده اعتماد به نفس و ایمان به جهان تمرکز دارد. برای استفاده از قانون جاذبه به طور موثر باید خودتان را از همه احساسات تردید دور کنید.


مراحل  رسیدن به قانون جذب
    
1- شما اتفاقات خوب یا بد را براساس تفکراتتان تجربه می کنید:

"کسی که همیشه در مورد بیماری صحبت می کند، بیمار می شود و کسی که به طور مداوم در مورد رفاه صحبت کند، در رفاه و آسایش به سر خواهد برد." استر و جری هیکس در این کتاب اشاره می کنند که "شما همه ی این ها را براساس تفکرات تان جذب می کنید." با تمرکز بر روی چیزی، باعث می شوید آن مسئله برایتان اتفاق افتد.



2- شما با فکر کردن به چیزی آن را به سمت خود جذب می کنید، حتی اگر آن را نخواهید:

بر اساس این کتاب "شما با فکر کردن به چیزی از طریق قانون جذب، آن را بزرگ و بزرگتر و قویترخواهید کرد." بنابراین سعی کنید افکار خود را مثبت نگه دارید.



3- هر چه بیشتر بر روی مسئله ای تمرکز کنید، قویتر می گردد:

 

 

مورد مذکور این قابلیت را به شما می دهد که حقیقت زندگی خود را با افکارتان ساخته و مسائلی که دوست داشته تجربه کنید، روزی به آنان دست خواهید یافت. شما با نگرانی های خود باعث می شوید اتفاقات بدی برایتان رخ دهد.



4- بهتر است به احساسات خود اعتماد کنید تا آن که بیش از حد به تصمیماتتان فکر کنید:

به بیان دیگر: به ندای قلب خود گوش فرا دهید. به جای فکر بیش از حد به انتخابهایتان اجازه دهید احساساتتان،  شما را به سمت درست هدایت کند. با این کار زندگی رضایتمندانه تری را تجربه خواهید کرد.



5- شما با تفکر مثبت خود می توانید باعث گردید اتفاقات خوب با سرعت بیشتری برایتان رقم خورد:

برادران هیکس در این کتاب می نویسند: "خواستن و تمایل" شامل تمرکز به یک موضوع آن هم به صورت کاملأ مثبت می باشد. وقتی که به موضوعی با دقت نظر کامل به گونه ای مثبت می نگرید، آن مسئله بسرعت برایتان به وقوع خواهد پیوست . . . شک نکنید."

https://keramatzade.com/The-secrets-of-the-law-of-traction-that-success
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

ثروتمند شدن از دیدگاه قرآن

ثروتمند شدن از دیدگاه قرآن


خداوند حب مال و ثروت را فطری می داند (آل عمران: چهارده) و اصولاً همین میل غریزی است که انسان را به تلاش راغب می سازد.

خداوند زمینه های کسب ثروت را فراهم نموده (ملک: پانزده ) و کسب ثروت را ذاتاً مذموم ندانسته است. قرآن ثروتمندانی همچون حضرت سلیمان(علیه السلام) (سبا: 12-13)، داوود(علیه السلام) (سبأ: 10-11) و ذوالقرنین (کهف: 95 و 98) که مال را نعمت الهی دانسته و با دلبستگی به خدا (و نه مال) ثروت را در راه خدمت به دین خدا به کار بسته اند را در مقابل قارون (قصص: 79)، فرعون (یونس: هشتاد و هشت)، ولیدبن مغیره (قلم: 12-15 و مدثر: دوازده) و ابی لهب (مسد: 1-2) و به طور کلی مترفان، ملأ و مستکبران که عشق بیش ازحد به مال موجب سقوط آنان شده قرار می دهد.


 نگرش گروه اول آن است که مال، رحمت (کهف: نود و هشت) و فضل الهی است و گروه دوم از جمله قارون ثروت را دستاورد (دانش) خود دانسته اند (قصص: هفتاد و نه) و اصل امانت و نیز مبدأ و معاد را فراموش نموده و به شادخواری و التذاذ حیوانی مست شده اند.

قرآن هر دو نگرش را در قالب مثال زیبایی از دو باغ پر ثمر که مالک اولی آن را نعمت خدا می دانست و دیگری منکر اراده ی الهی شده و باغ وی نابود شد بیان می کند.

 ثروت معیار ارزش نیست (اسراء: 90-93؛ زخرف: 51-53؛ بقره: 247؛ سبأ: سی و هفت و کهف: بیست و هشت) همان طور که فقر ضد ارزش نیست.قرآن ثروت و غنای همراه با اتراف به معنی خودکامگی در مستهلک کردن مال و بطر به معنی طغیان گری به وسیله ی ثروت (اسراء: شانزده و انبیاء: 11-16) را نکوهش کرده و ثروت را زمینه ی طغیان دانسته است.«کلا ان الانسان لیطغی ان راه استغنی». (علق:6 -7)

اصولاً ثروتمندان دنیاپرست حامیان و همدستان اصلی طاغوت هایی همچون فرعون و نمرود بوده اند.



