https://keramatzade.com/

https://keramatzade.com/

https://keramatzade.com/job-specialty

این کارها می‌رسی؟»

چرا هر کس باید در این شرایط دو تخصص کار داشته باشد؟

 

اصلا شاید خودِ شما خواننده‌ی محترمِ این مقاله دوست داشته باشید کاری کاملا متفاوت با حرفه‌‌ی فعلی‌تان انجام بدهید. فارغ از اینکه این سبک از زندگی را می‌پسندید یا خیر، می‌خواهیم با ارائه‌ی دلایلی به شما بگوییم داشتن حداقل دو تخصص کار، چقدر می‌تواند به نفع‌تان تمام شود. پس لطف بفرمایید و با ما همراه باشید.

در ظاهر، احتمال موفقیت افراد در شغلی کاملا متفاوت با حرفه‌ی قبلی‌شان، کم به نظر می‌رسد و گویی هزینه‌ی زیادی برای این تغییر باید پرداخت بشود. پس چه باید کرد؟ یک راه‌ حل وجود دارد؛ به‌ جای اینکه شغل قبلی خود را رها کنید، سعی کنید هردو حرفه را دنبال کنید و حداقل دو تخصص کارداشته باشید. با این روش می‌توانید به موفقیت‌هایی در هردو زمینه‌ی شغلی دست پیدا کنید.

در ادامه، با مزایای داشتن تخصص‌ کار مختلف از زبان کابیر سِگَل، نویسنده، آهنگساز و تهیه‌کننده، آشنا می‌شوید.


1. توسعه‌ مهارت‌ها و تخصص کار

کسب درآمد با تخصص کاری

من علاقه‌ی زیادی به تهیه‌ کنندگی در زمینه‌ی موسیقی دارم و فعالیت‌های مختلفی که انجام می‌دهم، در پیشبرد یکدیگر به‌ هم کمک می‌کنند. در شروع کار به‌خاطر اینکه هیچ تجربه‌ای نداشتم، کسی تمایل نداشت با من همکاری کند، اما به دلیل علاقه به موسیقی و کسب تجربه در این حیطه، آستین‌ها را بالا زدم و تلاش کردم. شغل قبلی من سرمایه‌ی لازم برای تهیه‌کنندگی موسیقی را فراهم نمی‌کرد، اما مهارت‌های لازم برای تهیه‌ کنندگی را در اختیار من می‌گذاشت. یک تهیه‌کننده‌ی خوب باید بتواند چشم‌انداز درستی ارائه کند، نیروهای مناسبی استخدام کند، زمان‌ بندی صحیحی داشته باشد، از عهده‌ی تامین مالی برآید و محصول مناسبی ارائه کند.

بعد از کسب جوایز مختلف و مهمی چون جایزه‌ی گِرَمی (بزرگ‌ترین جایزه‌ی دنیای موسیقی و هم‌ارز جایزه‌ی اُسکار در سینما)، افراد زیادی تمایل دارند با من همکاری کنند. اما خودم هنوز به دنبال کسب درآمد از این طریق نیستم و فکر می‌کنم تولید و ارائه‌ی موسیقی به‌اندازه‌ی کافی از نظر روحی من را اغنا می‌کند.

من از ارباب رجوعان شرکت دعوت می‌کنم به جلسات ضبط موسیقی‌‌ام بیایند و این حضور معمولا برای آنها خیلی جذاب است، زیرا آنها مشاغلی معمولی دارند و از حجم بالای لذت در چنین جلساتی بسیار به‌وجد می‌آیند. این خوشحالی برای من بسیار با ارزش است.
 



2. تخصص کار و پیدا کردن دوستان مختلف

درآمد با تخصص کار

وقتی در وال‌ استریت فعالیت می‌کردم، حلقه‌ی دوستانم متمرکز بر افرادی بود که در بخش خدمات مالی مشغول به فعالیت بودند. همه‌ی دوستان من بانکدار، تاجر، تحلیل‌گر اقتصادی، اقتصاددان و … بودند و رویکرد مشترکی به قضایا داشتند. این اجماع و شباهت در آرا، گاهی باعث می‌شد تا ارباب‌رجوعان از مشاوره و تحلیلی که به آنها ارائه می‌دادم، چندان راضی نباشند.

مثلا یکی از مراجعین من تمایل داشت بداند که شهروندان چینی درباره‌ی چه چیزهایی با یکدیگر صحبت می‌کنند. او را به یکی از دوستانم که در این زمینه اطلاعات کافی داشت، معرفی کردم. این داستان به نفع همه‌ی ما بود. من در کارم موفق ظاهر شدم، ارباب رجوعم به ایده‌ی مورد نظرش دست یافت و دوستم نیز مخاطب و مشترک تازه‌ای پیدا کرد.

با معرفی آشنایان خود به یکدیگر، می‌توانید افرادی را که در شرایط معمولی با هم ملاقات نمی‌کنند، با یکدیگر آشنا کنید.
 



3. تخصص کار و کشف خلاقیت‌های واقعی

پولدار شدن با تخصص کار

وقتی تخصص‌ کار مختلفی داشته باشید، متوجه خواهید شد که ایده‌های مختلف چگونه با هم در تعامل هستند و از آن مهم‌تر، چگونه باید با هم تعامل داشته باشند. استیو جابز به‌عنوان الگویی درخشان در فعالیت‌های بین‌رشته‌ای و متنوع گفته است:‌

    «حاصل درهم آمیختن هنرهای آزاد و علوم انسانی با فناوری، چیزی است که قلب‌های ما را تسخیر کرده است.»

وقتی طوفان کاترینا در آمریکا رخ داد، بسیاری از نوازندگان موسیقی نیواورلئان را ترک کردند و در تلاش بودند تا مبلغی برای نوازندگان خسارت‌ دیده جمع‌آوری کنند. در آن زمان من می‌توانستم سازمان خیریه‌ای برای جمع‌آوری اعانه‌های مردمی تأسیس کنم، اما این کار را نکردم و در عوض، راهکار بادوام‌تری اجرا کردم. طبق برنامه‌ای که تدارک دیده بودم، افراد برای استخدام گروه‌های موسیقی برای برنامه‌های خود، باید از طریق سایت من اقدام به رزرو و نام‌نویسی می‌کردند و در هربار ثبت‌نام و رزرو باید مبلغی را به‌ عنوان انعام پرداخت می‌کردند. این کار باعث می‌شد تا گروه‌های موسیقی مخاطبان خود را پیدا کنند و ضمنا اعانه‌ای نیز برای کمک به خسارت‌دیدگان جمع‌آوری بشود. بعدا به‌علت سابقه‌کارم در بانک، توانستم مؤسسه‌ی خیریه‌ای در ادغام با یک مؤسسه‌ی دیگر راه‌اندازی کنم.

وقتی کنجکاوی‌های خود را دنبال می‌کنید، به حرفه‌ی جدید خود خلاقیت اضافه خواهید کرد و نتایج بهتری کسب می‌کنید. داشتن تخصص‌ کار مختلف باعث می‌شود در امور مختلف مهارت کسب کنید و این مهارت‌ها به پیشبرد بهتر یکدیگر کمک می‌کنند.

منبع : hbr

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/Expecting-women-to-have-their-husbands

نیندیشیده‌اید، مطالعه این مقاله برای‌تان مفید خواهد بود. 


15 انتظار که زنان از همسرانشان دارند

 آقایان محترم تاکنون فکر کرده‌اید که همسر عزیز شما برای داشتن رضایتمندی تمام‌ و کمال در زندگی زناشویی‌ شما چه انتظار دارد؟ اگر عمیقا به این موضوع نیندیشیده‌اید، مطالعه این مقاله برای‌تان مفید خواهد بود. 


1. آشنایی با خواسته‌ها ، انتظار و نیازهای همسر


خیلی از افراد فکر می‌کنند خریدن گل و انواع کادوها در مناسبت‌های مختلف و به‌عبارتی دیگر، سایر روش‌های عاشقانه ابراز احساسات به‌معنای توجه و احترام است. صدالبته چنین رفتارهایی بسیار سازنده و مثبت است اما هیتر گری (Heather Gray)، مشاور خانواده و نویسنده، معتقد است که قدم زدن در جاده همراهی چیزی فراتر از اینها است.

 

آشنایی با خواسته های همسرمان

 

آشنایی با خواسته‌ها و نیازهاو انتظار همسر یعنی اینکه بدون پرسش بدانید همسرتان چه می‌خواهد و در هر دقیقه و ثانیه در چه حال‌ و هوایی است. شاید بگویید: «مگر ما پیش‌گو هستیم؟». خیر شما پیش‌گو نیستید اما وقتی نسبت به کسی علاقه و مسئولیت داشته باشید، ناخودآگاه از جزئیات عاطفی و رفتاری او آگاه می‌شوید. درنتیجه می‌دانید که مثلا، همسر محترم قبل از خواب، ناهار فردای خود برای سر کار را آماده می‌کند. پس می‌توانید برای خوشحال کردن او، پیش‌دستی کنید و این کار را انجام بدهید.

یا وقتی می‌دانید که مثلا سه‌شنبه‌ها خیلی روز سخت و پرچالشی برای همسرتان است و رئیسش در این روز در جلسه با کارمندان سخت‌گیری می‌کند، ضمن اینکه در منزل هوای او را بیشتر دارید، درباره وقایع روز نیز از او سؤال می‌کنید و جویای احوالش می‌شوید.


2. انتظار و اعتماد صد درصدی

بسیاری از شک‌ها و نگرانی‌های زن‌ها درباره همسرشان بیهوده است. گاهی کنجکاوی‌های خانم‌ها درباره تماس‌ها و پیام‌های شوهرشان حتی به حالت آزاردهنده‌ای بدل می‌شود، اما واقعیت این است که ریشه تمام این شک‌ها خودِ خود آقایان هستند. زنان دوست دارند در زندگی خود مردانی داشته باشند که به آنها وفادارند و می‌توان 100 درصد به مهر و عشق‌شان دلگرم بود. اگر زنی دچار شک و سوءتفاهم می‌شود، به‌دلیل رفتار مردان است. 
الیزابت اشمیت (Elizabeth Schmitz)، یکی از نویسندگان کتاب «ساختن عشقی بادوام، 7 راز غافل‌گیرکننده برای ازدواج موفق»، می‌گوید: «زنان نباید بابت اینکه همسرشان با چه کسی در مهمانی کاری هم‌صحبت می‌شود یا به چه کسی پیام می‌دهد، احساس نگرانی کنند. درواقع زن باید از بابت تعهد مرد اطمینان خاطر کامل داشته باشد.»

عاشق بودن واقعی به‌معنای عشق ورزی بی چون و چرا و بی شرط است. زنانی که از ازدواج خود رضایت دارند، همسرشان را با واژگانی چون صادق، وفادار و قابل‌اعتماد توصیف می‌کنند. آنها مطمئن هستند که همسرشان همیشه هوای‌شان را دارد و دروغ نمی‌گوید. زندگی در حوالی امنیتی عاشقانه تمام چیزی است که یک زن از زندگی مشترک انتظار دارد.


3. انتظار قدردانی از زحمات روزانه

مادران و همسران قلب تپنده خانواده هستند. بخش زیاد آرامش خانه، نتیجه مستقیم تلاش‌ها و زحمات زنان است. آنها دوست دارند این حجم نامحسوس از زحمتی که روزانه متحمل می‌شوند، مورد توجه قرار بگیرد و سایر افراد خانه، به‌ویژه همسرشان، از آنها تشکر کند و ارزش کارهایشان را بداند. هتر گری می‌گوید: «انجام کارهای روزمره نباید از دید همسر و فرزندان جا بماند و لازم است برای این زحمات روزانه‌ی تکراری از آنها قدردانی شود.»


4. انتظار کمک خودجوش در نگهداری فرزندان

زنان دوست دارند همسرشان در رسیدگی به فرزندان به آنها کمک کند و نسبت به مسائل فرزندان دغدغه‌مند باشد. هم‌یاری و همکاری در رسیدگی به فرزندان باید به‌صورت خودجوش صورت بگیرد. یعنی زمانی‌که هر کاری را با هزار بار تکرار به مرد گوشزد می‌کنند، حتی اگر مردی هم آن را انجام بدهد، خالی از لطف و فایده خواهد بود.

 

کمک به نگهداری از فرزندان

 

وقتی مردان بدون اینکه کسی به آنها گوشزد کند، در کارهایی مانند انجام تکالیف به فرزندان‌شان کمک می‌کنند، باعث دلگرمی مادر خانواده می‌شوند و مادر از این کار بسیار لذت می‌برد. ویکی استارک (Vikki Stark) روان‌ درمانگری است که همکاری زوج‌ها در امور مربوط به فرزندان را بسیار توصیه می‌کند. او معتقد است که مردان باید به انتظار زنان در توجه به نیازها و تکالیف فرزندان در امور مختلف به‌ اندازه آنها توجه داشته باشند.


5. انتظار گوش شنوا

وقتی زنان از مشکلات و مسائل خود برای همسرشان می‌گویند، لزوما به‌دنبال راهکاری دقیق و مؤثر نیستند. درواقع با مطرح کردن مشکل، به‌دنبال درد دل کردن هستند تا تخلیه روانی شوند و همسرشان از آنها حمایت عاطفی کند. در این‌گونه مواقع، لازم نیست آقایان در حکم یک قهرمان نجات‌دهنده وارد شود و راهکارهای رنگارنگ ارائه کنند. کافی است گوش شنوا داشته باشند و همدلی به‌خرج بدهند. استارک می‌گوید: «وقتی همسرتان از ماجراهای محل کار یا از جروبحث خود با دیگران و حرف‌هایی که با مادرش زده برای‌تان تعریف می‌کند، به‌ دنبال این است که به حرف‌هایش گوش کنید و لازم نیست مطابق با میل و غریزه‌تان برای ارائه راه‌کار شروع به نظر دادن کنید. شنونده‌ای خوب بودن و داشتن گوشی شنوا کافی است.»

استارک می‌گوید بیشتر مراجعانش از اینکه شوهرشان به‌ محض درد دل کردن برای حل مسئله راهکار ارائه می‌دهند، شاکی هستند. این واکنش شوهران طبیعی است چون همه آنها در سرتاسر جهان دوست دارند که خانواده‌شان راضی و خوشحال باشد. اما باید توجه کرد که زنان نیز به‌ دنبال شنونده‌ای هستند که به کمکش ابعاد مختلف یک مسئله بررسی شود. اگر آقایان گوشی شنوا برای شنیدن دل‌ مشغولی‌های بانوان داشته باشند، نتیجه برای هر دو رضایت‌ بخش‌تر خواهد بود.


6. انتظار بهترین دوست و همراه بودن

زنان به‌ ویژه خانم‌های امروزی که اغلب سر کار می‌روند، مسئولیت‌های زیادی دارند. آنها دوست دارند وقتی به خانه بازمی‌گردند، در آرامش به کارهای موردعلاقه‌شان مانند تماشای فیلم یا سریال بپردازند و با دوست و همراهی روبه‌رو شوند که آنها را درک می‌کند و تا جایی که بتواند حمایت‌های عاطفی و مالی و… را از همسر دریغ نمی‌کند. آقایان باید تلاش کنند تا دوست خوبی برای همسرشان شوند. باور کنید دل‌گرمی این همراهی و دوستی در زندگی هر دو معجزه می‌سازد.

چارلز اشمیت، کارشناس ازدواج و امور خانواده معتقد است: «هیچ ابهامی درباره این موضوع وجود ندارد: زنان شریکی برای دغدغه‌های خود می‌خواهند. کسی که از آنها حمایت کند، مایه مسرت‌شان باشد و ضمن توجه به رفاه و سلامت‌شان، همواره و مداوم باهم در ارتباط باشند. زنان به‌ دنبال شریکی هستند که دوست آنها نیز باشد».


7. انتظار حمایت در شکست‌ها

در سختی‌ها و شکست‌ها زنان را تنها نگذارید. در راه طولانی و پر از دشواری‌های مختلف زندگی، امید و دل‌ بستگی زنان‌تان باشید. بنابه نظر «هیتر گری»، اگر مردان احساس کردند که همسرشان حتی اگر اندکی دچار دل‌سردی و ناتوانی شده است، باید به کمک آنها بروند و به آنها یادآوری کنند که همیشه در کنارشان هستند. به همسر خود روحیه بدهند و به او بگویند که با وجود مسئولیت‌های زیادی که دارد خستگی و ضعف چیزی غیرعادی نیست و رفتارش را درک می‌کنند. البته زنان نیز باید دقیقا به‌همین‌شکل مردان را در این مواقع همراهی کنند.


8. به عواطف او احترام بگذارید،بگذارید گریه کند

زنان همیشه قدردان مردهایی هستند که به عواطف و احساسات شان اهمیت می دهند. به خصوص وقتی از چیزی ناراحتند. از همسرتان بپرسید از چه ناراحت است و اگر گریه می کند به او دستمال تعارف کنید. مطمئن باشید ابراز احساسات باعث تقویت رابطه می شود.


9.  انتظار-اهمیت آنچه می پوشید،با نظر او لباس بپوشید

مدها می آیند و می روند اما توجه یک مرد به طرز پوشش خود باید مداوم باشد. این از همان روزهای اول آشنایی برای یک زن حائز اهمیت است. باید سعی کنید بفهمید همسرتان چه نوع ظاهری را می پسندد. مثلا اگر دوست دارد رنگ شلوار شما روشن باشد به خواسته اش توجه کنید. لباس پوشیدن شما آنطور که همسرتان دوست دارد قدم مهمی در ایجاد علاقه بیشتر در زنان است. مردان باید بدانند که بد نیست گاهی لباس قرمز بپوشند، زیرا روانشناسان می گویند این یکی از اولویت های ناخودآگاه زنان است. آنها معتقدند رنگ قرمز باعث می شود مردها قوی تر و جالب تر به نظر بیایند. اما توجه داشته باشید که این رنگ به مهربان تر نشان دادن شما کمکی نمی کند.


10. از خود گذشتگی هیچ وقت از مد نمی افتد،یک مرد سنتی باشید

زمانی که پای عواطف به میان می آید خیلی از زنان هنوز شیوه مردان سنتی را ترجیح می دهند، به خصوص در ابتدای زندگی مشترک. آنها به خوبی می توانند از پس کارهایی همچون باز کردن در یا جابه جا کردن صندلی بربیایند ولی وقتی تامل می کنند یعنی از شما انتظار ادای احترام و همکاری دارند و توقع دارند شما این کارها را برای او انجام دهید.


 

11. انتظار-اشتباهات خود را پنهان نکنید،شجاع باشید، اعتراف کنید

 

احساسات زنان

می خواهید دل همسرتان را به دست بیاورید؟ زنان عموما به رشد شخصیتی علاقه دارند و مردی را دوست دارند که با ملاحظه و متفکر باشد، به خصوص وقتی می دانند به اشتباهش پی برده. این اشتباه می تواند اعم از بد خلقی یا بی توجهی به آنها به دلیل خستگی از کار باشد. آنها مشتاقند ببینند که شوهرشان سعی در جبران آن دارد. پس شجاع باشید و به اشتباه تان اعتراف کنید.