رشد اقتصادی از دیدگاه قرآن

انسان جانشین خدا در زمین است (بقره: سی) و از طرف او مأمور به حمل امانت الهی است. خداوند از انسان خواسته تا به آبادی و عمران امانتی که به او سپرده شده یعنی زمین و مظاهر آن بپردازد:«والی ثمود اخاهم صالحا قال یا قوم اعبدوا الله ما لکم من اله غیره هو انشاکم من الارض و استعمرکم فیها فاستغفروه ثم توبوا الیه ان ربی قریب مجیب». (هود: شصت ویک)

 

ثروت از دیدگاه اسلام


آبادی و عمران زمین موجب افزایش رفاه انسان ها و موجب رشد اقتصادی می شود. رشد اقتصای در اسلام فریضه و عبادت است. و البته هدف از رشد، خودِ انسان است. انسان موضوع و محور رشد اقتصادی است و از رهگذر ابتلا و عمل، درجات افراد تعیین شده و برای پاسخگویی در محضر الهی آماده می شوند.

رشد اقتصادی در اسلام همه جانبه است و عمارت بلاد و استصلاح اهل همزمان در خدمت معرفت و تقرب الی الله است. نیز این رشد متوازن است. هدف نه تنها افزایش تولید بکله عدالت در توزیع است. افراد قطع نظر از جنسیت و دین باید به حد کفایت سطحی از زندگی شرافتمندانه به حسب زمان و مکان را در ا ختیار داشته باشند.


اصل تضمین روزی و حق معاش

خداوند روزی تمامی جنبندگان روی زمین را تضمین نموده است:
«وما من دابه فی الارض الا علی الله رزقها و یعلم مستقرها و مستودعها کل فی کتاب مبین». (هود: شش)

خداوند مبادی کسب روزی را نشان داده و خزاین روزی دست او است و او اندازه روزی همه را می داند:
«والارض مددناها و القینا فیها رواسی و انبتنا فیها من کل شیء موزون و جعلنا لکم فیها معایش و من لستم له برازقین و ان من شیء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم». (حجر: 19-21)

 

 

ثروت از دیدگاه قران


نیز رزق را به اراده ی خود فراوان و یا اندک می سازد:الله یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر». (رعد: بیست و شش) و البته به وفور لازمه های زندگی را در اختیار انسان قرار داده است:
«والله الذی خلق السماوات و الارض و انزل من السماء ماء فاخرج به من الثمرات رزقا لکم...و آتاکم من کل ما سالتموه و ان تعدوا نعمت الله لا تحصوها».(ابراهیم: 32-34)هو الذی خلق لکم ما فی الارض جمیعا». (بقره: بیست و نه)ن

طلب ما تقسیم آنها را در زندگی از جهان زندگی می کنند و برخی از آنها بیش از برخی از درجه بالا به هر Schr دیگر ی A »(آج: C و د).« را رواسی از بالا و نوار ک آنها و به عنوان رزق و روزی در چهار روز است که آیا پرسشگران »(جدا: د).

احدی حق ندارد از ترس فقر، فرزندان خود را بکشد. امید به رزاقیت الهی و توکل به او لازم و ملزوم تلاش مستمر انسان است (اسراء: سی و شش و انعام: صد و پنجاه و یک)


خداوند بخش زیادی از ثروت های طبیعی چون دریاها، رودخانه ها، کوه ها، جنگل ها، دشت ها و بیابان ها، معادن، حیوانات بیابانی، ماهی های دریاها و رودخانه ها، درختان جنگلی، علف های بیابان و... را از دایره ی مالکیت خصوصی خارج کرده و همه ی افراد را با رعایت مصالح اجتماعی که دولت اسلامی تشخیص می دهد و در استفاده و بهره برداری از آن ها یکسان دانسته است.