 

12. انتظار-نقش حلال مشکلات را بازی نکنید، گوش کنید، راه حل ارائه ندهید

وقتی چیزی همسرتان را آزار می دهد او گوش شنوای شما را می خواهد نه نصیحت. مردها فکر می کنند باید همه چیز را حل کنند، زیرا عموما تمایل به حل مسئله دارند. اما برای یک زن گوش سپردن به حرف هایش مانند معجزه ای عمل می کند که به عمیق تر شدن رابطه کمک می کند.

لباس پوشیدن شما آنطور که همسرتان دوست دارد قدم مهمی در ایجاد علاقه بیشتر در زنان است. مردان باید بدانند که بد نیست گاهی لباس قرمز بپوشند، زیرا روانشناسان می گویند این یکی از اولویت های ناخودآگاه زنان است. آنها معتقدند رنگ قرمز باعث می شود مردها قوی تر و جالب تر به نظر بیایند. اما توجه داشته باشید که این رنگ به مهربان تر نشان دادن شما کمکی نمی کند.


13. انتظار-تقلید می تواند نشانه علاقه باشد

همسر شما با تقلید از اعمال و رفتار شما میزان علاقه اش را به شما نشان می دهد. مثلا او ممکن است غذایی را که باب میل شماست سفارش دهد یا لباس به رنگ مورد علاقه تان را بپوشد یا لبخند شما را با لبخند پاسخ دهد. پس به اینگونه رفتارها دقت بیشتری داشته باشید.


14. انتظار- به یک بار گفتن اکتفا نکنید؛چند بار بگویید، نه یک بار

بد نیست گاهی ویژگی های فردی مثبت او را گوشزد کنید. مثلا از زیبایی اش تعریف کنید و بدون اینکه به شما بگوید تغییرات ظاهری اش را تحسین کنید. تغییراتی از قبیل کاهش وزن، تغییر رنگ مو و از این قبیل هر چند کوچک هم باشد برای آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. مطمئن باشید تحسین همسرتان او را بیشتر به شما علاقه مند می کند.


 15.انتظار-از رابطه تان صحبت کنید

وقتی او می خواهد سر صحبت در مورد روابط تان را باز کند  لزوما قرار نیست مشکلی را مطرح کند. روانشناسان معتقدند که زنان دوست دارند در مورد همبستگی در زندگی مشترک، خوب یا بد پیش رفتن اوضاع و به طور کلی راجع به زندگی گهگاهی حرف بزنند که این نشانه خوبی است. یک صحبت صادقانه دو نفره می تواند یک زوج را به هم نزدیک تر کند.

 
 

دانلود PDF‌مقاله : 15 انتظاری که زنان از همسرانشان دارند

مطالب مرتبط

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/Why-do-we-fall-in-love

هر زوجی است و همه مردها و زن‌هایی که با هم ازدواج می‌کنند خواهان یک زندگی عاشقانه و پایدار هستند.

چرا عاشق می شویم؟نشانه های عاشقی چیست؟

رابطه عشق و هورمون انسان

فرضیه‌های متعددی در مورد اساس زیستی عاشق شدن وجود دارد. برخی می‌گویند که عشق نتیجه اوج‌‌گیری میزان ماده فنیل ایتلامین، مولکولی پیام‌دهنده در مغز که ساختمان شیمیایی مشابه آمفتامین دارد، است. بعضی افکار ناخوانده عشق را به کاهش یافتن سیستم‌های سروتونین یک ماده شیمیایی پیام‌رسان دیگر در مغز نسبت می‌دهند. اما بیشتر پژوهشگران بر این باورند که عاشق شدن عاطفه‌ای است که با اضطراب و ترس ارتباط دارد.

آنها اعتقاد دارند افراد اغلب در شرایط ترسناک پیوندهای قوی عاطفی و صمیمی برقرار می‌‌کنند و معیار آنها برای افراد عاشق فکر کردن به معشوق دست‌کم چهار ساعت در روز و رابطه داشتن با او برای بیشتر از شش ماه است و گروهی از روان‌شناسان معتقدند احساس عاشق بودن حدود 18 ماه تا 30 سال ادامه پیدا می‌کند ولی نه به شدت اولیه.


اصلی‌ترین هورمونی که در افراد عاشق بالا می‌رود همان هورمونی است که هنگام استرس در بدن ترشح می‌شود بنابراین وجود استرس و برانگیختگی در مراحل اولیه یک رابطه عاشقانه بارزتر است.

جالب اینجاست که در مردان درگیر عشق میزان تستسترون،‌ همان هورمونی که مسوول ایجاد میل جنسی و رفتار پرخاشگرانه در دو جنس مرد و زن است، کمتر از مردان غیرعاشق است. اما در زنان عاشق میزان این هورمون افزایش می‌یابد که این تغییرات این فرضیه را در بین دانشمندان قوت می‌بخشد که ممکن است عاشق شدن تا حدی تفاوت‌های میان دو جنس را از بین ببرد، یعنی مردان را ملایم‌تر و زنان را تهاجمی‌تر کند.


هورمون‌هایی که شما را عاشق می‌کنند

دانش امروز نشان می‌دهد احتمالا نوع عمل هورمون‌های ما در داشتن یک زندگی سعادتمند دخیل هستند. همه مردها و زن‌هایی که با هم ازدواج می‌کنند، دوست دارند زندگی‌شان دوام داشته باشد، بنابراین سال‌هاست که علم در حال کاوش منشاء عصبی – زیستی احساسات انسان است. داستان‌های رمانتیک پر است از عشق در اولین نگاه، ازدواج، بچه‌دار شدن، خوشبخت شدن و مرگ که با وجود پیچیدگی‌های زندگی امروز، داشتن چنین زندگی‌ای آرزوی هر زوجی است و همه مردها و زن‌هایی که با هم ازدواج می‌کنند خواهان یک زندگی عاشقانه و پایدار هستند.

در اولین برخورد، بدن شما و مرد مقابل‌تان اطلاعات متفاوتی را رد و بدل می‌کند که تبادل اطلاعات با فرومون‌ها نوعی ترکیبات حیاتی که از غدد لنفاوی زیر بغل ترشح می‌شوند، انجام می‌گیرد.

 

دلایل عاشق شدن

بعد از طی مرحله نخست، در صورتی که نگاه، خنده یا ژستی از فرد مقابل باعث جذب زن یا مرد شود، شخص احساس می‌کند دلبسته طرف مقابل است. دلیل آن هم افزایش آدرنالین در بدن است که فعالیت مغزی را افزایش می‌دهد و باعث می‌شود فرد احساس خوبی داشته باشد.
وقتی فردی حس می‌کند عاشق طرف مقابل شده حالت سرخوشی به او دست می‌دهد و این حالت نتیجه فعالیت فنیل اتیل آمین یا نوعی آمفتامین مغزی طبیعی است که در شکلات هم وجود دارد و انرژی و اشتیاق فرد را افزایش می‌دهد البته اثر فنیل اتیل آمین دوام چندانی ندارد و برای اینکه این حالت در فرد بماند به فعالیت‌هایی نیاز است تا دوباره سبب ترشح آن شوند.



نگران نباشید طبیعت برای آنکه شما را همچنان مجذوب همسرتان نگه دارد ماده دیگری در گنجه دارد. دوپامین، مسبب حس خوشبختی و آرامش در بدن است. اکسی‌توسین هم هورمونی است که «بانوی عشق» لقب گرفته است. صدای فرد مورد علاقه، خاطرات شیرین، حتی یک نگاه مهربان باعث ترشح این هورمون در بدن می‌شود. اکسی‌توسین به مقدار زیادی در اولین رابطه عاشقانه در بدن ترشح می‌شود (این هورمون عامل انقباض‌های دوره زایمان هم هست). وقتی دو نفر به هم وابسته می‌شوند و اعتماد کامل بین‌شان شکل می‌گیرد ترشح این هورمون در بدن آغاز می‌شود و در حقیقت می‌توان گفت این هورمون جزو هورمون‌هایی است که ترشح آنها نه‌تنها دلایل فیزیولوژیک، بلکه احساسی دارد. اکسی‌توسین باعث وابسته شدن و عشق دو فرد به هم می‌شود و افراد را به داشتن یک زندگی بادوام، رابطه زناشویی مکرر و داشتن فرزند و …. ترغیب می‌کند.


مراحل عاشق شدن


دانشمندان و محققان عاشق شدن را به سه مرحله تقسیم کرده‌اند


مرحله اول: شهوت 

است که در هر دو جنس زن و مرد به دلیل وجود هورمون‌های جنسی استروژن و پروژسترون پدید می‌آید که دوره کوتاهی دارد.


مرحله دوم: مجذوبیت و دل‌باختن 

از این مرحله است که واقعا عشق پا می‌گیرد. در این مرحله فرد دیگر نمی‌تواند به چیزی جز معشوقش فکر کند. این مرحله از علاقمند شدن باعث فعال شدن واکنش‌های استرس‌زا و افزایش سطح آدرنالین و کورتیزول در خون می‌شود. این فرآیند تاثیر فریبنده‌ای در فرد ایجاد می‌کند. وقتی او را برای اولین بار می‌بینید بدن‌تان عرق می‌کند، قلب‌تان سریع‌تر می‌تپد و دهان‌تان خشک می‌شود.



مرحله سوم: دل‌بستن 

دل بستن

 که تعهد طولانی‌مدت را به همراه دارد. فکر کنید اگر مرحله اول یعنی شهوت و مرحله دوم یعنی مجذوبیت طولانی بنابراین، هر فردی که عاشق می‌شد نابودیش هم حتمی بود. ولی وقتی فرد وارد این مرحله می‌شود احساساتش کنترل‌ شده‌‌تر می‌شود. این احساسی است که زوج‌ها را به هم متعهد می‌کند و هورمون‌هایی که در این مرحله به وسیله سیستم عصبی آزاد می‌شوند، هورمون‌هایی هستند که باعث می‌شود دو نفر به هم وفادار بمانند.



چرا با وجود این هورمون‌ها چطور همسران عشق را فراموش می‌کنند؟

برای ترشح مداوم این هورمون‌ها به‌ خصوص اکسی‌توسین لازم است زوجین دینامیک و فعال باقی بمانند چون به مرور زمان میزان دوپامین در بدن کاهش می‌یابد و از میزان اشتیاق کاسته می‌شود. برای افزایش آن لازم و ضروری است که زن و مرد خلاق باشند و مدام در مورد خاطرات یا آرزوهایشان صحبت کنند. هر جرقه‌ای می‌تواند سبب ترشح اکسی‌توسین شود؛ اگرجرقه‌ای نباشد طبیعی است که به مرور آتش خاموش می‌شود.برای تداوم زندگی، ایجاد خلاقیت و تازگی برعهده هر دو جنس زن و مرد است در غیر این صورت عشق به راحتی از بین می‌رود و کاری از دست هورمون‌ها برنمی‌آید.


در ادامه 11 دلیل که چرا عاشق می شویم را بررسی می‌کنیم:

 

1. شباهت: این مورد شامل شباهت اعتقادات مردم و به میزان کم‌تر، شباهت ویژگی‌های شخصیتی و شیوه‌های فکر کردن می‌شود.

2. قرابت (نزدیکی): این مورد شامل آشنایی با شخص دیگر می‌شود، که می‌تواند با صرف وقت دو نفر با هم، زندگی در کنار یکدیگر، فکر کردن به آن دیگری، یا پیش‌بینی تعامل با دیگری ایجاد شود.

3. ویژگی‌های مطلوب: این ویژگیِ جاذبه‌ی عمومی، به طور خاص بر ظاهر فیزیکی که مطلوب دیده می‌شوند و تا حد کم‌تری، بر صفات شخصیتی مطلوب متمرکز است.

4. دلبستگی متقابل: هنگامی که فرد دیگری جذب شما می‌شود یا شما را دوست دارد؛ این می‌تواند دلبستگی شما را نسبت به آن فرد افزایش دهد.
دو عامل دیگر که می‌توانند به توضیح دلایل عاشق شدن آدم‌ها کمک کنند، شامل انتخاب جفت می‌شود 

5. تاثیرات اجتماعی: اگر ارتباط بین دو فرد مطابق نرم‌های اجتماعی باشد و در شبکه‌ی روابط اجتماعی فرد نیز پذیرفته شده باشد می‌تواند در عاشق شدن فرد موثر باشد. از سوی دیگر ارتباطی که مطابق نرم‌های کلی اجتماعی نیست یا در شبکه‌ی روابط اجتماعی فرد پذیرفته نیست می‌تواند مانع ازعاشق شدن فرد شود.

6. برآورده کردن نیازها: اگر یک فرد بتواند ملزومات همراهی، عشق، رابطه‌ی جنسی یا ازدواج کردن را برآورده کند، شانس بیش‌تری وجود دارد که فرد دیگری عاشق او شود.


پنج عامل دیگر وجود دارند که به نظر می‌رسد برای پرشور و حرارت بودن عشق (در مقابل این‌که رابطه فقط یک نوع علاقه‌ی دوستانه باشد) لازم باشد 

7. تحریک / غیرمعمول بودن: بودن در یک محیط غیر معمول یا تحریک‌کننده می‌تواند بین دو طرف شور و حرارت ایجاد کند، حتی اگر محیط خطرناک یا اسرارآمیزباشد.

8. ویژگی‌های خاص: وجود یک سری ویژگی‌های خاص در طرف مقابل ممکن است جاذبه‌ی قدرتمندی ایجاد کند (به عنوان مثال، بخش‌هایی از بدن او یا ویژگی‌های صورت‌اش).

9. آمادگی: هرچه بیش‌تر بخواهید در یک رابطه باشید، عزت نفس‌تان پایین‌تر خواهد بود و احتمال عاشق شدن در شما بالاتر خواهد بود.

10. تنها بودن با هم: صرف زمان با شخص دیگری در شرایطی که کسی پیش‌تان نباشد، نیز می‌تواند به توسعه‌ی شور و اشتیاق کمک کند.

11. رمز و راز: اگر کمی رمز و راز حول شخص دیگر باشد و اطمینانی نداشته باشید از این‌که او چه‌طور فکر می‌کند و چه احساسی دارد، فکر کردن به این‌که او چه زمانی ارتباط با شما را آغاز خواهد کرد می‌تواند در ایجاد شور و شوق تاثیرگذار باشد.


 

دلایل عاشقی


محققان دریافتند عاملی که بیش از سایر عوامل به دنبال تجربه‌های عاشق شدن ذکر شد، وجود ویژگی‌های خاصی در فرد مورد علاقه‌ی آنها بود، و همچنین احساساتی که دو طرف به طور متقابل تجربه کرده بودند. توصیفاتی که فاکتورهای ایجادکننده‌ی شور و اشتیاق را ذکر کرده بودند، (به عنوان مثال، آمادگی، انگیختگی / غیرمعمول بودن) بسامد متوسطی داشت. توصیفاتی که در آنها شبیه بودن شخص مورد علاقه‌ی شرکت‌کننده‌ها به خودشان، در مطالعه ذکر شده‌ بود، بسامدی کم تا متوسط داشت.

محققان این‌گونه استدلال می‌کنند که مدل خودگسترش نقش هر کدام از این فاکتورها را پیش‌بینی می‌کند. در مدل خودگسترش، بیش‌ترین احتمالعاشق شدن ما زمانی است که شخص مقابل را به عنوان راهی برای تن در دادن سریع به خودگسترش درک می‌کنیم. ورود به یک رابطه‌ی متعهدانه مستلزم این است که برخی از استقلال‌های شخصی خود را با وارد کردن طرف مقابل به زندگی‌مان، ترک کنیم. اگر آن شخص دارای ویژگی‌های مطلوبی باشد، حضور او در زندگی ما می‌تواند برای ما به عنوان راهی جهت گسترش خویشتن دیه شود نه به عنوان دلیلی برای از دست دادن آزادی 

کارهای انجام‌ شده در علوم اعصاب این یافته‌های روانشناسی را برای پاسخ به این سوال که 11 دلیل که چرا عاشق می شویم پشتیبانی می‌کند. سطوح پایین هورمون سیری، سروتونین، یکی از مشخصه‌های مواد شیمیایی عصبی افرادی است که گرفتار عشق شده‌اند (زکی، 2007). در این رابطه، جزء وسواسی عشق جدید آن را شبیه به اختلال وسواس فکری عملی می‌کند.

بنابراین عجیب نیست که چند مورد از عوامل ایجاد کننده‌ی شور و اشتیاق، از جمله انگیختگی / غیرمعمول بودن، آمادگی، و رمز و راز، هم با میل بهعاشق شدن و افزایش نگرانی و اضطراب مرتبط هستند. سطح آدرنالین در خون و دیگر مواد شیمیایی استرس‌ به دنبال ایجاد اضطراب افزایش می‌یابند.

احساس افزایش سطح آدرنالین گاهی اوقات با احساس عاشق شخص دیگری شدن اشتباه گرفته می‌شود. که بیش‌تر مردان عاشق یک زن مصاحبه‌گر جذاب می‌شوند، زمانی که او از آنها در موقعیت‌های اضطراب‌زا سوال می‌پرسد (یک پل معلق ترس‌آور) در مقایسه با زمانی که در موقعیت‌های آرام سوال می‌پرسد (پلی که هیچ ترسی ایجاد نمی‌کند). بنابراین، حتی در غیاب بسیاری از پیش‌بینی‌های دیگر در مورد شروع یک عشق رمانتیک، ملاقات با کسی در یک وضعیت اضطراب‌زا می‌تواند باعث شود که عاشق آن فرد شویم.

یکی دیگر از ویژگی‌های جالب عشق این است که احساس نزدیکی به معشوق جدید، سطوح بالاتری از ماده شیمیایی پاداش و انگیزه‌، دوپامین، ایجاد می‌کند، در حالی که فاصله گرفتن از او می‌تواند به ولع زیاد منجر شود. آرون و همکاران (2005) برای مطالعه افرادی که بین 1 تا 17 ماه به شدت عاشق بوده‌اند، از اف‌آم‌آر‌آی (تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی) استفاده کردند.

سوژ‌ه‌ها یک عکس از شخص مورد علاقه‌شان مشاهده کردند و سپس، بعد از انجام کاری جهت پرت کردن حواس‌شان، عکسی از یک فرد آشنا مشاهده کردند. محققان متوجه فعالیت زیاد مغز شدند در منطقه‌ی تگمنتوم شکمی راست و قسمت خلفی طرف راست بدن و هسته دم‌دار میانی (نواحی غنی از دوپامین که مرتبط با پاداش و انگیزه هستند) در واکنش به عکس فردی که سوژه‌ی مورد مطالعه، عاشق‌اش شده‌ بود. بنابراین، هنگامی که شما عاشق شده‌اید، تصور حضور فرد مورد علاقه‌تان یا حضور واقعی او باعث ایجاد انگیزه می‌شود.

هنگامی که یک شخص به فرد مورد علاقه‌اش فکر می‌کند و خودش رابطه تنگاتنگی را با او شکل می‌دهد، ویژگی‌های مطلوب فرد محبوب یک واکنش پاداش‌گونه را ایجاد می‌کند. این امر می‌تواند ما را وادار کند که هر کاری بکنیم تا با شریک زندگی احتمالی‌مان باشیم و شدیدترین احساس پاداش را تجربه کنیم.
مدل خود گسترش همچنین پیش‌بینی می‌کند که فاکتورهای شباهت و قرابت باید یک اثر متناقض در مراحل اولیه عاشق شدن داشته باشند، اما باید تأثیر قابل‌توجهی بیش‌تری در طول مدت زمان عاشق بودن بگذارند. به این دلیل که آشنایی و شباهت باعث می‌شود که احتمال گسترش شما توسط آن فرد کم‌تر باشد، زمانی که او را وارد زندگی خودتان می‌کنید.

این پیش‌بینی‌ها مطابق با یافته‌های علوم اعصاب است. سطوح پایین سروتونین به احتمال زیاد توسط شباهت و آشنایی خنثی می‌شود، و این می‌تواند مانع از عاشق شدن آدم‌ها شود با این حال در مراحل بعد از یک رابطه‌ی عشقی، همین عوامل ممکن است با سطوح بالاتر مواد شیمیایی دلبستگی و پیوند یعنی اکسی‌توسین و وازوپرسین، که ثابت شده‌است در طول یک رابطه‌ی عشقی که دلبستگی عاشقانه و جفت‌پیوندی را پرورش می‌دهد، مرتبط باشند 

 

دانلود PDF مقاله :چرا عاشق می شویم

مطالب مرتبط

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/Pistachios-and-health

دارد. بیایید به خواص پسته تازه برای سلامتی نگاهی بیندازیم.

20 فایده  پسته برای سلامتی بدن

 

زمانی که به ابرغذاها فکر می‌کنید، نام برخی از خوراکی‌ها بارها و بارها به ذهن شما خطور می‌کنند. از میان این خوراکی‌ها می‌توان به کلم کالی، بلوبری و سیر اشاره کرد. چیزی که ممکن است خیلی درباره‌اش نشنیده باشید، همین پسته ریزه میزه است. اما اشتباه نکنید! پسته از لحاظ کارهایی که می‌تواند برای بدن انجام دهد بسیار تاثیرگذار بوده و با بقیه ابرغذاها که خیلی برای‌شان تبلیغ می‌شود، رقابت می‌کند. در این مقاله ما از خواص پسته تازه برای تان می گوییم و 20 مهمترین فواید پسته خام برای سلامتی را معرفی میکنیم. با ما همراه باشید.

پسته دقیقا چیست؟ پسته یک مغز نیست بلکه یک میوه است. این اولین مسئله عجیب این مطلب است! پوسته بیرونی سفت پسته، آن را شبیه به مغزها می‌کند و آن چیزی که می‌خورید دانه زرد رنگ داخلی آن است!

این دانه، همان جایی است که تمام خواص و فواید را دارد. بیایید به خواص پسته تازه برای سلامتی نگاهی بیندازیم.


1. پسته کمک به سلامت قلب


در درجه اول، پسته تازه در بهبود سطح کلسترول بدن موثر است. به این معنا که نه تنها می‌تواند کلسترول خوب (HDL) را بالا ببرد بلکه می‌تواند کلسترول بد (LDL) را نیز کاهش دهد.

فواید پسته

 

این خاصیت بسیار مهم است زیرا اجازه می‌دهد خون به راحتی در بدن گردش کند و چربی، راه آن را مسدود نکند. پسته تازه می‌تواند عصب‌های موجود در قلب را تقویت کرده و در نتیجه به عملکرد صحیح قلب کمک کند.

از این مهم‌تر، پسته تازه حاوی مقادیر زیادی آنتی اکسیدان است که می‌تواند در برابر آسیب به ویژه آسیب‌های ناشی از رادیکال‌های آزاد، از قلب محافظت کند.



خواص پسته تازه 2: ضد التهاب


پسته تازه خاصیت ضد التهابی دارد که این خاصیت به دلیل مقادیر بالای ویتامین A، ویتامین E و آنتی اکسیدان موجود در آن است. این خاصیت بسیار اهمیت دارد زیرا می‌تواند سلامت عمومی شما را بهبود بخشد.

التهاب، دلیل درد ناشی از آرتریت و دیگر مشکلات است و می‌تواند بسیاری مشکلات دیگر – حتی در افراد سالم – را نیز ایجاد کند.

برای مثال، آیا می‌دانستید سیتوکین‌های عامل التهاب می‌توانند مغز را تحت تاثیر قرار داده و به بروز مه مغزی، کسالت و حتی افسردگی منجر شوند؟


3. پسته با پوسته‌های قوی


آن چیزی که قبلا گفتیم را به یاد می‌آورید؟ در حالی که پسته به طور کلی مغز محسوب می‌شود، اما مشترکات زیادی با میوه دارد و آن چیزی که ما  پوسته آن می‌دانیم، در واقع خود میوه است. بنابراین جای هیچ تعجبی نیست اگر بفهمیم که ارزش تغذیه‌ای زیادی در پوسته نیز – درست مانند مغز – وجود دارد.


مقادیر زیادی آنتی اکسیدان و مواد مغذی در پوسته پسته تازه وجود دارد که می‌تواند متابولیسم سلولی را افزایش دهد.


خواص پسته تازه 4: خاصیت ضد پیری


پسته تازه سرشار از آنتی اکسیدان است و به همین دلیل می‌تواند به جلوگیری از برخی علائم پیری کمک کند. آنتی اکسیدان‌ها موادی هستند که با فعالیت مولکول‌های رادیکال‌های آزاد که در بدن حرکت کرده و در صورت تماس با دیواره سلولی باعث آسیب آن می‌شوند، مبارزه می‌کنند.

 

خواص ضد پیری پسته

اگرچه این آسیب آن‌قدر کوچک است که تاثیر آن قابل مشاهده نیست اما در نقطه مورد نظر جمع شده و قابل مشاهده می‌شود.

به همین دلیل، مصرف پسته تازه و دیگر منابع آنتی اکسیدانی می‌تواند راه خوبی برای کاهش علائم پیری باشد.


5. خاصیت ضد سرطانی پسته


با این‌که بر خواص آنتی اکسیدانی پسته تازه تمرکز کرده‌ایم اما بیایید به تاثیری که می‌تواند بر سرطان بگذارد نیز نگاهی بیندازیم. می‌دانید که سرطان به دلیل تاثیر جهش سلولی بر هسته سلول – به ویژه DNA – به وجود می‌آید.

جهش‌های سلولی توسط حمله رادیکال‌های آزاد که می‌توانند به دیواره سلول‌ها آسیب رسانده و عمیقا به هسته سلول نفوذ می‌یابند تا به DNA آسیب برسانند، به وجود می‌آیند. هر زمان که این جهش در زمان تقسیم سلولی میتوز تکرار ‌شود، این آسیب نیز تکثیر می‌یابد.


بنابراین، گنجاندن پسته تازه در رژیم غذایی می‌تواند راه خوبی برای جلوگیری از پیشرفت سرطان باشد.


خواص پسته تازه 6: خاصیت مرطوب کنندگی


پسته تازه به داشتن خاصیت مرطوب کنندگی شناخته شده است و چربی‌های اشباع طبیعی موجود در آن، در طول زمان می‌توانند به نرم شدن پوست کمک کنند. به علاوه،  استفاده موضعی از چربی‌های اشباع موجود در پسته تازه به مرطوب شدن پوست کمک می‌کند.

به همین دلیل است که معمولا از پسته به عنوان روغن پایه برای نرم کننده‌های ماساژ و رایحه درمانی استفاده می‌شود.


7. تقویت قوای جنسی با پسته


تقویت کننده قوای جنسی، هر خوراکی یا ماده‌ای است که میل جنسی را افزایش می‌دهد. این همان چیزی است که مطالعه انجام شده توسط الدمیر و همکاران – در مورد پسته تازه –اثبات کرده است: پسته می‌تواند توانایی جنسی مردان را بالا افزایش دهد.

در این مطالعه، افراد شرکت کننده، به مدت سه هفته، هر روز 100 گرم پسته تازه مصرف کردند که بهبود 50 درصدی نعوظ در این افراد مشاهده شد. این کار با استفاده از اسکن‌های فراصوتی تایید شد.

چرا پسته تازه چنین تاثیری می‌گذارد؟ گفتنش سخت است. به هر حال، ممکن است به چربی و منیزیم موجود در پسته مربوط باشد که هر دوی آن‌ها در افزایش تستوسترون نقش دارند.



خواص پسته تازه 8: فیبر رژیمی


پسته تازه منبعی سرشار از فیبر رژیمی است و یک وعده آن – حدوود 30 گرم پسته –3 گرم فیبر دارد. این مقدار فیبر برای بهبود عملکرد دستگاه گوارش و همچنین بهبود فشار خون کافی است.

بسیاری از ما فیبر کافی را  از رژیم غذایی خود دریافت نمی‌کنیم بنابراین گنجاندن پسته در رژیم غذایی، ایده خوبی است.


9. پسته کمک به جذب آهن


پسته تازه مقدار زیادی مس دارد که جذب آهن از مواد غذایی را افزایش می‌دهد. این مسئله برای زنان که با کاهش ماهانه آهن روبه رو هستند، اهمیت ویژه‌ای دارد. این خاصت برای هر کسی که به کم‌خونی مبتلاست، مفید است.

آهن، خواص بسیاری دارد از جمله این‌که باعث گردش خون طبیعی و سالم شده و اکسیژن و مواد مغذی بیشتری را به مغز می‌رساند.

زمانی که می‌خواهید مواد مغذی بیشتری دریافت کنید فقط به این مسئله فکر نکنید که چه‌ مقدار از این ماده را می‌توانید به طور مستقیم مصرف کنید بلکه به این فکر کنید که بدن شما قادر به استفاده چه‌ مقدار از این ماده است : این ماده چگونه جذب می‌شود.


10. پسته برای افزایش سلامت چشم


پسته تازه حاوی لوتئین است که ماده‌ای مهم در افزایش سلامت چشم‌ها – به ویژه در سنین پیری – محسوب می‌شود.

لوتئین ماده‌ای مغذی است که می‌تواند از بروز تباهی لکه زرد جلوگیری کرده و فرآیند آن را کند کند و به نظر می‌رسد این کار را با فراهم کردن رنگدانه بیشتر برای چشم و از طریق برگرداندن نور آفتاب و جلوگیری از آسیب شبکیه انجام می‌دهد.

 

پسته وسلامت چشم

به همین دلیل است که مصرف مکمل لوتئین را به افراد مسن که مشکل تحلیل بینایی دارند، توصیه می‌کنند. می‌توانید لوتئین مورد نیاز خود را از پسته تازه دریافت کرده و از همان ابتدا جلوی بروز این مشکلات را بگیرید.


11. کمک به رشد و عملکرد مغز با پسته


مسئله جالب‌تر این است که لوتئین به افزایش عملکرد مغز نیز کمک می‌کند. مطالعات انجام شده دریافتند که کودکانی که در دوران رشد خود لوتئین بیشتری دریافت کردند، سریع‌تر به دوره‌های مهم فرآیند رشد می‌رسند. به عبارت دیگر، اشیاء را سریع‌تر با نگاه دنبال می‌کنند، در هنگام صحبت کردن تماس چشمی برقرار می‌کنند و در امتحان‌های مدرسه عملکرد بهتری دارند.

بزرگسالان نیز با دریافت لوتئین بیشتر، عملکرد ذهنی بهتری خواهند داشت.
لوتئین، تمرکز، توجه، حافظه و دیگر معیارهای هوش را بهبود می‌بخشد.
این مسئله کاملا اثبات نشده است اما با در نظر گرفتن چشم‌ها به عنوان تنها بخش خارجی مغز، معقول به نظر می‌رسد!
لوتئین در بهبود انعطاف‌پذیری مغز – توانایی مغز در پذیرش و تغییر شکل در برابر یادگیری – نقش دارد.
انعطاف‌پذیری مغز با افزایش مصرف منیزیم بهبود می‌یابد. حدس بزنید چه چیز دیگری در پسته تازه وجود دارد؟ بله حدستان درست است، منیزیم!


خواص پسته تازه 12؛ افزایش سطح انرژی


یکی دیگر از خواص پسته تازه، توانایی آن در افزایش سطح انرژی است. این نتیجه یکی از یافته‌های مطالعات انجام شده بر موش‌ها بود که به آن‌ها لوتئین داده شد و آن‌ها را با یک چرخ در قفس گذاشتند. موش‌هایی که لوتئین بیشتر دریافت کردند، مسیرهای طولانی‌تری را – بدون محرک برای انجام این کار –روی چرخ دویدند.

این موش‌ها با سرعت بیشتری چربی سوزاندند و در نتیجه کاهش وزن داشتند. این باعث شد که برخی از نویسندگان، لوتئین را «ماده مغذی مربی شخصی» بنامند.

چیزی که در این‌جا به چشم می‌آید این است که پسته می‌تواند عملکرد میتوکندری را افزایش  دهد. میتوکندری، عناصر کوچکی هستند که درون سلول‌ها شناورند و بدن از آن‌ها برای تولید انرژی از گلوکز استفاده می‌کند. میتوکندری نقش مهمی را در بدن ایفا کرده و کمک می‌کند وزن بیشتری از دست بدهید و صبح‌ها انرژی بیشتری داشته باشید.


13. مبارزه با دیابت


به نظر می‌رسد که پسته تازه برای کنترل علائم دیابت مفید است. افراد مبتلا به دیابت معمولا قند را از پیوندهای پروتئینی نامناسب دریافت می‌کنند که آن را غیر قابل استفاده می‌کند.

این فرآیند را گلیکاسیون می‌نامند. بسیاری از مواد مغذی موجود در پسته تازه به مهار این فرآیند و در نتیجه کنترل علائم دیابت کمک می‌کنند.
ترکیب  این خاصیت با دیگر مکانیزم‌های افزایش انرژی ، پسته را به بهترین گزینه برای افرادی که به دنبال کاهش وزن و انرژی زیاد هستند تبدیل می‌کند.


خواص پسته تازه 14: کالری پایین


پسته یکی از مفیدترین خوراکی‌ها برای افرادی که قصد کاهش وزن دارند محسوب می‌شود. زیرا اندازه آن کوچک است و میان‌وعده خوبی – بدون افزایش وزن – برای طول روز به شمار می‌آید.
اگر زیاده‌روی کرده و پسته زیادی بخورید، بازهم می‌بینید که کالری پایین و مواد مغذی بالا دارد.
از 100 گرم پسته تازه، 562 کالری دریافت می‌کنید که اکثر ما این مقدار را در یک وعده نمی‌خوریم!


15. پشتیبانی از سیستم عصبی


مثال دیگری در مورد توانایی پسته تازه در افزایش انرژی می‌خواهید؟ خوب به سیستم عصبی نگاه کنید. پسته تازه به دلیل داشتن ویتامین B6 برای سیستم عصبی بسیار مفید است. آمین‌ها موادی هستند که سیستم عصبی به عنوان ملوکول‌های پیام‌رسان خود استفاده می‌کند و این آمین‌ها برای ساخته شدن، به ویتامین B6 احتیاج دارند.

این ویتامین برای ساخت غلاف میلین در اطراف فیبرهای عصبی به کار می‌رود و این مسئله به افزایش ارتباط میان این عصب‌ها کمک می‌کند.
پسته از این طریق نیز می‌تواند به افزایش توان ورزشکار و همچنین تقویت قلب کمک کند.


خواص پسته تازه 16: پروتئین


پسته، منبعی عالی از پروتئین است. اگر 100 گرم پسته مصرف کنید، 20 گرم پروتئین دریافت می‌کنید که مقدار زیادی است.

پروتئین به دلایل زیادی، ماده مهمی برای  رژیم غذایی ما محسوب می‌شود. پروتئین چیزی است که بدن، اسیدهای آمینه مورد نیاز خود را از آن دریافت می‌کند که این اسیدهای آمینه به بافت عضله، بافت همبند و غیره تبدیل می‌شوند.

 

پروتین پسته

از این مهم‌تر، پروتئین منبع خوبی از انرژی است که کالری پایینی دارد (4 کالری در هر گرم، در برابر 9 کالری در هر گرم چربی) و به مقداری انرژی برای گوارش و ایجاد اثر گرمازایی نیاز دارد.
به همین دلیل، پسته یک میان‌وعده خوب برای افرادی که قصد کاهش وزن دارند محسوب می‌شود. پسته به دلیل داشتن پروتئین، فرد را سیر نگه می‌دارد.


17. کمک به حافظه


دیدیم که پسته به فرآیند یادگیری در مغز کمک می‌کند و به دلیل داشتن منیزیم و لوتئین، انعطاف‌پذیری مغز را افزایش می‌دهد.

اما پسته از طریق دیگری نیز یادگیری را بهبود می‌بخشد و آن داشتن ویتامین B6 است. دیدیم که ویتامین B6 برای تولید غلاف میلین به کار رفته و از سیستم عصبی پشتیبانی می‌کند.
این ویتامین برای مغز نیز مفید است که در آن‌جا میلین برای تقویت پیوندهای قدیمی به کار رفته و در به یاد آوردن سریع خاطرات به ما کمک می‌کند.



خواص پسته تازه 18: بهبود خواب


یکی دیگر از خواص منیزیم این است که به بهبود خواب کمک می‌کند.

زیرا منیزیم می‌تواند باعث آرامش عضلات شده و با عمل به عنوان بازدارنده پیام رسان عصبی، نقش مسکن را در مغز ایفا می‌کند.

به همین دلیل است که بسیاری از ما از نوشیدن یک لیوان شیر گرم قبل از خواب لذت می‌بریم.


19. کمک به سلامت استخوان‌ها با پسته


منیزیم موجود در پسته تازه، آن را برای جذب کلسیم مفید می‌کند. پسته تازه دارای کلسیم است ( 10٪ ارزش روزانه از 100 گرم) و منبع خوبی از پروتئین نیز به شمار می‌آید.

همه این‌ها باعث می‌شوند پسته تازه به تقویت استخوان‌ها، جلوگیری از شکستگی و دیگر جراحات کمک کند.


20. بهبودی پس از ورزش با پسته


پسته تازه به دلایل زیادی، یک خوراکی عالی برای بعد از تمرینات ورزشی محسوب می‌شود. مثلا ویتامین B6 و آهن موجود در آن به جریان خون سالم – برای سوخت رسانی به عضلات و ترمیم آن‌ها – کمک می‌کند و بدن نیز می‌تواند از پروتئین برای بازیابی رشته‌های عضلانی استفاده کند.

 

دانلود PDF‌مقاله :20 فایده پسته برای سلامتی بدن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/13-Differences-Between-the-Rich-and-the-Poor

آنها شده است. در ادامه‌ی این مقاله، به 13 تفاوت مهم ثروتمندان و فقرا اشاره می‌کنیم.

13 تفاوت بین ثروتمندان و فقرا

 

 به نظر شما ثروتمندان و فقرا چه تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند؟ هرگاه خود را سرزنش یا از شرایط شکایت می‌کنید، درواقع نتیجه‌ی شرایط مالی خود را می‌بینید. شما می‌توانید فقیر یا ثروتمند باشید، اما نمی‌توانید هردوی آنها باشید. ثروتمندان عاداتی دارند که موجب موفقیت آنها شده است. در ادامه‌ی این مقاله، به 13 تفاوت مهم ثروتمندان و فقرا اشاره می‌کنیم.


1. ثروتمندان با پول بازی می‌کنند تا برنده شوند، فقرا با پول بازی می‌کنند تا آن را از دست ندهند


هدف ثروتمندان این است که دارایی زیادی داشته باشند. بسیاری از ثروتمندان، از دارایی‌هایشان برای کمک به دیگران نیز استفاده می‌کنند. یکی ازاصول کسب موفقیت که به مردم آموزش داده می‌شود این است: «اگر ستاره‌ها را هدف بگیرید، دست‌کم می‌توانید ماه را بزنید.» فقرا حتی تلاش نمی‌کنند سقف خانه‌شان را هدف بگیرند و تعجب می‌کنند که چرا نمی‌توانند موفق باشند.