لذا پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) مأمور می شوند غنایم و ثروت های عمومی را بین همه توزیع کنند تا ثروت در دست اغنیا متمرکز نشود:«ما افاء الله علی رسوله من اهل القری فلله و للرسول و لذی القربی و الیتامی و المساکین وابن السبیل کی لا یکون دوله بین الاغیناء منکم». (حشر: هفت)


رزق مقدر الهی به میزان مشیت او است و چنانچه رزق بیش از مقدار لازم باشد زمینه ی بغی فراهم می شود:«ولو بسط الله الرزق لعباده لبغوا فی الارض ولکن ینزل بقدر ما یشاء انه بعباده خبیر بصیر». (شوری: بیست و هفت)


خداوند رزق گروهی را بر گروه دیگری برتری داده است (نحل: هفتاد و یک)

خداوند با گرسنگی و کاهش ثروت انسان ها را آزمایش می کند:
«ولنبلونکم بشیء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین».(بقره: صد و پنجاه و پنج)

البته وسعت مال لزوماً مرادف عنایت و اقبال خداوند نیست بلکه بعضاً در جهت امهال کفار است:
«فلا تعجبک اموالهم ولا اولادهم انما یرید الله لیعذبهم بها فی الحیاه الدنیا و تزهق انفسهم و هم کافرون». (طه: صد و سی و یک و توبه: پنجاه و پنج)



ثروت و دارایی در باورهای رایج بین مردم و نقد آن‌ها

در باور برخی از انسان‌ها ثروت دارای ویژگی‌های زیر است که قرآن کریم ضمن طرح آنها به عنوان باورهای نادرست و البته رایج، به هر یک از آن‌ها پاسخ مناسبی می‌دهد. پاسخ‌های اختصاصی قرآن در هر بخش به ضمیمه معارفی که گویای حقیقت مادی و معنوی مال و ثروت است؛ پاسخ کاملی را به این طیف از باورها ارائه می‌دهند.



باورهای رایج بین مردم را می‌توان در موارد زیر دسته بندی کرد:

 

1. معیار ارزش و برتری فردی و اجتماعی

عده ای ثروت و دارایی با معیار برتری فردی و اجتماعی نسبت به دیگر افراد تلقی کرده و جالب‌تر اینکه طرفهای مقابل هم بر اساس همین اندیشه غلط رفتاری بر اساس این باور از خود نشان می‌دهند. برای نمونه قرآنی آن می‌توان به آیه 247 سوره بقره اشاره کرد که در آن، ثروتمندان جامعه به دلیل داشتن ثروت بیشتر خود را برای رهبری شایسته‌تر می‌دانستند. نَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَ لَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمالِ(247- بقره)؛

پاسخ خداوند در ادامه آیه این چنین است: قالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَیْکُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ وَ اللَّهُ یُؤْتی مُلْکَهُ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ یعنی برای هر کاری ملاکهای خاص خودش لازم است و در موضوع رهبری و مدیریت جامعه ثروت و دارایی فرد ملاک نیست.


پس انداز، سرمایه گذاری و تولید

تولید عنصر اساسی در طلب روزی است. هدف از تولید، رشد و ثروت جامعه برای رفاه بیشتر و جهت دهی جامعه به قرب الهی است. عوامل تولید و منابع معیشت انسان فراوان است و همگی مسخر انسان است. تولید، ابتغای فضل الهی و جلب رزق و عطای او است. نیز تولید موجب آبادانی می گردد (هود: شصت وهفت). انسان ها موظف به اعداد قوای تولید و سرمایه گذاری تا سرحد استطاعت شده اند تا با ایجاد و قدرت بازدارندگی زمینه ی استقلال و عزت امت اسلامی فراهم گردد.(انفاق: شصت)

قرآن در آیات بسیاری منابع و عوامل مسخر انسان برای پردازش و برخورداری را تصریح نموده است: زمین حاصل خیز، معادن و فلزات، آب، جنگل ها و مراتع، میوه ها و گیاهان، باد؛ چهارپایان و... همگی اشاراتی است به این که مردم با استفاده از این مواهب الهی اقدام به فرآوری و ایجاد ارزش افزوده و تنعم از نعم الهی نموده و از فضل و عطای او برای ابتغای دارالآخره استفاده نمایند. قرآن، هم تولید کشاورزی از قبیل زراعت و دامپروری و صید و همتولید صنعتی از قبیل تولید زره کشتی سدسازی... را متعرض گشته است.


نیز به نیروی انسانی و اهمیت آن، کار و روابط کارگر و کارفرما و انواع قرادادهای مشروع پرداخته است.
قرآن بر تدبیر ذوالقرنین در ساخت سد بین دو کوه و منع افساد یأجوج و مأجوج (کهف: 94-97) و نیز درایت حضرت یوسف در مقابله با خشک سالی و اهمیت پس انداز، قناعت و صرفه جویی تأکید می کند. (یوسف: 47-49)
قرآن ضمن آیه ی «ولا توتوا السفهاء الموالکم التی جعل الله لکم قیاما و ارزقوهم فیهاو اکسوهم و قولوا لهم قولا معروفا».(نساء: پنج)
اشاره می کند امور زندگی سفها باید از منافع مال تأمین گردد و نه از اصل سرمایه. این امر بر اهمیت سرمایه گذاری و ایجاد ارزش افزوده تأکید دارد.

 https://keramatzade.com/Getting-rich-from-t-Koran'sperspective

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

چگونه با تغییر باورهای خود ثروتمند شویم؟


چگونه با تغییر باورهای خود ثروتمند شویم؟

 

چرا بعضی از مردم به راحتی می‌توانند، درآمد بسیار زیادی داشته باشند اما بعضی از مردم هرچه تلاش می‌کنند کمتر نتیجه می‌گیرند؟

چرا بعضی‌ها حتی اگر تمام دارایی‌شان را نیز بگیریم باز هم در مدت کمی به سطح درآمد بسیار بالایی می‌رسند؟

چرا برخی به هر کاری دست می‌زنند از آن می‌توانند کسب درآمد و تولید ثروت کنند، اما بقیه مردم این‌طور نیستند و خیلی وقت‌ها شکست می‌خورند. طوری که بعضی تا آخر عمر نمی‌توانند خوب زندگی کنند؟

چرا بیشتر کسانی که ناگهان به ثروتی دست پیدا می‌کنند (مانند برندگان جایزه‌ها یا بعضی وارثان) حداکثر بعد از چند سال زندگی عادی قبل خود را دارند و یک سوم آنها ورشکست می‌شوند؟


در حالی که یک ثروتمند می‌تواند چنین ادعایی کنند:

“شما می‌توانید مرا در هر شهر هم زبان دنیا بگذارید، تمام ارتباطاتم را بگیرید، تمام پولم را بگیرید، از من بخواهید در صنعتی کاملا متفاوت از آنچه اکنون در آن هستم، فعالیت کنم و من صد درصد اطمینان دارم که در عرض 12 تا 24 ماه میلیونر خواهم شد.”


بعد از چندین ماه تحقیق و بررسی و چندین سال مطالعه‌ی قبلی و مشاوره دادن، می‌خواهم چیزی بگویم و ادعایی بکنم:

من بر این باورم که اگر تمام ثروت جهان را بگیرید و به طور مساوی بین مردم جهان تقسیم کنید، در عرض کمتر از ده سال و حتی شاید 5 سال،ثروتمندان دوباره ثروتمند خواهند شد و بقیه هم به حال خود باز می‌گردند.

 
 
اما پاسخ این سوالات چیست؟

 

جواب بسیار ساده است. ذهن ثروتمندان برای جذب ثروت برنامه‌ریزی شده است. این ذهن برنامه‌ریزی شده هر جا هم که قرار بگیرد، باز ثروت را جذب خواهد کرد و هیچ محدودیتی را قبول نخواهد کرد.
ذهن ثروتمندان را باورهایی شکل داده است که باعث می‌شود، به طور ناخودآگاه و گاها خودآگاه فرد ثروتمند رفتارهایی را از خود بروز دهد که منتهی به جذب ثروت و فراوانی شود.

 

این یک اصل ثابت شده است: 
«زندگی انسان را باورها و نوع اندیشه‌های او شکل می‌دهند.»

هر چقدر ذهن شما و باورهایی که ضمیرناخودآگاه‌تان را شکل می‌دهند باورهای ثروت آفرین‌تری باشند، قدرت شما در تولید ثروت بیشتر خواهد بود.

 

نوع تفکر و ساختار ضمیر ناخودآگاه افراد عادی به گونه‌ای است که اساسا منجر به تولید ثروت نمی‌شود، حتی اگر شب و روز هم تلاش کنند. در حالی که بعضی از ثروتمندان روزانه حتی به اندازه‌ی یک روز کاری هم فعالیت نمی‌کنند ولی چون باورهایی دارند که ضمیرناخودآگاه‌شان را ثروتمند طراحی کرده است، به راحتی تولید ثروت می‌کنند.
ذهن ثروتمندان بر پایه‌ای استوار شده است که اساسا تولید کننده‌ی فرصت‌هایی پولساز است.



باورهای محدودکننده‌ی ثروت چه باورهایی هستند؟

بسیاری از ما درباره‌ی ثروت باورهایی محدود کننده داریم. باورهایی که اصلا اجازه نمی‌دهند ما به ثروتمند بودن بیاندیشیم. باورهایی که باعث می‌شوند حتی هنگامی که می‌خواهیم به سوی ثروت حرکت کنیم اجازه‌ی حرکت به ما را نمی‌دهند. ما این باورها را داریم و همان طور فکر می‌کنیم.

تعداد بسیار زیادی از این محدودیت‌ها درست نیستند و ما می‌توانیم با اراده خودمان این محدودیت‌های فکری را برداریم. تا زمانی که با این محدودیت‌ها فکر می‌کنیم، تولید ثروت‌مان هم محدود است. چون آن افکار همان نتایج را در پی دارند. باید به گونه‌ای جدید فکر کنیم تا نتایج جدیدی هم بگیریم.