 


2. ثروتمندان خود را متعهد کرده‌اند که ثروتمند شوند، فقرا می‌خواهند که ثروتمند شوند

دلیل اصلی اینکه بیشتر افراد نمی‌توانند به چیزی که می‌خواهند دست پیدا کنند، این است که نمی‌دانند دقیقا چه چیزی می‌خواهند. ثروتمندان به روشنی می‌دانند که می‌خواهند ثروتمند باشند و تردیدی در این خواسته‌شان راه نمی‌دهند. آنها کاملا خودشان را متعهد کرده‌اند ثروت زیادی به‌دست آورند. تا زمانی که کارهایشان قانونی و اخلاقی باشد، هرکاری می‌کنند تا دارایی زیادی به دست آورند. ثروتمندان پیام‌های مغشوش به جهان ارسال نمی‌کنند اما فقرا این کار را انجام می‌دهند.

 

موارد زیر، سطوح مختلفِ «خواستن» هستند:

من می‌خواهم ثروتمند شوم.
من 
ثروتمند شدن را انتخاب می‌کنم.
من متعهد می‌شوم که ثروتمند شوم.


معنای واژه‌ی متعهد شدن این است که «خود را بی‌قید و شرط وقف کنیم». درنتیجه نباید هیچ تردیدی داشته باشید. باید از همه‌ی چیزهایی که در اختیار دارید استفاده کنید تا ثروتمند شوید. باید هر کاری که لازم است، انجام بدهید. این روشی است که جنگجوها استفاده می‌کنند. هیچ عذر، اگر، اما و شایدی قابل قبول نیست و شکست پذیرفته نمی‌شود. شیوه‌ی جنگجوها بسیار ساده است: «یا ثروتمند خواهم شد یا در حال تلاش برای ثروتمند شدن خواهم مُرد.»

باتوجه به چیزی که من به تجربه دریافته‌ام، ثروتمند شدن نیازمند تمرکز، شجاعت، دانش، تخصص، به‌کار بستن همه‌ی تلاش‌ها، رها نکردن کار و البته یک ذهنیت غنی است. آیا حاضرید روزی 16 ساعت کار کنید؟ ثروتمندان حاضرند. آیا حاضرید هفت روز هفته را کار کنید و گاهی وقت‌ها بیشترِ آخر هفته‌ها را نیز سرکار باشید؟‌

ثروتمندان حاضرند. آیا حاضرید مدتی خانواده‌ و دوستان‌تان را نبینید و سرگرمی‌ها و عادات‌تان را کنار بگذارید؟ ثروتمندان حاضرند. آیا حاضرید تمام وقت، انرژی و سرمایه‌ی اولیه‌تان را بدون هیچ‌گونه تضمینی برای بازگشت به‌کار بگیرید؟ ثروتمندان حاضرند.

بسیار ساده است، باتوجه به ارزشی که در بازار ایجاد کرده‌اید، سهم شما به‌طور مستقیم پرداخت می‌شود.


می‌خواهید چگونه زندگی کنید؟ می‌خواهید چگونه بازی کنید؟

می‌خواهید در لیگ‌های بزرگ بازی کنید یا در لیگ‌های کوچک؟ در تیم‌های اصلی یا تیم‌های فرعی؟‌ می‌خواهید در بازی‌های بزرگ شرکت کنید یا بازی‌های بی‌اهمیت؟

این تصمیمی است که شما باید بگیرید.

 

زندگی شما فقط به خودتان مربوط نمی‌شود بلکه شامل همکاری با دیگران نیز می‌شود. زندگی شما عبارت است از انجام درست مأموریت‌تان و دلیلی که برای آن پا به هستی گذاشته‌اید. شما به این جهان آمده‌اید تا ارزش خود را به آن اضافه کنید.

 

بیشتر افراد آنچنان مشغول به خود هستند که همه چیز در اطراف‌شان در حال چرخیدن است. اما اگر واقعا می‌خواهید ثروتمند شوید همه چیز فقط به شما مربوط نمی‌شود. لازمه‌ی ثروتمند شدن این است که به زندگی دیگران نیز ارزش اضافه کنید. به این ترتیب بخشی از زندگی شما شامل این می‌‌شود که داشته‌هایتان را با دیگران به اشتراک بگذارید. معنای این حرف این است که می‌خواهید بازی‌های بزرگی انجام بدهید.

 

نتیجه‌ی فرعی این کار این است که هرچه از نظر ذهنی، احساسی، روحی و مالی ثروتمند‌تر شوید، افراد بیشتری به شما کمک می‌کنند.


 

3. ثروتمندان فرصت‌ها را می‌بینند، فقرا موانع را؛ ثروتمندان رشد بالقوه را می‌بینند

 

فقرا شکست‌های بالقوه را؛ ثروتمندان بر روی پاداش‌ها تمرکز می‌کنند، فقرا بر روی خطرها ثروتمندان مسئولیت اتفاقاتی را که در زندگی‌شان می‌افتد، برعهده می‌گیرند و با این ذهنیت عمل می‌کنند: «این به‌خوبی کار خواهد چون وادارش می‌کنم درست کار کند.» یک کار هرقدر هم که به طول بینجامد،ثروتمندان خود را متعهد به انجام آن می‌دانند. آنها درنهایت می‌گویند: «اگر تو این کار را انجام ندهی، پس چه کسی می‌تواند انجامش بدهد؟»


 


4. ثروتمندان روی خواسته‌هایشان تمرکز می‌کنند اما فقرا بر روی چیزی که نمی‌خواهند، متمرکز می‌شوند

آیا می‌دانید که هیچ مسیر مستقیمی در این دنیا وجود ندارد؟‌ زندگی بر روی خطوط مستقیم و بی‌عیب حرکت نمی‌کند. حرکت آن بیشتر شبیه یک رودخانه‌ی پُرپیچ و خم است. در بیشتر موارد تنها می‌توانید انحنای پیشِ رو را ببینید و تا زمانی که به پیچ بعدی نرسید، نمی‌توانید ادامه‌ی مسیر را مشاهده کنید.

هرگاه افرادی را دیدید که به آنچه شما آرزو دارید، رسیده‌اند، برای‌شان دعا کنید. اگر فردی را می‌بینید که خانه‌ی زیبایی دارد، از آن خانه تعریف کنید و به آن فرد تبریک بگویید. اگر ماشین زیبایی می‌بینید، از آن ماشین تعریف کنید و به صاحبش تبریک بگویید. اگر فردی را می‌بینید که خانواده‌ای دوست‌داشتنی دارد، برای آن فرد و خانواده‌اش دعای خیر کنید.

از همین الان از شما می‌خواهم تمرین کنید دیدگاه‌های منفی دیگران را به خاطر بسپارید و هرگز مانند آنها نباشید. انرژی مثبت و منفی، هردو مُسری‌اند. من باور دارم که افکار منفی آفت ذهن هستند. آنها باعث می‌شوند به‌جای اینکه تلاش کنید، شکایت کنید؛ به‌جای اینکه کار مؤثری بکنید، دستپاچه شوید و به‌جای اینکه به انجام کاری ترغیب بشوید، ناامید شوید. به این ترتیب آیا واقعا می‌خواهید به افراد منفی‌گرا نزدیک شوید؟!


5. ثروتمندان تقریبا همیشه به‌دنبال پیشرفت و ارتقا هستند


آنها مشتاق هستند که محصولات‌، خدمات و ایده‌هایشان را با اشتیاق و هیجان ارتقا بدهند. تنفر از توسعه و پیشرفت، یکی از بزرگ‌ترین موانع در برابر موفقیت است. افرادی که با فروش و گسترش دادن ایده‌ها و محصولات‌شان مشکل دارند، معمولا ورشکسته می‌شوند.


6. فقرا هرکاری می‌کنند تا از مشکلات دوری کنند


فقرا هنگامی که با یک چالش مواجه می‌شوند، از آن فرار می‌کنند. رمز موفقیت در فرار کردن از مشکلات نیست، شما باید به‌اندازه‌ای رشد کنید که از مشکلات‌تان بزرگ‌تر شوید. اگر در زندگی‌تان با مشکل بزرگی روبه‌رو هستید، تنها معنی‌اش این است که فرد بزرگی نیستید. اگر می‌خواهید یک تغییر پایدار ایجاد کنید، بر بزرگیِ مشکل‌تان تمرکز نکنید، بلکه روی بزرگیِ خودتان تمرکز کنید.

 


7. ثروتمندان و افراد موفق راه‌ حل‌ محور هستند


ثروتمندان وقت و انرژی‌شان را صرف می‌کنند تا برای چالش‌های پیشِ رو پاسخ‌هایی پیدا و سیستم‌هایی خلق کنند و مطمئن شوند آن مشکل دیگر اتفاق نمی‌افتد. تصور کنید ظرفی برای نگهداری ثروت‌تان دارید. اگر ظرف شما کوچک باشد و پول زیادی داشته باشید، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ ظرف شما سرریز خواهد شد، پول مازاد بیرون می‌ریزد و پول‌تان را از دست خواهید داد. شما نمی‌توانید بیشتر از ظرف‌تان پول داشته باشید. درنتیجه باید ظرف بزرگ‌تری داشته باشید. در این صورت نه‌تنها ثروت بیشتری خواهید داشت، بلکه می‌توانید ثروت دیگران را نیز به خود جذب کنید.


8. ثروتمندان از مشکلات نه فرار می‌کنند و نه شکایت


ثروتمندان جنگجویان مالی هستند. اگر شما در مدیریت مشکلات و غلبه بر موانع استاد باشید، چه چیزی می‌تواند جلوی موفقیت‌تان را بگیرد؟‌ بله درست است، هیچ چیز! اگر چیزی نتواند جلوی شما را بگیرد، مهارنشدنی خواهید بود.


 

9. ثروتمندان سخت کار می‌کنند و باور دارند به‌خاطر تلاشی که می‌کنند و ارزشی که برای دیگران به همراه می‌آورند، پاداش خوبی به‌دست خواهند آورد


فقرا نیز سخت کار می‌کنند اما چون احساس بی‌ارزش بودن می‌کنند، بر این باورند که برای تلاش‌شان شایسته‌ی دریافت پاداش زیادی نیستند.

تلاش کنید واقعا ثروتمند شوید و به افرادی که فرصت‌های چندانی در زندگی‌شان نداشته‌اند، کمک کنید. اگر وسیله‌ای دارید که می‌توان از آن پول زیادی به‌دست آورد، از آن استفاده کنید. دریافت یک حقوق ثابت هیچ اشکالی ندارد، به شرط اینکه متناسب با توانایی و ارزش‌آفرینی شما باشد.


10. ثروتمندان خودشان و ارزش‌هایشان را باور دارند


اما افراد فقیر این‌گونه نیستند و به این دلیل همواره به‌دنبال تضمین هستند. تنها راه برای اینکه متناسب با ارزش واقعی‌تان به شما پول داده شود، این است که براساس نتایج کارتان به شما پول بدهند.

 

ثروتمندان

آیا به‌دنبال یک شغل موفق هستید یا می‌خواهید رابطه‌ی نزدیکی با خانواده‌تان داشته باشید؟ هردو! آیا می‌خواهید بر روی کسب‌وکارتان تمرکز کنید یا تفریح و سرگرمی داشته باشید؟ هردو! آیا می‌خواهید پول داشته باشید یا زندگی‌تان معنادار باشد؟ هردو! آیا می‌خواهید پول زیادی به‌دست بیاورید یا کاری را که عاشقش هستید انجام بدهید؟ هردو! فقرا معمولا یکی از این دو را انتخاب می‌کنند اما ثروتمندان هردو را.

بگذارید صریح حرف بزنم، پول مهم است. گفتن اینکه پول به‌اندازه‌ی چیز‌های دیگر مهم نیست، حرف خنده‌داری است. مثل این است که بگوییم دست‌هایتان مهم‌ترند یا پاهایتان؟! آیا نمی‌شود هردویشان مهم باشند؟‌!


پول آزادی به همراه می‌آورد، آزادی برای خرید چیز‌هایی که می‌خواهید و آزادی برای انجام کارهایی که دوست دارید. پول به شما اجازه می‌دهد از ساده‌ترین چیزها در زندگی لذت ببرید و نیز برای شما این فرصت را فراهم می‌کند که به دیگران کمک کنید تا نیازهای ضروری‌شان را تأمین کنند. مهم‌تر از همه اینکه اگر پول داشته باشید، انرژی‌تان صرف نگرانی بابت بی‌پولی نمی‌شود.



11. فقرا معمولا پول‌شان را به‌خوبی مدیریت نمی‌کنند یا همه‌ی پول‌شان را تحت کنترل ندارند

شما را نمی‌دانم اما در جایی که من در آن درس خواندم مدیریت مالی به‌عنوان یکی از دروس اصلی ارائه نمی‌شد. در عوض، مطالبی درباره‌ی جنگ‌های تاریخی به من آموزش داده شد، چیزی که هرگز در زندگی‌ام از آن استفاده نکرده‌ام! بزرگ‌ترین تفاوت میان موفقیت مالی و شکست مالی در چگونگی مدیریت مالی است. بسیار ساده است، برای اینکه پولدار شوید باید پول‌تان را به‌خوبی مدیریت کنید.

گفتن اینکه «به محض اینکه پول کافی به‌دست بیاورم، مدیریت مالی را آغاز می‌کنم» درست مثل گفتن این است: «به محض اینکه 10 کیلوگرم وزن کم کنم، ورزش و رژیم غذایی را شروع می‌کنم.»

پیش از اینکه پول زیادی به‌دست بیاورید، لازم است مهارت‌ها و عادت‌های مدیریت پول کم را یاد بگیرید. پول بخش بسیار مهمی از زندگی شماست و زمانی که بتوانید امور مالی را تحت کنترل خود بگیرید، در همه‌ی بخش‌های زندگی‌تان پیشرفت خواهید کرد. این نکته را می‌توان به این صورت بیان کرد: «پول‌تان را کنترل کنید در غیر این صورت، پول شما را کنترل می‌کند.» برای کنترل کردن پول، باید آن را مدیریت کنید.


12. ثروتمندان کاری می‌کنند پول برای‌شان کار کند، درحالی‌ که فقرا برای پول کار می‌کنند


ثروتمندان هر دلار را همچون دانه‌ای در نظر می‌گیرند که می‌توانند آن را بکارند و صد دلار برداشت کنند، سپس آن را دوباره بکارند و هزار دلار دیگر به‌دست آورند. فقرا پول‌شان را سرمایه‌گذاری نمی‌کنند و تمام طول زندگی‌شان مشغول کار کردن هستند تا پول به‌دست بیاورند.


13. ثروتمندان علی‌رغم ترس‌شان، دست‌ به‌ کار می‌شوند، اما فقرا اجازه می‌دهند ترس متوقف‌شان کند

باید بدانید که لازم نیست برای رسیدن به موفقیت، از ترس‌ها خلاص شوید. ثروتمندان و افراد موفق نیز ترس‌ها، شک‌ها و نگرانی‌های خودشان را دارند، اما اجازه نمی‌دهند که این احساسات جلویشان را بگیرند. افراد ناموفق ترس‌ها، شک‌ها و نگرانی‌هایی دارند و به‌خاطر آنها از ادامه‌ی مسیر باز می‌مانند.

لازم است تمرین کنید که با وجود ترس، شک، نگرانی، عدم قطعیت و ناراحتی، مسیرتان را ادامه بدهید و حتی هنگامی که حوصله‌ی انجام هیچ کاری ندارید، دست‌ به‌ کار شوید. اگر فقط بخواهید کارهای ساده را انجام بدهید، زندگی سختی خواهید داشت، اما اگر برای انجام کارهای دشوار اشتیاق داشته باشید، زندگی ساده‌ای در انتظارتان خواهد بود.

اینکه در مواجهه با سختی‌ها متوقف شوید یا به راه‌تان ادامه بدهید، کاملا به تصمیم خودتان بستگی دارد. اگر می‌خواهید ثروتمند شوید، کاری را انجام بدهید که ثروتمندان انجام می‌دهند
 

 

دانلود PDF‌مقاله :چگونه مانند ثروتمندان فکر کنیم؟

مطالب مرتبط

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/Sleep-problems-and-problems

برای روز آینده بازیابی و بازسازی گردد.

اختلالات خواب و روش های درمان آن را بشناسید

 

خواب یکی از نیازهای اصلی و ضروری انسان است که فواید روحی و جسمی بسیاری دارد، ازجمله تقویت حافظه، کاهش استرس، افزایش تمرکز، کمک به ثابت نگه داشتن وزن و… . بعضی از مردم به‌محض آنکه سرشان را روی بالش می‌گذارند، خواب‌شان می‌برد، اما به‌خواب رفتن بقیه چندین ساعت طول می‌کشد یا در طول شب چندبار از خواب بیدار می‌شوند. 

داشتن یک خواب شبانه‌ی خوب و کافی یکی از مهم‌ترین کارهایی است که می‌توانید در جهت حفظ سلامتی بدن و همچنین آرامش فکر و ذهن‌تان انجام دهید. خواب کافی زمان و انرژی لازم را در اختیار بدن‌تان قرار می‌دهد تا از اضطراب‌ها و نگرانی‌های روز گذشته جدا شود و برای روز آینده بازیابی و بازسازی گردد.

اما مسئله اینجاست که هنگامی که پای خواب در میان باشد، تنها کمّیت آن نیست که اهمیت دارد، بلکه کیفیت هم مهم است! اینکه در زمان بیداری چه احساسی دارید، به شدت به این بستگی دارد که چگونه می‌خوابید. به طور مشابه، درمان مسائلی مانند خستگی در طول روز و مشکلات خواب، معمولا در برنامه‌ی روزانه و سبک زندگی‌تان نهفته است.

پس اگر شما هم چنین مسائلی را تجربه کرده‌اید، نکات زیر را امتحان کنید و از میان‌شان، آنهایی را پیدا کنید که بیشترین کمک را به بهبود خواب‌تان می‌کنند، باعث ‌می‌شوند که احساس بهره‌وری بیشتری کنید، از نظر ذهنی آماده‌ باشید، هیجانات‌تان را متعادل سازید و در طول روز پرانرژی باشید. پس در این مقاله ببینید چطور می‌توانید خواب راحتی داشته باشید. 

نداشتن خواب کافی یا باکیفیت، می‌تواند عوارض جبران‌ناپذیری روی بدن داشته باشد. شاید شما بتوانید اثرات ظاهری یک یا چند شب بی‌خوابی را با چرت زدن در وسط روز و چند لیوان قهوه ازبین ببرید، اما اگر این مشکل دائمی یا مزمن شود، آنگاه اوضاع واقعا از کنترل‌تان خارج خواهد شد.

 درصد زیادی از مردم با نوعی اختلال خواب دست‌ و پنجه نرم می‌کنند. اگر شما هم جزء این افراد هستید یا کسی را می‌شناسید که مدت‌هاست از بی خوابی و اختلالات خواب شکایت می‌کند، مطلب زیر را ازدست ندهید!


اختلالات خواب چه هستند؟


اختلالات خواب، شرایطی هستند که بر توانایی خوب خوابیدن به‌طور منظم تأثیر می‌گذارند. این اختلالات چه در اثر یک مشکل سلامتی ایجاد شوند، چه به‌خاطر استرس بیش‌ ازحد باشد، روزبه‌روز شایع‌تر می‌شوند.