باورها و افکار قدرت زیادی دارند. افکار ما احساساتمان را می سازند. احساسات، رفتار ما را رقم می‌زنند و رفتار ما نتایج را به وجود می‌آورد. این مکانیسمِ خلق هر چیزی در زندگی ماست. هر فرآیند خلاقه‌ای از افکار و باورها آغاز می‌شود. نتایجی که در زندگی به‌دست آورده‌ایم در واقع نمایانگر افکار و باورهای غالب در ذهن ماست. پس برای تغییر نتایج باید باورهایی را که علت آن نتایج بوده‌اند تغییر دهیم.برخی باورها به پول و ثروت سرشار منتهی می‌شوند و برخی دیگر به بی‌پولی و فقر.

تی. هارو اکر در کتاب «اسرار ذهن ثروتمند» هفده باوری را که بین فقرا و ثروتمندان تمایز ایجاد می‌کند مطرح کرده است. این نوشته یک مقایسه میان آدم‌های فقیر و ثروتمند نیست بلکه فقط به مقایسۀ باورهایی که منجر به فقر یا ثروت می‌شود، می‌پردازد. زمانی درجایی دو جمله قابل تامل در مورد فقر و فقرا خوانده بودم:

 

فقرا را دوست بدار اما از فقر بیزار باش.


بهترین کاری که برای فقرا می‌توانید بکنید این است که سعی کنید یکی از آنها نباشید.


 

باورهای ثروتمند شدن چیست؟؟

این باورها ممکن است ساده به نظر برسند اما وقتی در ذهن ناخودآگاه ما تثبیت شوند قدرت معجزه‌آسایی پیدا می‌کنند. باهم این باورها را مرور می‌کنیم:

1-آدم‌های ثروتمند معتقدند: من، زندگی خویش را خودم می‌سازم.
آدم های فقیر معتقدند: زندگی برای من تصادفی پیش می‌آید.

اگر طالب به‌دست آوردن ثروت هستید، اعتقاد داشتن به این مسئله که عنان زندگی و به‌ویژه فرمان وضعیت مالی زندگی در دستان خود شما قرار دارد، خیلی مهم است. آیا به این مسئله دقت کرده‌اید که معمولاً این آدم‌های فقیر و بی‌پول هستند که بخت خود را در قرعه‌کشی‌ها می‌آزمایند؟ آن‌ها در واقع به این اعتقاددارند که پول از طریق شانس و افتادن قرعه به نامشان به آن‌ها می‌رسد.


 

2-آدم‌های ثروتمند با پول، باهدف برنده شدن بازی می‌کنند.
آدم‌های فقیر با پول، باهدف بازنده نشدن بازی می‌کنند.

اولین هدف بیشتر آدم‌ها از بازی با پول به‌جای به وجود آوردن ثروت و برکت، زنده ماندن و امنیت خاطر است. هدف آدم‌هایی که به معنای واقعیثروتمند هستند، داشتن دارایی و خیروبرکت زیاد است، نه به مقدار کم، بلکه مقدار زیادی از پول، ثروت و برکت.


3-آدم‌های ثروتمند متعهد به ثروتمند شدن هستند.
آدم‌های فقیر آرزومند ثروتمند شدن هستند.


4-ثروتمندان بزرگ می‌اندیشند.
فقرا محدود می‌اندیشند.

بیشتر مردم در بازی زندگی، بازی کوچک را انتخاب می‌کنند. چرا؟ اول به خاطر ترس. آن‌ها شکست را با مرگ برابر می‌بینند و حتی از موفقیت بیشتر، گریزانند. دوم اینکه آن‌ها به خاطر احساس کوچکی که می‌کنند، بازی کوچک را انتخاب می‌کنند. آن‌ها احساس بی‌لیاقتی می‌کنند و این احساس را در خود ندارند که به‌اندازه کافی خوب و مهم هستند، تا تفاوتی واقعی را در زندگی خود و دیگران ایجاد کنند.

زندگی کوتاه‌تر از آن است که کوچک باشیم. دیزرائیلی


5-آدم‌های ثروتمند بر روی فرصت‌ها تمرکز می‌کنند.
آدم‌های فقیر بر روی موانع تمرکز می‌کنند.


6-آدم‌های ثروتمند، آدم‌های ثروتمند و موفق را ستایش می‌کنند.
آدم‌های فقیر، از آدم‌های ثروتمند بیزار و متنفرند.

اجازه بدهید واضح بگویم: نود و هشت درصد از مردان و زنان ثروتمند، انسان‌های شریفی هستند و به همین دلیل است که ثروتمند هستند. به همین دلیل است که آن‌ها به پول اعتماد دارند و به همین دلیل است که آن‌ها شرکت‌‌‌های بزرگی را تشکیل داده و زمینه اشتغال هزاران نفر را فراهم کرده‌اند.پول قدرت می‌آورد و شما باید آن را به‌دست آورید! باید. چون اگر آدم خوبی باشید، با داشتن آن، کارهای خوب بیشتری می‌توانید انجام دهید.