اکثر افراد گاهی‌ اوقات به‌علت استرس، برنامه‌های فشرده و سایر عوامل بیرونی، مشکلات خواب را تجربه می‌کنند. بااین‌حال هنگامی‌که این مشکلات به‌طور منظم اتفاق می‌افتند و در زندگی روزمره اختلال ایجاد می‌کنند، ممکن است نشان‌دهنده‌ی اختلال خواب باشند.

بسته به نوع اختلال خواب، افراد ممکن است به‌سختی به‌خواب بروند و در طول روز به‌شدت احساس خستگی کنند. کمبود خواب می‌تواند روی انرژی، خلق‌ و خو، تمرکز و سلامت کلی تأثیر منفی بگذارد.

در برخی موارد، اختلالات خواب می‌توانند نشانه‌ای از یک مشکل سلامتی جسمی یا روحی باشند. این‌گونه مشکلات خواب معمولا با درمانِ علت زمینه‌ای برطرف می‌شوند. هنگامی‌که اختلالات خواب در اثر یک بیماری دیگر ایجاد نشده باشند، درمان معمولا شامل ترکیبی از درمان‌های پزشکی و تغییرات سبک زندگی است.

اگر حدس می‌زنید که ممکن است یک نوع اختلال خواب داشته باشید، لازم است فورا برای تشخیص و درمان آن به پزشک مراجعه کنید. اختلالات خوابدرصورتی‌که درمان نشوند، 


عوارض منفی ایجاد می‌کنند که می‌توانند به مشکلات سلامتی بیشتر منجر شوند. آنها می‌توانند بر عملکرد شما در محل کار تأثیر بگذارند، باعث تنش و کشمکش در روابط شوند و در توانایی شما برای انجام فعالیت‌های روزمره اختلال ایجاد کنند.


علائم اختلالات خواب چیست؟


علائم می‌توانند بسته به شدت و نوع اختلال خواب، متفاوت باشند. همچنین اگر اختلالات خواب درنتیجه‌ی یک بیماری دیگر به‌وجود آمده باشند، ممکن است علائم مختلف و متنوعی از خود بروز دهند. بااین‌حال علائم کلی اختلالات خواب عبارت‌اند از:

 

  • اِشکال در به‌خواب رفتن یا در خواب ماندن؛
  • احساس خستگی در طول روز؛
  • نیاز شدید به چرت زدن در طول روز؛
  • تحریک‌پذیری یا اضطراب؛
  • نداشتن تمرکز؛
  • افسردگی.


چه چیزی باعث اختلالات خواب می‌شود؟

شرایط، بیماری‌ها و اختلالات بسیاری وجود دارند که می‌توانند باعث بروز اختلالات خواب شوند. در بسیاری از موارد، اختلالات خواب درنتیجه‌ی یک مشکل سلامتی زمینه‌ای به‌وجود می‌آیند.

 

اختلالات خواب

 

1. آلرژی‌ها و مشکلات تنفسی

آلرژی‌ها، سرماخوردگی ها و عفونت‌های دستگاه تنفسی فوقانی می‌توانند تنفس را در شب دشوار کنند. ناتوانی در تنفس ازطریق بینی نیز می‌تواند باعثمشکلات خواب شود.


2. نوکتوریا

نوکتوریا یا تکرر ادرار شبانه ممکن است باعث شود چندین بار در طول شب از خواب بیدار شوید که همین در خواب‌تان اختلال ایجاد می‌کند. عدم تعادل هورمونی و بیماری‌های دستگاه ادراری می‌توانند در ایجاد این وضعیت نقش داشته باشند. اگر تکرر ادرار شما با خونریزی یا درد همراه است، حتما بلافاصله به پزشک مراجعه کنید.


3. درد مزمن

درد ثابت و دائمی می‌تواند به‌خواب رفتن را دشوار کند. حتی ممکن است پس از به‌خواب رفتن، شما را از خواب بیدار کند. برخی از شایع‌ترین علل درد مزمن عبارت‌اند از:

 

  • آرتروز؛
  • سندروم خستگی مزمن؛
  • فیبرومیالژیا (سندرم درد اسکلتی-عضلانی مزمن)؛
  • بیماری التهابی روده؛
  • سردرد مداوم؛
  • کمردرد مداوم.


در برخی موارد، درد مزمن ممکن است با اختلالات خواب تشدید شود. به‌عنوان مثال پزشکان بر این باورند که پیشرفت فیبرومیالژیا ممکن است بامشکلات خواب مرتبط باشد.

 

4. استرس و اضطراب

استرس و اضطراب، اغلب بر کیفیت خواب تأثیر منفی می‌گذارند. در این شرایط به‌خواب رفتن یا در خواب ماندن برای شما دشوار می‌شود. کابوس دیدن، حرف زدن در خواب یا راه رفتن در خواب نیز ممکن است خواب‌تان را برهم بزند.


انواع اختلالات خواب چه هستند؟


انواع بسیار مختلفی از اختلالات خواب وجود دارند که برخی از آنها ممکن است به‌دلیلِ مشکلات سلامتی زمینه‌ای ایجاد شوند.

 

بی خوابی

1. بی‌خوابی

بی‌خوابی عبارت است از ناتوانی در به‌خواب رفتن یا در خواب ماندن. بی‌‌خوابی می‌تواند به‌خاطر پرواززدگی (jet leg)، استرس و اضطراب و هورمون‌ها یا مشکلات گوارشی ایجاد شود؛ همچنین ممکن است نشانه‌ای از یک بیماری دیگر باشد. بی‌خوابی برای سلامت کلی و کیفیت زندگی شما بسیار مضر است و می‌تواند باعث بروز مشکلات زیر شود:

  • افسردگی؛
  • اِشکال در تمرکز؛
  • تحریک‌پذیری؛
  • افزایش وزنغ
  • ایجاد اختلال در عملکرد شما در مدرسه یا محل کار.


متأسفانه بی‌خوابی در ایالات‌متحده، بسیار شایع است. تقریبا 50 درصد از بزرگسالان آمریکایی در برهه‌ای از زندگی‌شان دچار بی‌خوابی می‌شوند. این اختلال بیشتر از همه در میان سالمندان و زنان دیده می‌شود.


سه نوع بی‌ خوابی وجود دارد:

 

مزمن: هنگامی‌که بی‌خوابی به‌طور منظم برای حداقل یک ماه ادامه دارد.
متناوب: هنگامی‌که بی‌خوابی به‌صورت دوره‌ای اتفاق می‌افتد.
گذرا: هنگامی‌که بی‌خوابی در هر بار فقط برای چند روز طول می‌کشد.


2. آپنه‌ی خواب


آپنه‌ی خواب بروز وقفه‌های تنفسی در طول خواب است. این یک وضعیت پزشکی جدی است که باعث می‌شود، بدن اکسیژن کمتری دریافت کند و همچنین می‌تواند شما را در طول شب از خواب بیدار کند.


3. پاراسومنیاها


پاراسومنیاها، گروهی از اختلالات خواب هستند که باعث حرکات و رفتارهای غیرطبیعی در هنگام خواب می‌شوند. آنها عبارت‌اند از:

 

  • راه رفتن در خواب؛
  • حرف زدن در خواب؛
  • ناله کردن در خواب؛
  • کابوس‌های شبانه؛
  • شب‌ادراری؛
  • دندان قروچه یا فشردن فک‌ها روی هم.

4. سندروم پای بی‌ قرار


سندروم پای بی‌قرار (RLS) یعنی نیاز شدید به تکان دادن پاها. این نیاز گاهی‌اوقات با حس مورمور شدن و سوزش در پاها همراه است. درحالی‌که این علائم می‌توانند در طول روز اتفاق بیفتند، اما در شب بسیار شایع‌تر هستند. RLS اغلب با مشکلات سلامتی خاص ازجمله ADHD و بیماری پارکینسون مرتبط است، اما علت دقیق آن مشخص نیست.


5. نارکولپسی


نارکولپسی حملات خوابی است که در طول روز اتفاق می‌افتند. این بدان معناست که شما ناگهان احساس خستگی می‌کنید و بدون اطلاع به‌خواب می‌روید. این اختلال اغلب می‌تواند به فلج خواب نیز منجر شود؛ وضعیتی که باعث می‌شود شما قادر نباشید بلافاصله بعد از بیدار شدن از خواب، بدن‌تان را حرکت دهید. 

هرچند نارکولپسی ممکن است به‌خودی‌خود رخ دهد، اما معمولا به اختلالات عصبی خاصی مانند اسکلروز چندگانه یا ام اس (MS) مربوط است.


اختلالات خواب چگونه تشخیص داده می‌شوند؟


پزشک شما اول یک معاینه‌ی فیزیکی انجام خواهد داد و اطلاعاتی در مورد علائم و سابقه‌ی پزشکی شما جمع‌آوری می‌کند. همچنین ممکن است آزمایش‌های مختلفی را برای شما تجویز کند، ازجمله:

 

درمان خواب

پلی‌سومنوگرافی (تست خواب):

مطالعه‌‌ای مربوط به خواب است که سطوح اکسیژن، حرکات بدن و امواج مغزی را ارزیابی می‌کند تا مشخص کند که آنها چگونه باعث اختلال در خواب می‌شوند.

الکتروانسفالوگرام:

آزمایشی که فعالیت الکتریکی را در مغز بررسی می‌کند و هرگونه مشکلات احتمالی مربوط به این فعالیت را شناسایی می‌کند.


آزمایش خون ژنتیک:

یک آزمایش خون که معمولا برای تشخیص نارکولپسی و سایر مشکلات سلامتی زمینه‌ای به‌کار می‌رود که ممکن است موجب بروز مشکلات خواب شوند.
این آزمایش‌ها می‌توانند در تعیین دوره‌ی درمان مناسب برای اختلالات خواب، بسیار ضروری باشند.



اختلالات خواب چگونه درمان می‌شوند؟


درمان اختلالات خواب می‌تواند بسته به نوع و علت زمینه‌ای آنها متفاوت باشد و به‌طور کلی شامل ترکیبی از درمان‌های پزشکی و تغییرات سبک زندگی است.

 

درمان‌های پزشکی

درمان پزشکی برای اختلالات خواب ممکن است شامل هر یک از موارد زیر باشد:

 

  • قرص های خواب آور؛
  • مکمل‌های ملاتونین؛
  • داروی آلرژی یا سرماخوردگی؛
  • داروهای مربوط به مشکلات سلامتی زمینه‌ای؛
  • دستگاه تنفس یا جراحی (معمولا برای آپنه‌ی خواب)؛
  • محافظ (نایت‌گارد) دندانی (معمولا برای دندان قروچه).
  • تغییرات سبک زندگی


ایجاد تغییراتی در سبک زندگی می‌تواند کیفیت خواب شما را تا حد زیادی بهبود ببخشد؛ به‌خصوص هنگامی‌که به همراه درمان‌های پزشکی انجام شود. اینها برخی از تغییراتی هستند که باید درنظر بگیرید:

 

  • گنجاندن سبزیجات و ماهی بیشتر در رژیم غذایی‌تان و کاهش مصرف قند (شکر)؛
  • کاهش اضطراب و استرس به‌وسیله‌ی ورزش کردن؛
  • داشتن برنامه‌ی خواب منظم و پایبندی به آن؛
  • نوشیدن آبِ کمتر قبل از خواب؛
  • محدود کردن مصرف کافئین، به‌خصوص در اواخر بعدازظهر یا شب؛
  • کاهش مصرف تنباکو و الکل؛
  • خوردن وعده‌های کم کربوهیدرات کوچک‌تر قبل از خواب

 

خوابیدن و بیدار شدن در یک ساعت مشخص در هر روز نیز می‌تواند کیفیت خواب شما را به‌طور قابل‌ توجهی افزایش دهد. درحالی‌که ممکن است در آخر هفته‌ها وسوسه شوید تا دیرتر از خواب بیدار شوید، اما این کار می‌تواند بیدار شدن و به‌خواب رفتن را در طول هفته‌ی کاری برای شما دشوارتر سازد.


چشم‌انداز اختلالات خواب


اثرات اختلالات خواب می‌توانند آن‌ قدر مخرب باشند که شما به کمک فوری نیاز پیدا کنید. متأسفانه حل مشکلات خواب طولانی‌ مدت به زمان بیشتری نیاز دارد. بااین‌حال اگر برنامه‌ی درمانی‌تان را به‌دقت دنبال کنید و به‌طور منظم با پزشک‌تان در ارتباط باشید، درنهایت می‌توانید راهی برای غلبه بر این مشکل و داشتن خوابی بهتر پیدا کنید. همچنین ممکن است لازم باشد برای به‌دست آوردن اطلاعات بیشتر و در میان گذاشتن آن با پزشک‌تان، به وب‌سایت انجمن پزشکی خواب ایران مراجعه کنید. 

 

منبع: کرامت زاده

دانلود PDF مقاله :اختلالات و مشکلات خوابیدن و روش های درمان آن را بشناسید
 

مطالب مرتبط

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/Factors-increasing-productivity

هزینه ها.

عوامل افزایش بهره وری در کار و زندگی چیست؟


 
یکی از مواردی که همه سازمان ها و حتی انسان ها به آن توجه دارند، موضوع بهره وری است، اینکه سازمانشان و یا اصلاً خودشان بهره وری بالایی داشته باشند.
اگر در تعریفی ساده بخواهیم بهره وری را در سازمانی توضیح دهیم، یعنی میزان خروجی و سود سازمان نسبت به هزینه ها.

یعنی اگر سازمانی بتواند با ثابت نگهداشتن کیفیت، از میزان هزینه های سازمانی خود کم کند، می تواند بگوید بهره وری ایجاد کرده است. در استاندارد ایزو 9001 از بهره وری بسیار گفته شده است و یکی از اهداف استاندارد ایزو 9001:2015 بالا بردن بهره وری سازمان در حوزه سیستم مدیریت کیفیت است.

 

اما تعریفی که استاندارد از بهره وری و عوامل کلیدی آن دارد، دو مقوله اثربخشی و کارایی است.


معمولا برنامه‌های تشویقی طوری پی‌ریزی می‌شوند که همه‌ی بودجه‌ی صرف‌شده برای پاداش‌ها، همسو با مُد بازار باشد. یعنی در خیلی از شرکت‌ها در تخصیص پاداش، عملکرد کارمندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد و فقط درصدی از درآمد به‌عنوان پاداش در نظر گرفته می‌شود. برای خرید ابزارهای آموزشی هم بیشتر به این توجه می‌شود که کدام تأمین‌کننده، کمترین هزینه را پیشنهاد می‌دهد نه اینکه کدام‌ یک بیشترین بهره‌‌ وری را تضمین می‌کند. در هنگام استخدام کارمندان نیز بیشتر به کم کردن هزینه‌ها اهمیت داده می‌شود و بهبود قابلیت یا ظرفیت شرکت، کمتر در نظر گرفته می‌شود. 


 

اثر بخشی

تعریف اثربخشی بهره وری (effectiveness):


میزانی که فعالیت های برنامه ریزی شده تحقق یافته و نتایج برنامه ریزی شده بدست آمده است.

منظور از عبارت بالا این است که هرگاه شاخص هایی مرتبط با برنامه ریزی و با محوریت زمان داشته باشیم، از اثربخشی صحبت کرده ایم.

شاخص هایی مانند: مدت زمان تولید، تحویل به موقع ، برنامه ریزی، مدت زمان رسیدگی به شکایات مشتری و ....


تعریف کارایی بهره وری (efficiency):


رابطه میان نتایج بدست آمده با منابع استفاده شده.

منظور از عبارت بالا این است که هرگاه شاخص هایی مرتبط با کار و منابع تعریف کردیم، یا هرگاه صحبت از پول به میان آمد، از کارایی صحبت کرده ایم.
بعنوان مثال: اتمام پروژه با بودجه مصوب، استفاده از حداقل نیروی انسانی، هزینه های تعمیرات و نگهداری و ....
حال سازمانی را می توانیم بهره وربنامیم که بتواند هر دو پارامتر اثربخشی و کارایی را داشته باشد.


برای من افزایش بهره وری در کار ، در حقیقت داشتن بهره‌وری بالا در زندگی است. من یکی از موسسان شرکت سرمایه‌گذاری سنترویو کپیتال Centerview Capital هستم، و باید بگویم فعالیت‌های شخصی و حرفه‌ای من هم‌دیگر را تغذیه می‌کنند.

دنبال‌کردن این چهار اصل کمک‌تان می‌کند بهره وری زندگی‌تان را بالا ببرید و خروجی خلاقانه‌ی کارتان را به بیش‌ترین حد برسانید.



افزایش بهره وری در کار و زندگی

 

 1. ذهن و جسم‌تان را آماد‌ه‌کنید

مدیریت‌ انرژی و سلامت شما به‌اندازه‌ی مدیریت زمان‌تان اهمیت‌دارد.

    بیش‌تر بخوابید: 

نتایج پژوهش‌های دانشگاه هاروارد نشان می‌دهند کمبود خواب، بهره وری و راندمان کاری را پایین می‌آورد، باعث به‌وجود آمدن خطا و اشتباه در انجام‌‌دادن کار می‌شود و برخی بیماری‌ها نیز با آن ارتباط دارند.

 

    ورزش‌کنید:

پژوهش‌ها نشان می‌دهند ورزش‌ کردن مزایای زیادی برای ذهن دارد.
متفاوت فکر کنید: در حوزه‌ای کاملا نامرتبط با حوزه‌ی کاری‌تان کارهای ذهنی و خلاقانه داشته‌ باشید تا به ایده‌ّ های جدید دست‌ پیدا کنید.

 

    استراحت کوتاه داشته‌ باشید: 

پژوهش‌ها نشان می‌‌دهند داشتن یک استراحت کوتاه 15 دقیقه‌ای بعد از هر 90 دقیقه کار و چند وقت استراحت بلندتر می‌تواند تاثیر مثبتی روی بهره وری کاری داشته‌باشد.

 

    تغذیه سالم داشت‌باشید: 

به نخوردن نهارهای سنگین اکتفا نکنید. سازمان جهانی تغذیه اعلام‌کرده است تغذیه‌ی درست می‌تواند بهره‌ وری را تا 20 درصد افزایش‌دهد.

 

    ذهن‌آرامی (مدیتیشن) داشته‌باشید: 

پژوهش‌های علمی همچنین حاکی از تاثیرات مثبت ذهن‌آرامی روی شکل ذهن، عملکرد و طول عمر آدمی تاثیر مثبت دارند.


2. محیط  مناسب را به‌ وجود بیاورید


عوامل حواس‌پرتی را به حداقل برسانید. بسیاری از آدم‌ها فکر می‌کنند انجام‌دادن چند کار به‌طور همزمان، بهره‌وری‌شان را افزایش می‌دهد، در صورتی‌که در حقیقت خلاف این امر صادق است. این کار علاوه بر کاهش بهره‌ وری، می‌تواند باعث ایجاد استرس شود و از تفکر عمیق که لازمه‌ی رسیدن به نوآوری است، جلوگیری کند.