7-آدم‌های ثروتمند با آدم های مثبت و موفق معاشرت می‌کنند.
آدم‌های فقیر با آدم‌های منفی و یا شکست‌خورده معاشرت می‌کنند.

افراد موفق به افراد موفق دیگر نگاه می‌کنند، تا در خودشان ایجاد انگیزه کنند. آدم‌های ثروتمند از اینکه دیگران در موفقیت پیش‌قدم شده‌اند خوشحال‌اند، چون می‌توانند اکنون 
و بر اساس تجارب آن‌ها، طرحی را برای خود بریزند که دستیابی آن‌ها را به موفقیت آسان‌تر می‌نماید.


8-آدم‌های ثروتمند مشتاق تبلیغ کردن خود و ارزش‌هایشان هستند.
آدم‌های فقیر اشتیاقی به تبلیغ ندارند.

تنفر از تبلیغ کردن یکی از بزرگ‌ترین موانع بر سر راه موفقیت است. افرادی که در رابطه با تبلیغ کردن از خودشان مشکل‌دارند، معمولاً ورشکسته هستند. اگر مردم از کالا، خدمات یا توانایی‌های شما بی‌خبر باشند طبیعی است که سراغ شما نخواهند آمد.


9-آدم‌های ثروتمند از مشکلات خودشان بزرگ‌تر هستند.
آدم‌های فقیر از مشکلات خود کوچک‌تر هستند.

اگر در زندگی مشکل بزرگی دارید، معنی آن این است که شما شخص کوچکی هستید. دنیای بیرون شما دقیقاً انعکاسی از دنیای درون شماست. اگر می‌خواهید که تغییری همیشگی در خود بدهید دست از تمرکز کردن روی اندازۀ مشکل برداشته و به‌جای آن تمرکز کردن روی اندازه خودتان را شروع کنید! بزرگی شما به اندازۀ بزرگی رویاهای شماست.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

چگونه هدف گذاری کنیم در زندگی


چگونه  هدف گذاری کنیم در زندگی

 چرا با وجود قدرت نامحدود و بسیار عظیم درونی انسان، درصد کمی از افراد از نعمت خوشبختی، سلامتی،شادکامی، آرامش، ثروت و … بهره مند هستند؟ 

چرا گروه بسیار کثیری از افراد جوامع، این همه احساس یاس، ناکامی، عدم موفقیت، بیماری و … کرده و در نظرشان هیچ چاره و راهی برای حل مشکلاتشان وجود ندارد؟ و اصولا در موفقیت ، شادکامی و خوشبختی انسانها ، عواملی چون ‹‹ ثروت››،‹‹ملیت و نژاد››، ‹‹سطح تحصیلات››،‹‹جنسیت››،‹‹مذهب››،‹‹ضریب هوشی›› و … چه نقشی بازی کرده و چقدر موثرند؟ 

آیا شایسته ترین و باهوش ترین انسانها لزوما آدم های موفقی به حساب می آ یند یا نه؟ در نهایت ‹‹ هدف ›› چه نقشی در زندگی انسان بازی میکند؟


 

نتایج حاصله ار اطلاعات و آمارهای به دست آمده در کشورهای مختلف و جوامع متعدد، نشان می دهد که تعیین اهداف شفاف، معین و پایدار، مهم ترین عامل موفقیت انسانها به حساب می آید. در حدود 3 درصد افراد مختلف جوامع، دارای اهداف مشخص ، پایدار و شفاف هستند، و برای رسیدن به اهداف خود، برنامه ریزی مشخص و دقیق داشته و مصمم هستند که با تلاش و سخت کوشی فراوان با مداومت در پایداری و مقاومت در برابر مشکلات، به موفقیتهای شایان توجه، برسند. 

97 درصد بقیه افراد هر جامعه ، دارای افکار، اهداف، رویاها و آرزوهای پراکنده، مبهم، غیر شفاف،و ناپیوسته بوده و همجنین فاقد برنامه ریزی دقیق و عملی برای رسیدن به اهداف پراکنده و مبهم خود هستند. در یک بررسی دقیق 20 ساله دانشگاهی، نتایج حاصله نشان میدهد که راندمان حاصله از عملکرد گروه 3 درصدی در تمامی موارد و موضوعات بررسی شده، از مجموع عملکرد 97 درصدی ، بیشتر بوده است. 