 

محیط مناسب کاری

موقع انجام‌ دادن کار و فکر کردن، وای‌ فای دستگاه‌ هایتان را خاموش‌ کنید.
به‌جای این‌ که ایمیل‌ّ هایتان را همان لحظه‌ای که برایتان ارسال می‌شوند بخوانید، هر روز تنها 2 یا 3 بار برای خواندن ایمیل‌ّهایتان وقت بگذارید.
برای جلسه‌هایتان تنها به‌ اندازه‌ ای که تخمین‌ زده‌اید وقت‌ بگذارید، نه به اندازه‌ی عرف کاری که یک ساعت برای هر جلسه است.


آزاد بودن یا نبودن وقت‌تان را به‌نحوی به دیگران نشان‌دهید (مثلا وقتی وقت‌تان آزاد است در اتاق‌تان را باز بگذارید و وقتی کار دارید در اتاق‌تان را ببندید).

 

    فضای کارتان را بهینه‌کنید: 

دما، نور، مرتب‌بودن وسایل، دکور و صداهای اطراف، همه و همه روی حال و هوا و بهره‌ وری شما تاثیر دارند. این‌ها را به بهترین شکل ممکن برای خودتان تنظیم‌کنید، مثلا لامپ چراغ مطالعه‌ی میزتان را عوض‌کنید، پنکه یا دستگاه تصفیه‌ی هوا کنارتان داشته‌باشید یا روی میزتان گیاه بگذارید.


3. فهرست‌کردن کارها، برنامه‌ریزی و انجام‌ دادن‌‌ شان برای بهره وری


فهرست‌کردن کارهایی که باید انجام‌دهید، چه کارهای کوچک و چه کارهای بزرگ، شما را قادر می‌سازد بهتر برنامه‌ریزی کنید، بلکه شما را از استرس ناشی از فراموش‌ کردن کارهایتان خلاص‌می‌کند. پروژه‌های بزرگ (مثل “معرفی محصول برای مشتری”) را به پروژه‌های کوچک‌تر تقسیم‌کنید (مثلا “نیم ساعت مشخص‌کردن چارچوب کلی کار و یک ساعت خواندن منابع مربوطه”).
برنامه‌ریزی‌ کنید و زمان انجام‌ دادن کارهایتان را به ترتیب اولویت‌شان مشخص‌کنید. اگر برای انجام‌ دادن کارهای با اولویت بیش‌تر وقت ندارید، یکی از کارهایتان کم‌ اهمیت‌تر را از برنامه حذف‌کنید تا برای آن کار وقت داشته‌ باشید.
توجه‌کردن به زمان و برنامه‌ریزی کمک‌تان می‌کند کارهای بیش‌ تری انجام‌ دهید. به‌جای این‌که انجام‌دادن کارهای بزرگ و مشکل را به آخر روز بیندازید، آن‌ها را قبل از بقیه‌ی کارها انجام‌‌دهید.


4. به بهره‌وری دیگران اهمیت‌دهید


آدم‌ها اغلب درباره‌ی بهره‌ وری خودشان نگران هستند، اما بهره‌وری دیگران هم بی‌تردید روی بهره وری شما تاثیر می‌گذارد. سعی‌کنید به دیگران هم کمک‌ کنید و از آن‌هایی که کارهایشان را به‌شکل بهینه انجام می‌دهند کمک بگیرید. از فناوری استفاده‌کنید. در ادامه من فهرست نرم‌افزارهای تلفن همراهی که معمولا استفاده می‌کنم را آورده‌ام:

کایبر Kyber: نرم‌افزار تلفن همراهی که برای “فهرست‌کردن کارها، برنامه‌ریزی و انجام‌دادن‌شان” که پیش‌تر از آن صحبت‌کرده‌ام، بسیار کمکم می‌کند. به علاوه، با این نرم‌افزار می‌توانم با آن‌ّهایی که بهره‌ وری بیش‌تری دارند و از من سخت‌کوش‌تر و بابرنامه‌تر هستند هم ارتباط داشته‌باشم.
اورنوت Evernote: من دیگر روی کاغذ یاد داشت برنمی‌دارم. با این نرم‌افزار یک‌بار چیزی را یادداشت می‌کنم و بعد روی هر دستگاه دیگری به آن دسترسی خواهم‌ داشت.
اینستاکارت Instacart: برای داشتن تغذیه‌ی سالم، باید همیشه به خوراکی‌های سالم دسترسی داشت. با این نرم‌افزار می‌توانم با پرداخت سالیانه 90 دلار ، همه‌جا خوارکی سالم دریافت‌کنم.
گوگل شاپینگ Google Shopping: این نرم‌افزار مشابه نرم‌افزار انستاکارت است، منتهی برای مواد غیرفاسدشدنی. تحویل اجناس هم در همان روز یا روز بعد است.
مای‌فیتنس‌پَل MyFitnessPal: این نرم‌افزار 
تلفن همراه،‌ تغذیه و ورزش من را رصد می‌کند.

تقریبا همه‌ی عادت‌ها نتیجه‌ی گرفتن تصمیمات کوچک هستند، و البته پیشرفت‌ّهای بسیار کوچک می‌توانند در دزارمدت موفقیت‌های بزرگی را به همراه داشته‌باشند. لازم نیست برای افزایش بهره وری تغییرات بزرگی در عادت‌هایتان ایجاد کنید. تنها کافی است سعی‌کنید در هر کدام از حوزه‌های یاد شده‌ 1 درصد عملکرد بهتری داشته‌باشید و خیلی‌زود خواهید دید چه تفاوت بزرگی در بهره وری زندگی‌تان ایجاد می‌شود.
 

 

دانلود PDF‌مقاله :عوامل افزایش بهره وری در کار و زندگی چیست؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/20-Fan-for-business-branding

چه کارهای خلاقانه ای می‌توان انجام داد.


20 فن برای برند سازی کسب و کار 

 

در طول یک دهه‌ی گذشته، نام‌های جدیدی برای صدها شرکت، محصول، و خدمات ایجاد کرده‌ایم. در این مقاله، به 20فن و نکته برای برند سازی کسب و کار ، برند و محصول و برخی از میانبرها، ایده‌های ترغیب‌کننده‌ی فکر، و محرک ذهن اشاره می‌کنیم که در طول مسیر این دهه، تجربه و مشاهده کرده‌ایم. با بازده همراه باشید و ببینید برای برند سازی کسب و کار چه کارهای خلاقانه ای می‌توان انجام داد.


1. برای برند سازی کسب و کار از شعار فروش شروع کنید و به عقب برگردید


کار را با نوشتن یک تیتر تبلیغاتی، یا وعده‌ی خاصیت یا فایده‌ای‌ منحصر، یا یک درون‌مایه برای محصول‌تان شروع کنید. سپس دنبال نامی بگردید که بازتاب کننده‌ی استراتژی بازاریابی‌تان باشد. مثلا قهوه‌ی آماده‌ای تولید می‌کنید که طعم و بوی آن درست مانند قهوه‌ی بو داده و آسیاب شده‌ی واقعی است؛ از این رو، می‌توانید نام‌اش را “ TASTER’S CHOICEبه معنی برگزیده‌ی چِشَندگان‌”‌ بگذارید. صابون حمام جدیدتان مملو از روغن‌ها و نرم‌کننده‌هایی است که باعث می‌شوند با لمس پوست‌تان، احساس نرمی ابریشمی به طرف مقابل منتقل شود؛ از این رو، “ CARESSیا مثلا نوازش‌” ممکن است نام مناسبی برای این محصول باشد. رستوران‌های زنجیره‌ای مکزیکی‌تان با استفاده از دستورالعمل‌های پخت مکزیکی غذاهای تندی را ارائه می‌کند که آب از دهان مشتریان جاری می‌سازند؛ بنابراین، شاید نام “‌انچیلادا‌“‌ نام مناسبی برای آن باشد.


2. برای برند سازی کسب و کار  شکل متفاوتی آن را هجی کنید


یک دسر ژله‌ای تحت نام ” JELL-O یا مثلا ژلو”‌ به بازار می‌آید. ‌یک نوشیدنی میوه‌ای برای کودکان ممکن است به صورت “ FROOT یا مثلا میوو‌”‌ نامگذاری شود. یک واژه‌ با یک غلط املایی تعمدی می‌تواند به نام محصول‌تان تبدیل شود. به عنوان یک نمونه‌ی دیگر می‌توان به نام شرکت “ TOYS R US” اشاره کرد.


3. خلاف جریان آب شنا کنید تا برند سازی کسب و کار کنید


جریان رقابت را به خوبی بررسی کنید. اگر همه به دنبال نام های‌تک (high-tech) هستند، شما های‌تاچ (high-touch) را انتخاب کنید. چنان‌چه تمام گروه‌های اسمی، مردانه به نظر می‌رسند، شما از گروه‌های اسمی زنانه استفاده ‌کنید. بیمارستانی در آرکانزاس متوجه شد، رقبای‌اش برای نامگذاری مراکز زایمان‌شان، تماما از نام‌های جدی و ساده استفاده کرده‌اند – مثلا مرکز زایمان یا زایشگاه. بنابراین، این بیمارستان نام “ STORK & COMPANYبه معنی لک‌لک و شرکا‌”‌ را برای خود برگزید؛ جامعه از این نام استقبال کرد. فهرست بلند بالایی از نام‌های خودرو وجود دارند که سه بخشی هستند و به “a یا ا‌”‌ ختم می‌شوند: اچیوا، آرورا، براوادا، سلیکا، کرولا، کرسیدا، اینتگرا، ماکسیما، میاتا، پرویا، تردیا، و غیره. اگر در حال برندینگ مدل جدید خودروی‌تان هستید، شاید بهتر باشد خلاف جریان آب شنا کنید.


4. اول نام را برای برند سازی کسب و کار بسازید، سپس قضاوت کنید


کارتان (یا ماموریت اجباری‌تان) را با ساختن انواع و اقسام اسم‌ها شروع کنید – تا آن‌جا که می‌توانید نام و برند سازی کسب و کار متفاوت بسازید. همه‌ی نام‌ها را جایی یادداشت کنید. هنوز معلوم نیست کدام‌شان بد یا کدام‌شان خوب هستند. قضاوت را به بعد موکول کنید. اگر در یک جلسه‌ی گروهی این کار را انجام می‌دهید، برای ایده‌های بد و ناخوشایند یک جریمه تعیین کنید، مثلا در پاسخ به این گونه ایده‌ها بگویید، “‌چه ایده‌ی مزخرفی!‌”؛‌ وی مجبور خواهد بود دو ایده‌ی جدید و بهتر برای نام مورد نظر پیشنهاد دهد.


5. برای برند سازی کسب و کار گزینه‌های‌تان را بیش‌تر کنید


فقط به دنبال فهرست کوتاهی از دو یا سه گزینه‌ی احتمالی نباشید. اسم‌های زیادی ایجاد کنید. با یک جستجوی معمولی در فهرست نام‌های تجاری موجود، حداقل 8 نام از هر 10 نام پیشنهاد شده رد خواهند شد (گاهی ‌اوقات حتی بیش‌تر).



6. یک ایده‌ی تصادفی (رندوم) را امتحان کنید


راجر ون اوچ، مشاور خلاقی است که توصیه می‌کند ذهن‌تان را برای چیزهایی باز کنید که در نگاه اول، به نظر نمی‌رسند ربطی به مشکل‌تان داشته باشند. واژه‌نامه‌ی‌تان را باز کنید و  تا صفحه‌ی 133، سه واژه انتخاب کنید. این واژه‌ها را به هر شکلی با نام مورد نیازتان ارتباط دهید. (مثلا بررسی کنید آیا می‌توانید از این واژه به صورت استعاری استفاده کنید؟) نام تیم ورزشی محبوب‌تان را روی کاغذ بنویسید. این نام چه تاثیری بر روی پروژه‌ای خواهد داشت که در حال انجام‌اش هستید؟ ایده‌های تصادفی می‌توانند ذهن‌تان را شکوفا کنند.


7. برای ساختن و برند سازی کسب و کار از سر واژه استفاده کنید


“هما‌”‌: هواپیمایی ملی ایران. ‌”‌نزاجا‌”‌: نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران. یا ‌”‌ناسا‌” (NASA): سازمان ملی هوانوردی و فضایی ایالات متحده‌ی آمریکا (National Aeronautics and Space Administration). البته ساختن سر واژه کمی دشوار است. ولی اگر بتوانید به سر واژه‌ای برسید که معنی واقعی نیز داشته باشد (مثلا اتکا: اداره تدارکات کارکنان ارتش)، یک مفهوم بازاریابی برای نام‌تان ساخته‌اید.


8. آرام و راحت باشید


از تلفن‌های مکرر دور باشید. از فضای دفتر خارج شوید. وقتی جسماً آرام و راحت باشید، به بهترین نحو می‌توانید به کار نام‌گذاری بپردازید. از لحاظ هیجانی هم باید در محیطی به این کار بپردازید که بتوانید هر فرصت و احتمالی را بپذیرید.

 

برندشازی


9. برای برند سازی کسب و کار خرده‌ فروشی‌های محلی‌تان را بررسی کنید


آن‌ها معمولا نام‌هایی مبتکرانه و پر معنی انتخاب می‌کنند. بررسی کنید که آن‌ها برای انتخاب این نام‌ها چه فرایند فکری را پشت سر می‌گذارند. “‌آذین‌” برای یک فروشگاه زیورآلات و لوازم آرایشی؛ “‌بویان‌” برای یک فروشگاه عطر و ادکلن. “‌دیبا‌”‌ برای یک پارچه‌فروشی.



10. یک واژه‌ی جدید بسازید


سعی کنید با کنار هم گذاشتن بخش‌های مختلف واژه‌هایی که در اختیار دارید، یک واژه‌ی جدید بسازید. در برخی موارد، می‌توانید کل واژه‌ها را به هم پیوند بزنید. به این روش زبانشناسی ساختمانی (constructional linguistics) می‌گویند. به ترکیب یک خودرو (car) و یک وَن (van) می‌گویند ‌”‌کاروان (caravan)”. به گزارش هفتگی (week) اخبار (news) ”نیوزویک (Newsweek)” گفته می‌شود. این‌گونه اسم‌ها در همه‌ جای اطراف‌مان یافت می‌شوند. مثلا، “‌آبفا‌” برای شرکت آب و فاضلاب، ‌”‌آدیداس‌”‌ که از نام موسس این شرکت، آدولف داسلر گرفته شده است. در دهه‌ی 1860 میلادی، شرکت سازنده‌ی کفپوش‌های سخت و ارزان‌قیمتی که از الیاف کتان (در زبان لاتین ” linum”) و نوعی روغن به نام ” oleum” ساخته می‌شد، نام “‌لینولئوم، LINOLEUM” را برای خود برگزید. واژه‌ی ‌”‌نابیسکو‌‌، NABISCO” از ترکیب عبارت “National Biscuit Company، به معنی شرکت ملی بیسکوئیت‌”‌ به وجود آمده است.



11. تصویری از مرجع نام مورد نظرتان را در ذهن بسازید(برند سازی کسب و کار)


چه تصویری می‌تواند شرکت یا محصول‌تان را بازنمود کند؟ یک حیوان؟ یک رنگ؟ یک اقیانوس؟ یک کوه؟ یک مفهوم بصری ممکن است شما را به نام مورد نظرتان برساند. یک بازاریاب برای نام‌گذاری یک داروی جدید گلودرد که در بطری اسپری فروخته می‌شد، به دنبال نامی مناسب بود. برای آن‌که این دارو را بتوان به خوبی به نقطه‌ی مورد نظر اسپری کرد، دهان باید کاملا باز می‌شد. این کار تصویری از یک رام‌کننده‌ی شیر را در ذهن متبادر می‌کرد که سرش را در دهان شیر فرو برده است.

نام این دارو “ THROAT TAMER به معنی رام‌کننده‌ی گلو‌”‌ شد؛ این نام از مفهوم تسکین “‌غرش‌” ناشی از سرفه‌های گلودرد نیز دور نبود. شرکت کولمورگن برای انجام برخی کارهای صنعتی، به تازگی یک موتور جریان مستقیم بسیار نازک را به بازار معرفی کرده بود. 


مسطح بودن این محصول برای این شرکت یک مزیت بود، و البته یک مفهوم بصری کلیدی نیز با خود به همراه داشت؛ نام موفق این موتور: “PANCAKE، پنکیک‌”.


12. نام و برند سازی کسب و کار هماهنگ با سطح واژگانی مشتریان‌تان انتخاب کنید


سطح تحصیلات و جایگاه اجتماعی مشتری غالبا قابل‌قبول‌ترین واژگان را برای نامگذاری تعیین می‌کند. زبان علمی یا دانشگاهی معمولا مناسب محصولات دارویی است. زبان رسمی نیز ممکن است بیش‌تر مناسب خدمات بانکی باشد. ولی واژگان متعلق به زیر دیپلم بهترین گزینه برای محصولاتی است که مصرف‌کننده‌ی عام دارند.


13. به این موضوع فکر کنید که چرا مشتری باید از نام انتخابی‌تان استفاده کند


یک جفت کتانی 100 دلاری باعث می‌شود بتوانم سریع‌تر و چابک‌تر بدوم. بنابراین، چه اسمی می‌تواند این چنین سرعت و چابکی را نشان دهد؟ “REEBOK، ریباک‌“‌ نام یک غزال سریع و چابک آفریقایی. “PUMA، پوما‌“‌ یک واژه‌ی اسپانیایی برای نوعی شیر کوهی. آیا سایر کتانی‌ها با نام‌های دیگر، به مشتریان حس سرعت و چابکی را القا می‌کنند؟


14. به این موضوع فکر کنید که نام انتخابی‌تان در چه مکان‌هایی استفاده خواهد شد


تصور کنید محصول‌تان در دستان مشتری است، و وی واقعا در حال استفاده از آن است. در قدیم، یک بازاریاب متوجه شد بسیاری از آدم‌ها تمایل دارند در مسیر رفت و آمد به محل کارشان از دستگاه ضبط صدا استفاده کنند. به همین خاطر، نام دستگاه جدید ضبط صدای قابل حمل‌اش را “ COMMUTERبه معنی مسافر، یا عابر‌” گذاشت.


15. برای برند سازی کسب و کار عبارتی را از زبان قرض بگیرید


شرکتی به نام سیرز نوعی باتری خودرو تولید کرد که بسیار سرسخت و بادوام بود. این شرکت برای توصیف این مفهوم پیچیده (سرسخت و بادوام) به شیوه‌ای ساده، عبارت “DIE-HARD، جان سخت‌”‌ را از واژه‌نامه قرض گرفت. زبانشناسان به این کار “‌اقتباس از یک استعاره‌”‌ می‌گویند. مثال دیگر: نام “کلوس‌آپ، CLOSE-UP” نامی است برای خمیر دندانی که دارای انواع مختلفی با یک فرمول است. (این برند در بازار، به عنوان خمیردندانِ بوسندگان مشهور است).

 

برندسازی

روزگاری، ملوانان آلمانی برای اشاره به یک کشتی جدید از عبارت ”spiksplinternieuw” استفاده می‌کردند. این عبارت یعنی “هر میخ و هر چوب این کشتی جدید است.‌”‌ بعدها انگلیسی‌ها این عبارت را به زبان انگلیسی تبدیل کردند و به این صورت نوشتند: “ spick and spannew”، و سپس سربازان آمریکایی آن را به صورت آمریکایی برگرداندند: ” spic and span”. در نهایت، یک تولیدکننده‌ی زیرک مواد شوینده خانگی این نام را برای خود اختیار کرد:  SPIC-AND-SPAN.


16. از بهترین ابزار در برند سازی کسب و کار استفاده کنید


جهت تلاش برای یافتن نام‌های خطیر و بسیار مهم، تنها واژه‌نامه‌ی مناسب، واژه‌نامه‌ی انگلیسی 13 جلدی شگفت‌انگیز آکسفورد است. گزینه‌ی بعدی با فاصله‌ی زیاد نسبت به آکسفورد، ویرایش سوم واژه‌نامه‌ی بین‌المللی وبستر است. هم‌چنین، حین انجام نام‌گذاری، به یک اصطلاح‌نامه یا تزاروس نیز نیاز پیدا می‌کنید. اصطلاح‌نامه‌های کوچکی را که در هر دفتری، یک جلد از آن وجود دارد، فراموش کنید. یک اصطلاح‌نامه‌ی کامل و قطور پیدا کنید. مثلا، تزاروس مارچ (March’s Thesaurus) گزینه‌ی مناسبی است. یا حتی یک گزینه‌ی بهتر:‌ هم‌معنی یاب (Synonym Finder، نویسنده جی. آی. رودیل، انتشارات وارنر). این کتاب حاوی 1.5 میلیون واژه‌ی هم‌معنی (مترادف) است.


17. سری به متون مذهبی برای برند سازی کسب و کار بزنید


شرکت پروکتر اند گمبل، در 1878، صابون جدیدی اختراع کرد. این صابون سفید رنگ و بسیار خالص بود، و بر خلاف سایر صابون‌ها، روی آب شناور می‌ماند. هرلی پروکتر در تلاش بود نام مناسبی برای این محصول انتخاب کند. تا این‌که یک روز صبح یکشنبه، صدای کشیشی را شنید که آیه‌ی هشتم از فصل 45 کتاب مزامیر را می‌خواند – “‌ همه رختهای تو مُرّ و عود و سلیخه است، از قصرهای عاج (ivory) که به تارها تو را خوش ساختند.‌”‌ آقای پروکترِ جوان بالاخره نام مناسب را پیدا کرد؛ ivory به معنی عاج (با این‌که عاج در حقیقت، کاملا سفید رنگ نیست و قطعا روی آب نیز شناور نمی‌ماند!).


18. به حرف‌های مشتریان‌تان گوش دهید


امروز به این روش، گروه کانونی یا پنل آنلاین می‌گویند. هر از گاهی، این روش فرصت مناسبی را پیش روی برخی‌ها گذاشته است. یک داروساز اهل بالتیمور، به نام جرج بانتینگ، در اوایل قرن بیستم، کرم پوست جدیدی را تولید کرد. وی این کرم را در ظرف‌های کوچک آبی رنگی با برچسب “‌داروی آفتاب ‌سوختگی دکتر بانتینگ‌”‌ به فروش رساند. زنانی که هرگز بدون چتر آفتاب از خانه خارج نمی‌شدند، با هیجان زیادی از این محصول صحبت کردند. ولی جرج به دنبال گسترش کسب و کارش بود. تا این‌که یک روز، مردی وارد فروشگاه‌اش شد و اظهار کرد که این داروی آفتاب‌ سوختگی، به شکل معجزه‌آسایی اگزمای‌اش را درمان کرده است (اگزما نوعی التهاب دردناک پوست است). دکتر بانتینگ از این فرصت استفاده کرد و نام محصول‌اش را از داروی آفتاب سوختگی دکتر بانتینگ به NOXZEMA (نوگزما) تغییر داد.


19. برند سازی کسب و کار را به مثابه‌ یک تعهد بدانید


محصول یا کسب و کار‌تان چه فایده یا صفتی را در اختیار دارد؟ NYQUIL (نای‌کوئیل)، یک داروی ضد سرماخوردگی است که از ترکیب بخش اول واژه‌ی night (به صورت ny، به معنی شب) و بخش دوم از واژه‌ی tranquil (به صورت quil، به معنی آرامش) ساخته شد. 


این نام خواب شبانه‌ی آرام و راحتی را وعده می‌دهد. “‌اگر مطمئن هستید، دست‌های‌تان را بالا ببرید‌”‌، پیامی است که به درستی بر روی یک محصول خوشبو کننده نوشته شده است. زبانشناسان مشاهده کرده‌اند که فحوای یک نام، بسیار قوی‌تر از آوای آن نام است. به علاوه، نام از مجموعه‌ای از ارتباطات تشکیل شده است.


20. برای ساختن نام و برند سازی کسب و کار به سایر زبان‌ها هم نگاهی بیندازید


دنبال ترجمه‌ی ریشه‌ واژه‌ها، واژه‌های اصلی، و اصطلاحات مرتبط برای برند سازی کسب و کار بگردید. میتسوبیشی (که نماد آن از سه الماس یا علامت خشت تشکیل شده است) واژه‌ی DIAMANTE (تزیین شده با جواهرات) را به عنوان نام خودروی جدید لوکس‌اش برگزید. VOLVO (ولوو) واژه‌ای است لاتین، به معنی “‌من می‌چرخم‌”‌. اوریو به یونانی یعنی “‌تپه‌”‌. (شکل اولیه‌ی بیسکوئیت‌های این شرکت تپه مانند بود). قهوه‌ی بدون کافئین نخستین بار در اروپا معرفی شد. SANKA ادغامی از عبارت فرانسوی “ sans caffein یعنی بدون کافئین‌”‌ است. مالک یک شراب‌خانه‌ی کوچک، تلاش‌های‌اش را در قبال یک دوست با عبارت ” labor of love به معنی کار دل‌”‌ توصیف کرد. همین عبارت به نامی برای این شراب‌خانه تبدیل شد. این اصطلاح به زبان فرانسه “ TRAVAIL DU COEUR ” است.

 

دانلود PDF ‌مقاله :20 فن برای برند سازی کسب وکار

مطالب مرتبط

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/Successful-business-meetings

کارکنان را شناسایی‌کنید.


14 راز برای برگزاری جلسات کاری موفق

 

مدتی قبل، در جلسه کسب و کار با دیدگاهی نو، من باعث تعجب تمام افراد حاضر در اتاق کنفرانس شدم. مدتی پس از شروع ارائه و صحبت های یکی از عوامل اجرایی آژانس تبلیغاتی، از جایم بلند شدم، پیش او رفتم و لپ تاپش را بستم.

من در این باره توضیحاتی ارائه کردم: با اینکه 20 مورد عالی از مشتریان مختلف برای بحث و بررسی در اختیار داریم، قصد داریم راهی متفاوت پیش بگیریم. چه کاری بهتر از برگزار کردن جلسه معارفه با روشی متفاوت؟ با این کار، در واقع، صورت جلسه را دور انداختم. در حالیکه برنامه ای برای بر هم زدن روال طبیعی کار ها نداشتم، از اتفاق بعدی، کاملا خوشحال شدم: ما مکالمه ای فوق العاده مفید درباره اهداف و چالش های یکی از مشتریان آینده نگر و تخصص های تیم داشتیم. سخنرانی آغازین، تبدیل به گفتگویی تعاملی و سرزنده شد. این چشم انداز، یکی از مشتریان اصلی ماست.

البته، تمام افراد از این کار من متعجب شدند، و من هم بعدا از آن ها عذرخواهی کردم. اما من دوست دارم جلسات کاری موفق، کوتاه، تعاملی و پربار برگزار شوند.

این مقدمه از زبان کوین مینی، موسس BFG Communications نوشته شده. در ادامه این مطلب نکات مهم و موثر در رابطه با برگزاری جلسات کاری موفق و موثر را که تجربه او هستند، مطالعه کنید.
 

طی یک هفته‌ی شلوغ کاری، چیزی که یک مدیر کم‌تر به آن نیاز دارد، اتلاف ساعتهای ارزشمند خود به دلیل برگزاری جلسات کاری غیر مفید و به دردنخور است.


جلسات کاری موفق


مدیران باید روی تمام دقایق خود حساب‌کنند. طبق نظرسنجی که توسط سلری دات کام در مارس 2012 انجام شد 47 درصد از کارکنان مصاحبه‌شونده اعتقاد داشتند بیشترین اتلاف وقت آن‌ها، به دلیل شرکت در جلسات زیاد است.

 

14 راز جلسه کاری موفق

وقتی جلسات کاری موفق به خوبی برگزارشوند، می‌توانند بسیار مولد باشند و در زمان کوتاه، به دستیافت‌های زیادی نائل ‌شوند. در زیر، چهارده راز داشتن جلسات شدیداً مولد بیان خواهند شد.



1. جلسات کاری موفق را به موقع آغاز کنید


افرادی که به موقع در سالن کنفرانس حاضر شده اند، نباید حتی 5 دقیقه بیشتر برای حضور فرد دیگری صبر کنند. در را بسته و جلسه را آغاز کنید. منتظر افراد بدقول ماندن، تنها باعث تقویت رفتار آنان خواهد شد. کسانی که دیر می رسند و باعث ناراحتی دیگران می شوند، دیگر این اشتباه را مرتکب نخواهند شد.


2. برای جلسات کاری موفق ،اهداف خود را مشخص کنید


هدف مورد نظر خود را پیش از شروع جلسه مشخص کنید. اگر قصد دارید دستور کاری در این مورد بنویسید، بهتر است آن را به کوتاه ترین شکل ممکن بنویسید تا اهدافتان از طریق نامه ای طولانی و خسته کننده به اعضای تیم منتقل نشود.



3. در جلسات کاری موفق ،تعداد افراد حاضر را تا حد امکان کاهش دهید


سعی کنید تعداد افراد شرکت کننده در جلسه را حداکثر به 5 تا 7 نفر کاهش دهید. وقتی گروه بزرگ تر شود، برخی اعضا تبدیل تماشاگر می شوند.


4. جلسات کاری موفق را کوتاه برگزار کنید


بیشتر مواقع، زمانی که برای انجام کاری در نظر می گیرید، زمان واقعی لازم برای انجام آن است. احتمالا، بر اساس تقویم های Gmail یا Outlook، یک ساعت، زمان پیشفرض انجام کار ها محسوب می شود. سعی کنید جلسات کاری موفق را برای 30، 45 یا حتی 15 دقیقه برنامه ریزی کنید. صرفه جویی در زمان، هرچند هم کوتاه، می تواند در پربار بودن روزتان موثر باشد.


5. از همه افراد انتظار همکاری داشته باشید


در تمام شرکت های موفق، اگر در بحث های انجام گرفته در جلسات شرکت نکنید، دیگر دعوت نخواهید شد. فعال بودن و به اشتراک گذاشتن ایده ها، امری ضروری محسوب می شود.


6. پاورپوینت هایی متفاوت بسازید در جلسات کاری موفق


برای رعایت این نکات، می توانید ارائه بصری زیبا تری داشته باشید. از تصاویر، بیشتر از کلمات استفاده کنید؛ استفاده از قانون توییتر در ارائه ها کاملا منطقی به نظر می رسد، در یک اسلاید، از بیش از 140 کاراکتر استفاده نکنید. بهتر است ارائه خود را با خلاصه از تصمیمات و قدم های بعدی به پایان ببرید.


7. ملاقات را در جایی غیر از سالن کنفرانس برگزار کنید


برگزاری جلسات کاری موفق، در خارج از سالن کنفرانس، ایده ای مناسب برای تیم های کوچک به نظر می رسد. می توانید در طول جلسه، قدم بزنید تا در فضای آزاد بنشینید.

هدایت ملاقات های تیمی با روش های مناسب، باعث جاری شدن بهتر ایده های اعضا خواهد شد. قطعا زمانیکه افراد از حضور در جلسه خسته و کسل شوند، برای اتمام آن ثانیه شماری خواهند کرد. نظر شما چیست؟


8 .نیازها، رفتارها، و برنامه‌های کارکنان را درک‌ کنید


جلسات کاری موفق اغلب زمان ارزشمندی از کارکنان را به خود اختصاص می‌دهند و بهره‌ وری آنها را کاهش می‌دهند. وقتی برای جلسات طرح‌ریزی می‌کنید، برنامه‌ها و فشارکاری هفته‌ی جاری کارکنان را شناسایی‌کنید.

طبق تحقیق انجام شده در 2009 توسط ون ایز گود دات نت (یک خدمت که به تصمیم‌گیری بهینه راجع به زمان مناسب رویدادها کمک می‌کند)، بهترین زمان هفته برای جلسات، ساعت 3 بعد از ظهر روز یکشنبه است. به این دلیل که این تاریخ، به اندازه‌ای به شرکت‌کنندگان وقت می‌دهد تا به ضرب‌الاجل‌های تعیین‌شده دست‌ یابند.


9.دستور جلسات کاری موفق ایجاد‌ کنید و آن را رعایت‌ کنید


دستور جلسات کاری موفق باید شامل جزییات گام به گام جلسات، شامل تعیین زمان برای طرح سوالات، باشند. حتی اگر جزییات، بدیهی به نظر برسند، آن را در دستور جلسه قرار دهید تا تمام شرکت‌کنندگان بتوانند هدف جلسه را درک‌کنند. اطمینان ‌یابید هر موضوع در دستور جلسه، به روشنی توصیف می‌شود و زمان مناسبی برای آن در‌نظر گرفته می‌شود.

 

دستور جلسه

 رد شدن از یک موضوع ذکرشده در دستور جلسه موردی ندارد، اما افزودن به دستور جلسه، حین برگزاری جلسه اقدام مناسبی نیست.


10.به تمام افراد مسئولیت واگذار کنید


500 شرکت موفق و برتر فورچون، از قبیل اپل و گوگل، ساز وکارهایی برای برگزاری جلسات کاری موفق مولد به شکل علمی دارند. چگونه؟ این کارفرمایان، در هر جلسه به هر یک از کارکنان، مسئولیت واگذار می‌کنند.

آدام لاشینسکی، نویسنده‌ی کتابی با عنوان ”داخل اپل: تحسین شده‌ترین و رازآلودترین شرکت امریکا در عمل چگونه کار می‌کند”، کشف ‌کرد که اپل در جلسات خود، از طریق ایجاد افراد مستقیماً مسئول، پاسخگویی ایجاد می‌کند. این فرد، مسئولیت موضوعات در دستور جلسه را برعهده دارد که به عنوان مسئول آن تعیین شده است.

مفهوم مشابهی را به کار گیرید: برای مثال، رییس جلسه باید کارکنان را وادار کند تا درباره‌ی دست‌آوردهای خود طی هفته، صرف‌نظر از کوچک یا بزرگ بودن آن، گزارش‌ کنند. به این ترتیب، تمام کارمندان مشارکت می‌کنند و در قبال کار خود، پاسخگوتر خواهند بود.


11.قاعده‌ی ”دو پیتزا” را در جلسات کاری موفق اجرا کنید


مدیرعامل آمازون، جف بزاس، راهبردی برای کسب اطمینان از این امر ایجاد کرد که افراد مناسب در جلسات شرکت می‌کنند. برای این‌که مدیران بتوانند تیم‌های مولد بسازند، تیم‌ها باید به قدری کوچک باشند که بتوان با دو پیتزا، اعضای تیم را تغذیه ‌کرد.

مدیران می‌توانند این نظریه را برای مشخص‌کردن افرادی به کار گیرند که باید به جلسات دعوت ‌شوند. به جای برگزاری یک جلسه‌ی بزرگ در هر هفته و برای تمام کارکنان، گروه‌های کوچک‌تری (شاید بر مبنای بخش‌ها) ایجاد می‌شود و کارکنان کلیدی برای شرکت در جلسات دعوت می‌شوند.


12.مشوق‌ها (و پاداش‌ها) برای شرکت‌کنندگان در جلسات کاری موفق ایجاد کنید


وقتی کارکنان در جلسات دیر حاضر می‌شوند، باعث می‌شوند جلسات بیش از زمان مورد انتظار به درازا بکشند و عدم تمرکز افزایش می‌یابد. برای کسب اطمینان از این‌که تمام افراد سر وقت در جلسه حاضر می‌شوند، برای شرکت در جلسات پاداش در نظر بگیرید.

 

جلسه کاری

ابتدا، زمان شروع دقیقی را برای جلسه در نظر بگیرید. برای مثال، اجازه‌ دهید فرض ‌کنیم که جلسات سه‌شنبه‌ها رأس ساعت 3 عصر شروع می‌شوند. اگر کارکنان، دقیقاً رأس ساعت 3 عصر حاضر نشوند، با برچسب تأخیری شناسایی می‌شوند و باید بعد از جلسه برای تمیز کردن اتاق جلسه، بیشتر بمانند.

کارکنانی را که زودتر حاضر می‌شوند، می‌توان به عنوان نخستین گزینه برای انتخاب ‌شدن در پروژه‌های جدید، تشویق‌ کرد.


13.جلسات کاری موفق را عملیاتی کنید


در انتهای جلسات کاری موفق، تمام شرکت‌کنندگان را ملزم‌ کنید تا آن‌چه را یاد گرفتند به همراه اهداف جدید خود، در فرصتی 30 ثانیه‌ای به اشتراک بگذارند. این امر به رییس جلسه کمک می‌کند تا تعیین‌کند شرکت‌کنندگان چه اطلاعاتی را حفظ ‌کرده‌اند و آیا نیازی به تبیین بیشتر موضوعات خاص وجود دارد یا خیر.

روسای جلسات می‌توانند مجموعه‌ای از سوالات را در انتهای جلسات مطرح ‌کنند تا دریابند که کدام یک از شرکت‌کنندگان، چیزی یاد گرفته‌اند. در زیر چند مثال ارائه شده ‌است و در هفته‌ی آینده، طبق برنامه به چه چیزی دست خواهید یافت؟

چه اطلاعاتی از این جلسه را در تیم کاری خود تقویت خواهید کرد؟

یک چیز ارزشمند را نام ببرید که از این جلسه یاد گرفتید.


14. پایانی را برای جلسات کاری موفق در نظر بگیرید


تمام جلسات باید زمان شروع و پایان مشخصی داشته ‌باشند تا اطمینان ایجاد شود که جلسات از اهداف خود دور نشده‌اند. زمان شروع و پایان به روسای جلسات کمک می‌کند تا شرکت‌کنندگان را در مسیر اصلی نگه‌ دارند و فضا برای بحث‌های غیرضروری جانبی یا بحث‌های تکراری ملال‌آور را کاهش می‌دهد.

نهایتاً، جلسات مولد باید به خوبی طراحی‌شوند و بر هدف خاصی متمرکز باشند. با دعوت از افراد مناسب برای شرکت در جلسات و ارتقای مباحث به هنگام و مشارکت‌دهنده، بهره‌وری جلسات کاری موفق به شکل قابل توجهی ارتقا خواهد یافت.
 

منبع :businessinsider

 

دانلود PDF‌مقاله :14 راز برای برگزاری جلسات کاری موفق

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت

https://keramatzade.com/Love-failure

چگونه شکست عشقی خود را از یاد ببریم؟

 

همه می‌دانند که شیفته‌ی کسی بودی و سرانجام به هر دلیلی (او حرفی زده، کاری کرده، تو عاشق او بودی ولی او نبوده و…) رابطه‌ی میان شما به پایان رسیده است. اهمیتی ندارد که این مسئله را چطور برای خودت توجیه می‌کنی، چون در هر صورت باید واقعیت را بپذیری و با آن کنار بیایی. نگه داشتن احساسات، نداشتن اعتماد به نفس، غم و خشم موجب می‌شود که حال خوبی نداشته باشید و نتوانید رابطه‌ای را با شخص دیگری که تناسب بیشتری با شما دارد، شروع کنید. ولی پیش از اینکه خودتان را به‌خاطر فراموش نکردن رابطه‌ی دوطرفه‌ای که چند هفته، ماه یا حتی سال پیش به پایان رسیده، سرزنش کنید، به‌یاد داشته باشید که شما تنها کسی نیستید که نمی‌داند چطور باید شکست عشقی خود را فراموش کند.


درواقع بسیاری از مردان و زنان وارد رابطه‌هایی می‌شوند که شانس زیادی برای پایداری و ادامه‌ی آن‌ها وجود ندارد. همراه ما باشید، با اجرای توصیه‌ها و راهنمایی‌های زیر که توسط متخصصان ارا‌ئه شده، به‌سرعت می‌توانید شکست عشقی خود را فراموش کنید.


1. گریه کنید تا شکست عشقی خود را فراموش کنید


قبل از اینکه ژست انسانی قوی را به خود بگیرید و ادعا کنید که نمی‌گذارید احساسات بر شما غلبه کنند، فراموش نکنید که هرچه بیشتر احساسات خود را انکار کنید، کمتر از آن‌ها رها می‌شوید. راه سالم‌تر، عاقلانه‌تر و مسئولانه‌تر این است که درمورد احساساتِ همواره درحال تغییرتان صداقت داشته باشید (ابراز احساسات). یکی از راه‌های کنار آمدن با شکست عشقی این است که دل‌شکستگی خود را بپذیرید و فراموش نکنید که گریه کردن به درمان قلب شکسته و فراموش کردن شکست عشقی کمک می‌کند.

 


2. ارتباط خود را قطع کنید و کمی از رسانه‌های اجتماعی فاصله بگیرید

گاهی در کنار آمدن با شکست عشقی خود خوب پیش رفته‌اید، برای مدتی دیگر به آن فکر نکرده‌اید و درمورد شور و عشق گذشته‌تان احساس غم و اندوه ندارید، ولی نگاهی سریع به حساب کاربری طرف مقابل در رسانه‌های اجتماعی شما را ماه‌ها به عقب برگرداند. با دیدن حساب او فورا احساس ناراحتی می‌کنید یا به خودتان می‌گویید که او شادتر از شماست یا توانسته فرد دیگری را پیدا کند. اگرچه این ممکن است درست باشد، ولی نباید به چیزهایی که در رسانه‌های اجتماعی می‌بینید اعتماد کنید؛ به‌علاوه، این مسئله نباید برای شما اهمیتی داشته باشد. شما تنها زمانی واقعا به رابطه‌ی قبلی‌تان پایان می‌دهید و شکست عشقی خود را فراموش می‌کنید که تمام ارتبا‌ط‌هایتان با او را در تمام جنبه‌ها، ازجمله رسانه‌های دیجیتالی قطع کنید.

 

شکست عشقی

رسانه‌های اجتماعی نادیده‌ گرفتن رابطه‌ عاشقانه‌ قبلی را بسیار دشوار کرده‌اند. بنابراین اولین چیزی که تی اونی کولمن (روان‌درمانگر و مربی روابط) توصیه می‌کند، حذف کردن طرف مقابل از فهرست دوستان و تماس‌ها، دست‌کم تا زمانی است که او را فراموش کرده‌ یا پذیرفته‌اید که صفحه‌ی او را بررسی نکنید. «به‌علاوه، باید مراقب صفحات یا پست‌های دوستان مشترک‌تان نیز باشید، چون ممکن است که در این صفحه‌ها تصاویری از شریک سابق‌تان را ببینید، از خبرهای مربوط به او مطلع شوید یا از رابطه‌ی عاشقانه‌ی جدید او باخبر شوید.»


3. شکست عشقی-سعی نکنید همچنان دوست او باقی بمانید


گاهی به این دلیل نمی‌توانید همسر قبلی‌تان را فراموش کنید که او هنوز هم بهترین دوست شماست یا هنوز هم همیشه در فکرش هستید. شما نباید همچنان با او وقت بگذرانید و دوست باشید. مثلا وقتی برنامه‌ی موردعلاقه‌اش در تلویزیون پخش می‌شود، برایش پیامک نفرستید. راحت‌ترین و سالم‌ترین راه برای فراموش کردن یک فرد این است که مرزهای مشخصی را با او ایجاد کنید. گرچه درست است “هر که از دیده برود لزوما از دل نمی‌رود”، 


ایجاد فاصله‌ای آگاهانه و تعمدی میان شما، بدون شک فرایند کنار آمدن با شکست عشقی و فراموش کردن طرف مقابل را ساده‌تر می‌کند.


4. شکست عشقی-از شر چیزهایی که شما را به‌ یاد او می‌اندازد خلاص شوید


برای اینکه به‌ سرعت کسی را فراموش کنید، تمام چیزهایی که او را به‌یاد شما می‌اندازد، دور بریزید. مجله‌ها و مسواک او را که هنوز در گوشه‌ و کنار خانه‌تان مانده دور بریزید. از او نخواهید که وسایل‌تان را به شما برگرداند. از تشویق کردن تیم او دست‌ بردارید. لباس‌ها و وسایل او را در خانه نگه ندارید. گریه کنید و بدون وجود هر چیزی که شما را به‌یاد گذشته می‌اندازد، دوباره از نو شروع کنید. هر چیزی مانند هدیه‌ها و یادگاری‌های کوچک و ارزان‌ قیمت، کارت‌ پستال‌ها یا نامه‌ها و حتی لباس‌هایی که زمانی به او تعلق داشته‌اند، باید دور ریخته شوند. کولمن می‌گوید: «همه‌ی اینها یادگاری‌هایی هستند که احساساتی شدید و خاطراتی را در ذهن‌تان ایجاد می‌کنند که منتهی‌به عقده‌های روحی می‌شوند.»


5. شکست عشقی-از تجزیه‌ و تحلیل گذشته و افسوس خوردن دست بردارید


اگر می‌پرسید که چطور می‌توانید شکست عشقی خود را فراموش کنید، یکی از مهم‌ترین گام‌هایی که باید بردارید، پذیرش تصمیمِ گرفته‌ شده است. فرقی نمی‌کند که شما جدایی را انتخاب کرده‌اید یا او، درهرصورت نباید تصمیمی را که گرفته شده، تجزیه‌وتحلیل و ارزیابی کنید. دیگر لحظه‌به‌لحظه‌ی رابطه‌تان را ارزیابی و نقد نکنید و فکرتان را به کارهایی که می‌توانستید یا باید انجام می‌دادید، مشغول نکنید. دیگر به‌دنبال دلیل و توضیح نباشید و یاد بگیرید که قطعیت جدایی خود را بپذیرید.



6. شکست عشقی-فعالیت داشته باشید


کیسه بوکس باشگاه را به‌یاد می‌آورید؟ بهتر است از آن استفاده کنید. این که روزها روی تخت بخوانید، فقط باعث می‌شود که از خودتان نفرت داشته باشید. اجازه ندهید که این جدایی، سستی و تنبلی شما را توجیه کند. با انجام فعالیت‌های فیزیکی، افکار ناخوشایند را دور بریزید. برای نمونه، به گروه فعالی بپیوندید، در تیم ورزشی عضو شوید یا در پارک نزدیک خانه‌تان بسکتبال بازی کنید. حتی پیاده روی هم برای جسم و روح‌تان خوب است. وقتی فکرتان درگیر و قلب‌تان خسته است، کمی هوای تازه می‌تواند اثر زیادی داشته باشد.


7. شکست عشقی-از فرصت تازه‌تان بهره ببرید

 

شکست عشقی


حالا که مجرد هستید، از زمان و آزادی بیشتری که این موقعیت برای‌تان ایجاد کرده، استفاده کنید. از زمانی که با نامزدتان بوده‌اید، چه چیزهایی را ازدست داده‌اید؟ با دوستان‌تان بیرون بروید، در کلاسی شرکت کنید، وقت بیشتری را با خانواده‌تان بگذرانید و از انجام کارهایی که قبلا نمی‌توانستید انجام بدهید، لذت ببرید. یکی از راه‌حل‌های تأثیرگذار فراموش کردن شکست عشقی این است که شادی و خوشبختی را در حوزه‌های دیگری جست‌وجو کنید. به فصل جدید زندگی‌تان به چشم شروع تازه‌ای نگاه کنید. نظم و ترتیبی به زندگی‌تان بدهید. خودتان را رها کنید. به رؤیاها، اولویت‌ها و مواردی که همیشه آرزوی انجام‌شان را داشته‌اید فکر کنید و آنها را دنبال کنید.


8. شکست عشقی-اشتباهات و خطاهای او را به‌یاد بیاورید


البته ممکن است که این مورد، ناخوشایند و بی‌رحمانه به‌نظر برسد، ولی اگر می‌خواهید فقط یکی از روش‌های فهرست‌شده در اینجا را انجام بدهید، آن یک روش حتما همین مورد باشد. وقتی خاطرات در سرتان می‌چرخند، همه‌چیز گیج‌کننده می‌شود. وقتی احساساتی می‌شوید و به رابطه‌ی قدیمی‌تان حالتی رؤیایی و آرمان‌گرایانه می‌دهید، بسیاری از خاطرات مهم را نادیده می‌گیرید. 

ولی اگر فهرستی از حقایق را بنویسید، شامل چیزهایی که گفته است یا رفتارهایی که با شما داشته است، به جایی می‌رسید که با خودتان فکر کنید، چرا درمورد کسی که چنین رفتارهای وحشتناکی با من داشته این‌طور رمانتیک فکر می‌کنم؟


9. شکست عشقی-رابطه‌ی مرده‌ی خود را مجسم کنید

مجسم کردن رابطه‌ی مرده‌ی خود، تاکتیکی برای فراموش کردن شکست عشقی است. تمرین‌های تجسم یا حتی آویزان کردن تصاویر به برانگیختن تلنگری ذهنی که موجب ایجاد انگیزه برای تغییر می‌شود، کمک کند. می‌توانید تابوتی را مجسم کنید که درون قبری گذاشته می‌شود و به خودتان بگویید که رابطه‌ی قدیمی‌تان داخل آن تابوت قراردارد. یا تصویر نعش‌کش یا اسکلت را در دفتر کار یا کنار تخت‌خواب‌تان آویزان کنید. قراردادن این نمادها در اطراف‌تان باعث ایجاد انگیزه برای تغییر می‌شود.


10.شکست عشقی- با دوستان‌تان دوباره ارتباط برقرار کنید


با برقراری ارتباط با دوستان و برگشتن به جمع‌های اجتماعی‌تان راحت‌تر می‌توانید رابطه‌ی قدیمی‌تان را فراموش کنید. دوباره با دوستان‌تان تماس بگیرید و برنامه‌هایی با آنها بریزید؛ حتی اگر تمایلی ندارید که با آنها جایی بروید. با انجام این کار فرصتی پیدا می‌کنید که دوباره با دوستان صمیمی‌تان وقت بگذرانید، کمی شاد باشید و احساس کنید که طبیعی و عادی‌تر شده‌اید. وقتی احساس خیلی بدی دارید، دوستان‌تان می‌توانند حمایتگر شما باشند. همچنین می‌توانید هر چقدر که می‌خواهید درمورد جزئیات رابطه و جدایی‌تان با آنها صحبت کنید و از بازخوردها و نظرات آنها استفاده کنید. براون می‌گوید: «از دوستان‌تان بخواهید شما را تشویق کنند که بر زخم‌هایتان غلبه کنید و برای شروع دوباره زندگی گام‌هایی بردارید.»



11. شکست عشقی-برای بهبود سلامتی خود تلاش کنید


وقتی احساس خیلی بدی دارید، یکی از بهترین کارهایی که می‌توانید انجام بدهید این است که برای بهبود سلامتی روحی و جسمی خود تلاش کنید. رژیم‌ غذایی سالم و جدیدی را شروع کنید تا احساس بهتری درمورد سلامتی‌تان داشته باشید. در کلاس‌های جدیدی در دانشگاه‌تان شرکت کنید تا بتوانید افراد جدیدی را ملاقات کنید و افق دیدتان را گسترده‌تر کنید. به سفر بروید. کارهایی را انجام بدهید که باعث می‌شود احساس بهتری نسبت‌به خودتان پیدا کنید. فعال بودن، روش بسیار خوبی برای سرعت بخشیدن به ایجاد و تقویت عزت نفس و نیز افزایش اعتماد به نفس دوباره است. با داشتن چشم‌اندازی جدید، ادامه‌ی حرکت بسیار آسان‌تر می‌شود.

 


12. شکست عشقی-به احتمالات فکر کنید

به قول معروف: «وقتی دری بسته می‌شود، در دیگری باز می‌شود.» معمولا این گفته‌های کلیشه‌ای کمک زیادی به درمان قلبی مجروح نمی‌کنند، ولی این یکی می‌تواند مفید باشد. حتی اگر فرد عزیزی را ازدست‌ داده‌اید، شاید فرد دیگری که حتی ممکن است بیشتر از او برای شما مناسب باشد، درست در اطراف‌تان باشد. درست است، شاید فرد سابق زندگی شما فوق‌العاده بوده است، ولی شاید کسی که در آینده وارد زندگی‌تان خواهد شد، حتی از او هم عالی‌تر باشد. به‌جای اینکه درمورد گذشته‌تان افسوس بخورید، وقت زیادی را برای رؤیاپردازی درمورد آنچه پیش رویتان قرار دارد، صرف کنید. گذشتن و فراموش کردن رابطه‌ای قدیمی، آسان نیست.

فراموش کردن گذشته به این معنی است که باید قلب‌تان را به روی فرد تازه‌ای بازکنید. باید در هر لحظه‌ای، انتظار پیدا کردن عشقی جدید را داشته باشید. به جلو پیش رفتن و پیش‌بینی کردن آینده باعث می‌شود که نگاه به گذشته و افسوس خوردن را کنار بگذارید. رابطه‌ی عاشقانه می‌تواند در هر جایی و هر زمانی ظاهر شود. 


وظیفه‌ی شما این است که وقتی با آن مواجه می‌شوید، خوش‌حال و آماده باشید، نه اینکه همچنان در گذشته‌تان گیر کرده باشید.


13. شکست عشقی-در برابر وسوسه‌ی مشاجره و درگیری مقاومت کنید


می‌دانم که این مورد نسبتا ساده به‌نظر می‌رسد، ولی توجه به آن بسیار مهم است. دکتر گری براون، متخصص روابط عاطفی می‌گوید: «بهترین راه برای [فراموش کردن] این است که تمام راه‌های تماس، ازجمله ملاقات‌های شخصی را حذف کنید.» یعنی به فکر مشاجره و درگیری در کافی‌شاپ یا باشگاه ورزشی محل زندگی‌تان نباشید. اگر هنوز هم در مکان‌هایی او را ملاقات می‌کنید، شاید لازم باشد که برنامه‌هایتان را تغییر بدهید.


14. شکست عشقی-آینده‌ی بدون او را مجسم کنید


تصور کنید که وقتی از غصه خوردن برای از دست دادن همسر سابق‌تان دست بردارید، زندگی‌تان چقدر خوب خواهد شد. دکتر گری براون می‌گوید: «هرچه جزئیات بیشتری را مجسم کنید، احتمال اینکه به رؤیای جدیدتان جان ببخشید نیز بیشتر خواهد بود.» اگر برایتان مفید است، جایی را به تابلوی آرزوهایتان اختصاص دهید، یعنی مثلا روی قسمتی از یک دیوار، عکس‌ها و نوشته‌هایی قرار دهید که رویاها و آرزوها شما را توصیف می‌کنند.


15. شکست عشقی-با او تماس نگیرید


این یکی بسیار مهم است. قانون تماس نگرفتن را شروع کنید و تازمانی‌که از غصه خوردن دست‌ برداشته‌اید و به جایی رسیده‌اید که پذیرفته‌اید همه‌چیز تمام شده است، آن را ادامه بدهید. کولمن می‌گوید: «تازمانی‌که پیش خود استدلال می‌کنید که احتمال کمی وجود دارد که همسر سابق‌تان هنوز هم نسبت‌به شما احساسی داشته باشد، نگران این باشد که چه کار می‌کنید یا بخواهد بداند که در زندگی‌تان چه می‌گذرد، نمی‌توانید چرخه‌ی دل‌مشغولی و همیشه فکرکردن به او را قطع کنید.»


16.شکست عشقی- به سفر بروید


آمیکا گربر ، متخصص روابط بلند مدت، برای وبسایت TruthFinder توضیح می‌دهد: وقتی با جدایی سختی روبه‌رو هستید، حس می‌کنید جایی که در آن زندگی می‌کنید، یادآوری همیشگی و ثابتی از رابطه‌ای است که ازدست‌داده‌اید. «گاهی بهترین راه برای رهایی از عادتی آزاردهنده (ترک عادت بد) این است که چیزی به‌شدت متفاوت را امتحان کنید. به سفری که همیشه آرزویش را داشته‌اید بروید. برای همراهی با خود بهترین دوستان‌تان را دعوت کنید یا بهتر از آن، به‌تنهایی سفر کنید. هیچ چیزی آزادتر و رهاتر از سفر کردن به‌تنهایی نیست و باعث می‌شود به‌یاد بیاورید که مجرد بودن چه حس خوبی دارد.»


17. شکست عشقی-جابه‌جا شوید یا دکور خانه‌تان را تغییر بدهید


گربر می‌گوید اگر با شریک سابق‌تان در یک جا زندگی می‌کردید، هر چیزی در خانه‌تان شما را به‌یاد او می‌اندازد و فراموش کردن او سخت است. «اگر مدت قرارداد اجاره‌تان تقریبا تمام شده است، به فکر نقل‌مکان به محله‌ی جدیدی در شهرتان باشید تا شروع تازه‌ای داشته باشید. یا دست‌کم بعضی از اسباب و لوازم خانه را جابه‌جا و دیوارها را رنگ کنید.»


18. از متخصصان کمک بگیرید


صحبت کردن با فردی متخصص می‌تواند کمک زیادی به شما بکند. براون می‌گوید، اگر ماه‌ها گذشته است و شما هنوز هم به او فکر می‌کنید تاجایی که نمی‌توانید به‌خوبی در اجتماع، خانه، محل کار و احتمالا دانشگاه عمل کنید، شاید وقت آن رسیده است که به فردی متخصص مراجعه کنید. کمک گرفتن از متخصصان هیچ اشکالی ندارد. تنها چیزی که اهمیت دارد این است که از فکر کردن و وابستگی به شریک سابق‌تان دست‌ بردارید.



19. شکست عشقی-کارهایی را برای خودتان انجام بدهید


گرچه ممکن است فکر کنید که دنیا به پایان رسیده و هرگز نمی‌توانید شریک سابق‌تان را فراموش کنید، ولی اشتباه می‌کنید. گربر توصیه می‌کند که فهرستی از کارهایی را که دوست دارید و آرام‌تان می‌کند تهیه کنید و آنها را انجام بدهید. او می‌گوید: «بیشتر مردم چند بار ازدواج می‌کنند، روابط فراوانی را تجربه می‌کنند و بارها عاشق می‌شوند. پایان رابطه عاطفی شما به این معنی نیست که دنیا هم به‌ پایان رسیده است. 
 

منبع : کرامت زاده و دیلی میل

دانلود PDF مقاله :چگونه شکست عشقی خود را از یاد ببریم؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رضا کرامت