به علاوه همین افراد 3 درصدی، خیلی بیشتر از تک تک افراد 97 درصدی، از توانمندی درونی خود استفاده مینموده اند. افراد 3 درصدی هدفمند، در مقایسه با 97 درصدی غیر هدفمند، از احساس رضایت ، خوشبختی، خوشبینی، سلامت جسمی و روحی بسیار بالایی برخوردار بوده اند… افراد این گروه از نیروی تجسم و تصور خود، بیشتر بهره برداری کرده و میل و اشتیاق فراوان به آنچه میخواستند، داشته و میدانستند که به کجا میروند و فکر میکردند که، همه مشکلات و مسائل دنیا قابل حل هستند، و با این تفکر، به جنگ مشکلات و نارسایی ها میرفتند و بر آنها، غلبه میکردند. 

 

 

هدف گذاری در زندگی

اینان از قدرت تصمیم گیری سریع و به موقع برخوردار بوده اند و با شکار لحظه ها و موقعیتها و اندیشیدن به پیروزی ، فرصتها را به دانایی، توانایی، ثروت و خوشبختی بیشتر، تبدیل میکردند…اینان بر اندیشه و تفکر خود حاکم بوده و از قدرت ذهنی و توانمندی های درونی خود، خیلی بیشتر از دیگران استفاده میکردند. 

اینان شکست و عدم موفقیت را فقط به عنوان تجربه جدید، قبول داشتند و نتایج مثبتی را از آن برداشت میکردند، حتی در بدترین شرایط هم، امید بهموفقیت و پیروزی را از دست نمیداند.جالب است که بدانیم که افراد موفق و هدفمند 3 در صدی، از ظرفیت و هوش خاص و خیلی بالا هم برخوردار نبودند. 


با توجه به مراتب بالا، تلاش پشتکار مداوم در جهت رسیدن به اهداف، مهمترین عامل تشکیل دهنده کیفیت زندگی است. 

 

بزرگترین پاداشها به کسانی تعلق میگیرد که برای رسیدن به اهداف، دست از تلاش بی وقفه خود، برنداشته و وظایف و کارهای مربوطه را با عشق، شور و شوق و اشتیاق انجام میدهند و میدانند هیچ شاهکاری و هیچ عظمتی بدون هدف بزرگ و بدون عشق و علاقه شدید، بوجود نمی آید؛ بعلاوه، با مقاومت در برابر مشکلات، استعدادهای انسانی شکوفا شده، توانمندی هایش بیشتر میگردد.

 

اهمیت و ضرورت هدف گذاری

 

مهمترین عامل ، در کسب هر موفقیتی ، تدوین و مشخص کردن دقیق اهداف می باشد. هدف گذاری مهمترین عامل حرکت و خلق آینده است ، هدف ها هستند که مقصد و مسیر زندگی فردی و سازمانی را روشن می کنند.

 

هدف گذاری به مثابه ترسیم جاده ای برای آینده است . تلاشی ارزشمند است که معطوف به هدف باشد، تلاش بی هدف پرتاب تیر در تاریکی است یکی از موانع بسیار مهم موفقیت و کامیابی ، ناتوانی افراد و سازمانها در تدوین اهداف می باشد . آنهایی که رویایی در ذهن و هدفی بر روی کاغذ نداشته باشند مقصدشان ناکجا آباد خواهد بود .

یکی از مهارت هایی که مدیران و کارکنان باید در خود تقویت نمایند ، مهارت هدف گذاری است.اهداف کلی ، کیفی و مبهم قابلیت اندازه گیری و اثر بخشی نخواهد داشت .

 

 

مقاله مرتبط:هدف گذاری سازمانی

 

فرایند هدف گذاری :

اهداف از ماموریت ها و چشم اندازها نشئت می گیرند و بستگی به جواب سه سئوال ذیل دارد :


*  در حال حاضر ،کجا هستیم ؟
*  به کجا می خواهیم برویم ؟
* برای رسیدن به هدف چه باید بکنیم؟


برای هدف گذاری اطلاع ازماموریت ها چشم انداز و وظایف سازمان ها لازم و ضروری است . اهداف باید در تحقق ماموریت و وظایف سازمانی باشد .

وقتی که اهداف مشخص شدند برای چگونگی رسیدن به اهداف باید طرح ها و برنامه هایی تدوین گردیده ولیست کلیه فعالیت هایی که منجر به تحقق اهداف می شوند را مشخص نمود و پس از اجرای برنامه ها و فعالیتها باید نتایج و دستاوردها با اهداف مقایسه شوند تا اصلاحات لازم در اهداف ، برنامه ها و فعالیت ها به عمل آید .


 

چگونه هدف گذاری کنیم؟"

1- اهدافی انتخاب کنید که موجب انگیزش برای شما شوند

موجب انگیزش شدن به این معنا است که هدف انتخابی برای شما مهم باشد و ارزش قابل توجهی برای دستیابی به آن وجود داشته باشد. اگر علاقه ای به نتیجه آن نداشته باشید یا ارتباطی با آینده شما نداشته باشند، احتمال سعی و تلاش برای دستیابی به آن برای شما کم است.

 

اهداف

 

در غیر این صورت اهداف بسیار زیادی که مرتبط با شما و آینده شما است انتخاب می کنید و درنهایت زمان لازم برای رسیدگی به آن در اختیار ندارید و ازآنجایی که برای دستیابی به اهداف نیاز به تمرکز دارید، پس شانس موفقیت شما در رابطه با آن کاهش می یابد که در ادامه پیامدهای روانی دیگری هم برای شما ایجاد می کند.

 

 

مقاله مرتبط: تکنیک های مدیریت زمان در زندگی

 

2- اهداف خود را بر روی کاغذ بنویسید

عمل فیزیکی نوشتن یک هدف بر روی کاغذ موجب واقعی و ملموس شدن آن می شود. به عبارتی شما دیگر هیچ عذر و بهانه ای برای فراموش کردن آن ندارید. سعی کنید در زمان نوشتن یک هدف بجای استفاده از فعل "دوست دارم” یا ” شاید” از فعل "خواهم” استفاده کنید. مثلا "امسال هزینه های عملیاتی خودم را 10 درصد کاهش می دهم” و نه اینکه "دوست دارم امسال هزینه های عملیاتی خودم را 10 درصد کاهش دهم.”

پس  از نوشتن اهداف ، انسان نسبت به آنها تعهد پیدا میکند. بدینگونه که با نوشتن اهداف و تعیین جزئیات آنها و تکرار آنها در ذهن ، ایمان به آن اهداف در ذهن ما به وجود آمده و با ایمان آوردن به اهداف خود در ما نیروی درونی و انگیزه جهت رسیدن به آن ایجاد میشود "تواناییهای یک فرد بی هدف همچون قدرت بمب اتم در دست یک کودک بی اطلاع می باشد" 

 

 

مقاله مرتبط: موفقیت چیست؟

 

قوانین نوشتن اهداف:


1- اهداف باید با بیشترین جزئیات و مشخصات نوشته شود.

2- زمانبندی و تعیین اهداف به کوتاه مدت و بلند مدت: با این کار هنگام رسیدن به اهداف کوتاه مدت احساس میکنیم که مسیر طی شده درست است و انگیزه و انرژی ادامه مسیر افزایش پیدا میکند.

3- قانون 50-50 در نوشتن اهداف رعایت شود (نه آنقدر کوچک و بی ارزش و نه آنقدر بزرگ و دست نیافتنی)

4- سعی کنیم که در اهداف خود ، دیگران را نیز سهیم کنیم.  مثلا به کسی صد در صد قول دهیم که تا 6 ماه دیگر برای او ماشین و یا وسیله خاصی را تهیه خواهیم کرد. ادیسون قبل از هر اختراع قول آن را در یک زمان مشخص به مردم می داد.

 

نکته: هنگام نوشتن اهداف باید روی آنها تمرکز و فوکوس کرد و از پرداختن به مسائل غیر مرتبط پرهیز کنیم.

فواید دیگری از نوشتن اهداف :

- اهداف به زندگی جهت میدهند .
- قابلیت زمانبندی پیدا می کند .
- هزینه رسیدن به آنها را میتوان تخمین زد .
- موانع احتمالی را میتوان حدس زد و برطرف کرد.
- بهترین مسیر برای رسیدن به هدف کشف میشود .
- نیرو و انگیزه درونی بسیار قوی جهت حرکت به سمت هدف در انسان ایجاد میشود.

 


 

3- بزرگ فکر کنید

به خودتان اجازه دهید آرزوهای بزرگ داشته باشید و ریسک های بزرگ انجام دهید. اگر می دانستید موفقیت تضمین شده است، به دنبال چه چیزی می رفتید؟ اگر می توانستید توضیحی از شخصیت و نقش تان در زندگی بنویسید و این می توانست هر نوشته ای باشد، برای خودتان چه عواملی را یادداشت می کردید؟ آرزوهای پنهان شما چیست؟ چه کارهایی را همیشه می خواسته اید انجام دهید، داشته باشید و تجربه کنید، ولی از انجام آنها خیلی ترسیده اید؟

هدف بزرگ و جسورانه شما چیست؟ چیزی که حتی فکرکردن به آن باعث می شود زندگی تان شیرین تر به نظر آید؟

اگر انتظارات کوچک داشته باشید، نتایج کوچک هم خواهید گرفت.

« خطر بزرگ برای ما این نیست که اهداف ما خیلی بزرگ هستند و آن ها را از دست می دهیم، بلکه این است که اهداف مان خیلی کوچک هستند و ما به آن ها می رسیم.»

 https://keramatzade.com/How-to-target-in-life

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت